افاضات اضافه

داماد علیرضا اگر شایسته نبود که به غلامی او پذیرفته نمی‌شد!

خاطرات این هفته عوام الملک آن چنان که شایسته این نابغه دوران است به همه مسائل پرداخته و رهنمودهای درخشان ارایه داده است. از قطع بنزین تا هوچی گری عوام در مورد داماد علیرضا!

کد خبر: ۱۱۲۸۷۳
۱۱:۱۷ - ۰۷ آبان ۱۴۰۰

دیدارنیوز ـ عوام الملک:

جمعه ۳۰ مهر ۱۴۰۰

صبح با صدای پیام‌های متعدد تلگرام بیدار شدم. به نظر می‌آمد اتفاق مهمی افتاده است. بررسی کردم. فیلم‌ها و تصاویر کنسرت دیشب یکی از خوانندگان جایزه‌بگیر در ترکیه در حال دست به دست شدن بود. جمعیت قابل توجهی جمع شده بودند. به نظر می‌رسید در این کنسرت هم کرونا شکست خورده است. خوب است که این شکست‌دهندگان کرونا به زودی به کشور برمی‌گردند. البته یکی از نسوان در حین اجرا داشت شلوار خواننده مذکور را تنظیم می‌کرد، ولی دچار خطای محاسباتی شد و شلوارش درآمد. صحنه عجیبی بود. نامه‌ها و صحبت‌های چهار سال پیش بعضی خواص درباره خواننده را دوباره مرور کردم. گویا امیرحسین جان در آن زمان معیار تشخیص حق و باطل بوده است. هنوز هم لابد همان است. چون کسانی این حرف را زده بودند که همه چیز را می‌دانند و اشتباه هم نمی‌کنند. اسناد و مدارک مربوط به استخدام دختر رمضانعلی، خواص‌المله گرگان در وزارت نفت را دیدم. چیز مهمی نیست. الکی شلوغ می‌کنند. بالاخره نمی‌شود که رمضانعلی آن همه از جواد برای عضویت در خواص‌الدوله حمایت کند و اجر معنوی نبرد. یکی از عوام پیام داد و گله کرد که چرا لوازم خانگی در یک ماه گذشته گران شده است. گفتم خاطرات هفته قبلم را بخواند. آنجا توضیح دادم. اتفاقا خیلی هم خوب است که گران شده. قرار شد بعضی از کره‌ای‌ها نیایند تا بعضی از داخلی‌ها با خیال راحت بازار را همه‌جوره تنظیم کنند. در خودرو هم این کار را کرده‌ایم و شده است. بزرگوار مشهدی امروز درباره فضای مجازی حرف‌های مهمی زد. گویا تبدیل به ابزار گناه شده است و بدی‌های دیگران را در آن مطرح می‌کنند و چرندیات دشمن را توسعه می‌دهند. به نظرم همه اطلاعات را به بزرگوار مشهدی نداده‌اند. خود من، در فضای مجازی بیشتر صحبت‌های بزرگوار مشهدی و اعضای خانواده‌اش و بقیه خواص را دنبال می‌کنم. نباید همه فضای مجازی را با یک چوب زد. معاون ابراهیم در امور اداری و استخدامی اعلام کرده از فردا که دورکاری ممنوع است کارمندان باید حداقل یک دوز واکسن زده باشند وگرنه اجازه حضور در محل کار ندارند. دستور قاطعی‌ست، چون واقعا با همان یک دوز هم مشکل کرونا مثل بقیه مشکلات حل می‌شود. ماسک هم باید زد. حسن، از خواص‌المله اعلام کرد که اگر اینستاگرام و تلگرام در ایران دفتر نزنند از رقبایشان استفاده می‌شود. می‌خواهم به علیرضا خوشبخت [سردبیر دیدارنیوز]پیشنهاد کنم مدیر مسوول را راضی کند یک گوشه از تحریریه را خالی کنیم و به تلگرام و اینستاگرام اجاره بدهیم. بالاخره حتما با این صحبت‌ها به ایران می‌آیند و مشکل مکان دارند. یکی از خواص‌المله هم اعلام کرد که چاره‌ای جز حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی نداریم. به هر حال خواص فکر همه چیز را می‌کنند و بعد حرف می‌زنند و دست به کار می‌شوند. آخر شب حرف‌های ابراهیم در اردبیل را شنیدم. از صبح سرم شلوغ بود و حواسم نبود که باز جمعه شد و ابراهیم در خانه نماند. در رابطه با دو نفر از مفاخر اردبیل صحبت کرد که یک نفر است. بیشتر می‌خواست به دو وجه مختلف شخصیتی احمد بن محمد اشاره کند. بالاخره آدم می‌تواند همزمان هم محقق باشد و هم مقدس. حیف است این وجوه، جداگانه دیده نشوند.

شنبه ۱ آبان ۱۴۰۰

امروز اولین روز شکست کرونا در طول روز است. اما شب‌ها هنوز کرونا هست و بین ساعت ده شب تا سه صبح خیلی خطرناک می‌شود و باید در خانه ماند. وگرنه خواص به خاطر خودمان، جریمه‌مان خواهند کرد. قبل از ظهر همه جا فیلم صحنه خوشامدگویی به رییس جدید خواص‌الدوله آذربایجان شرقی را دیدم. خوشامدگویی محکمی بود. از قدیم هم گفته‌اند سیلی نقد به از حلوای نسیه. بعضی وقت‌ها شما نمی‌دانید یک نفر برای چه توی گوش یک نفر دیگر زده، اما کسی که خورده می‌داند برای چه خورده است. عده‌ای از عوام طرفدار طب سنتی تجمع کردند و بهرام را نصیحت کردند که عوام را برای واکسن زدن مجبور نکند و گرنه گوشش را می‌گیرند و از مملکت بیرون می‌اندازند. همین که گوشش را می‌گیرند، ولی توی گوشش نمی‌زنند نشان می‌دهد مساله جدی‌ست. آخر شب خبر آمد که رجب سفرای ۱۰ کشور را از ترکیه اخراج کرده است. خبر خوبی‌ست. باید یاد بگیریم. خیلی وقت‌ها نیازی به بالا رفتن از دیوار نیست. البته عیب این روش این است که بعد از انجام ماموریت هیچکسی نمی‌تواند هیچ جا مشغول به کار شود. همه چیز به خود رجب می‌رسد.

 یکشنبه ۲ آبان ۱۴۰۰

امروز تعطیل بود و در خانه ماندم. رمان "عصر قهرمان" نوشته یوسا، نویسنده پرویی را خواندم و تمام کردم. به "سال‌های سگی" هم معروف است. چطوری عصر قهرمان می‌تواند سال‌های سگی باشد؟ صحبت‌های بهرام درباره واکسن کرونا را خواندم. گفته زمان مهم است و به همین خاطر نباید منتظر تولید داخلی واکسن بمانیم و باید وارد کنیم. پارسال که هنوز جزو خواص‌الدوله نشده بود تاکید می‌کرد منتظر تولید داخلی واکسن بمانیم. آدم است دیگر. بسته به جایی که نشسته ممکن است نظرش عوض شود. البته کسی منتظر تولید داخلی واکسن نیست. همه منتظریم این واکسن‌های تولید داخل به خودمان هم برسد. همه را بین مستضعفان جهان و عوام آمریکا توزیع کرده‌اند. ظاهرا رستم در یک جلسه گفته برای ساخت مسکن قرار است به چینی‌ها به جای پول، نفت بدهند. این از محاسن خواص‌الدوله‌هایی‌ست که پست‌های مختلف را تجربه کرده‌اند. رستم کلا هم نفت را دوست دارد. خوب است به بهرام هم پیشنهاد بدهد که واکسن وارد کند و به جای پولش، نفت بدهد. همین چیز‌ها اقتصاد را پویا می‌کند. بعید است محسن هم مخالف باشد. اسفه‌العوام نامی در کانال تلگرامی دیدارنیوز برایم پیام فرستاد و گفت واکنش رییس خواص‌الدوله آذربایجان شرقی به خوشامدگویی محکم دیروز را با واکنش جرج بوش به خوشامدگویی پرتابی یکی از خبرنگاران عراقی، که چند سال پیش اتفاق افتاد مقایسه کنم. تعجب می‌کنم. این چه مقایسه‌ای‌ست؟ قرار نیست ما خودمان را در این مسائل با آمریکایی‌ها و غربی‌ها مقایسه کنیم. آن‌ها در حال فروپاشی هستند. آخر شب یک سری آمار درباره تعداد افراد زیر خط فقر دیدم. غلط است. می‌خواهند سیاه‌نمایی کنند. مشکلات کشور حل شده و نشاط دل‌ها خیلی زیاد است.

 دوشنبه ۳ آبان ۱۴۰۰

قبل از اینکه به دفتر بروم یکی از عوام بخشی از فیلم سخنرانی ابراهیم در اردبیل را برایم فرستاد. متوجه صحبت‌های ابراهیم نشده بود. تعجب کردم. چون خیلی ساده بود. قرار شد آقایان بانک‌ها، هم بانک‌های محترم استان و هم سراسر کشور، به هیچ عنوان نباید هیچ بانکی که بانک می‌خواهد تملک کند موجب تعطیلی بانک شود. هیچ بانکی. خیلی مهم است و موجب تحولات زیادی می‌شود و بقیه مشکلات هم مثل الباقی مشکلات بی هیچ مشکلی حل خواهند شد. یکی دیگر از عوام هم برایم فیلم مراسم استقبال از مدیر عامل جدید بانک ملی را برایم فرستاد. اول فکر کردم یکی از مقامات یک کشور خارجی در حال بازدید از یکی از آثار تاریخی کشور است. خیلی خوب است که در عصر ابراهیم، خواصی بر سر کار آمده‌اند که تشریفاتشان دارای عناصر تاریخی‌ست. امروز کلا روز فیلم‌ها و آثار هنری بود. یکی از عوام در ایران‌خودرو از دیدن رضا و مصطفی و بقیه خواص‌الدوله‌ها و خواص‌المله‌هایی که برای بازدید رفته بودند ذوق زده شد و اشعاری گفت. سبک خاصی بود. از مدیحه‌سرایی قرن پنجم شروع کرد و با هایکو تمام کرد. وسطش هم چیز‌هایی درباره خودروی بی‌عیب گفت که به نظر می‌رسید تبلیغات رقبای خارجی بود. خبر آمد که علیرضا، دامادش را به عنوان دستیار و مشاور خودش منصوب کرده است. عیبی ندارد. شایسته‌سالاری یعنی همین. اگر شایسته نبود که علیرضا او را به غلامی قبول نمی‌کرد. تهران هم همینطوری دوباره جان می‌گیرد. حکم صادره برای سارق سه بسته بادام هندی را دیدم. ده ماه حبس و چهل ضربه شلاق. به نظرم ایراد دارد. بهتر است مضربی از سه باشد تا معلوم شود هر بسته بادام هندی چقدر جریمه دارد. ظاهرا عده‌ای از خواص‌الرعایا هم متوجه این ایراد شدند و هیات ویژه بررسی پرونده سرقت بادام هندی تشکیل داده‌اند. آخر شب حرف‌های باقر را خواندم. تازگی‌ها کم‌پیداست. متوجه شدم از کارنامه اداره کشور راضی نیست. خیلی خوب است که خواص نگران کارنامه اداره کشور هستند. خوب است تجربیاتشان را در اختیار اداره‌کنندگان قرار دهند تا کارنامه بهتر شود. حیف است که از خواص برای اداره کشور استفاده نمی‌شود. ما عوام باید بیشتر دقت کنیم.

سه‌شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰

در خبر‌ها مساله داماد علیرضا مورد توجه است. مهدی، رییس خواص‌البلد، گفت حکمی که علیرضا صادر کرده به خاطر نسبت فامیلی نبوده است. حرف جدیدی نیست. ما هم می‌دانستیم که خواص کسانی را که شایسته هستند به عنوان نزدیکانشان انتخاب می‌کنند و بقیه چیز‌های بعدی هم که به خاطر همان شایستگی‌ست. بعضی‌ها هم که ژن‌شان خوب است و حیف است استفاده نشوند. معاون علیرضا هم اعلام کرد از هفته آینده ساعت طرح ترافیک دو ساعت افزایش می‌یابد و بعد از بازگشایی مدارس دو ساعت دیگر هم زیاد می‌شود. کار خوبی‌ست. روزی یازده ساعت و نیم طرح ترافیک است و شبی پنج ساعت هم منع تردد. عوام آزادند که هفت ساعت و نیم از بیست و چهار ساعت شبانه روز را فقط با پرداخت عوارض معمولی و مالیات‌های روتین از خودروهای‌شان استفاده کنند. باید قدر این امکانات رفاهی را دانست. حدود ظهر خبر آمد که در برخی پمپ بنزین‌ها عوام نمی‌توانند با کارت سوخت بنزین بزنند. کمی بعد خبر آمد که کلا نمی‌توان بنزین زد. بعدتر یکی از خبرگزاری‌ها که اولین بار این خبر را اعلام کرده بود عذرخواهی کرد و گفت هک شده بوده و حالا اینقدر هم مساله جدی نبوده است. به نظر می‌آید همه چیز ناشی از یک سوءتفاهم بوده و عوام اگر تلاش کنند می‌توانند بنزین بزنند. مسیر برگشت را در ترافیک رفتم. جلوی پمپ بنزین‌ها عده زیادی از عوام را دیدم که با گالن و بطری در صف بنزین بودند. چهره‌ها همگی بانشاط بود. از وضع بنزین پرسیدم. گفتند اگر خوب بایستی از داخل لوله‌ها بنزین می‌آید. تایید شد که حمله سایبری بوده، اما چیز مهمی نیست. خوشبختانه ما قدرت اول منطقه هستیم و فقط کارت سوخت‌ها از کار افتاده‌اند. اگر قدرت دوم بودیم شاید از داخل لوله‌ها بنزین بیرون نمی‌آمد. باید واقعا خوشحال و شکرگزار باشیم.

 چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰

اول صبح گوشی تلفن را که روشن کردم پیام یکی از عوام به دستم رسید. جمله‌ای از رضا، خواص‌المله رییس کمیسیون صیانت از ما عوام در فضای مجازی را برایم فرستاده بود تا شفاف‌سازی کنم. گفته همانطور که معتاد مجرم نیست، اما پخش‌کننده مواد مخدر مجرم است، کاربرانی که از فیلترشکن استفاده می‌کنند مجرم نیستند، اما کسانی که فیلترشکن را می‌فروشند مجرم‌اند. خیالم راحت شد. من فیلتر‌شکن‌هایی را هم که به بقیه داده‌ام نفروخته‌ام. هدیه داده‌ام. برای خودم هم به قدر مصرف شخصی نگه می‌دارم. نهایتا بیمارم و مجرم نیستم. واقعا باید از این خواص‌المله دغدغه‌مند تشکر کرد. مساله حمله به پمپ بنزین‌ها هنوز کامل حل نشده. چیز مهمی نیست. اگر جلوی توزیع فیلترشکن‌ها را می‌گرفتند این اتفاق نمی‌افتاد. ابراهیم امروز سرزده به وزارت نفت رفت و گفت این حمله سایبری برای ایجاد اختلال و بی‌نظمی در زندگی عوام و عصبانی کردن آن‌ها بوده است. باز جای شکرش باقی‌ست که فقط همین را می‌خواستند. ما عوام یاد گرفته‌ایم با نظم بی‌نظمی زندگی کنیم و با این چیز‌ها دچار اختلال زندگی نمی‌شویم. سر راه به یک پمپ بنزین هم به صورت سرزده سر زد. هیچ جای دنیا رییس خواص‌الدوله خودش به پمپ‌بنزین نمی‌رود. همین است که مشکلات ما حل شده است. علیرضا که یکی دو روز است برای دامادش کار پیدا کرده امروز برای یک سری دیگر از شایستگانی که می‌شناسد حکم‌های مختلف زد. آخر وقت هم نامه نوشت و گفت حکم دامادش را لغو کرده است. اینکه علیرضا اینقدر به نظرات عوام احترام می‌گذارد خیلی خوب است. تهران هم تا چند وقت دیگر بی‌مشکل می‌شود. البته حیف است که از داماد علیرضا استفاده نشود. امیدوارم، چون قصدش خدمت بوده است پدرزنش را تنها نگذارد و بدون حکم هم بماند.

 پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰

از وقتی که صحبت‌های رضا درباره استفاده از فیلترشکن را خواندم هر وقت می‌خواهم به اینترنت وصل شوم احساس بیماری می‌کنم. با همان احساس فیلترشکن را روشن کردم و در تلگرام فیلم سخنرانی رییس شورای بزرگواران کل کشور را دیدم. گفت بزرگواران نباید وقتی پشت تریبون قرار می‌گیرند درباره مصادیق فساد در شهرهایشان صحبت کنند. دغدغه درست، اما بی‌جایی‌ست. وقتی مصداقی وجود ندارد اصلا کسی هم صحبت نمی‌کند. نباید نگران باشد. البته با این حال، همه بزرگواران هم قطعا توجیه شده‌اند. مساله پوشش نسوان و فضای مجازی و بدی‌های قبل از عصر ابراهیم آنقدر مفصل هست که فرصت صحبت درباره چیز‌های دیگر نماند. حرف‌های یکی از خواص‌الدوله بهداشتی درباره ترکیب جمعیتی را خواندم. گفته هر زن باید بیش از دو فرزند داشته باشد تا ترکیب جمعیت حفظ شود. نمی‌دانم چرا خواص اینجور حرف‌هایشان را پنجشنبه‌ها مطرح می‌کنند. باز شب جمعه‌ای بین من و عوام‌النسا دلخوری درست می‌شود. ابراهیم امروز با مجمع خواص‌المله‌های استان تهران دیدار کرد و گفت بین عوام امید و انتظار جدی برای حل مشکلات به وجود آمده است. خوبی حضور‌های سرزده ابراهیم در پمپ بنزین و جا‌های دیگر همین است که می‌فهمد بین عوام چه خبر است. اتفاقا امروز، چون سر ابراهیم شلوغ بود محمد به صورت سرزده به بازار لوازم خانگی رفت و قیمت لوازم خانگی را پرسید. خوشبختانه یک گروه فیلم‌برداری هم به صورت سرزده آنجا بودند و توانستند این صحنه‌های جالب را ضبط و پخش کنند. آخر فیلم محمد سوار تاکسی شد و رفت. این ساده‌زیستی و بین عوام بودن خواص باعث می‌شود اشک شوق در چشمم حلقه بزند. فیلمی از صحبت‌های روح‌الله، یکی از خواص‌المله، به دستم رسید. گفت بعضی از خواص‌المله‌ها متوجه نمی‌شوند به چه چیزی رای می‌دهند و شب که به منزل می‌روند از طریق اخبار می‌فهمند مصوبات آن روز چه بوده است. عیبی ندارد. خواص‌المله آنقدر درگیر حل مشکلات عوام هستند که لازم نیست حواسشان به این مسائل جزئی و پیش‌پاافتاده باشد. اینکه شب‌ها با آن همه خستگی به جای رسیدگی به امور خانواده، اخبار را دنبال می‌کنند نشان می‌دهد خیلی نگران ما عوام‌اند. در اخبار شنیدم برخی عوام در هلند با پرداخت ۴۰۰ یورو رشوه گواهی واکسیناسیون علیه کرونا می‌خرند. این‌ها همان مصادیق فساد است که ما نداریم. نتیجه اجباری کردن واکسیناسیون است. باید مراقب باشیم. آقای سردار خبر خوب داد و گفت دشمن آخرین نفس‌های خود را می‌کشد. خیالم راحت شد. یکی از نسوان پوستر برنامه هم‌اندیشی امروز عصر خواهران دانشگاه‌های تهران را برایم فرستاد. محور‌های جالب و خوبی دارد. قرار است محمدحسن و محمدعلی و جواد و کمیل و رضا سخنرانی کنند تا نسوان هم‌اندیشی کنند. نسوان باید یاد بگیرند موقع هم‌اندیشی، خوب گوش کنند. خوشبختانه طرح ورود نسوان به ورزشگاه‌ها هم به خواص‌المله ارائه شده و اگر تصویب شود ورزشگاه‌ها برای نسوان آزاد می‌شوند. درستش هم همین است. همه چیز در این مملکت باید قانون داشته باشد. آخر شب شنیدم وزیر خارجه کشور دوست و برادر، چین، به جای آنکه در جلسه وزرای خارجه کشور‌های همسایه افغانستان حاضر شود و با دیگران گفتگو کند رهنمودهایش را ضبط کرده و برای حاضران فرستاده تا گوش کنند و یاد بگیرند. عیبی ندارد. از چند وقت پیش گفته‌اند چین عزیز است، غنیمت شمریدش صحبت. همین که صدای گرمشان در سالن جلسه بپیچد برکت است.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: