"دیدارنیوز" به ضرورت آموزش و ترویج فرهنگ شهرنشینی می‌پردازد؛

آموزش فرهنگ شهرنشینی؛ کلید اصلی پیشرفت و توسعه

هدف اصلی از تشکیل نظام آموزش شهروندی، آماده‌سازی شهروندان برای ورود به زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. یک جامعه پویا به شهروندان فعال متناسب با ویژگی‌های فرهنگی و ارزشی خود نیاز دارد. آموزش شهروندی عملاً به عنوان وسیله‌ای برای پرورش احساس تعلق به جامعه و داشتن هدفی در زندگی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

کد خبر: ۲۵۰۳۳
۱۴:۰۵ - ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۸

دیدارنیوز ـ پرستو بهرامی‌راد: مناطق شهری تمایل دارند که به قدرت برسند. در حقیقت شهرها سعی دارند مردم را سازماندهی ‌کنند و هنجارها، باورها و ارزش‌هایی را ایجاد کنند. همانطور که «ماکس وبر» توضیح داده است، پنج امر وجود دارد که شهر را شکل می‌دهد: «قلمرو، بازار، قانون، انجمن شهروندان شهری، ایجاد حس شهروندی و استقلال سیاسی کافی برای شهروندان» که در همین جا نقش شهروندان در یک شهر به خوبی مشهود است. اما این موضوع که چگونه  شهروندان می‌توانند در کنار هم با مسالمت و آرامش زندگی کنند نیاز به شناخت فرهنگ شهرنشینی دارد.

 

در حقیقت برای زندگی در یک شهر باید فرهنگ شهرنشینی به مردم آن شهر آموزش داده شود و به صورت اصولی در سبک زندگی مردم نهادینه شود. با توجه به عناصر تشکیل دهنده فرهنگ، رفتارهای انسان، ناشی از فرهنگ حاکم بر جامعه بوده و غنای یک فرهنگ، نقش مستقیم در رفتارهای متعالی دارد و هرچه فرهنگ دچار فقر و کاستی باشد در رفتارهای افراد آن جامعه، نقص و کمبودی مشاهده می‌شود. فرهنگ، مجموعه‌ای از رفتارهای آموختنی، باورها، عادات و سنن مشترک، میان گروهی از افراد است که به گونه‌ای متوالی توسط دیگران که وارد آن جامعه می‌شوند، آموخته و به کار گرفته می‌شوند. حال باید دید که بهترین راه برای آموزش درست فرهنگ؛ آن هم از نوع شهرنشینی باید به چه صورتی باشد.

 

امروزه فرهنگ شهرنشینی بخش مهمی از فرهنگ عمومی هر جامعه را تشکیل می‌دهد که کیفیت آن نقش اساسی در فرایند توسعه پایدار، کیفیت زندگی، سلامت و شادابی عامه مردم دارد. از طرف دیگر تبدیل ساکنان شهر به شهروندان تمام عیار، مستلزم ایجاد و گسترش فرهنگ شهرنشینی است.

 

با رشد سریع شهرنشینی، برخی از عناصر مادی فرهنگ از قبیل وسایل حمل و نقل ، فناوری ساختمان، وسایل ارتباطی، تجهیزات شهری، وسایل خانگی، کالاهای مصرفی و مانند این‌ها به سهولت رواج پیدا می‌کند، ولی ارزش‌ها، هنجارها و قواعد اخلاقی، آداب رفتاری و مانند این‌ها به همان سرعت تحول پیدا نمی‌کند و حاصل نوعی پس‌افتادگی فرهنگ شهری است. در طول چند دهه گذشته، نه تنها این ناهماهنگی فرهنگی در شهر حل نشده، بلکه شدت هم پیدا کرده است. اینک با رشد آپارتمان‌سازی و ایجاد امکانات جدید شهری مانند فرودگاه‌ها، زیرگذرها ، پل‌های هوایی، ورزشگاه‌ها، ماهواره‌ها، فروشگاه‌های بزرگ، افزایش انواع اتومبیل، شیوه زندگی ما در شهرها بسیار پیچیده‌تر و در نتیجه رفتارهای فرهنگی شهرنشینان بسیار متنوع‌تر‌ و نابهنجارتر شده است. همین موضوع باعث نوعی اختلال در گرداندن شهر و ارتباط شهروندان با یکدیگر شده است.

 

احترام به محیط‌زیست، رعایت حق تقدم، احترام به دیگران و مانند این‌ها پیوند چندانی با بنیادهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ندارد، بلکه بیش‌تر به آگاهی و احساس مسئولیت و تعریف روابط اجتماعی نیاز دارد. برای ایجاد این شرایط نیز جامعه نیاز به آموزش دارد و مسئولیت این مهم، برعهده نهادهای جدید آموزش، مدیریت شهری و شوراها، روشنگران افکار عمومی، رسانه‌های جمعی، هنرمندان و تشکل‌های مردمی است.

 

نقش شهروندان در فرهنگ شهری

 

مسئولان شهری به بحث فرهنگ و ارتقای فرهنگ شهروندی تاکید فراوانی می‌کنند و ریشه حل بسیاری از مسائل و مشکلات شهری را در تغییر نگاه در تک‌تک شهروندان و در مجموع در حرکت جمعی و جهت‌دار شهروندان جست‌وجو می‌کنند. بنابراین ضروری به نظر می‌رسد شهروندان نیز با رفتارهای هوشمندانه و تغییر سبک زندگی، شهر را خانه خود دانسته و جهت رفع مسائل و مشکلات آن گام بردارند. در واقع شهروندان، سرمایه‌‌های ارزشمند شهر به حساب می‌آیند و هر گونه تغییر و تحول در سبک زندگی شهری می‌تواند بر سبک زندگی آن ها تاثیر بسزایی داشته باشد.

 

به عقيده كارشناسان، هر وقت كاری می‌كنيم كه چه از نظر فيزيكی و چه روحی و روانی به افراد ديگر جامعه صدمه می‌رسد يا زيبايی‌های سمعی و بصری شهر از بين رفته و حقوق ديگران پايمال می‌شود، به اين معناست كه ما بی‌فرهنگيم و فرهنگ زندگی در اين نقطه از كشور را نداريم. امروزه اساسی‌ترين و آشكارترين قوانين مربوط به شهروندی، احترام به حقوق ديگران، وقت‌شناسی، عدم ايجاد مزاحمت در قالب انواع مختلف آن، حفظ محيط‌زيست، ايجاد فضا و محله‌ای سالم، پيشگيری از هرگونه آلودگی‌ها از نوع محيطی، صوتی و...، مشاركت در اداره شهر و جلوگيري از تخريب اموال عمومی است كه بايد با ايجاد زمينه‌های فرهنگی، بنياد قوانين شهروندی را هرچه بيشتر تقويت كرد.

 

حضور اجتماعی شهروندان در جامعه شهری، مستلزم ایجاد باور عمومی در شهروندان، مبنی بر مشارکت آنها در تصمیم گیری های شهری است. در واقع تقویت احساس تعلق به محله و شهر، منجر به مشارکت داوطلبانه بیشتر شهروندان خواهد شد. اگر آموزش به یک هدف و مسئولیت تبدیل شود و امکانات توسعه و پیشرفت برای همه ساکنین شهر از همان آغاز کودکی و نوجوانی فراهم شود در آن صورت است که شهر تبدیل به یک شهر آموزش دهنده خواهد شد. وجود معضل‎های بزرگ شهری علاوه بر گسترش زمینه‌های بی اعتمادی میان انسان ها این احساس را در شهرنشینان ایجاد می کند که شاید مسئولان شهری قادر به اداره شهر نیستند و این امر در پاره‌ای مواقع میل به قانون گریزی را در جامعه دامن می زند و جلوگیری از این کار نیازمند برنامه‌ریزی‌های فرهنگی و ایجاد بستر فعالیت‌های سالم و سازگار از سوی مدیران و مسئولان و همچنین آموزش فرهنگ شهرنشینی به شهروندان است.

 

آموزش شهروندان

 

افزایش آسیب‌های شهری همانند آلودگی‌های زیست‌محیطی، ترافیک، ازدحام جمعیت، آلودگی‌های صوتی و همچنین گسترش سکونتگاه‌های غیررسمی، ناپایداری شهری در زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی و محیطی و مواردی از این دست که مولود توسعه ناقص و ناپایدار شهری در جوامع در حال توسعه است، شهروندان را با مشکلات اجتماعی، روانی و فرهنگی متعدد روبه رو کرده است و این مسائل آسیب‌زا به عدم تعادل زیستی، منتهی شده است. بنابراین با گسترش آسیب‌های ناشی از مسائل شهری، آموزش‌های شهروندی و ضرورت آن، جایگاه ویژه‌ای در حوزه توسعه اجتماعی و فرهنگ شهروندان می‌یابد.

 

زندگی کنونی شهری نیاز به قوانین و ارتباطات خاصی دارد و هرگونه قصور، کوتاهی و نادیده گرفتن قوانین، موجب بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و ... می‌شود، لذا باید به شهروندان در جامعه، قوانین مربوط به شهرنشینی، یادآوری و آموزش داده شود. با تحلیل و تفسیر سیمای شهر می‌توان به عمق اندیشه، برنامه و فرهنگ مردم ساکن شهر پی برد و در واقع، شناسایی فرهنگ‌ها، نظام اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اعتقادی جامعه شهری از طریق ظاهر هر شهر پدیدار می‌شود، لذا برای افزایش فرهنگ شهری، نیاز به آموزش‌های شهری و مشارکت‌های اجتماعی است، اما روند و فرآیند آموزش شهری و بسترسازی جهت پذیرش آموزش‌ها از سوی شهروندان، حائز اهمیت بسیار است. شناخت دقیق مسائل و مشکلات زندگی شهری و ساز و کارها و تحلیل آنها برای ایجاد رفتارهای مطلوب و ارتقاء آگاهی های شهروندان، امری ضروری است.

 

با توجه به بافت پیچیده‌ای که شهرها دارند و زندگی در آنها بدون رعایت قوانین و آداب و رسوم شهرنشینی ممکن نیست، لذا این امر باعث تقویت اساس قوانین شهروندی و فرهنگ شهرنشینی شده و از بسیاری هزینه‌های گزاف که مسبب آن، ناهنجاری‌ها و ناملایمات اجتماعی است، جلوگیری خواهد کرد. پس اولین و مهم‌ترین گام در ارتقای فرهنگ شهرنشینی، اطلاع رسانی و آگاهی بخشیدن به شهروندان است. برای انجام این امر مهم، باید ارگان‌ها و نهادهای مربوطه با همکاری، تعاون و تعامل در تحقق آن سعی کنند و متناسب با شرایط و موقعیت اجتماعی و فردی، بهترین وسیله اطلاعاتی انتخاب و با کیفیت عالی در اختیار شهروندان قرار داده شود.

 

در دهه ۱۹۵۰ سازمان ملل متحد، آموزش را به عنوان یک نیاز اساسی شناخته و آن را عنصر اصلی توسعه معقول عنوان کرد. امروزه آموزش می‌تواند استاندارد‌های بالاتر زندگی شهری را فراهم آورده و تحرک اجتماعی را تقویت نماید. پیشرفت و توسعه در گرو ارتقاء سطح آموزش، آگاهی، مهارت، رفتار و بینش منابع انسانی است؛ بنابراین توجه به امر آموزش‌های شهروندی و بهسازی منابع انسانی شهری، بیش از پیش ضرورت پیدا می‌کند. توسعه فرهنگی در شهر مستلزم سرمایه گذاری است و اصل محاسبه در سود و زیان سرمایه گذاری فرهنگی، خطرناک است و اشتباهی استراتژیک به شمار می‌آید. به دلیل عدم سرمایه گذاری مناسب در عرصه فرهنگ، در فضای شهری ما موج مصرف محصولات فرهنگی بیگانه به چشم می‌خورد و به دلیل عدم تولید محصولات فرهنگی بومی، فرزندان ما تسلیم محصولات فرهنگی غیر بومی اند و بر اساس آن هم رشد می‌یابند.

 

هدف از آموزش فرهنگ شهرنشینی

 

هدف اصلی از تشکیل نظام آموزش شهروندی، آماده‌سازی شهروندان برای ورود به زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. یک جامعه پویا به شهروندان فعال، متناسب با ویژگی‌های فرهنگی و ارزشی خود نیاز دارد. آموزش شهروندی عملاً به عنوان وسیله‌ای برای پرورش احساس تعلق به جامعه و داشتن هدفی در زندگی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. آموزش‌ها، واقعیت‎ها را به شهروندان انتقال داده و آن را به رفتار اجتماعی مطلوب تبدیل می نمایند؛ البته اگر این آموزش‌ها؛ یعنی کسب دانش درباره مسائل شهری، بازیافت، ترافیک و غیره در کلیه سطوح تحصیلی از دبستان تا دانشگاه اجرا و پیاده شود اثر قابل توجهی در توسعه اجتماعی، اقتصادی و شهری خواهد داشت. در حال حاضر شهروندی و آموزش‌های شهری، موضوع مورد مطالعه و آموزش مبحث شهری بوده که از مهم ترین اهداف آن ارتقاء مهارت‌ها، توانمندی‌ها، ارزش های انسانی و تسهیل کننده زندگی شهری و ارتقای مناسبات اجتماعی است. در ارائه آموزش‌های شهروندی، فرایند آموزشی یعنی دانش برنامه ریزی، تولید و تدوین محتوای منطبق با نیازهای شهری و طراحی محصول آموزش، نقش بسیار مؤثری دارد. در اصل، آموزش ها و نیازها در قالب سلسله آموزش های حضوری، غیرحضوری و مجازی گنجانده شده و با هماهنگی و ارزیابی مستمر، رابطه دقیقی بین نیازهای جامعه شهری در سطوح و مقاطع مختلف با اثربخشی اقدامات انجام شده نمایان می شود. بنابراین تا زمانی که آموزش های اساسی شهری برای شهروندان بر اساس فرایند استاندارد صورت نگیرد توفیقی در انجام برنامه سامان دهی به دست نخواهد آمد؛ چرا که دیدگاه های شهروندان و اقدامات آنان در زمینه های ساماندهی مسائل شهری بسیار مهم بوده و به ثمر رساندن و تحقق این مهم، آموزش های شهری و مشارکت های اجتماعی را می طلبد.

 

امروزه در کشورهای بزرگ جهان، بخش عظیمی از تحقیقات و منابع، مصروف کشف این حقیقت می‌شود که شهروند مطلوب باید دارای چه خصوصیاتی باشد و چگونه می‌توان این ویژگی‌ها را در اقشار مختلف جامعه توسعه داد. در مطالعه‌ای که با مشارکت بیش از بیست کشور جهان تحت عنوان «مطالعات شهروندی» انجام گرفته است، اهمیت تخصیص موارد فوق آشکار می شود و این در حالی است که متأسفانه اکنون توجه چندانی به آموزش بنیادین شهروند خوب نمی شود. در این راستا ابتدا باید به تعریفی در باب شهروندی و ملاک های شهروند خوب بودن پرداخت. شهروندی، مفهومی چند بعدی و دارای معانی مختلف است که این اختلاف از تفاوت فلسفه های حاکم بر هر جامعه و ارزش های آن نشأت می گیرد اما فاکتوری که بیشتر مورد توجه جامعه شناسان است انطباق تعریف شهر با شهروند است. نتایج مطالعات نشان داده که مفهوم شهروندی، حداقل شامل چهار عنصر اصلی «هویت ملی، تعلقات اجتماعی و فرهنگی و فراملیتی، نظام اثربخشی حقوقی و مشارکت مدنی و سیاسی است». این مفاهیم دارای ارتباط درونی و تعامل با یکدیگرند و درحقیقت انعکاس یک واقعیت هستند؛ یعنی مفهوم شهروندی. همان طور که گفته شد، آموزش شهروندی در هر جامعه تا حد زیادی تابع فرهنگ، تاریخ، حکومت و شیوه اداره آن کشور و بطور کلی فضای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن جامعه است. مقوله آموزش شهروندی با آموزش ارزش ها به شدت گره خورده است و رموز و پیچیدگی های موجود در ارزش های حاکم بر هر جامعه ای تصویری متفاوت به شهروندان و صلاحیت های ضروری آنان می دهد.

 

همه کشورهای در حال توسعه، باید آموزش را به عنوان کلید اصلی پیشرفت فردی و عامل اصلی توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و عامل کاهنده برخی از تهدیدات و چالش‌های زندگی شهری در نظر بگیرند.

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: