از چشم جهان عنوان ستون ثابت حمیدرضا بابایی روزنامهنگار و کارشناس مسائل بینالملل است که در آن به ترجمه و تحلیل مسائل حوزه بینالملل به خصوص از نگاه رسانههای دیگر کشورها میپردازد. دومین شماره به ترجمه مقالهای از میدل ایست آی در مورد کارنامه و میراث حسن روحانی اختصاص دارد.
دیدارنیوز ـ سرویس بینالملل: میدل ایست آی طی گزارشی مقاطع مختلف زندگی حسن روحانی را بیان کرده است. در این زمینه دیدار تنها به ترجمه گزارش مزبور مبادرت کرده است و آنچه در این گزارش آمده الزاما مورد تأیید دیدار نیست.
منبع: میدل ایست آی
مترجم: حمیدرضا بابایی
حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران پس از تقریبا هشت سال حضور در مسند قدرت، در ماه آگوست (مرداد) آینده این سمت را ترک خواهد کرد. دوران ریاست جمهوری وی با آشفتگیهای دیپلماتیک و دشواریهای اقتصادی برای بسیاری از ایرانیها همراه بود.
ابراهیم رئیسی که در انتخابات ریاست جمهوری روز جمعه پیروز شده قرار است جایگزین روحانی شود، نتیجهای که جناح محافظه کار ایران را که با اصلاحات اجتماعی و احیاء روابط با غرب قویا مخالفند، خرسند خواهد کرد. در عوض اصلاح طلبان که در به قدرت رسیدن روحانی نقش داشتند، احساس یاس میکنند.
به گفته وزیر کشور ایران، رئیسی با کسب ۶۱.۹۵ درصد آراء انتخاباتی پیروز شد. سه رقیب دیگر این انتخابات روز شنبه به شکست در رقابتها اقرار کردند. روحانی گفته بود، "من به مردم به خاطر انتخابشان تبریک میگویم." روحانی که در دولت خود با محافظه کاران در جدال بود، میراثی از مذاکرات با غرب را از طریق سیاست هستهای برجا میگذارد. در همین دولت، فضای اینترنت و رسانههای اجتماعی برای مردم عادی ایران نیز گشوده شد.
روحانی که ابتدا نام خانوادگیاش فریدون بود ـ پادشاهی در اسطوره فارسی ـ در سال ۱۹۴۸ در سرخه، در استان سمنان، زادگاه چندین نسل خانوادگیاش، به دنیا آمد.
پدرش خواروبار فروشی داشت، اما روحانی مسیر پدربزرگ و پدرِ پدربزرگش را که روحانی شیعه بودند، طی کرد. روحانی زمانی که تنها ۱۲ ساله بود زادگاهش و همچنین مدرسه را ترک کرد تا درس حوزه بخواند. یک سال بعد در ۱۹۶۱ وی به یک مرکز آموزشی دیگر در شهر مقدس قم در جنوب تهران منتقل شد... او با شرکت در آزمون سراسری در سال ۱۹۶۹ در رشته حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شد. روحانیِ جوان یک سال بین تهران و قم رفت و آمد میکرد، اما پس از ازدواج تصمیم گرفت حوزه علمیه را ترک کند و به تهران بیاید.
در همان زمان بود که روحانی مبارزات جدیاش را با رژیم شاه که تحتالحمایه آمریکا بود، آغاز کرد. گرچه وی زمانی که تنها ۱۶ سال داشت به خاطر سخنانش علیه شاه مستبد، دستگیر شده بود.
جلب نظر بنیانگذار جمهوری اسلامی
وی به تدریج به سخنران مذهبی محبوب تبدیل شد که در شهرهایی نظیر تهران و اصفهان سخنرانی میکرد. در سال ۱۹۷۷ که قرار شد در مراسم عزاداری فرزند ارشد روحالله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی سخنرانی کند، ناگهان از وی به عنوان "امام" یاد کرد.
روحانی در دوران حضور در حوزه به خاطر نام خانوادگیاش ـ فریدون ـ هدف طعنه قرار میگرفت، زیرا برای کسی که قرار است در آینده آیتالله شود، چنین نامی مناسب نبود. وی به تدریج از "روحانی" به عنوان نام خانوادگیاش استفاده کرد، اما به صورت قانونی آن را تغییر نداد.
در سال ۱۹۷۹ که او از ایران به بریتانیا گریخت، این مساله به یک خوش شانسی برایش تبدیل شد. وی توانست از کشور بگریزد، زیرا پلیس مخفی رژیم شاه فقط دنبال یک روحانی بود.
وی در بریتانیا در دانشگاه لنکستر حقوق خواند... سپس در دانشگاه هاروارد در کمبریج درایالت ماساچوست آمریکا پذیرفته شد. اما پیروزی انقلاب اسلامی به بلندپروازیهای تحصیلیاش پایان داد و سبب شد وی سریعا به وطن بازگردد.
ظهور روحانی
آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران، روحانی را موظف کرد جناح مذهبی ارتش را تشکیل دهد. پس از آن روحانی در ۳۱ سالگی در انتخابات مجلس شرکت کرد و انتخاب شد. وی ریاست کمیته دفاعی مجلس را برعهده گرفت.
روحانی همراه با آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس، که خود نیز سپس رئیس جمهور شد، گروهی مخفی از نمایندگان جناحهای چپ و راست تشکیل دادند با عنوان "شورای عقلا" که هدف آن یافتن راهی برای پایان دادن سریع به جنگ هشت ساله ایران و عراق بود. سفارشات آنها به جایی نرسید، اما روحانی خود را در ردای یک کارگزار سیاسیِ کاربلد ثابت کرد.
در اواسط دهه ۱۹۸۰ که جنگ همچنان ادامه داشت، وی باز هم در جلسات مخفیانه مهم حضور داشت. وی در نشستی که هدف آن فروش سلاح به ایران بود، به عنوان نماینده ایران حضور یافت و به ازای آن قرار بود گروگانهای آمریکایی (در لبنان) آزاد شوند و به یک گروه شورشی راستگرا در نیکاراگوئه کمک مالی شود.
مقداری سلاح در اختیار ایران قرار گرفت و تعدادی از گروگانهای آمریکایی نیز آزاد شدند، اما این برنامه که به رسوایی ایران ـ کنترا معروف شد در سال ۱۹۸۶ و با افشاگری یک مجله لبنانی شکست خورد.
شورای عالی امنیت ملی که مسئول تصمیم گیریهای نهایی درباره موضوعات مهم سیاست خارجی، مسایل امنیت داخلی و جنگ بود، تشکل شد و روحانی به عنوان دبیر آن و نماینده آیتالله خامنهای معرفی شد.
دوران هستهای
در دوران ریاست جمهوری رفسنجانی که از سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۷ طول کشید، روحانی که به "شیخ دیپلماتیک" معروف بود، گزارشی در اختیار رئیس جمهور قرار داد که حاوی هزینه سود حل تمام مناقشات با آمریکا بود. رفسنجانی با آن یافتهها موافقت کرد، اما رهبری ایران آن را نپذیرفت.
در سال ۱۹۹۶ جسد پسر ۱۸ ساله روحانی در منزلش پیدا شد. در آن زمان سه فرضیه درباره علت مرگ وی اعلام شد: خودکشی، تیراندازی اتفاقی با سلاح و قتل به دست یک عامل ناشناس.
سال بعد و به دنبال حمایت محافظه کاران از علیاکبر ناطق نوری در انتخابات ریاست جمهوری، روحانی از این رقابتها کناره گیری کرد.
در آن زمان روحانی همچنان یک محافظه کار میانهرو بود، اما به تدریج به میانهرویی تبدیل شد که به اصلاح طلبان نزدیکتر بود.
در سال ۲۰۰۳ روحانی نقشی اساسی در آزادی آیتالله منتظری از حبس خانگی ایفا کرد. در همان سال سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، گروهی که ایران و بسیاری کشورهای دیگر آن را تروریست میخوانند، درباره برنامه هستهای ایران ادعاهایی مطرح کرد که سبب شد آژانس بینالمللی انرژی اتمی تحقیقات خود را آغاز کند. تهران به تلاش برای ساختن بمب اتمی متهم شد، و این سرآغاز دو دهه تنش میان ایران و غرب بود.
روحانی هدایت مذاکرات با سه کشور اروپایی (بریتانیا، آلمان و فرانسه) را به منظور پایان دادن به مناقشات برعهده داشت. با این وجود توافقات حاصله که تعداد کمی بود، دوام چندانی نیاورد. زیرا پس از پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات سال ۲۰۰۵ ریاست جمهوری، ایران در موضع تقابلی قرار گرفت و در نتیجه آن هفت قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه تهران تصویب شد.
پس از به قدرت رسیدن احمدینژاد، روحانی از سمت خود در شورای عالی امنیت ملی کناره گیری کرد.
حمایتهای رفسنجانی
روحانی در سال ۲۰۰۹ بار دیگر درصدد برآمد در رقابتهای ریاست جمهوری شرکت کند. یک منبع که خواست نامش فاش نشود، به میدل ایست آی گفت، روحانی یک کارزار سیاسی را راه اندازی کرد. وی حتی با یک محافظه کار میانهرو مذاکره کرد که در کارزارها، معاونش باشد. با این وجود وقتی متوجه شد که میرحسین موسوی درنظر دارد در رقابتها شرکت کند، از تصمیم خود منصرف شد.
شورای نگهبان، صلاحیت رفسنجانی را برای رقابت در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۳ رد کرد. پیش از این رد صلاحیت، روحانی قصد داشت از رقابتها کناره گیری کند، اما رفسنجانی به او گفت به کارزارهایش ادامه دهد، زیرا او، رفسنجانی، به درستی نگران بود رد صلاحیت شود. رفسنجانی که از رقابتها بازمانده بود، از روحانی حمایت کرد. اصلاح طلبان نیز همین گونه عمل کردند، چرا که شاهد افزیش محبوبیت روحانی نسبت به نامزد مورد نظر خود بودند. روحانی با تاختن به رقبایش در مناظرات انتخاباتی، برای خود اعتبار کسب کرد. وی قول داد به مناقشات بینالمللی بر سر برنامه هستهای ایران پایان خواهد داد، مسالهای که تحریمهای شدید را درپی داشت و به فشارهای گسترده اقتصادی علیه مردم ایران منجر شده بود.
وی پس از پیروزی در انتخابات، محمدجواد ظریف دیپلمات برجسته و نام آشنا را به عنوان وزیر خارجهاش برگزید تا مذاکرات هستهای را هدایت کند.
یک منبع نزدیک به دولت روحانی به میدل ایست آی گفت: "ظریف ابتدا پیشنهاد روحانی را نپذیرفت. ولی روحانی بر خواستهاش اصرار کرد." این منبع گفت: "سرانجام ظریف از جانب خانوادهاش متقاعد شد که هدایت دستگاه دیپلماسی ایران را برعهده بگیرد." به گفته این منبع، "رقیب دیگری برای سمت ظریف وجود داشت: دیپلمات کهنه کار، محمود واعظی که در کارزارهای روحانی فعال بود. واعظی بسیار تلاش کرد، اما نتوانست در ذهن روحانی، جای ظریف را بگیرد."
گفتوگوی تلفنی با اوباما
روحانی و ظریف که در حدفاصل سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۵ با یکدیگر درباره مذاکرات هستهای همکاری گسترده داشته و همدیگر را به خوبی میشناختند، سریعا مذاکراتی مجزا را با گروه موسوم به ۱+۵ یعنی اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل (چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا و آمریکا) و آلمان آغاز کردند.
روحانی در سپتامبر ۲۰۱۳ که از نیویورک راهی تهران بود، با باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا تلفنی صحبت کرد. پس از سه دهه خصومت بین ایران و آمریکا، این نخستین باری بود که رهبران دو کشور چنین گفتگوهایی داشتند.
یک منبع دیپلماتیک نزدیک به دولت روحانی به میدل ایست آی گفت: "گفتوگوی تلفنی روحانی ـ اوباما بدون اطلاع آیتالله خامنهای صورت گرفت که ایشان متعاقبا از رئیس جمهور انتقاد کرد. اما آن گفتوگوها زمینه ساز مذاکرات هستهای شد..."
وی گفت: "آنها ابتدا میخواستند با هم دیدار کنند، ولی درخصوص بیانیه مشترک که قصد داشتند منتشر کنند، به توافق نرسیدند."
این مذاکرات به توافقی در سال ۲۰۱۵ انجامید که بر اساس آن، ایران به ازای کاهش تحریمها، برخی فعالیتهای هستهای خود را تعلیق کرد. مردم شادمان ایران هم که از تحریمهای ویرانگر خسته شده بودند، به خیابانها ریختند و این توافق را جشن گرفتند. اقتصاد کشور نیز به تدریج شروع به احیا کرد. اما برجام با مخالفت جدی تندروها مواجه شد، زیرا نمیخواستند اصلاح طلبان و روحانی از افتخار شک برانگیزِ تسلیم در برابر آمریکا بهرهمند شوند.
کارزار "فشار حداکثری"
در نوامبر ۲۰۱۶، دونالد ترامپ نامزد جمهوری خواهان، رقیب دمکرات خود هیلاری کلینتون را در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شکست داد و ناباورانه وارد کاخ سفید شد.
چند ماه بعد در ماه ژوئن، رقابتهای داغ میان روحانی و آیتالله رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار شد. حضور قوی روحانی در مناظرات و سخنرانیهای آتشیناش سبب شد اصلاح طلبان از ریاست جمهوری او حمایت کنند. در حالی که اقتصاد ایران رو به بهبود بود، ترامپ به وعده انتخاباتیاش عمل کرد و از برجام خارج شد تا زمینه ساز کاهش بهای ریال ایران شود. در همان حال با تحریمهای نفتی آمریکا، اقتصاد ایران به تدریج تحت فشار قرار گرفت.
روحانی برای تقریبا چهار سال با پویش "فشار حداکثری" ترامپ جنگید. اما این مساله برایش بسیار پرهزینه بود، زیرا مقاومتهای سیاسی و اقتصادی در مقابل آمریکا با افزایش فشار بر زندگی مردم همراه شد.
این وضعیت سبب شد شیخ محبوب دیپلماتیک به نامحبوبترین سیاستمدار در میان ایرانیها تبدیل شود. اصلاح طلبان هم که از رئیس جمهور حمایت کرده بودند، متحمل ضربهای شدید شدند.
در شرایطی که برجام در آستانه فروپاشی بود، تندروها مصمم بودند با ممنوعیت پیامرسان تلگرام، به میراث دیگری از روحانی پایان دهند. قوه قضایی ممنوعیت تلگرام را اعمال کرد، اما دولت روحانی مقابل ممنوعیت اینستاگرام ایستاد و هم زمان اکثر مناطق روستایی کشور را تحت پوشش اینترنت ۴G قرار گرفت.
بحران اعتراضات
آنچه که روحانی را بسیار بی اعتبار کرد، اعتراض ایرانیها به افزایش بهای بنزین در ۲۰-۲۰۱۹ بود. نیروهای امنیتی مقابل تظاهر کنندگان ایستاندند و گزارشها نیز حاکی است ... نفر در این ناآرامیها کشته شدند.
روحانی در سخنرانی تلویزیونی خود به معترضین هشدار داد و گفت چهرههایشان در دوربینهای تصویربرداری ثبت شده و این که تنبیه خواهند شد. این سخنان محبوبیت روحانی را کاهش داد.اما یک منبع به میدل ایست آی گفت: روحانی به نیروهای امنیتی هشدار داده بود نه مردم...
سرنگونی هوپیمای اوکراینی در ۸ ژانویه ۲۰۲۰ و کشته شدن ۱۷۶ نفر در آن، سرخوردگیها را تشدید کرد به ویژه وقتی که دولت روحانی ابتدا هرگونه دخالت در این حادثه را تکذیب کرده بود...
روحانی همچنین به خاطر نوع مواجهه با همه گیری کرونا، با انتقاد بیشتری مواجه شد. این بیماری در ایران بیش از هر جای دیگر در منطقه کشته برجا گذاشت.
جنگ برای حفظ میراث
در شرایطی که روحانی برای خروج از قدرت در آگوست (مرداد) آماده میشود، تلاش میکند دستکم یک میراث ماندگار از خود برجا بگذارد: احیا توافق هستهای ایران.
در این خصوص، ایران و آمریکا به صورت غیرمستقیم در دو ماه گذشته در حال مذاکره بودهاند و ظاهرا به توافق نزدیک شدهاند.
به نظر میرسد روحانی برای آن که مساله احیا برجام را در انتخابات ریاست جمهوری اعلام نکند، تحت فشار بود چرا که این مساله میتوانست شانس پیروزی عبدالناصر همتی نامزد اصلاح طلبان را افزایش دهد.
گرچه دوران شیخ دیپلماتیک روبه پایان است، اما وی با موفقیت توانسته است مساله مذاکره با غرب و دسترسی به شبکههای اجتماعی و اینترنت را به مسایل حیاتی برای مردم تبدیل کند؛ و نهایتا حتی نامزدهای رقیب نیز در مناظرات عمومی از چنین مواضعی حمایت کردند تا آراء مردمی را در انتخابات از دست ندهند.