با وجود آنکه تا دوم اسفند برای فعالیت انتخاباتی یک حزب زمان زیادی نیست، اما اصلاحطلبان هنوز به طور کامل برکاری که قرار است برای انتخابات آینده به سرانجام برسانند، به اجماع دست نیافتهاند و سازها با هم بسیار تفاوت دارد. شکی وجود ندارد که تحریم انتخابات مورد پسند هیچ فعال سیاسی و اجتماعی نیست، اما از یک جناح سیاسی توقع میرود که برای حضور در عرصه قدرت، تنها به کسب آن نیندیشد و کسانی را معرفی کند که علاوه بر شناخت و توانایی، برای کار موظفی محوله، پیش از تکیه برصندلی، اطلاعات داشته باشند.
دیدارنیوزـ مژگان فرجی: مجلس شورای اسلامی در دورههای هفتم، هشتم و نهم به دلیل رد صلاحیتهای گسترده و همچنین سیطره فضای پسا انتخابات سال ۸۸ و عدم برنامه ریزی صحیح اصلاح طلبان برای حضور، نمایندگانی را در خود جای داد که دغدغههای سیاسی آنها بیش از آنکه بر طبق منافع ملی باشد، مرتبط با سرکوب جناح رقیب و تاکید بر شکافها به جای تاکید بر وفاق و همدلی بود.
به عنوان نمونه می توان به اظهارات توهین آمیز حمید رسائی در مجلس اشاره کرد که بارها با الفاظی نامناسب به مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام توهین کرد یا می توان به مهدی کوچکزاده اشاره کرد که رسما محمد جواد ظریف، وزیر امورخارجه و شخص مورد تائید رهبر انقلاب را خائن خطاب کرد.
به دلیل رفتارهایی از این دست بود که اصلاحطلبان برای دهمین دور از انتخابات مجلس شورای اسلامی، با وجود رد صلاحیت گسترده اشخاص سرشناس خود، لیستی نه چندان اصلاحطلبانه و گاهی حتی شامل اسامی اصولگرایان و در مواردی نا آشنا با ساز و کار خانه ملت و کمتجربه ارائه دادند تا راه ورود چنین افرادی را ببندند. لیستی که به طور مثال در قم، شاهد حضور نام علی لاریجانی نیز بود. در طول دوران تبلیغات انتخاباتی هم همواره بر این نکته تاکید شد که برای عدم ورود چهرههایی مانند حمید رسائی و کوچک زاده به لیست امید رای دهید.
اقبال با لیست امید بود و به دلیل نارضایتی از سبک تفکر بر سه دوره سابق مجلس، تمام اعضای لیست در تهران و تعدادی نیز در شهرستان ها، آرای مورد نیاز را کسب کردند و گرچه نتوانستند در کل، اکثریت را به دست گیرند که آن هم به همان انتخابهای عجله ای و از سر عجز دوران بستن لیست مربوط میشد، ولی اقلیت قابلتوجهی را به خود اختصاص دادند.
البته اصلاح طلبان فراکسیون امید از همین فرصت هم به درستی بهره نبردند و موفق نشدند اقلیتی قدرتمند همچون اصولگرایان در مجلس ششم به وجود آورند و براساس نامشان هم که امید، انتخاب شده بود، پیش نرفتند. برای مثال، محمدرضا عارف که ریاست فراکسیون امید را برعهده دارد، در طی این مدت، جز یک نطق میان دستور، حرکت علنی دیگری از او مشاهده نشده است.
عارف در گفتوگویی با خبرآنلاین درخصوص سکوتش در مجلس مطرح کرده است: «فضای کشور واقعا نیاز به آرامش دارد؛ برای ما تاثیرگذاری حرفمان اهمیت دارد نه مقبولیت خودمان. برخی میگویند چرا فراکسیون امید سکوت میکند؛ درحالی که ما با شعار «امید و آرامش» آمدیم؛ این به معنای آن نیست که از حقوق خودمان و نمایندگان کوتاه بیاییم بلکه احساسمان این است که میتوانیم با پیگیریهای منطقی، مطالبات مردم را پیگیری کنیم.»
این اظهارنظر عارف، منتقدان به او و فراکسیون تحت فرماندهیاش را مجاب نساخت، زیرا توقع میرفت فراکسیون امید با توجه به شعار خود یعنی "آماده برای تغییر" گامهای موثرتری برمیداشت، ولی در بین اعضایی که تحت عنوان لیست امید وارد مجلس شدند و پس از ورود، تغییر مسیر ندادند، شاید به تعداد انگشتان دست نمایندگانی بودند که به وظیفه خود بدون وحشت از ردصلاحیت و آیندهنگری جهت حفظ صندلی خود در خانه ملت قدم برداشتند.
