آیا عبدالناصر همتی میتواند به پدیده انتخابات ۱۴۰۰ مبدل شود و دردسری جدی برای اصولگرایانی ایجاد کند که خود را برنده انتخابات میدانند. این گزارش نگاهی دارد به این امکان بر حسب آمار و ارقام.
دیدارنیوز ـ علی صافی*: رقابت انتخابات ریاست جمهوری در ایران آغاز شده است و فضا به تدریج از سایه شوک ردصلاحیتها خارج میشود. مهمترین رخداد چند روز نخست تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری را میتوان بروز نوعی اقبال به عبدالناصر همتی دانست.
اقبالی که در شبکههای اجتماعی و اظهارنظرهای جسته و گریخته کاربران این شبکهها به خوبی قابل مشاهده است. همتی در روزهای اخیر دو حرکت هوشمندانه تبلیغاتی انجام داد. نخست حضوری نسبتا موفق در کلاب هاوس و دوم و از آن مهمتر فرستادن همسرش به عنوان نماینده به صدا و سیما که در شبکههای مجازی و افکار عمومی ولولهای به پا کرد.
بیشتر بخوانید: عبدالناصر همتی؛ زیر سایه سنگین روحانی
به نظر میرسد بخشی از رایدهندگان اصلاحطلب و بدنه سیاسی این جریان بعد از عبور از شوک رد صلاحیتها در حال فکر کردن به رای دادن به رئیس بانک مرکزی است. در این گزارش با استناد به آخرین نظرسنجی انجام شده توسط مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران میکوشیم بررسی کنیم که آیا عبدالناصر همتی ظرفیت مبدل شدن به یک پدیده در انتخابات را دارد یا خیر.
آخرین نظرسنجی ایسپا که بعد از اعلام کاندیداهای نهایی توسط شورای نگهبان انجام شده است به وضوح خبر از افت تمایل به مشارکت دارد و این رقم مطابق نمودار از ۴۳ درصد به ۳۶ درصد رسیده است. این اختلاف ۷ درصدی میتواند نمایانگر رای دهندگانی باشد که قصد رای دادن به یک نامزد اصلاحطلب یا میانهرو (پزشکیان، جهانگیری یا لاریجانی) را داشتهاند و حالا از حضور در انتخابات منصرف شدهاند.
نمودار بعدی نشاندهنده آرا نامزدها در بین کسانی است که در قطعا یا به احتمال زیاد در انتخابات شرکت میکنند یا در این مورد مرددند.
آن چنان که پیشبینی میشود رای ابراهیم رئیسی در این جا بسیار بیشتر از سایر نامزدهاست و به بیش از ۳۸ درصد میرسد. اما آن چه بسیار مهم است درصد بسیار بالای کسانی است که گزینه نمیدانم را انتخاب کردهاند.
این گروه دقیقا رایدهندگان مردد هستند. نکته بسیار مهم در این زمینه آن است که ابراهیم رئیسی، محسن رضایی و سعید جلیلی به صورت کامل برای رای دهندگان شناخته شده هستند و قاعدتا احتمال کمتری دارد که به سمت آنها متمایل شوند. به عبارت دیگر رای دهندگان به آنها از پیش تصمیم خود را گرفتهاند.
از این جهت نزدیک به ۵۳ درصدی که احتمالا در انتخابات شرکت میکنند، اما هنوز نمیدانند که به چه کسی رای میدهند، با احتمال بیشتری رای خود را به سبد علیرضا زاکانی، عبدالناصر همتی، محسن مهرعلیزاده یا امیرحسین قاضیزاده هاشمی خواهند ریخت.
نکته اما این جاست که زاکانی و قاضیزاده هاشمی کاملا به پایگاه رای اصولگرایی تعلق دارند. پایگاه رایی که به خوبی واقف است که نامزد اصلی این جریان ابراهیم رئیسی است و رای خود را به صندوق او ریخته است. از طرف دیگر زاکانی و قاضیزاده هاشمی میتوانند، در مناظرهها و جریان تبلیغات انتخاباتی توجه برخی از آرا مردد را به خود جلب کنند و رای دهندگانی به دست آورند، اما انتقال این آرا به سبد ابراهیم رئیسی دشوار است.
بیشتر بخوانید: موج همتی فروکش کرده است؟ مرد کم فروغ مناظره دوم!
از این جهت اگر همتی و مهرعلیزاده در مناظرات و جریان تبلیغات انتخاباتی قوی ظاهر شوند احتمال زیادی دارد که بتوانند بخش مهمی از آرا مردد را به سمت خود بکشانند. در این عرصه به نظر تاکنون همتی بسیار قویتر ظاهر شده است .
نکته مهم دیگر این است که هفت درصدی که بعد از رد صلاحیتها از انتخابات رویگردان شدهاند هم به احتمال زیاد اگر به انتخابات بازگردند به یکی از این دو نامزد و با احتمال بیشتر همتی رای خواهند داد و این هم میتواند شانس او را باز هم بالا ببرد.
بیشتر بخوانید: دکتر سپیده شبستری، همسر عبدالناصر همتی کیست؟
البته همه چیز به کام همتی نیست. او بالاترین آرا منفی را در بین نامزدهای انتخاباتی به خود اختصاص داده است و نمودار زیر نشان میدهد که در بین کسانی که قطعا رای میدهند یا برای شرکت در انتخابات مرددند بیش از ۲۸ درصد رای منفی دارد.
این رای منفی را میتوان به دوران مسئولیت او در بانک مرکزی نسبت داد. از سویی رای دهندگان اصولگرا و پایگاه رای ابراهیم رئیسی به شدت با او مخالفند و از سوی دیگر عملکرد او در بانک مرکزی ممکن است سرمایهگذاران خرد و کلان بورس را که امروز کم هم نیستند، آزرده باشد.
این رقم بالای رای منفی البته یک خاصیت هم دارد و آن هم این است که همتی امکان ایجاد دوقطبی با ابراهیم رئیسی در انتخابات را خواهد داشت و این ممکن است در فرآیند مبارزات انتخابات موثر باشد.
هنوز برای قضاوت در این مورد زود است اما بررسی آماری بالا نشان داد که او از پتانسیل جدی در این مسیر برخوردار است و میتواند رئیسی را به زحمت بیندازد.
همتی اما در همه سالهای عمرش نه یک سیاستمدار که یک مدیر بوده است. مدیری عالیرتبه که روشن نیست چه میزان توان مبارزه در میدان رقابت انتخاباتیای را داشته باشد که به سرعت نفس گیر خواهد شد. او تا به حال خونسرد در میدان بوده است و به نظر انتظارات از او بسیار اندک است و همین امر بار روانی را از دوش او برداشته است.
اما با فعال شدن تدریجی بخشی از بدنه سیاسی اصلاحطلبان به تدریج هم شدت رقابت و هم فشار روانی وسیاسی رقابت بیشتر خواهد شد و باید دید این مدیر تازه به میدان سیاست آمده تا چه اندازه موفق خواهد شد و البته دوستان سیاستمدارش کی برای کمک به او به میدان میآیند.
یک نکته دیگر را هم باید در نظر گرفت و آن هم این که کمپینهای مخالفت با شرکت در انتخابات و تحریم هم با جدی شدن نام همتی در رقابتها بر شدت فعالیت خود خواهند افزود و ممکن است بتوانند بخشی از مرددین مایل به اصلاحطلبان را از شرکت در انتخابات منصرف کنند.
در نهایت این که همتی برای پدیده شدن شانس دارد اما راه دشواری هم در پیش دارد.
*تحلیلگر مسائل سیاسی