از چشم جهان ۲۷

برنامه جایگزین آمریکا در صورت شکست مذاکرات وین چیست؟

اگر مذاکرات وین شکست بخورد، دولت ایالات متحده چه برنامه جدیدی برای مجادله با ایران دارد؟ یکی از پاسخ‌های احتمالی در مقاله‌ای در واشنگتن پست ارایه شده است!

کد خبر: ۱۱۶۵۵۵
۰۸:۳۳ - ۲۷ آذر ۱۴۰۰

دیدارنیوز: در صورت شکست مذاکرات وین آمریکایی‌ها چه مسیری را برای فشار بر ایران انتخاب خواهند کرد. فشار از طریف آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پاسخی است که دیوید ایگنیشس روزنامه‌گار آمریکایی در واشنگتن پست داده است و در ادامه از نظر شما خواهد گذشت. بسیاری از مسائل مطرح شده در این یادداشت با واقعیت متناقض بوده و تنها ادعاهای طرف آمریکایی را منعکس می‌کند. با این حال مطالعه آن برای روشن شدن گام بعدی آمریکا و غرب در قبال ایران به خصوص در صورت شکست مذاکرات وین می‌تواند راهگشا باشد.

منبع: واشنگتن پست
نویسنده: "دیوید ایگنِیشِس"، روزنامه نگار و رمان نویس آمریکایی
مترجم: حمید رضا بابایی

دولت بایدن در تلاش هایش برای محدود کردن پیشرفت‌های هسته‌ای ایران با بن بست مواجه شده است. اما این هفته درسی به کاخ سفید داده شد که واقعا می‌تواند تهران را به عقب نشینی وادارد: احساس خطر به خاطر محکومیت جهانی از جانب آژانس بین المللی انرژی اتمی.

ایران ماه‌ها بود که برای نصب دوباره دوربین‌های نظارتی آژانس تعلل می‌کرد. این تجهیزات در ژوئن گذشته از یک مرکز تولید سانتریفیوژ در کرج برداشته شد. پس از آن آمریکا به نوعی اعلام کرد که احتمالا خواستار نشست ویژه شورای حکام آژانس خواهد شد تا درباره پایبند نبودن ایران به تعهداتش مذاکره شود. تهران چند روز پیش بود که اعلام کرد آژانس بین المللی انرژی اتمی می‌تواند دوربین‌ها را جایگزین کند. (آژانس باید درخواست کنترل بر تصاویر ضبط شده دوربین‌ها را هم مطرح کند)

مساله دوربین‌های کرج، موضوعی کوچک است، اما همین قضیه نشانگر "طرح جایگزین" دیپلماتیک برای آمریکا، در بن بست خطرناکی است که در مذاکرات وین با آن مواجه شده است، گفتگو‌هایی که با هدف احیاء توافق هسته‌ای ایران در پایتخت اتریش برگزار شده است.

برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شاید نابود شده باشد – دونالد ترامپ و ایرانی‌ها بودند که نفس برجام را گرفتند. در این شرایط آژانس می‌تواند جایگاه جدیدی برای اِعمال فشار باشد؛ روسیه و چین از جمله اعضای شورای حکام این نهاد بین المللی هستند که می‌تواند برخی موضوعات در پرونده هسته‌ای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهد.
پیشنهاد اولیه این است: دولت بایدن باید از شورای حکام آژانس بخواهد در چهار مورد به "احتمال ابعاد نظامی" در فعالیت‌های هسته‌ای ایران رای دهد. سه مورد آن شامل قطعات اورانیومی است که در سایت‌هایی پیدا شده که ایران هرگز آن‌ها را به عنوان مکان‌های هسته‌ای اعلام نکرده یعنی "تورقوز آباد"، "ورامین" و "مریوان" که منابعی آن‌ها را به من معرفی کرده اند. چهارمین مورد تحقیقات، مربوط به مواد شکافت هسته‌ای و سایر فعالیت‌ها در سایتی است که این منابع از تشخیص آن بازمانده اند.

دخالت دادن آژانس در مذاکرات احیاء برجام، فشار را به نقطه‌ای بازمی گرداند که باید: برنامه مخفی هسته‌ای ایران. در حال حاضر ایران از مذاکرات به عنوان ابزاری تبلیغاتی استفاده می‌کند تا به خاطر تصمیم ترامپ به خروج از برجام در سال ۲۰۱۸ درخواست غرامت کند. اقدام ترامپ احمقانه بود، حتی از نظر بسیاری از مقامات ارشد اسرائیلی، اما نباید به ایران اجازه داد تا آستانه تولید تسلیحات اتمی پیش برود.

واقعیت دردناک آن است که بدون محدودیت‌های برجامی، ایران در حال نزدیک شدن به قابلیت هسته‌ای تسلیحاتی است. تهران غنی سازی ۲۰ درصدی را در ماه ژانویه ازسرگرفت و به این ترتیب محدودیت‌های برجامی را نقض کرد (البته ایران یک سال پس از خروج ترامپ از برجام به تمام تعهداتش پایبند بود و کلیه گزارش‌های آژانس نیز موید این مساله هستند)؛ در ماه آوریل غنی سازی ۶۰ درصدی را آغاز کرد و این در حالی است که مقامات ایرانی می‌گویند درنظر دارند غنی سازی تا ۹۰ درصد را آغاز کنند، یعنی سطح تسلیحاتی. ایران در سایت فوردو از سانتریفوژ‌های پیشرفته و همچنین سنگر‌های بتنی در عمق زمین بهره می‌گیرد، دو موردی که بر اساس برجام، برای استفاده از آن‌ها منع شده بود.

گام بدیُمنِ دیگر هم در ماه فوریه برداشته شد، یعنی زمانی که ایران تولید صفحات فلزی اورانیوم را آغاز کرد. از این مواد می‌توان در کانون بمب اتمی استفاده کرد؛ یعنی باز هم نقض برجام. مقامات بریتانیا، فرانسه و آلمان هشدار داده اند: " ایران هیچ گونه کاربری ضروری غیرنظامی برای صفحات اورانیوم ندارد. تولید صفحات فلزی اورانیوم به صورت کاملا بالقوه مفهوم به کارگیری نظامی دارد. " نکته اصلی ماجرا: بر اساس تخمین‌های اسرائیل، ایران مواد کافی برای تولید سه بمب اتمی در اختیار دارد و تا تکمیل فرایند غنی سازی سوخت مورد نیاز، کمتر از یک ماه فاصله دارد. این را هم برخی منابع به من می‌گویند. اسرائیلی‌ها محاسبه کرده اند که ساخت یک بمب ۱۸ ماه تا دو سال دیگر طول می‌کشد، اما این مساله باز هم مایه نگرانی و خشم شدید است.

رئیس جمهور بایدن می‌خواهد گارد ریل‌هایی را که ترامپ نابود کرده بود، بازسازی کند، اما تاکنون در این امر ناتوان بوده است. او در ماه آگوست به "نفتالی بنت" نخست وزیر اسرائیل گفته بود: " اولویت ما دیپلماسی است و باید ببینیم که ما را تا کجا می‌برد. اما اگر دیپلماسی شکست بخورد، آماده ایم تا به گزینه‌های دیگر روی بیاوریم. " مشکل این است که تهدیدات ملایم بایدن، آشکارا برای ایران بازدارنده نبوده است. ناتوانی آمریکا برای مقابله با ایران، نگران کننده‌تر از سطوح غنی سازی و یا تولید صفحات اورانیومی است. بازدارندگی با اعتبار کشور‌ها مرتبط است، و متاسفانه این مساله همراه با دولت بایدن در حال نابودی است. خروج آشفته مآبانه آمریکا از افغانستان، به ضرر آن تمام شده است. عقب نشینی از خاورمیانه هم همین وضعیت را برای آمریکا به بار آورده است. روسیه با پی بردن به نقاط ضعف آمریکا، تا مرز‌های اوکراین پیش رفته و چین نیز با مشاهده‌ی ناتوانی‌های واشنگتن، در حال تهدید تایوان است و حتی ایران نیز مشغول تشدید برنامه اتمی خود است. ریشه تمام این تحولات، یک مساله مشترک است.

آمریکا متحدان خوبی دارد که در هنگام خطر به کمک آن خواهند آمد و از این جهت خوش شانس بوده است. اسرائیل که اغلب از آن به عنوادن "ناو هواپیمابر غرق ناشدنی" آمریکا در خاورمیانه یاد می‌شود، اکنون حامی عربستان سعودی، امارات عربی متحده و سایر کشور‌های خلیج فارس است که علیه ایران متحد شده اند. در آسیا، کشور‌هایی که نگران افزایش قدرت چین هستند، می‌توانند بر قدرت نظامی رو به رشد شرکای آمریکا یعنی استرالیا، هند و ژاپن تکیه کنند. گرچه این مساله، حمایت‌های عمو سام را جبران نخواهد کرد.

آژانس بین المللی انرژی اتمی نمی‌تواند غنی سازی و یا سایر فعالیت‌های تحت پوشش برجام را محدود کند. اما شاید بتوان گفت اکنون بهترین نهادی است که می‌توان در خصوص ایران بر آن تکیه کرد. آژانس یک نهاد جهانی است، که با مشروعیت برگرفته از سازمان ملل موظف است به مسایل مرتبط با گسترش تسلیحات اتمی رسیدگی کند. از حمایت روسیه، چین و همچنین آمریکا و متحدانش برخوردار است. ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت – به دلیل پایبند نبودن به تعهدات- می‌تواند آغاز تلاشی جدید برای محدود کردن توسعه برنامه تسلیحات اتمی تهران باشد. این تلاش (با حمایت‌های روسیه و چین) در برجام که اکنون توافقی ضعیف به شمار می‌رود، آغاز شد. شاید اکنون زمان تغییر رویکرد باشد.
آمریکا باید خطوط برنامه هسته‌ای ایران را دوباره ترسیم کند. شاید بهترین راه در نقطه آغاز، پویشی جسورانه از طریق آژانس بین المللی انرژی اتمی باشد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: