ویدئو/ نوا جمشیدی: «لیلا» از شگفتیهای افغانستان بود
خانمی به اسم لیلا که در کابل با ایشان آشنا شدم. یک کافه رستوران و یک کمپ ترک اعتیاد به اسم تاجبیگم دارد.لیلا درآمد این رستوران را صرف کمپ میکند. این خانم دو هفته یا ماهی یک بار به جایی به نام پل سوخته میرود که مرکز معتادان شهر کابل است و با صدای بلند میگوید که ای مردم! ای معتادان! چه کسی میخواهد ترک کند؟ من هستم و هزینه میکنم تا ترک کنید.
دیدارنیوز ـ نوا جمشیدی در بخشی از گفتگوی تفصیلی خود با
دیدارنیوز به فعالیت های اجتماعی زنان افغانستانی اشاره کرد و گفت: «خیلی دردآور و ناراحتکننده است که ما از افغانستان فقط جنگ آن را دیدیم و یا از زنهای افغانستان فقط خانمهایی را دیدیم که برقع میپوشند و فکر کردیم که چه خانمهای محدودی هستند؛ اما من در خانههای همان زنان برقعپوش هم مهمان بودم. جایی مهمان بودم و زمانی که با خانم بیرون میرفتیم، میدیدم که برقع پوشید. میگفتم پس این خانمی که اینقدر موفق است و من با او صحبت کردم یکی از همان زنهای برقعپوش شهر است. من تصور نمیکردم که زیر این برقع، یک خانم موفق باشد. دوست دارم اینجا که در مورد زنها صحبت کردیم از یک خانم خیلی متفاوت بگویم. خانمی به اسم لیلا که در کابل با ایشان آشنا شدم. لیلا یک کافه رستوران به اسم تاجبیگم دارد. یک خلاصه کوچکی از داستان این خانم این که یکی از اعضای خانوادهاش معتاد بوده است و یک زمانی تصمیم میگیرد که کمک کند آن شخص ترک کند. بعد از آن به فکر نجات معتادان شهر میافتاد. رستوران و یک کمپ ترک اعتیاد میزند. این در زمانی بوده که هنوز هیچ خانمی در افغانستان فعالیت اجتماعی بزرگی نداشته و حضورشان آن قدر پررنگ نبوده است. میگفت هر شب شیشههای من را با تفنگ تیر باران میکردند و من فردا دوباره شیشهها را نصب میکردم، اما دوباره همین اتفاق میافتاد. آن قدر این اتفاق افتاد که دیگر مردم عادت کردند که این رستوران مال یک خانم است و کاری هم نمیشود کرد. لیلا درآمد این رستوران را صرف کمپ میکند. این خانم دو هفته یا ماهی یک بار به جایی به نام پل سوخته میرود که مرکز معتادان شهر کابل است و با صدای بلند میگوید که ای مردم! ای معتادان! چه کسی میخواهد ترک کند؟ من هستم و هزینه میکنم تا ترک کنید. آنها را به کمپ خود میبرد و ترکشان میدهد. دیدن چنین خانمی برای من به تنهایی یکی از شگفتیهای افغانستان بود.»