اسفندماه سال جاری، انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در پیشرو است و این بار به نظر میرسد که اصلاحطلبان تا بدینجای کار، از شانس بالایی برخوردار نباشند و خود نیز به این امر، آگاه هستند. سعید حجاریان، تحلیلگر اصلاحطلب در خصوص راهبردهای جریان اصلاحطلبی در سال ۹۸ یادداشتی را منتشر کرد و در آن به برنامههای آینده جریان اصلاحات و حضور مشروط در انتخابات اشاره نمود. این مطالب با واکنشهای بسیار گستردهای در میان جریانهای سیاسی روبرو شد و برخی از آن، به عنوان تحریم انتخابات نام بردند که طرحی شکست خورده است.
حجاریان در جایی دیگر نیز گفته است که انتخابات بهمعنای کنونی را «مصداق گدایی قدرت» میداند و معتقد است که «اصلاحات صدقهبگیر نیست و اگر مکنت دارد، باید با اتکا بر آن به بازار سیاست برود.» به گفته او «اگر پول بازار سیاست را نداشتیم، باید تلاش کنیم آن را کسب کنیم نه آنکه به هر جنس بُنجلی تن دهیم.»
البته چهرههایی مانند علی شکوریراد و عبدالواحد موسویلاری در بیان نظرات خود نشان دادند که با این نظر حجاریان مخالفت دارند. موسویلاری در واکنش به این اظهارات حجاریان در پاسخی تند عنوان کرده است: «اصلاحطلب منتقد به دنبال این نیست که بگوید من نیستم. اتفاقا حرف او این است که من هستم و دولت باید اصلاح شود. اصلاحطلب نمیگوید ما باید از کل نظام عبور کنیم. عدد اصلاحطلبان رادیکالی که این شعار را قبول دارند بالا نیست... اگر اصلاحطلبان به دنبال قدرت بودند، قدرت را به هر شکلی دنبال میکردند. مگر در دولت آقای روحانی چند درصد اصلاحطلب داریم؟! چه در دولت مرکزی و چه در استانها و مناطق و... کم هستند و اینطور نیست که اصلاحطلبها صرفا به کسب قدرت فکر کنند و به دنبال مطالبات مردم و اهداف اصلاحات نباشند.»
علی شکوریراد نیز در این زمینه گفته است: «عارضه امروز اصلاحطلبان، خودزنی است؛ به این معنا که دستاوردها را نمیبینند یا ایرادهای کار را بزرگتر از آنچه هست، میبینند. من بین اصلاحطلبان و اصلاحات تفکیک قائل میشوم و میگویم ممکن است برخی از اصلاحطلبان دچار خطا یا لغزش شده باشند، اما اصلاحات تنها مسیر مطمئنی است که پیش پای ملت است. پس این مسیر را نباید کور کنیم».
با این حال مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز در تازهترین اظهارنظر خود به گونهای سخن حجاریان را مورد تائید قرار داده است. وی در گفتوگویی با روزنامه شرق گفته است: «نباید به هر قیمت در انتخابات حاضر شویم یعنی اگر نامزدهای اصلی رد صلاحیت شدند باید به مردم اعلام کنیم ما با این لیست میخواستیم در انتخابات شرکت کنیم، اما چون نامزدهایمان رد صلاحیت شدند در انتخابات شرکت نمیکنیم.»
این اظهارنظرات متناقض و متفاوت بدینمعنا است که با وجود آنکه تا دوم اسفند برای فعالیت انتخاباتی یک حزب زمان زیادی نیست، اما اصلاحطلبان هنوز به طور کامل برکاری که قرار است برای انتخابات آینده به سرانجام برسانند، به اجماع دست نیافتهاند و سازها با هم بسیار تفاوت دارد. از سوی دیگر و در کنار این مسئله، جا دارد تا موضوع ردصلاحیت اصلاحطلبان را هم که در طی روزهای اخیر از جانب روزنامه کیهان مورد اشاره قرار گرفته را نیز دور از نظر نپنداشت و مورد توجه قرار داد.
شکی وجود ندارد که تحریم انتخابات مورد پسند هیچ فعال سیاسی و اجتماعی نیست، اما از یک جناح سیاسی توقع میرود که برای حضور در عرصه قدرت، تنها به کسب آن نیندیشد و کسانی را معرفی کند که علاوه بر شناخت و توانایی، برای کار موظفی محوله، پیش از تکیه برصندلی، اطلاعات داشته باشند.