دیدارنیوز ـ عوام الملک:
صبح با صدای زیبای بلندگوی وانتی که میگفت "آهن ضایعات، لوازم منزل، اثاث منزل، خردهریز انباری، فرش و گلیم، آبگرمکن کهنه خریداریم" بیدار شدم. ترجیح میدهم فعلا نفروشم. قیمت ارز و سکه طلا را چک کردم. خوشبختانه با تدابیر بینظیر خواص که جمعهها را تعطیل کردهاند، قیمتها تا عصر تغییری نکرده بود. چرتی زدم. خواب دیدم جهان از سمت غرب در حال پاره شدن است. با خوشحالی بیدار شدم. عصر گزارشهای رسانههای غربی را از طریق ماهواره همسایه تماشا کردم. تحت تاثیر تدابیر خواص ما قرار گرفتهاند. معلوم است خوابی که دیدم در حال تعبیر شدن است.
صبح هوس نیمرو کردم. عوامالنسا گفت: تخممرغ دانهای هزار و پانصد تومانی را باید روی سرت بگذاری نه اینکه آن را بخوری. کمی اوقاتم تلخ شد. از خانه بیرون زدم. از بقالی محله سه عدد تخممرغ خریدم و تقاضای فاکتور به نام اداره کردم. قرار شد در شرح کالا به جای تخممرغ بنویسد لوازمالتحریر و مبلغ کلی فاکتور را هم ده هزار تومان درج کند. در راه حرفهای یکی از خواصالمله را خواندم که از عوام به خاطر اعتراض به دریافت خودروی دنا توسط خواصالملهها ناراحت شده و پرسیده بود نماینده مجلس برای کارهایش پیاده برود؟ با قاطر یا تاکسی برود؟ از اینکه عوام باعث ناراحتی خواصالمله میشوند نزدیک بود گریه کنم. عصر خبر آمد که رییس خواصالدوله گفته آدرس لعن و نفرین به خاطر گرانیها کاخ سفید است. حرف درستیست. همانقدر که دولت ما تلاش میکند ریال را ارزان کند دولت آمریکا در حال گران کردن دلار است. اللهم العن قصر ابیض! شب خبر خانه به دوشی یکی از خواصالمله را خواندم که، چون در تهران خانه ندارد هر شب خانه یکی از فامیلهایش میخوابد. اینکه خواصالمله این همه سختی را برای رفاه حال ما عوام تحمل میکنند در هیچ جای جهان نظیر ندارد.
مسابقه فوتبال پرسپولیس با السد قطر را تماشا کردم. بازیکن پرسپولیس متاسفانه بعد از گل زدن به تیم حریف خوشحال شد و پیراهنش را درآورد، اما خوشبختانه هنوز تلویزیون مملکت به دست عوام نیفتاده است که هر صحنهای را نشان بدهد. نمایندگان خواص مسابقات را چند ثانیه زودتر از عوام تماشا میکنند و اجازه نمیدهند هیچ صحنهای از تلویزیون پخش شود. قرار است دو شب دیگر بایرن مونیخ و بورسیا دورتموند با هم بازی کنند و به شکل تکاندهندهای داور مسابقه یک زن است. البته درست است که داورها شادی پس از گل نمیکنند، اما نشان دادن صحنه داوری کردن زن در مسابقه فوتبال ممکن است باعث شود عوام را هوا بردارد که در مملکت ما زنان حتی حق تماشای فوتبال در ورزشگاه را ندارند چه برسد به اینکه با سر لخت و شورت ورزشی وسط زمین بدوند و خطای مردان را اعلام کنند.
امروز در یک صبح دلانگیز پاییزی و کرونایی در حالیکه در اتوبوس واحد در میان آحاد ملت نحیف اتوبوسسوار تلاش میکردم دستم را به میله برسانم تا به اطراف پرت نشوم چشمم به تابلوهایی افتاد که شهرداری تهران همه جا نصب کرده و روی آن نوشته بود ما قوی هستیم. احساس کردم تمام مشکلاتم حل شد و حتی بر کرونا هم غلبه کردهایم. ایده خوبیست. به نظرم ما عوام هم باید برویم روی در و دیوار اتاقهای همه انواع خواص مملکت بنویسیم شما خیلی زحمت میکشید و شما خیلی خوبید! اینطوری شاید باورشان شود که باید خوب باشند و زحمت بکشند. ظهر نکات پرمغز یکی از خواصالمله درباره فرق بین رشوه و شیرینی را خواندم. گفته است تا مبلغ دو میلیون تومان شیرینی محسوب میشود و حتی خود شیرینی هم اگر پرملات نباشد رشوه نیست. فکر میکنم باید از این به بعد به دوران شیرینی زبان و پاپیون برگردیم. عصر شنیدم که شاخص بورس تهران باز هم پایین آمده است و پنج میلیون تومان پساندازی که به تشویق خواصالدولهها در بورس گذاشتم تبدیل به دو و نیم میلیون تومان شده است. نگرانم مبادا مصداق رشوه من به خودم محسوب شود و مورد تعقیب خواصالرعایا قرار بگیرم. امیدوارم فردا تدبیری شود و شاخص پایینتر بیاید و دارایی من در محدوده مجاز شیرینی برود. ما قوی هستیم و اللهم العن قصر ابیض!
مذاکرات مجلس برای رای اعتماد به وزیر صمت را از رادیو شنیدم. خیلی بامزه بود. قطعا عوامی مثل من آخرش نمیتوانست بفهمد که نامبرده به درد وزارت صمت میخورد یا باید برای وزارت دفاع یا وزارت خارجه یا فرماندهی یک لشکر نظامی یا حتی اولین سفیر ایران در کانادا پس از بازگشایی سفارتهای دو کشور انتخاب شود. اما اینقدر را فهمیدم که ستاد ملی مبارزه با کرونا فقط به رییس خواصالدوله گفته که در جلسات شرکت نکند.ای کاش به بقیه روسا و خواص هم اعلام کنند فعلا به خاطر کرونا کاری نکنند و جلسه نروند. چون ما آنقدر قوی هستیم که اگر خواص، کار نکنند وضعمان بدتر نشود.
نصفه شب بیدار شدم. اولین مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا را دیدم. خیلی سعی میکردند ادای ما را درآورند. اما نهایت تلاششان به اینجا رسید که وسط حرف هم میپریدند و آخرش یکی به آن یکی گفت: خفه شو! هیجانش کم بود. منتظر بودم بالاخره در مورد عکس خانمها و مسائل اینچنینی حرف بزنند، اما گویا این قسمتش به جلسه بعدی افتاد. باید به نحوی به عوام آمریکا پیغام بدهم که مناظرهها را با چاشنی تنقلات تماشا کنند و لذت ببرند. چون بالاخره هر دو نفر قرار است صاحب قوه بشوند. ظهر در اخبار موفقیت کشورمان در کسب رتبه دوم شاخص جهانی فلاکت را خواندم. احساسم ترکیبی از اشک و لبخند بود. کسب رتبه دوم موفقیت خوبیست. اما چرا نباید اول باشیم؟ مخصوصا که در این دوره از مسابقات جامجهانی فلاکت ونزوئلایی قهرمان شد که همین چند هفته پیش از ما بنزین گرفت و طلاهایش را داد. امیدوارم سال آینده خواص ما بیشتر دل به کار بدهند. ما قوی هستیم و صحیح نیست در ردهبندی فلاکت اول نباشیم.
امروز آمریکا بار دیگر دلار را گران کرد و به ۳۰۰۰۰ تومان رساند، اما خواص ما علیرغم آنکه پنجشنبهها تعطیل هستند تمام تلاششان را برای ارزان کردن ریال به کار بردند. در تمام طول روز ذکر اللهم العن قصر ابیض را زمزمه کردم. ظهر متوجه شدم که ذکر و دعاهایم بینتیجه نیست. چون خبر آمد که احتمالا اینستاگرام به زودی فیلتر میشود و انشاالله کاخ سفید، سیاه میشود. عصر پیام حکیمانه محمود به آنجلینا را خواندم. حتما باعث ریشهکنی نژادپرستی و فقر و جنگ در اقصی نقاط جهان شود. سر شب خبردار شدم چند خمپاره به روستاهای مرزی ما در نزدیکی ارمنستان و آذربایجان اصابت کرده است. فکر میکنم پیام محمود دارد اثر میکند.