تیتر امروز

مذاکره فقط غیر مستقیم/ حمله به ایران؛ آغاز جنگ جهانی سوم/ سفر به تهران برای جلوگیری از وقوع جنگ
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

مذاکره فقط غیر مستقیم/ حمله به ایران؛ آغاز جنگ جهانی سوم/ سفر به تهران برای جلوگیری از وقوع جنگ

این هشتاد و سومین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
ادعای ترامپ: در حال گفتگوی مستقیم با ایران هستیم/ روز شنبه جلسه بزرگی با ایرانی‌ها خواهیم داشت
مسوولان جمهوری اسلامی چرا این خبر را اعلام نکردند؟ اگر واقعیت دارد، نباید به مردم ایران گفت؟

ادعای ترامپ: در حال گفتگوی مستقیم با ایران هستیم/ روز شنبه جلسه بزرگی با ایرانی‌ها خواهیم داشت

در شرایطی که مسوولان جمهوری اسلامی ایران از مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا خبر داده‌اند و مخالف مذاکره مستقیم هستند، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا دقایقی پیش از گفتگوهای مستقیم با ایران خبر داد.
گزارش دیدار از تاراجی که قدمت هشت ساله دارد

"گِلَک" را دزدیدند/ وزیرمیراث فرهنگی: مسوولیت جزایر کشور با مناطق آزاد است

موضوع بردن خاک جزیره هرمز در ایام نوروز ۱۴۰۴ توسط گردشگران چند روزی است که در صدر اخبار قرار گرفته، اما خوب است بدانید که این تاراج قدمت هشت ساله دارد و کلید آن از سال ۹۷ زده شد.

ویدئو/ نوا جمشیدی: دوازده نفر با یک استیشن به سمت هرات رفتیم

یکی موفق شد با اصرار ما را مجبور کند به ماشینش برویم. من گفتم که چند نفر را سوار می‌کنید؟ گفت سه نفر عقب و یک نفر جلو. ماشین پر است بشینید برویم. ماشین پر است بشینید برویم همانا و این که ما دو ساعت منتظر بودیم و بالاخره با دوازده نفر به سمت هرات رفتیم. یک صحنه‌ای یادم می‌آید که پنج نفر آدم جلو و شش نفر عقب نشسته بودند. دو سه نفر هم در صندوق عقب نشسته بودند.

کد خبر: ۳۸۶۳۵
۱۷:۳۹ - ۲۸ مهر ۱۳۹۸
دیدارنیوز ـ نوا جمشیدی در بخشی از گفتگوی تفصیلی خود با دیدارنیوز به اولین صحنه ای که از افغانستان مشاهده کرده است اشاره کرد و گفت: اولین صحنه‌ای که شاید از افغانستان به یاد داشته باشم ریختن حدوداً ۵۰ نفر متربان یا خلیفه و یا درایور بود، این سه کلمه‌ای بود که برای راننده استفاده می‌کنند. حدود ۵۰ نفر راننده اطراف ما جمع شدند. یکی کوله من را از پشت می‌کشید که باید با ماشینش بروم، یکی کوله همسفرم را می‌کشید، شخص دیگری می‌گفت که «سیاه سر» یعنی زن در ماشین من است. آنقدر که شروع به کتک زدن هم کردند. من گفتم که ما می‌خواهیم پیاده برویم و با شما نمی‌آییم. بالاخره یکی موفق شد با اصرار ما را مجبور کند به ماشینش برویم. من گفتم که چند نفر را سوار می‌کنید؟ گفت سه نفر عقب و یک نفر جلو. ماشین پر است بشینید برویم. ماشین پر است بشینید برویم همانا و این که ما دو ساعت منتظر بودیم و بالاخره با دوازده نفر به سمت هرات رفتیم. یک صحنه‌ای یادم می‌آید که پنج نفر آدم جلو و شش نفر عقب نشسته بودند. دو سه نفر هم در صندوق عقب نشسته بودند و مقدار زیادی بار روی سقف ماشین با طناب به زور به درب ماشین که استیشن بود بسته بودند و به اندازه دو متر طول ماشین اضافه شده بود. اولین چیزی که از افغانستان دیدم این صحنه‌ها بود.
 
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی