با مطالعه همه جوانب این طرح و اظهارات طرفین به نظر میرسد طرح سامانه "سرا" به سراب بیشتر شبیه است. هرچند تلاشهای اینچینی در راستای جذب و جلب افکار عمومی را باید به فال نیک گرفت، ولی ترکیب حقیقی- حقوقی شورای عالی و هم وزن نبودن احزاب عضو شورا؛ هر مصوبهای را از حیز انتفاع خارح میکند؛ بنابراین صواب این است که هر تصمیمی در قالب شورای هماهنگی احزاب جبهه اصلاحات اتخاذ شود.
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی*: هر اصلاح طلب واقعی، پیروزی اصلاحات را میخواهد که اگر غیر از این باشد یک جای کارش میلنگد. کسانی که بیست و سه سال تمام با این مفهوم زیست کرده اند، بابتش هزینه داده و مورد عتاب و خطاب رقبای سیاسی و قلدرهای پر زور قرار داشته اند باید نسبت به آینده و سرنوشت جریان اصلاح طلبی ورود موثر داشته و از تک تازی چند پدر خوانده و تمامیت خواه در شورای عالی سیاست گذاری جلوگیری کنند، شورایی که اگر چه کارکرد خود را در شرایط سیاسی کشور از دست داده است، ولی حاصل خرد جمعی احزاب و افراد اصلاح طلب بود و اتفاقا در زمان خود برای چند مرتبه موفق عمل کرد؛ لذا حتما هر جا بحثی پیرامون اصلاح و اصلاح طلبی در میان باشد یک اصلاح طلب در آن شریک و دغدغهمند است.
بعد از انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای سال ۹۶ و اعتراضات دی ماه همان سال، به مرور و ـ نه البته بی دلیل ـ میل و اقبال مردم نسبت به اصلاح طلبان کم و کمتر شد. اعتراضاتی که از مشهد و با تعداد اندکی جوان به ظاهر اصولگرا شروع شد و ناشی از سخنان برآمده از تریبون نماز جمعه بود. در پی آن در قم و چند شهر دیگر تجمعاتی شبیه به آنچه در مشهد اتفاق افتاده بود شکل گرفت. پشتیبانان تجمعات در مشهد و چند نقطه دیگر قصدشان تخریب دولت و حمله به برجام بود، ولی اوضاع به شکل دیگری رقم خورد.
یکی از دلایلی که "لایههایی از مردم" اصلاح طلبان را صادق نیافتند و احساس کردند نمیشود به این جریان دلخوش کرد و خوشبین بود، اتخاذ رویکرد انفعالی و تا حدودی ناصحانه در خصوص اتفاقات و اعتراضات سال ۹۶ بود. اصلاح طلبان ریشه اعتراضات را در مشهد و شخص آقای علم الهدی میدیدند در حالی که ادامه اعتراضات هیچ ربطی به علم الهدی و برخی تندروهای اصولگرا نداشت. بلکه صدائی بود که گویی سالها خفه شده بود و فرصتی طلب میکرد برای فریاد و آن فرصت دست داده بود.
دومین موضوعی که اصلاح طلبان را تبدیل به چوب دو سر طلا کرد حمایت از آقای روحانی و مسئولیتی است که باید تا انتها میپذیرفتند. این "آش کشک خاله" موضوع کوچکی نیست و باتوجه به اینکه رقبا به خوبی توانستند مانع ادامه موفقیتهای دولت در عرصه بین المللی شوند، مشکلات داخلی ناشی از آن، گریبان گیر اصلاحات و حامیان روحانی شد. چون اساسا اصولگرایان طرف دیگری جز اصلاح طلبان را به رسمیت نمیشناسند و درست هم میگویند زیرا دکتر روحانی محصول تدبیر حزب اعتدال و توسعه نیست بلکه خروجی اجماع اصلاح طلبان و حمایت شخص آقای سید محمد خاتمی است.
همه این عوامل به اضافه اینکه اصلاح طلبان وقتی صاحب کرسی و منصب میشوند نسبت به بدنه و حامیان خود بی توجه میشوند و جوانان اصلاح طلب ستاد را در حد پیاده نظامهایی میدانند که باید پیاده نظام باقی بمانند موجب شده تا اکنون اصلاح طلبان مانند سالهای ۹۲، ۹۴ و ۹۶ آن بدنه ستادی را با خود همراه نداشته باشند. اما مهمترین موضوع در خصوص ترسی است که در رابطه با عدم استقبال مردم از لیست انتخاباتی اصلاح طلبان درانتخابات اسفند ۹۸ وجود دارد. برای برون رفت از این حالت، احزاب و افراد اصلاح طلب تلاش زیادی صورت داده و میدهند که به مردم بگویند "ما همچنان خوبیم".
آخرین پنل از جنس اقناع عمومی، طرح سامانه رای سنجی اصلاح طلبان (سرا) است که در شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان رای آورد و قرار است اجرایی شود. اینکه این طرح توسط جلائی پور پدر و پسر یا هر شخص دیگری آماده شده باشد مهم نیست، مهم جامع نبودن آن و احتمال خطایی است که ممکن است جبران آن قابل کنترل نباشد.
از روزی که این طرح در شورای عالی سیاست گذاری تصویب شد با مخالفان و موافقان آن گفتگوهای زیادی انجام گرفت. نگارنده و همکاران از احزابی همچون اعتمادملی، کارگزاران، اتحاد ملت و اشخاص حقیقی شورا نظر خواهی کردیم. با مطالعه همه جوانب این طرح و اظهارات طرفین به نظر میرسد طرح سامانه "سرا" به سراب بیشتر شبیه است. هرچند تلاشهای اینچینی در راستای جذب و جلب افکار عمومی را باید به فال نیک گرفت، ولی ترکیب حقیقی- حقوقی شورای عالی و هم وزن نبودن احزاب عضو شورا؛ هر مصوبهای را از حیز انتفاع خارح میکند؛ بنابراین صواب این است که هر تصمیمی در قالب شورای هماهنگی احزاب جبهه اصلاحات اتخاذ شود.
*عضو شورای مرکزی حزب جمهوریت
منبع: روزنامه مستقل