سفر آقای شینزو آبه نخست وزیر ژاپن به ایران اگر با این دستور کار ترامپ باشد، نمیتواند تغییری در این مسیر ایجاد کند. پاسخ ایران طبیعتا به آقای آبه، همان پاسخ تکراری به هیاتهای قبلی است؛ بنابراین از آنجا که نخست وزیر ژاپن پس از چهل و اندی سال صرفا برای ارسال پیام ترامپ به ایران سفر میکند (کما اینکه وی سفر سال گذشته خود به تهران را در اثر فشار امریکا لغو کرده بود!) مسئولین کشور باید شان و جایگاه ملت انقلابی ایران را در نظر گرفته و در استقبال، وی را تنها در حد یک پیام رسان در نظر بگیرند نه بیش از آن.
دیدارنیوزـ احمدرضا روح الله زاد: «من به دنبال تغییر نظام در ایران نیستم بلکه در تلاشم تا با ایران گفتگو کنم و ایران فقط کافی است تعهد دهد که بمب هستهای تولید نخواهد کرد. با این تعهد، ایران همانگونه که الان یک ابر قدرت منطقهای است، میتواند به یک ابرقدرت اقتصادی هم تبدیل شود.» این عبارت تقریبا تمامی مضمون سخنان دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا در سفرش به ژاپن بوده است. سفری که در آن به شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن دستور داده به ایران سفر کند و در باره جلب نظر مقامات ایران برای مذاکره با ترامپ تلاش کند. آقای آبه نیز تصمیم گرفته در طی روزهای آتی بر اساس دستور ترامپ به ایران سفر کند.
مواضع ترامپ در ژاپن، واکنشهایی را هم در امریکا، هم در ایران و هم در سطح بین المللی به دنبال داشته است. در امریکا برخی از شخصیتها خصوصا نمایندگان دموکرات، آن را تضعیف جایگاه امریکا به دلیل مواضع متنوع وی درباره ایران تفسیر کرده اند و برخی دیگر که عموما از حزب جمهوری خواه هستند؛ این مواضع را در راستای یک سیاست منسجم و هدفگذاری شده میدانند که همانا ایجاد شکاف و قطب بندی کردن جامعه ایران در سطوح مردمی و در میان مسئولین است که نتیجه طبیعی آن در کنار فشار اقتصادی و فراز و فرود تنش فی مابین، تغییر نظام و تسلیم است. بر اساس این دیدگاه، مواضع ترامپ هیچ تغییری در سیاست «کارزار حداکثری علیه ایران» ایجاد نکرده و در واقع در همان راستا است.
سفر نخست وزیر ژاپن با دستور کار ویژه ابلاغ پیام ترامپ به مقامات ایران را باید در مجموع حدود ۸ هیات رسمی و غیر رسمی تعریف کرد که با همین دستور ویژه به ایران آمده اند. یک سوال، افکار عمومی ایران را درگیر کرده است و آن اینکه اهداف این مواضع و اقدامات ظاهرا متناقض رئیس جمهور امریکا چیست؟ آیا همانطور که برخی در ایران تلاش دارند القاء کنند که یک فرصت طلایی برای مذاکره با امریکا به دست آمده است، ایران باید از این فرصت جهت حل و فصل مشکلات خود با امریکا و غرب و منطقه استفاده کند؟ یا اینکه هدف دیگری در پشت این رفتار نهفته است؟
دولت آمریکا از زمان روی کار آمدن ترامپ، اقدامات ضد ایرانی خود را افزایش داده است و به تعبیری هر اقدام ممکنی، غیر از جنگ را در دستور کار خود قرار داده است. از جمله:
۱- ممنوعیت سفر ایرانیها به آمریکا
۲- ایجاد محدودیت ورود به امریکا برای شهروندان کشورهایی که به ایران سفر کنند و در واقع محدود سازی منافع حاصل از حوزه گردشگری و کسب و کار متعاملین با ایران
۳- خروج از توافق هستهای با ایران (برجام)
۴- بازگرداندن همه تحریمهای هستهای
۵- افزایش کمی و کیفی تحریمها علیه ایران
۶- توهین چند باره به ملت ایران و تروریست خواندن آنها
۷- قرار دادن یکی از مهمترین ارکان امنیتی کشور یعنی سپاه پاسداران در فهرست تروریسم و تحریم
۸- تعیین شروط حقارت آمیز ۱۲ گانه علیه ایران
۹- متهم کردن مستمر ایران به برهم زننده امنیت منطقه
۱۰- ممانعت از انجام معاملات بانکی کشورهای خارجی با ایران
۱۱- مداخله در امور داخلی ایران و تلاش برای ایجاد شورشهای اجتماعی
۱۲- حمایت از عملیاتهای تروریستی علیه ایران
۱۳- حمایت از گروهک تروریستی منافقین که دستشان به خون حدود ۲۰ هزار ایرانی آلوده است
۱۴- حمایت از حمله تروریستی به نیروها و منافع ایران در کشور سوریه
۱۵- حمایت از حمله به منافع ایران در عراق (مشخصا کنسولگری ایران در بصره)
۱۶- بازداشت شهروندان ایرانی در امریکا
۱۷- بلوکه کردن داراییهای ایرانی و مصادره آنها
۱۸- تلاش برای صدور قطعنامههای ضد ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد
۱۹- تهدید به اقدام نظامی علیه ایران
۲۰- تلاش برای تضعیف ساختار دفاعی ایران و جلوگیری از تقویت آن
۲۱- تبدیل منطقه به انبار بزرگ تسلیحات غربی از طریق فروش گسترده آنها به کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی به بهانه ایران هراسی که این اقدام به طور طبیعی هزینههای دفاعی ایران را افزایش خواهد داد
۲۲- تعریف، ایجاد، آموزش، تجهیز و سازماندهی گروههای تروریستی در سطح منطقه که به طور طبیعی امنیت ایران را نیز تهدید میکنند.
۲۳- حمایت مستمر از رژیم صهیونیستی که به عنوان یک رژیم غیر قانونی و پادگانی، سیاست جنگ افروزی در منطقه را دنبال میکند و یک خطر بالفعل برای منافع و امنیت همه کشورهای منطقه از جمله ایران محسوب میشود.
۲۴- حمایت از رژیمهای عربی جامانده در تاریخ مانند عربستان و بحرین که خاستگاه فکری تروریسم تکفیری هستند
۲۵- حمایت گسترده از ائتلاف عربی در تحمیل جنگ ۵ ساله علیه یمن و مشارکت در قتل عام سازمان یافته مردم یمن توسط این ائتلاف با هدف سلطه بر تنگههای استراتژیک باب المندب و دریای سرخ و ایجاد محدودیت اقتصادی و استراتژیکی علیه ایران
۲۶- تحمیل خسارت سنگین به مردم ایران بر اساس اعمال رژیم تحریمی علیه این کشور
۲۷- انتقال تروریستهای داعش از عراق و سوریه به افغانستان و تشدید ناامنی در مرزهای شرقی ایران
۲۸- پیگیری طرح ضد اسلامی و ضد ایرانی و ضد همه ملل مسلمان منطقه موسوم به معامله قرن (البته در ظاهر در ارتباط با فلسطین است)
با همه این اقدامات ضد ایرانی، ترامپ مدعی مذاکره با ایران است که همین امر نشان از اهداف خطرناک امریکا در انتخاب این رویه دارد. واقعیت آن است که مشکل میان ایران و امریکا نبود ارتباط و مذاکره نیست، بلکه نبود اعتماد به امریکا وعدم پایبندی به تعهدات از سوی این کشور است. ملت ایران چهل سال پیش با انقلاب اسلامی خود امریکا را از ایران بیرون کرد و به اعتراف مراکز مطالعاتی امریکا دست این کشور نه تنها از یک معدن بی پایان ثروت کوتاه شده است بلکه اندیشه انقلاب اسلامی و استقلال خواهی ایران، منافع جریان سلطه در کل منطقه و حتی جهان را به خطر انداخته است. بر این اساس امریکا به عنوان یک دشمن همیشگی ملت ایران، سیاستهای ضد ایرانی را تعریف و طراحی و پیگیری و حمایت کرده است. بحث مذاکره در کنار اقدامات ناامنی آفرین علیه ایران در واقع راهکارهای مکمل در چارچوب اقدامات در هم شکننده علیه ایران است که از آن با عنوان سیاست کارزار حداکثری علیه ایران نام میبرند.
امریکا با اقدامات ترامپ، بزرگترین فرصت را برای کسب اعتماد مردم ایران و ترمیم روابط با ایران را از دست داد. برجام در واقع اهدای یک فرصت تاریخی به دولت امریکا از سوی ملت ایران بود، اما اصرار این دولت بر رفتار تمامیت خواهانه و خارج از عرف بین الملل و به دور از احترام با ملت شایسته و انقلابی ایران، این فرصت بزرگ و اهدایی را سوزاند.
دولتمردان امریکا و مراکر مطالعاتی آن که با پول کارتلها و تراستهای صهیونیستی برای کنگره و سنا و کاخ سفید و پنتاگون، بستههای تصمیم گیری آماده میکنند، پس از چهل سال اخراج از ایران و اقدامات ضد ایرانی و مشاهده واکنش ملت ایران، هنوز از دریافت این واقعیت که ملت ایران یک ملت انقلابی است که پس از چند قرن زندگی تحت اراده شاهان، اراده کرده است که تحت اراده خود زندگی کند، هرگز راضی به از دست دادن این فرصت تاریخی و بازگشت به قهقرا نیست.
با توجه به نضج گرفتن تفکر انقلابی ملت ایران در بستر آموزههای اسلامی اصیل که ریشه آن در فرهنگ کربلا و عاشورای حسین (ع) قرار دارد و آینده و ثمره آن در بهار مهدویت، این ملت نمیتواند تسلیم شود و تنها زبان قابل فهم برای این ملت، زبان احترام متقابل و تعامل بر اساس این فرهنگ انقلابی است اما امریکا با نقض تعهدات خود در برجام و خروج از آن و نیز مجموعهای از اقدامات ضد ایرانی، عملا این مسیر را مسدود کرده است.
واقعیت آن است که ملت ایران علی رغم همه این اقدامات امریکا بر تصمیم چهل سال پیش خود، یعنی حفظ استقلال کشور و آرمانهای انقلاب اسلامی ابرام دارد و از هر فرصتی برای نشان دادن آن استفاده میکند. واکنش گسترده و چند ده میلیونی مردم در روز جهانی قدس مهمترین شاخصه در این ارتباط محسوب میشود. روز قدسی که در واقع به مثابه یک سلاح کارآمد و موثری است که بنیانگذار انقلاب اسلامی در اختیار نه تنها ملت ایران بلکه همه جوامع اسلامی قرار داده تا منافع و امنیت و استقلال خود را با آن صیانت کنند.
بر این اساس سفر آقای شینزو آبه نخست وزیر ژاپن به ایران اگر با این دستور کار ترامپ باشد، نمیتواند تغییری در این مسیر ایجاد کند. پاسخ ایران طبیعتا به آقای آبه، همان پاسخ تکراری به هیاتهای قبلی است؛ بنابراین از آنجا که نخست وزیر ژاپن پس از چهل و اندی سال صرفا برای ارسال پیام ترامپ به ایران سفر میکند (کما اینکه وی سفر سال گذشته خود به تهران را در اثر فشار امریکا لغو کرده بود!) مسئولین کشور باید شان و جایگاه ملت انقلابی ایران را در نظر گرفته و در استقبال، وی را تنها در حد یک پیام رسان در نظر بگیرند نه بیش از آن.
آقای حاجیآبادی،
قوت کشور فقط در توان اقتصادی معنا دارد که متأسفانه ما در اثر ........ نابخردی به زیر چندین صفر سقوط کردهایم.
سرور گرامی،
تنها راه نجات کشور اتحاد ماست که همصدا جمهوری اسلامی را تشویق به انجام دو فوریت نماییم:
1- مذاکره با آقای ترامپ برای دفع تهدیدات خارجی،
2- به رسمیت شناختن حق آزادی بیان مصوب قانون اساسی جهت حل مشکلات داخلی،
با تشکر از توجه شما،