از چشم جهان (۲۵)

ناکامی دور جدید مذاکرات وین؛ بازی ناامیدانه شروع شد!

دور جدید مذاکرات وین در جوی از یاس و بی‌اعتمادی نسبت به حصول توافق به پایان رسید. یادداشت دیوید میلر در سی ان ان که قبل از حصول این نتیجه منتشر شده است، نوعی پیش‌بینی همین نتیجه است.

کد خبر: ۱۱۵۶۱۳
۰۸:۰۶ - ۱۳ آذر ۱۴۰۰

دیدارنیوز: دور جدید مذاکرات وین دیروز عصر به پایان رسید. مذاکرات در جوی از یاس و بی اعتمادی به پایان رسید و به خصوص طرف غربی نسبت به امکان حصول توافق ابراز بدبینی کرده است. نمایندگان اروپا اعلام کرده‌اند که ایران خواستار تجدید نظر در بسیاری از توافقات پیشین شده است. علی باقری مذاکره کننده ارشد ایران اعلام کرده است که مذاکرات برای مشورت در پایتخت‌ها متوقف شده است. یادداشت زیر که به قلم دیوید میلر به تحریر در آمده است قبل از حصول این نتیجه و در روز پنجشنبه منتشر شده است. اما پیش‌بینی نویسنده تا حدود زیادی با نتیجه‌ای که دیروز عصر در وین به دست آمد تطابق دارد: به این زودی‌ها توافقی در کار نیست! لازم به ذکر است که تمام موارد مطرح شده در این یادداشت مورد تایید دیدار نیست و تنها جهت اطلاع خوانندگان محترم منتشر می‌شود. این مطلب با تیتر «با ازسرگیری مذاکرات هسته ای، بازی تازه شروع شده است» در سی ان ان منتشر شده است. 

منبع: سی ان ان

نویسنده: "دیوید میلر"، عضو ارشد اندیشکده کارنگی آمریکا

مترجم: حمید رضا بابایی

من چندین دهه را صرف بررسی مذاکرات بی نتیجه اعراب-اسرائیل کرده ام و درگیر آن بوده ام؛ لذا وقتی با گفتگو‌هایی مواجه می‌شوم که با مشکل جدی همراه شده، آن را به خوبی تشخیص می‌دهم. مذاکرات هسته‌ای ایران که پس از تقریبا پنج ماه وقفه، چند روز پیش در وین شروع شد، از همین نوع است.

در حقیقیت در این لحظه احتمالا نه دولت بایدن و نه رهبران ایران اعتقاد ندارند که رسیدن یک توافق قابل قبولِ دوطرف، میسر باشد؛ و با قاطعیت هم نمی‌توان گفت یک از طرفین – یعنی ایران که به نظر می‌رسد از مذاکرات به عنوان پوششی برای تشدید فعالیت‌های هسته‌ای خود بهره می‌برد- معتقد باشد که در حال حاضر رسیدن به توافق، حتی مطلوب آن است.
تمام آنچه که می‌توان با قاطعیت گفت آن است که بازی تازه شروع شده، و نتایج آن نه رسیدن به توافقی سریع و نه شکست مذاکرات است. در حقیقت پنج شنبه بود که نمایندگان ایران متون پیشنهادی خود را درباره رفع تحریم‌ها و همچنین فعالیت‌های هسته‌ای ارائه کردند، و عملا گفتند که حاضرند برای ادامه مذاکرات در وین بمانند.

در عوض، قطعا در معرض بازیِ درازمدتی هستیم که در آن هر یک از طرفین برای به دست آوردن آنچه که می‌خواهند، اِعمال فشار و تلاش خواهند کرد؛ تا اطمینان یابند اگر مذاکرات شکست بخورد، طرف مقابل بیشترین سهم را در آن خواهد داشت.

به عنوان یک قاعده کلی، بن بست در مذاکرات زمانی رفع می‌شود که به اندازه کافی چشم اندازی روشن و همزمان تاریک وجود داشته باشد تا محاسبات هریک از طرفین را تغییر و تحت تاثیر قرار دهد.

هر کسی که در مذاکرات سهم داشته به شما خواهد گفت – چه طرفدار اسرائیلی ها، فلسطینی‌ها یا روس‌ها باشد- به ندرت پیش می‌آید که اِعمال فشار و مشکل آفرینی به تنهایی موثر باشد و شاید بتوان گفت هرگز موثر نیست، به خصوص زمانی که کشوری دریابد منافع ملی اش به خطر افتاده است.

پویش فشار حداکثری رئیس جمهور ترامپ علیه ایران یک نمونه است. تحریم‌ها به اقتصادی ایران خسارات شدید وارد کرد، اما تهران را مجبور نکرد که امتیاز دهد؛ در حقیقت تحریم‌های ترامپ باعث شد که ایران برنامه هسته‌ای خود را تشدید کند.
امروز هم چالش فراروی مذاکرات وین آن است که عواملی که به امضای توافق هسته‌ای ایران در سال ۲۰۱۵ منجر شد، هیچ یک دیده نمی‌شوند. به قول "رابرت مالی" نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، ترکیب فشار و مشوق‌ها که به توافق قبلی انجامید، دیگر در کنار یکدیگر قرار ندارند.

اما خروج یک جانبه آمریکا از برجام، نقض توافق از سوی ایران و افزایش غنی سازی اورانیوم (که البته تهران مدتی پس از خروج آمریکا به برجام پایبند باقی ماند)، تحریم‌های جدید آمریکا، ممانعت ایران از دادن اجازه به بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی برای نظارت بر سایت‌های حساس هسته ای، نه تنها اعتماد موجود را از بین برد – به ویژه اعتمادی که زمانی میان ایران و آمریکا وجود داشت- بلکه سوالاتی جدید را در اذهان برانگیخته است مبنی بر این که آیا اصلا توافق اولیه برجام خود نوعی مانع و بی خاصیت نیست؟ به ویژه با توجه به این که برخی بند‌های اصلی برجام تا سال ۲۰۲۵ اعتبار دارند.

مسایل سیاسی هر دو کشور نیز به شکلی چشمگیر دشوارتر شده است، و این شرایط اوضاع را پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ بدتر کرده است. یک دولت جدید و تندرو در ماه ژوئن در ایران به قدرت رسید و رهبر ایران هم که آشکارا هرگز طرفدار توافق اولیه برجام نبود.

ره کننده جدید - که خود یک تندرو است - از روند مذاکرات برجام، انتظاراتی را پیش روی همگان قرار داده که حاکی است ایران بدون گرفتن امتیاز از واشنگتن، به سادگی خواسته هایش را کنار نخواهد گذاشت.

در خصوص آمریکایی‌ها نیز، برنامه اعلام شده دولت بایدن برای پیوستن دوباره به برجام به دلایل مختلف با پیچیدگی مواجه شده است: اولویت‌های دیگر رئیس جمهور؛ تحریم‌های جدید علیه ایران که دولت قبل اِعمال کرده بود؛ خودِ شخص بایدن؛ و مخالفت رو به فزون جمهوری خواهان و برخی دمکرات‌ها با توافق برجام که مانع از افزایش نفوذ ایران در منطقه نشد به ویژه در خصوص حمایت آن از گروه‌هایی که به پایگاه‌های نظامی آمریکا در سوریه و عراق حمله می‌کنند و همچنین برنامه شگفت آور موشک‌های بالستیک ایران.

در حقیقت اگر معجزه‌ای رخ دهد و بایدن بتواند بار دیگر به برجام بپیوندد، شرایط پیش رو احتمالا نوعی مسئولیت پذیری سیاسی برای رئیس جمهوری خواهد بود که محبوبیتش در حال کاهش است. کاملا قابل درک است که مشاوران سیاسی بایدن را در حالتی تصور کنیم که از او می‌خواهند پیوستن مجدد به برجامِ احیاء شده را به تاخیر اندازد. (دستکم برخی در واشنگتن را می‌توان در این حالت تصور کرد).

هم زمان با آغاز دور هفتم مذاکرات میان ایران، اروپایی ها، روس‌ها و چینی‌ها در وین، لازم به بیان نیست که اوضاع خوب به نظر نمی‌رسد. (ایران همچنان از مذاکره مستقیم با آمریکا خودداری می‌کند).

این هفته در وین هر اتفاقی بیفتد، معامله‌ای بزرگ که حاکی از پیشرفت امور باشد، احتمالا دست نخواهد داد. در حقیقت، اگر ایران با درخواست‌های جدید و عجیب و غریب به میز مذاکرات بازگردد– همان طور که وزیر خارجه اش و مذاکره کننده ارشد هسته‌ای آن تاکنون اعلام کرده اند-، به عبارت دیگر بر این مساله تاکید کند که مذاکرات هیچ ارتباطی با مساله هسته‌ای ندارد و تنها محور مذاکرات رفع تحریم‌های "غیرانسانی" آمریکا است، می‌توان فضای بازی گاچا را تصور کرد که در آن هر طرف تلاش می‌کند دوستان خود و سایر کشور‌های جهان را متقاعد کند، طرف مقابل غیرمنطقی است. "جیمز بیکر" وزیر خارجه سابق آمریکا از این تاکتیک به عنوان دیپلماسی "گربه مُرده" یاد کرده است، که در آن گربه مُرده، در زمین طرفی قرار داده شده است که بیش از سایرین نافرمانی می‌کند.

مالی، نماینده آمریکا در امور ایران، به تازگی در مصاحبه با بی بی سی به این مساله اشاره کرده و گفته است اگر ایران با اعتماد به نفس بیش از حد ظاهر شود، جهان به این نتیجه خواهد رسید که تهران شانس توافق داشت، اما ترجیح داد به آن تن ندهد.

ایران نیز موضوعات مدنظر خود را برای گفتگو آماده می‌کند تا واشنگتن را مسئول مشکلات معرفی کند. تهران، این رویکرد را با طرح این مساله دنبال می‌کند: ایران چگونه می‌تواند به معامله دیگری تن دهد، بدون آن که آمریکا تضمین کند باردیگر از آن خارج نخواهد شد؟ ایران در این بازی گاچا، بر حمایت‌های روسیه و چین تکیه خواهد کرد و امیدوار است مسکو و پکن طرف آن را بگیرند.

شاید ابتدا در این دور از مذاکرات مشخص شود ایران پس از پنج ماه، چه چیزی برای میز مذاکرات به همراه آورده است؛ و احتمالا شاید نه آمریکا، نه ایران و نه اروپایی ها، روسیه و چین خواستار پایان مذاکرات باشند. اما اگر چنین چیزی بخواهند، ما شانس خواهیم آورد تا از بازی گاچا فرار کنیم.

گزینه‌های دیگرِ غیر از پیوستن مجدد به برجام – یعنی توافقی کوچک‌تر همراه با رفع محدودتر تحریم‌ها به ازای محدودیت‌های کمتر بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران، و یا توافقی قوی‌تر و طولانی‌تر که محدودیت بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران را تمدید کند – غیرواقع بینانه به نظر می‌رسند. طرح به اصطلاح جایگزین اسرائیل که درباره اش با دولت بایدن مذاکره کرده است، یعنی اِعمال تحریم‌های بیشتر، جنگ سایبری و تهدید به اقدام نظامی علیه سایت‌های هسته‌ای ایران، طرحی است که بایدن نمی‌خواهد از آن استقبال کند، به ویژه در شرایطی که رئیس جمهور بایدن خود درگیر اولویت‌های داخلی است.

آخرین چیزی که بایدن اکنون به آن نیاز دارد، بروز انفجار در تنش‌های ایران-اسرائیل است که آمریکا را درگیر جنگ با ایران می‌کند. اما اگر مذاکرات موفق نشوند، این مقصدی است که احتمالا دیر یا زود به آن خواهیم رسید. همان طور که یک روزنامه نگار انگلیسی در مقاله‌ای یادآور شده است، این روز‌ها در وین، برف بیشتری به چشم می‌خورد تا خوش بینی. 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: