دیدارنیوز _ عوام الملک:
جمعه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۰
هوا خیلی گرم شده است. باران هم کم باریده است. اعلام شد که از نظر برق هم مشکل خواهیم داشت. اخباری هم درباره شیوع نوع هندی ویروس کرونا به گوش می‌رسد. گویا برخی کشورهای ترسو، پروازهای خود به هند را متوقف کرده‌اند. باید تلاش کنیم جای خالی آن‌ها را در آسمان هند پر کنیم. وقتی گرما و کم‌آبی و خاموشی ما را نمی‌ترساند یک ویروس کوچک قطعا اهمیتی ندارد. اصولا هم مرگ یک بار و شیون هم یک بار است. آن یکی محمود که کلیدهای دفتر حسن را دارد حرف‌هایی در مورد واردات واکسن توسط بخش خصوصی زده است. باعث می‌شود افراد برای واکسن زدن پول بدهند و در نتیجه قدر قطره قطره واکسنی که به ایشان تزریق می‌شود را بدانند. تمرینی برای دستیابی به جامعه بی‌طبقه هم هست. یکی از خواص‌المله پیشنهاد هوشمندانه‌ای داد و گفت اموال و املاک و دارایی‌های حسن و محمدجواد و عباس تا پایان مذاکرات وین توقیف شوند و اگر تحریم‌ها لغو نشد مصادره شوند. عالی‌ست. تجربه نشان داده مصادره کردن کلا کار خوب و مفیدی‌ست. امیدوارم تحریم‌ها به نتیجه نرسد. چون طبق پیشنهاد خواص‌المله مذکور، همه دارایی‌های آن سه نفر به نفع عوام فروخته خواهد شد. احتمالا وضعمان خیلی خوب می‌شود. در کنار پول نفت می‌توانیم پول حسن و محمدجواد و عباس را هم سر سفره‌مان بیاوریم. دستورالعملی در مورد عفاف و حجاب به دستم رسید که نسبتا جامع است. براساس آن مانکن‌‌های زن نباید صورت و از مچ به پایین دست را داشته باشند. خیلی کار خوبی‌ست. ای کاش بقیه جاها را هم به شکلی حذف می‌کردند تا کاملا جامع شود. سخنان زارع از فومن را خواندم. آدم خوبی‌ست. هر چهار سال یک بار اعلام کاندیداتوری می‌کند. گویا از اصلاحیون عوامی است. گفت که پنجاه درصد دولتش را خانم‌ها و پنجاه درصد بقیه را آقایان تشکیل می‌دهند و معاون اولش هم یک خانم است. خیلی برنامه‌های خوبی‌ست. مشکلات را حل می‌کند. شب دو مسابقه فوتبال تماشا کردم. اول بازی تراکتورسازی تبریز با نیروهوایی عراق بود. با اینکه تیم حریف در بیشتر اوقات بازی ده نفره بود، تراکتورسازی بسیار جوانمردانه بازی کرد و همه سعیش را کرد که بازی را نبرد. اما متاسفانه نشد. به نظر می‌رسد یکی از حامیان اصلی تیم تراکتورسازی، اتحادیه صنف آرایشگران باشد. ریش و موی خیلی از بازیکنان تراکتورسازی امضا داشت. بعد هم بازی فولاد و النصر عربستان را از طریق تلویزیون بودجه‌بگیر دیدم. در تمام طول بازی، هر چند دقیقه یک بار، یکی از بازیکنان ذخیره النصر یک پیراهن تیم را از روی صندلی سمت چپ خودش برمی‌داشت و روی صندلی سمت راستش می‌گذاشت. معمولا هم این کار را به شکل حرکت آهسته انجام می‌داد. شاید هم این کار یک روش خاص گرم کردن بازیکنان ذخیره است. گزارشگر بازی هم خیلی خوب بود. باعث شد در طول بازی یک لغتنامه انگلیسی به فارسی کنار دستم بگذارم و مرتب ورق بزنم تا بهتر متوجه گزارش بازی شوم.
شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
گویا جمعی از خواص‌المله از اینکه باقر و الیاس بدون اطلاع آن‌ها ردیف‌های بودجه را تغییر داده‌اند ناراحت شده‌اند. عجیب است. خودشان باقر را برای ریاست انتخاب کرده‌اند و خودشان از اینکه باقر آنطور که صلاح می‌داند ریاست می‌کند ناراحت می‌شوند. واقعا باقر مظلوم است. اگر قرار است قدرش را ندانند بهتر است زودتر رییس خواص‌الدوله شود. آنجا حتما بیشتر قدرش را می‌دانند. محمود هم همینطور بود. ظاهرا از بین خواص‌الدوله هم یک نفر به باقر برای دستکاری بودجه کمک کرده است. باقر قطعا می‌تواند بعد از اینکه رییس خواص‌الدوله شد روی این فرد حساب کند. فیلم‌های تبلیغاتی عده‌ای از عوام اناث در حمایت از سعید را دیدم. اینکه قبل از انتخابات، عوام اناثی که قرار است بعد از انتخابات سوار ون بشوند اجازه پیدا می‌کنند جلوی دوربین بگویند سعید خیلی برای کشور خوب است، نشانه آزادی اناث است. اتفاقا محمود هم شانزده سال پیش، قبل از انتخاباتش پرسیده بود که مشکل مملکت ما الان موی جوانان است؟ وقتی هم که برنده شد فهمید که اتفاقا مشکل مملکت ما موی جوانان است. یکی از اعضای انجمن تولیدکنندگان فولاد اعلام کرد که پارسال ده درصد از تولید فولاد کشور که معادل سه میلیون تن فولاد بوده، گم شده است. با این حجم فولاد کلی دکل نفتی می‌توان ساخت. عده‌ای سعی دارند بگویند اینکه رستم درباره محل ساخت موشک‌های شلیک شده به اسرائیل صحبت کرده کار بدی بوده است. حرف بی‌ربطی‌ست. البته عجیب نیست. زدن این نوع حرف‌ها دل و جراتی می‌خواهد که فقط از رستم‌ها برمی‌آید. اخبار خوبی در مورد برگزاری مراسم و تجمعات در شب‌های آینده در شهرهای قرمز و نارنجی کرونایی شنیده می‌شود. باعث خوشحالی‌ست. اثر مهمانی‌ها و مسافرت‌های عوام بی‌ملاحظه را می‌شورد و می‌برد و پیک چهارم کرونا را از بین می‌برد. آخر شب هم خبر آمد پروازهای هند و پاکستان به ایران را به خاطر جلوگیری از ورود کرونای هندی متوقف کرده‌اند. حتما مثل همیشه راست می‌گویند. بیش از مقادیر وارد شده تاکنون، به ویروس کرونای هندی نیازی نیست.
یکشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
موقع سحر اخباری که آخر شب برایم ارسال شده بود را خواندم. محسن گفته است حضور در انتخابات برایش مثل انجام تکلیف است. چه خوب است که در بین کاندیداهای ریاست خواص‌الدوله کسانی پیدا می‌شوند که درس و مشق برایشان مهم است. با این توصیفی که کرده، اگر برنده شود می‌تواند جشن تکلیف بگیرد. حدود ظهر یک مصطفی خاص بیانیه داد و اعلام کاندیداتوری کرد. در زمان آقا سید محمد می‌شد این بیانیه را در روزنامه‌ها چاپ کرد ولی الان باید آن را در نسخه دوم خاطراتم بنویسم تا بعد از مرگ منتشر شود. احمد آقا که قبلا اسم مصطفی را در ستون بدها نوشته بود احتمالا با این بیانیه چند ضربدر هم جلوی اسمش بزند. گویا خواص‌المله در حال بررسی طرحی هستند که براساس آن نمایندگان رسانه‌های آمریکایی و انگلیسی که از تحریم‌ها طرفداری کنند اجازه ورود به ایران را نداشته باشند و رسانه‌های داخلی هم اجازه نقل خبر از آن‌ها را پیدا نکنند. طرح خوبی‌ست. کلا نیازی به حضور رسانه‌های وابسته آمریکایی و انگلیسی در کشور نداریم و کافی‌ست حداکثر یک یا دو رسانه مستقل دولتی چین یا روسیه در کشور باشند. البته خوب است طرح مشابهی هم برای رسانه‌های ایرانی که از تحریم‌ها حمایت می‌کنند تهیه شود. عصر و در حالی که بیانیه مصطفی مورد توجه بود، مصاحبه‌ای از محمدجواد منتشر شد که خیلی صدا داشت. مجبورم به صورت بی‌صدا در نسخه دوم خاطراتم در مورد آن هم بنویسم. اصلا کلا این چیزها به عوام چه؟
دوشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
صبح اظهارات بانمک‌ترین عضو خواص‌الدوله برای کمک به هند در زمینه مساله کرونا را خواندم. اخیرا مطمئن شده‌ام، خودش واقعا این شکلی‌‌ست و مسخره‌بازی درنمی‌آورد. هنوز خبری از پاسخ هندی‌ها نشنیده‌ام. اما احتمالا به همین آمار خودشان راضی باشند و دنبال افزایش آن نروند. مصاحبه محمدجواد همچنان در اخبار مورد توجه است. اینکه بیان بدیهیات اینقدر صدا می‌کند و اینکه من مجبورم نظرم در مورد این بدیهیات را در نسخه دوم خاطراتم بنویسم نشان می‌دهد رابطه بین خواص با خواص و خواص با عوام خیلی صمیمانه و خوب است. رسانه بودجه‌بگیر هم مثل همیشه به نمایندگی از عوام تصمیم گرفت عوام مصاحبه محمدجواد در بغداد را از رسانه‌های دیگر تماشا کنند تا شاید به این شکل محمدجواد به کارهای زشتش فکر کند. ۲۲۰ نفر از خواص‌المله به ابراهیم نامه نوشته‌اند و گفته‌اند هر چقدر در ریاست خواص‌الرعایا زحمت کشیده، کافی‌ست و بیاید بقیه زحمتش را به عنوان رییس خواص‌الدوله بکشد. خیلی کار خوبی کردند. باعث رفع نگرانی‌ها شدند. فقط باید کمی نگران باقر باشیم. بهتر است بودجه را هم از جلوی دستش بردارند. بالاخره آدم است دیگر. گاهی عصبانی می‌شود و ممکن است عصبانیتش را روی اعداد بودجه خالی کند.
سه‌شنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
صبح بیانیه اعلام کاندیداتوری رستم را خواندم. هنوز نیامده، دارد می‌رود. چون قول داده اگر نتوانست بعد از یک سال گشایشی ایجاد کند مسوولیت را واگذار خواهد کرد. خوب است که می‌توانیم سال آینده هم مثل امسال شور انتخاباتی داشته باشیم. مصاحبه یکی از عوام بصیر را تماشا کردم. از آمریکا با رسانه بودجه‌بگیر به صورت تصویری گفتگو کرد و چیزهای مهمی درباره گرای ترور دادن دفتر حسن به آمریکایی‌ها گفت. چقدر خوب است که هنوز برای دو سه ماه می‌توان در مورد خواص‌الدوله به راحتی هر چه دلمان می‌خواهد بگوییم. شاید یک مسابقه "بیایید در مورد خواص‌الدوله حرف مفت بزنیم" راه بیندازم. برای جایزه‌اش از باقر کمک می‌گیرم. کافی‌ست دستور بدهد بعضی از عددهای جدول بودجه را خط بزنند و از اول بنویسند. البته اگر جداول را در برنامه اکسل داشته باشند نیاز به خط زدن هم پیدا نمی‌کنند. بانمک‌ترین عضو خواص‌الدوله خبر داد که دیشب در یکی از استان‌های جنوبی کشور سه مورد ابتلا به ویروس کرونای آفریقای جنوبی دیده شده است. باید خوشحال باشیم که آفریقای شمالی نداریم وگرنه لابد سه مورد هم ویروس آفریقای شمالی در استان‌های شمالی دیده می‌شد. اینکه بانمک‌ترین عضو خواص‌الدوله علاوه بر تبحر در رنگ‌شناسی در علم جغرافیا هم وارد است جای خوشحالی دارد. امیرحسین با شبکه تلویزیونی عرب‌زبان روسیه مصاحبه کرد و برنامه‌های خودش برای ریاست خواص‌الدوله را گفت. تشخیص مخاطب یکی از نشانه‌های هوش سیاسی‌ست. خیلی خوب است که وقتش را برای گفت و گو با رسانه‌های مورد توجه عوام تلف نکرد. کلا همه خواص‌المله‌ای که خودشان را کاندیدای ریاست خواص‌الدوله کرده‌اند خوبند؛ اگر چه باقر، خودش چیز دیگری‌ست.
چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیشب قبل از خواب فیلم مربوط به گفتگوی یکی از ستارگان نوظهور هنر ایران را دیدم که درباره آثار هنری خودش صحبت می‌کرد. اطلاعات تازه‌ای داشت. از ابتدای صبح سعی کردم در مورد چیزهایی که می‌گفت تحقیق کنم. درباره فردی به نام برلود برشت صحبت کرد. در اینترنت نتوانستم چیزی در مورد این نام پیدا کنم. در مورد یکی از اقوام نمایشنامه‌نویسش به نام برتولت برشت مطالبی بود اما معلوم است که برلود گمنام مانده است. باید بعد از باز شدن کتابخانه ملی سری به آنجا بزنم و بیشتر تحقیق کنم. خوب است که ستارگان ما سراغ چهره‌های گمنام هنر جهان می‌روند و باعث مطرح شدن ایشان می‌شوند. خبرهایی در مورد ناقل کرونا بودن مگس‌ها منتشر شده است. خیلی مهم است. فکر کنم لازم است غیر از ماسک و الکل از این به بعد، مگس‌کش و پیف‌پاف هم با خودمان حمل کنیم. نخستین کنفرانس خبری رستم امروز با حضور تعداد زیادی خبرنگار و خبرگزاری که آنجا نبودند اما میکروفونشان بود برگزار شد. گویا ستاد انتخاباتی رستم مراعات حال خبرگزاری‌ها را کرده بود و بدون آنکه ایشان را دعوت کند، خودش زحمت کشیده بود و میکروفون‌هایشان را روی میز قرار داده بود تا رستم برایشان حرف بزند. شنیدم بعضی خبرگزاری‌ها ادای ناراحت‌ها را درآورده‌اند و از اینکه چرا بدون اطلاع ایشان میکروفون‌هایشان روی میز بوده است شکایت کرده‌اند. عجیب است. بیا و خوبی کن. رستم می‌خواهد ظرف یک سال بیاید و اگر مشکلات حل نشد برود آن وقت رسانه‌ها چنین توقعاتی دارند. مساله مصاحبه صدادار محمدجواد هنوز در داخل و خارج مورد توجه است. خیلی خوب است که هنوز نسبت به بیان بدیهیات حساسیت وجود دارد. اگر اینطور نبود قطعا حوصله‌مان در این جهان سر می‌رفت. عصر خبر آمد که احمد به باقر در مورد ماجرای جداول بودجه نامه نوشته و گفته نکن، زشت است. نامه قاطع و تاثیرگذاری بود. باعث افزایش شفافیت و عدالت و از بین رفتن فساد می‌شود.
پنجشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
محمود اعلام کرد هفته آینده خبر خوشی برای عوام دارد. خیلی هیجان‌زده‌ام. آن وقت‌ها هم که رییس خواص‌الدوله بود هر وقت که حوصله‌اش سر می‌رفت یا احساس می‌کرد اسمش را به قدر کافی در اخبار نگفته‌اند اعلام می‌کرد که خبر خوشی خواهد داد. اگر بابت این خبرهای خوش از عوام مشتلق می‌گرفت الان وضعش خیلی خوب بود ولی چون طرفدار عوام است خبرهای خوشش را مفتی می‌دهد. مصاحبه صدادار محمدجواد باعث شد حسام‌الدین استعفا داده شود و یک آشنای دیگر حسن که علی‌ست جایش را بگیرد. واقعا باید به محمدجواد پیام بدهم و بگویم ببین کارهایت را! تصاویری از حضور جمعی از خواص اصولی در مراسم افتتاح یک دهکده گردشگری در فیروزکوه دیدم. جای قشنگی‌ست. گویا قبلا کوه بوده است و الان این شده است. بالاخره مدام که نمی‌شود برای عوام غصه خورد و زحمت کشید. گاهی باید کوه را تبدیل به جایی کرد که بشود کمی در حال استراحت به غصه‌های عوام فکر کرد. قبلا این کار را با زمین و جنگل و ساحل هم کرده‌اند و جواب داده است. آخر شب فیلمی از یک ستاره دیگر سینما را دیدم. در حال توصیه‌های اخلاقی بود. از صاحبخانه‌ها درخواست کرد با توجه به شرایط اقتصادی مراقب حال و اوضاع موجرانشان باشند. اصولا افراد باید مراقب حال خودشان باشند. اگر موجران از خودشان مواظبت نکنند مستاجران اجاره‌هایشان را به چه کسی بدهند؟ خیلی خوب است ستارگان ما علیرغم عمق زیاد دانش و سواد، مدام نگران حال عوام هستند.
