"دیدارنیوز" ماهیت اعلام مواضع مختلف توسط مقامات آمریکایی در قبال ایران را بررسی می‌کند؛

آمریکا و سیاست ابهام آفرینی در قبال ایران

کارگزاران امریکایی، نه براساس اشتباه و به صورت سهوی؛ بلکه کاملا عمدی و هوشمندانه، موضع گیری‌های متفاوت و گاه متضاد و مبهم در قبال ایران اتخاذ می‌کنند تا ایران را به اشتباه انداخته و در حالت گیجی و سردرگرمی قرار دهند. متاسفانه باید این هشدار را به تصمیم گیران کشور داد که امریکا در این حوزه نسبتا موفق بوده و نشانه آن هم مواضعی است که از داخل شنیده می‌شود.

کد خبر: ۲۸۹۲۵
۱۱:۱۲ - ۱۵ تير ۱۳۹۸

دیدارنیوز ـ امیر دبیری مهر: به نظر می‌آید سیاست مداران امریکایی و در راس آن‌ها دونالد ترامپ در موضع گیری ها‌ی خود در قبال ایران از سیاست مشخصی تبعیت می‌کنند و آن هم ایجاد ابهام در ذهن و اندیشه مردم و سیاست مداران، تصمیم سازان و تصمیم گیران ایرانی درباره برنامه ها و سیاست‌های آتی امریکاست. ابهام در مقولاتی مانند:

 

۱. آیا امریکا قصد حمله نظامی به ایران دارد؟

۲. تحریم‌های امریکا تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ و شامل چه موضوعاتی می‌شود؟

۳. آستانه تحمل امریکا در قبال رفتار‌های نظامی ایران مانند هدف قرار دادن پهپاد امریکایی کجاست؟

۴. آیا امریکایی‌ها حاضر هستند امتیاز خاصی به ایران بدهند؟

۵. و...

 

حال سوال این است که چرا امریکا دنبال چنین سیاستی یعنی ابهام آفرینی است؟ پاسخ روشن است؛ اگر سیاست‌های خصمانه امریکا در قبال ایران، روشن و قابل پیش بینی باشد تهران برای واکنش به هر کدام، آمادگی‌های لازم را کسب کرده و آسیب پذیری ایران کاهش می‌یابد و سیاست‌های امریکا کم اثر خواهد شد و در شرایطی که واشنگتن با تمام قوا و توان به صف آرایی علیه ایران پرداخته، شکست سیاست خصمانه تهدید و تحریم برای امریکا یک شکست بزرگ تاریخی محسوب می‌شود. از این رو امریکایی‌ها تمام عزم خود را جزم کرده اند تا حداقل به یکی از اهداف زیر دست یابند:

 

۱. افزایش فشار‌های اقتصادی و ایجاد نارضایتی مردمی در ایران و اغتشاش اجتماعی و زمینه سازی برای فروپاشی

۲. تسلیم شدن جمهوری اسلامی و بازگشت به مذاکره برای بازنگری در برجام و شکسته شدن گفتمان مقاومت اعلامی از سوی رهبری

۳. تغییر در سیاست برون مرزی جمهوری اسلامی و تغییر استراتژی برون گرا به درون گرا و قطع حمایت از نهضت‌های آزادی بخش و محور مقاومت اسلامی

 

اما لازمه تحقق اهداف مذکور این است که دست امریکایی‌ها در بکارگیری استراتژی‌ها و تاکتیک‌های موثر، درست خوانده نشود و در ایران و بین مقامات و کارشناسان درباره نیات و اهداف و روش‌های واشنگتن ابهام وجود داشته باشد. از این رو کارگزاران امریکایی، نه براساس اشتباه و به صورت سهوی؛ بلکه کاملا عمدی و هوشمندانه، موضع گیری‌های متفاوت و گاه متضاد و مبهم در قبال ایران اتخاذ می‌کنند تا ایران را به اشتباه انداخته و در حالت گیجی و سردرگرمی قرار دهند.


 

متاسفانه باید این هشدار را به تصمیم گیران کشور داد که امریکا در این حوزه نسبتا موفق بوده و نشانه آن هم مواضعی است که از داخل شنیده می‌شود. از جمله اینکه عده‌ای ترامپ را آدم احمقی می‌خوانند و عده‌ای نیز از اختلافات اساسی در هیات حاکمه امریکا خبر می‌دهند و از همه تاسف بار‌تر اینکه عده‌ای گذر زمان را با وجود تشدید تحریم‌ها و تهدید‌ها به نفع ایران ارزیابی می‌کنند! و خام اندیشانه تصور می‌کنند چند ماه بعد؛ بدون هیچ تصمیم و تدبیر فعالی، همه چیز به نفع ایران خواهد چرخید. در حالی که مطلقا چنین نیست و اگر در ایران هم در حوزه داخل و هم در حوزه سیاست خارجی، تصمیمات جدی و پیشروانه اتخاذ نشود حتما گذر زمان به نفع ملت نخواهد بود و فشار‌های روانی و اقتصادی رو به افزایش خواهد بود.

باید توجه داشته باشیم اهداف امریکا منحصر به اهداف مذکور است و برای تحقق آن‌ها به روش‌های متفاوت و آشکار و پنهانی متوسل می‌شود و نباید فریب مواضع و سیاست‌های ضد و نقیض مقامات آن‌ها را خورد و خوش خیالی و خامی است که فکر کنیم احتمال جنگ و درگیری نظامی، منتفی است. در عین حال بدبینانه است که فکر کنیم راه دیپلماسی بسته است و دیپلماسی راهگشا نیست.

 

سیاست‌های آینده را تحلیل‌ها و رفتار‌های امروز همه بازیگران درگیر می‌سازند. در حوزه داخلی هم با تدبیر و مدیریت هوشمندانه و تامین رفاه اقتصادی و آزادی‌های اجتماعی و نشاط عمومی می‌توان نقشه‌های شوم دشمنان را خنثی کرد و در حوزه خارجی هر گونه موفقیتی متضمن شناخت صحیح و دقیق ازمحیط بین الملل و عوامل عینی قدرت و منافع و امنیت ملی است.

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: