"دیدارنیوز" به بررسی فیلم «خانواده فوری» از منظر جامعه شناختی می‌پردازد؛

بازنمایی مفهوم خانواده و پدیده شبه خانواده در فیلم «خانواده فوری»

این فیلم به خوبی در قالب یک کمدی خانوادگی، موضوع فرزندخواندگی و پدیده شبه خانواده را که خیلی از مردم به آن فکر نمی‌کنند حتی اگر تمام عمر توانایی بچه دار شدن نداشته باشند را به نمایش می‌گذارد. این فیلم به هیچ وجه قصد نداشته است که در قالب فیلم‌های مستند، مسائل، مشکلات و چالش‌های سیستم سرپرستی را که همه جای دنیا، افراد در درجات مختلف با آن مواجه هستند و دست و پنجه نرم می‌کنند را به نمایش بگذارد. این فیلم در پی بازمعرفی آلترناتیو‌های خانواده نظیر شبه خانواده و فرزندخواندگی است و ضرورت بازگشت به مفهوم اصیل خانواده و یا در یک نگاه حداقلی، شناساندن مهمترین قرارداد و تعهد در دنیا، یعنی خانواده است.

کد خبر: ۲۳۲۷۴
۱۸:۴۹ - ۱۶ فروردين ۱۳۹۸

دیدارنیوزـ زهرا حاجی شاه کرم: خانواده به عنوان هسته اولیه تمامی جوامع انسانی، یکی از عناصر اصلی در جامعه پذیر کردن فرزندان و فرهنگ سازی در جامعه است که می‌بایست برنامه ریزی دقیقی در سطوح مختلف علی الخصوص سطح کلان درباره آن صورت گیرد. اعضای این نهاد، وظایفی متعددی را برعهده دارند که می‌توان به حفظ و ابقای نسل، پرورش و تربیت فرزندان، حمایت از اعضای ناتوان و در نهایت حفظ میراث فرهنگی و دینی اشاره نمود.


لیکن خانواده هر لحظه در حال دگرگونی بوده و از فراگرد‌های ساخته شدن، از ساخت افتادن و بازساختی شدن برخوردار است و به عنوان یکی از مهمترین عوامل جامعه پذیری اولیه، نقش موثری در رشد همه جانبه کودکان ایفا می‌کند. متاسفانه از گذشته تا به امروز، برخی از کودکان و نوجوانان از نعمت خانواده سالم، حامی و آرامش بخش محروم بوده و این معضل در حال حاضر در حال افزایش است. نمونه این کودکان و نوجوانان، آن‌هایی هستند که با نام کودکان و نوجوانان بی سرپرست و در وضعیت دشوار شناخته شده اند. درواقع، بخشی از قشر آینده ساز جامعه نیز خواسته و ناخواسته دور از محیط گرم خانواده پرورش می‌یابند.

 



کودکان و نوجوانان بی سرپرست به دلیل اینکه از داشتن خانواده به طور نسبی یا مطلق محروم هستند در معرض آسیب ها، چالش‌های روانشناختی و اجتماعی قرار می‌گیرند. آن‌ها به سازمان‌های بهزیستی و مراکز نگهداری از کودکان بی سرپرست و شبه خانواده به دلیل رخداد‌هایی که محصول تصمیم سازی والدین یا عدم آن نظیر فقر، فوت والدین، اعتیاد به مواد مخدر، الکل و جنس مخالف، اختلال جسمانی یا روانی والدین، زندانی بودن والدین و کارگر جنسی است، معرفی می‌شوند.


پس با توجه به اینکه خانواده مهمترین کانون جامعه است و طیف وسیعی از خدمات عاطفی، جسمانی و مراقبتی را برای اعضای خود فراهم می‌آورد، در عین حال می‌تواند منبع بسیاری از مسائل و مشکلات اجتماعی باشد که بهزیستی اجتماعی در قالب سازمان‌ها و نهاد‌های خدمات اجتماعی، وظیفه مقابله با آن‌ها را دارد. در اینجا با دو سوال اساسی و ضروری مواجه هستیم، اینکه آیا کودکان می‌بایست در فضایی همانند خانواده و در خانه‌ای مشابه خانه‌های معمولی زندگی کنند تا از رشد اجتماعی مطلوب بهره‌مند شده و بتوانند پس از ترخیص به سعادت و موفقیت برسند؟ و اینکه آیا پدیده شبه خانواده می‌تواند یک جایگزین بی بدیل برای خانواده یا سایر مدل‌های حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست تلقی شود یا خیر؟


فیلم «خانواده فوری» فارغ از هر جنسیت، نژاد و رنگ، روایت مشترک پدر و مادر‌هایی است که در قالب پدر- مربی و مادر- مربی از کودکان و نوجوانان بی سرپرست یا در وضعیت دشوار حمایت می‌کنند که به نوعی می‌تواند پاسخی هر چند اندک به دو سوال فوق الذکر تلقی شود.


فیلم خانواده فوری، محصول کشور آمریکا و در ژانر کمدی- درام قرار دارد. داستان فیلم بدین گونه است که یک زوج آمریکایی به نام‌های پیت و الی تصمیم می‌گیرند که تشکیل خانواده دهند و یک کودک را به فرزند خواندگی بپذیرند. در این راستا، اتفاقات بسیاری برای این زوج رخ می‌دهد که آن‌ها مصمم می‌شوند سه خواهر و برادر اهل مکزیک که در وضعیت دشوار خانوادگی به سر می‌برند و مادرشان در زندان است، در قالب الگوی شبه خانواده تحت سرپرستی بگیرند. این سه خواهر و برادر به نام‌های «لیزی» دختر ۱۵ ساله – که تا حدی دچار رفتار‌ها و کنش‌های آشوبگرانه است-، خوان – پسری که در ظاهر نشان می‌دهد از بهره هوشی چندانی برخوردار نیست- و لیتا خواهر کوچکتر که علاقه وافری به خوردن چیپس دارد و مدام در حال جیغ کشیدن است. این فیلم روایت گر زوجی است که یکدفعه صاحب سه فرزند در سنین مختلف می‌شوند و به دلیل عدم نداشتن آگاهی و آمادگی لازم برای پذیرش نقش سرپرست، عکس العمل‌های خاصی را از خود نشان می‌دهند که این فیلم، عکس‌العمل آن‌ها را به تصویر و چالش می‌کشد.

 



این فیلم به عنوان یک رسانه، نشان دهنده تغییرات صورت گرفته در زندگی این زوج است که به خوبی در زندگی روزمره آن‌ها بازتاب یافته است. اینجاست که به راحتی می‌توان دریافت که اصلاحاتی در نظام مفهومی در شناسایی تحولات خانواده، و به تبع آن تحولات اجتماعی جامعه رخ داده است.


امروزه رسانه‌ها به دلیل تاثیرات فراوانی که دارند به مثابه عرصه واکاوی اجتماعی و فرهنگی قلمداد می‌شوند و همچنین فضایی هستند که پیام‌های متعددی را منتقل کرده و به خلق معانی اجتماعی و فرهنگی می‌پردازند. از این رو، فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی نظیر خانواده فوری به مثابه جایگاهی برای بیان ارزش‌های خانواده و بازنمایی نهاد خانواده و آلترناتیو‌های موقتی یا دائمی آن می‌باشد. بر این اساس، فیلم خانواده فوری، در پی آن است که اهمیت نهاد خانواده و آلرناتیو‌های موقتی و دائمی آن را همراه با برشمردن مزایا و معایب، زیبایی و سختی‌های سرپرست بودن را به مخاطب گوشزد نماید.


سختی‌های نقش سرپرست بودن را در این فیلم با سکانس‌های «دختر ۱۵ ساله با گوشی‌اش به دستشویی می‌رود تا تصویر نیمه عریان و برهنه خود را به اشتراک و نمایش بگذارد و نقش اول مرد در مقام پدر، واکنش شدید نشان می‌دهد، مخاطب دخترخوانده خود را پیدا می‌کند، تا می‌تواند پسر (مخاطب دختر) را کتک می‌زند بدون اینکه ترس و واهمه‌ای به خود راه دهد که مبادا بازداشت شود» یا «وقتی پسرخوانده دچار سانحه می‌شود هر دو سرپرست- زوج اصلی فیلم- با تلاش‌های فراوان و با جان و دل سعی می‌کنند او را تسکین داده و درد او را التیام بخشند» یا «وقتی دختر کوچک به دلیل لجبازی به جای خوردن غذا‌های سالم به تنقلات ناسالم روی می‌آورد پدر و مادر داستان، هر روش و ترفندی را به کار می‌برند تا وی را منصرف کنند» می‌توان مشاهده نمود.


زیبایی‌های نقش سرپرست بودن را نیز در سکانس‌های «شب اول ورود بچه‌ها به خانواده زوج و اولین ادراک حس پدر و مادر بودن از طرف زوج» یا «فراهم نمودن تسهیلات و امکانات بسیار برای بچه‌های به سرپرستی گرفته شده توسط زوج» دید.


این فیلم به خوبی در قالب یک کمدی خانوادگی، موضوع فرزندخواندگی و پدیده شبه خانواده را که خیلی از مردم به آن فکر نمی‌کنند حتی اگر تمام عمر توانایی بچه دار شدن نداشته باشند را به نمایش می‌گذارد. این فیلم به هیچ وجه قصد نداشته است که در قالب فیلم‌های مستند، مسائل، مشکلات و چالش‌های سیستم سرپرستی را که همه جای دنیا، افراد در درجات مختلف با آن مواجه هستند و دست و پنجه نرم می‌کنند را به نمایش بگذارد.


سکانس‌هایی از فیلم نشان می‌دهد «لیزی» دختر خوانده بزرگتر در برخورد با خانواده جدید خود دچار چالش می‌شود و از برخورد‌هایی که جنبه ترحم، تنفر و بی تفاوتی دارد دوری گزیده و با آن به مقابله می‌پردازد. به عبارتی، این مساله نشات گرفته از آن است که کودکان و نوجوانان بی سرپرست علاوه بر آسیب ها، چالش‌های روانشناختی و اجتماعی و موانعی که باید از سر راه خود در مسیر یک زندگی عادی بردارند، بایستی بتوانند در برخورد جامعه با خود نیز غلبه کنند. زیرا افراد جامعه در برخورد با کودکان و نوجوانان بی سرپرست و در وضعیت دشوار چهار برخورد از خود نشان می‌دهند که می‌توان به ۱) برخورد با ذهنیت منفی و تنفر؛ ۲) برخورد خام عاطفی موقت یا از روی ترحم که پس از مدتی تبدیل به گروه اول می‌شوند؛ ۳) برخورد بی تفاوت؛ ۴) برخورد مسئولانه و متعهد؛ که سبب خواهد شد این فرزندان بی سرپرست و در وضعیت دشوار که کوچکترین گناهی در قبال وضعیت خود نداشته اند در تلاش برای خودناشناخته ماندن و جدایی از باقی جامعه باشند.


در صحنه‌ای از فیلم شاهد هستیم که یک خانم به دنبال فرزندخوانده ورزشکار است، در حالی که بی‌عرضه‌ترین پسر را انتخاب می‌کند و به او عشق می‌ورزد. به عبارتی همه پدر و مادر‌ها اعم از پدر مادر‌های خونی، کسانی که نسبت خونی با فرزند ندارند و مادر-مربی‌ها و پدر- مربی‌ها قبل از بچه‌دار شدن یا پذیرش نقش سرپرست، فکر می‌کنند فرزند یا فرزندانشان تنها قهرمان یا ابرقهرمان در جامعه خود یا دنیا خواهند بود، ولی واقعیت طور دیگری به تصویر کشیده می‌شود و آنچه که در اینجا حائز اهمیت است رابطه سرشار از عاطفه و مملو از محبت مادر و پدر اصلی و غیر اصلی با فرزند یا فرزندان است.


این فیلم به درستی به کارکرد نهاد خدمات اجتماعی می‌پردازد که چگونه سرپرست‌ها از طریق ارتباط حضوری در این نهاد، فرصتی را به دست می‌آورند که فرزند خود را انتخاب کنند و همچنین جلسات هفتگی برای سرپرست‌هایی که خواستار فرزند یا فرزندان هستند، فراهم می‌شود تا دور هم جمع شوند و مشکلات فرزند یا فرزندخوانده هایشان را مطرح کنند و بازرسین و کارشناسان خدمات اجتماعی بنابر شرایط خاص هر کدام، راهنمایی‌های لازم را اتخاذ نموده و در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند.


در نهایت می‌توان گفت این فیلم در پی بازمعرفی آلترناتیو‌های خانواده نظیر شبه خانواده و فرزندخواندگی است و ضرورت بازگشت به مفهوم اصیل خانواده و یا در یک نگاه حداقلی، شناساندن مهمترین قرارداد و تعهد در دنیا، یعنی خانواده است. در حقیقت فیلم درصدد ایجاد نوعی از گفتمان سازی در رابطه با کودکان بی سرپرست و در وضعیت دشوار، جامعه و آلترناتیو‌های خانواده با طرح دال خانواده است. فیلم به نوعی منعکس کننده تعارض ها، تفاوت ها، مشکلات و ... در رابطه با کودکان بی سرپرست و در وضعیت دشوار است.


فیلم درصدد نوعی از عادی سازی واقعیت سرپرست بودن و مراکز نگهداری از این کودکان و زمینه سازی برای پذیرش الگوی شبه خانواده است، اما از طرفی نگران بودن از وضعیت پیش آمده برای کودکان بی سرپرست و در وضعیت دشوار و خانواده‌های اصلی آن‌ها را نیز به نمایش می‌گذارد.


در حقیقت، بازگشت به مفهوم خانواده و جایگزین موقتی آن یعنی شبه خانواده برای خروج از بحران بی سرپرستی و کمبود یا فقدان عاطفه در برخی از روش‌های نگهداری از کودکان بی سرپرست، اساسی‌ترین محور گفتمانی فیلم را تشکیل می‌دهند که تلاش شده است در صحنه‌های گوناگون فیلم به نحوی مطرح و بازنمایی شود.

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی : ۰
غیر قابل انتشار : ۰
اکبری
|
|
۱۳:۲۶ - ۱۳۹۸/۰۱/۱۷
بسیار عالی.اطفا بیشتر نقد بگذارید
شرفی پور
|
|
۰۹:۰۷ - ۱۳۹۸/۰۱/۱۹
..
فیلم جالبی باید باشه. امکان داره در مورد پدیده شبه خانواده توضیح دهید
ناشناس
|
|
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۵
به زودی مطالبی در این خصوص منتشر خواهد شد