دیدارنیوز ـ «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل در سخنان خود در هفتادو پنجمین نشست مجمع عمومی آینده خطرناکی را برای جهان متصور شد. وی شرایط کنونی را به شدت وخیم دانست و از کشورهای جهان درخواست کرد ۱۰۰ روز مانده به انتهای سال ۲۰۲۰ تمام تلاش خود را برای پایان دادن به تنشها و منازعات به کار گیرند.
وی مسائلی همچون شیوع جهانی بیماری کووید ۱۹ در کنار تنشهای عمیق اقتصادی - سیاسی میان آمریکا و چین را به همراه منازعات داخلی کشورها و حرکت کند برقراری صلح، تروریسم و حملات سایبری را از جمله تحولات ناامیدکننده برای آینده جهان ارزیابی کرد. با اینحال وی نخواست یا نتوانست حرفی از مهمترین چالش برای نظم فعلی یا بعبارت دیگر مقصر اصلی وضعیت خطرناک جهان بزند.
دبیرکل سازمان ملل متحد هیچ انتقادی را از سیاستهای یکجانبه و روزگویانه کاخ سفید و اقدامات غیرقانونی و ناگوار رئیس جمهوری ایالات متحده که موجب نفرت ملتها و تضعیف اقتدار سازمان ملل میشود، به میان نیاورد. وی در مقابل تلاش کرد تا به صورت سربسته به گونهای که میزبان سازمان ملل ناراحت نشود همه قدرتها و کشورها را مسئول ایجاد و رفع چنین بحرانی نشان دهد.
حال آنکه بهتر بود وی ابتدا از قدرتمندترین، اما قانونشکنترین دولت جهان به صورت رسمی میخواست تا نگاه و رفتار خود به مسائل جهانی را تغییر دهد. در این صورت است که دیگر کشورهای جهان نیز سیاستهای خود را تغییر میدهند و جهان در مدت کوتاهی شاهد آرامش نسبی میشود.
بحران سیاسی و اقتصادی کرونا
گوترش در سخنان خود عنوان داشت «شاهد آن هستیم که چگونه یک ویروس کشورهای جهان را به زانو درآورده است».
شیوع بیماری کرونا از ماههای ابتدایی سالجاری باعث شد نه تنها در روابط جوامع بشری تغییراتی شگرف رخ بدهد بلکه در عرصه سیاسی میان دولتها هم تنشها و اختلافاتی را به وجود آورد. موضوع تامین کمبود مواد و لوازم بهداشتی در ابتدای بحران برخی دولتها حتی در جوامع پیشرفته را رو در روی هم قرار داد. کار به جایی رسید که شرکتهای فعال در حوزه سلامت به دستور دولتمردان از انجام تعهدات خارجی خود سرباز میزدند و برخی زمانها نیز سرقت محمولههای بهداشتی از سوی دولتهای غربی هم صورت میگرفت.
همزمان ویروس کرونا موجب کوچکتر شدن اقتصاد جهان، بیکاری گسترده در کشورها، کاهش شدید گردشگر و افت سطح تولید و مصرف در کشورهای مختلف شد. برآوردهای گوناگونی از ضرر کرونا بر اقتصاد جهان بیان میشود که میزان آن از ۵ تا ۱۵ هزار میلیارد دلار متغیر است. همین زیانهای هنگفت باعث اختلال در روندهای جهانی شد. اتخاذ سیاستهای انقباضی و توجه بیشتر به اوضاع درونی کشورها، دولتها را از پرداختن به امور بین الملل و ادامه تعاملات همچون گذشته باز داشت. به همین دلیل است که ادامه تاثیرپذیری جهان از بیماری کووید ۱۹ باعث تعمیق رکود میشود و آینده امیدوارکنندهای را نوید نخواهد داد.
پکن واشنگتن؛ جنگ سرد اقتصادی و سیاسی
دبیرکل سازمان ملل در مورد تنش میان اقتصادهای برتر جهان بدون اینکه نامی از آمریکا و چین ببرد گفت که دنیا نمیتواند یک جنگ سرد و رویکرد دوقطبی دیگر میان دو قدرت بزرگ اقتصادی را تحمل کند.
در حالی که مشخص بود مخاطب گوترش پکن و واشنگتن هستند، وی به تواناییهای فراوان دو قدرت در کنار قوانین تجاری و مالی ویژه آنها، اینترنت جداگانه و توانایی تکنولوژیکی آنها اشاره داشت و افزود نمیتوان تصور کرد دو قدرت بزرگ اقتصادی جهان در دو جهت مخالف حرکت کنند.
اگرچه در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ تقابل میان آمریکا و چین شدت گرفت، اما در دوسال گذشته این اختلافات عمق بیشتری یافت و خود را به شکل جنگ تجاری میان دو کشور نشان داد. با وجود چند دور گفت وگوی ۲ طرف و امضای توافقنامههایی، اما این تنش پایان نیافته است. هنوز دولت آمریکا به سیاستهای اقتصادی پکن انتقاد دارد و تلاش میکند با انواع اهرمها همچون تعرفه گذاری، تحریم و فشار سیاسی چین را وادار به عقب نشینی کند.
به تدریج جنگ تجاری دو کشور در حال تبدیل شدن به یک منازعه بارز سیاسی هم است، زیرا آمریکا، چین را مهمترین تهدید برای آینده اقتدار جهانی خود میبیند. ویروس کرونا هم بر آتش این دشمنیها افزود، زیرا ترامپ مدعی است دولت چین مسئول بروز و شیوع کووید۱۹ است و باید مسئولیت پنهانکاری و دیگر اقدامات خود را بپذیرد.
سازمان مللی که اقتدار ندارد
گوترش دلمشغولی خود در مورد شرایط کنونی جهان را با بیان وقوع بزرگترین بحران اقتصادی در حدود ۹۰ سال اخیر و افزایش سرعت گسترش فقر در جهان ابراز کرد، اما هیچ اشارهای به اعتبار از دست رفته سازمان ملل متحد به عنوان ماصلیترین رکن جهانی ایجاد صلح نداشت. مهمترین عامل در بیاعتباری سازمان ملل در چند دهه اخیر دولت ایالات متحده بوده که به شکلهای گوناگون روندهای قانونی این نهاد مهم را ناکارآمد کرده است. آمریکا بدون پشتوانه و توجیه قانونی هر اقدامی را که تمایل دارد، از جنگ و تجاوز گرفته تا کشتار و ترور یا حمایت از دولتهای اشغالگر و غیره، را انجام میدهد.
روند تضعیف سازمان ملل از سوی کاخ سفید در دوره ریاست جمهوری ترامپ شدت بیشتری گرفت. خروج ترامپ از نهادهای مهم زیرمجموعه سازمان ملل متحد، پشت کردن به پیمانهای مهم جهانی، برقراری تحریمهای غیرانسانی علیه کشورها، حمایت تمام و کمال از تجاوزگری برخی متحدان خود، اتخاذ رویکردهای یکجانبه و توجه صرف به منافع آمریکا در قبال متضرر شدن کل جهان از جمله رفتارهای نامطلوب کاخ سفید هستند.
آخرین نمونه از رفتار غیرمنطقی آمریکا در توافق هستهای ایران درحال وقوع است. خروج بدون دلیل از برجام، برقراری تحریم و بیتوجهی به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که واشنگتن یکی از تصویبکنندگان آن بود از جمله اقدامات ترامپ است. به تازگی نیز ایالات متحده بنا بر یکجانبه گرایی خود اعلام کرد که همه قطعنامههای تحریمی شورای امنیت علیه ایران را بازگردانده است و حتی به مخالفت اعضای این شورا و بیشتر کشورهای جهان که چنین رفتاری را قبول ندارند، پاسخگو نیست.
ناتوانی سازمان ملل از انجام واکنش مناسب و ادامه زیادهخواهیهای واشنگتن در عمل هیچ اقتداری را برای این نهاد باقی نگذاشته است. آشکار است تازمانی که ایالات متحده خود را بزرگترین قدرت سیاسی و اقتصادی جهان میبیند؛ از دلار به عنوان مهمترین ابزار برای کنترل دولتهای جهان استفاده میکند و دبیرکل مهمترین نهاد بین المللی جرات بیان نام کشور مخل نظم بین الملل را ندارد، واشنگتن به این سیاستهای یکجانبه خود و بیتوجهی به هنجارهای جهانی و منافع جمعی ادامه میدهد.