در روزهای اخیر و پس از انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان رئیس‌جمهور منتخب کشورمان، بحث‌هایی درباره بانو و یا دختر اول ایران به راه افتاده و با واکنش‌هایی همراه بوده است، احمد حیدری در یادداشت خود برای دیدارنیوز، این موضوع را تحلیل کرده است که در ادامه می‌خوانید.
دیدارنیوز _ احمد حیدری: خانم معصومه ابتکار، معاون زنان و خانواده دولت دوازدهم پیشنهاد کرده: «با احترام به شخصیت مستقل و حق انتخاب خانم زهرا پزشکیان، نظر به "مادری"ای که در این ایام در حق پدر کردند و به یاد مادرش فاطمه و به پاس وجود دختران و جوانان عزیز ایران؛ چه خوب است عنوان و مسئولیت "دختر اول" را بپذیرند و همان وظایف First Lady [بانوی اول]را داشته باشند.»
یکی از دوستان خوش‌فکر و دلسوز هم در تأیید فرموده‌اند: «"دختر اوّل" توتِمی است برای مطالبه حقوق دیرینه دختران ایران‌زمین؛ چرا نباید از یک حرکت نمادین، بهترین و بیشترین بهره را بُرد؟! زهرا پزشکیان نماد دختر این مرز و بوم است که در جایگاه مطالبه‌ی "حق" خویش می‌نشیند. دختر اول برای دختران این سرزمین می‌تواند نقش "سیمرغ" را در ادبیات باستانی ایران‌زمین داشته باشد. هر ملتی در فرهنگ اساطیری خود "توتِم"ی دارد که این توتم رنج‌های آن مردم را التیام می‌بخشد؛ زخم‌هایشان را مرهم می‌نهد؛ و نگاهبان اندوخته‌هایی است که بیم ازدست‌دادنش می‌رود...».
بدون شک خانم زهرا پزشکیان در این انتخابات نقشی بالاتر از همسر، بلکه نقش «مادر پدر» را خوب بازی کرد و در محبوب شدن و رأی‌آوری پدر، بسیار مؤثر بود. متانت، پوشش وزین دینی، ادب رفتاری، کلام استوار و احساسی و دیگر ویژگی‌های پسندیده‌اش او را همراه لایقی برای پدر ساخت و در تعالی یافتن پدر، مؤثر بود و بدون شک پیشنهاد خانم ابتکار و دوست عزیز و خوش‌فکر بنده هم در راستای قدردانی از این همراه لایق است، ولی چند ملاحظه:
۱. تا به حال همسران رؤسای جمهور نقش چشمگیری نداشته اند حالا یا توان نداشته یا علاقه‌مند نبوده یا ...؛ و حتی در دوران تبلیغات و ثبت نام و ... هم پیدا نبودند. تا جایی که بنده به یاد دارم خانم زهرا رهنورد اولین بانویی بود که در دوران تبلیغات همسرش میرحسین موسوی، او را پررنگ همراهی کرد و همین همراهی پررنگ و مداوم، به همراهی با او در حصر هم انجامید! بعد از ایشان ظاهرا باید خانم جمیله علم الهدی همسر مرحوم رئیسی را دومین شخصی شمرد که همسرش را در دوران انتخابات و بعد از آن به نحو پررنگ همراهی کرد و اتفاقا عنوان «بانوی اول» در زمان ایشان مطرح شد و جواب گرفت که: "شخص اول کشور رهبری است و اگر بنا باشد زنی عنوان بانوی اول بگیرد، همسر رهبری است"!
۲. این پیشنهاد اولا و بالذات بدان جهت است که آقای پزشکیان همسری ندارد که نقش و عنوان «بانوی اول» را مدعی شود یا به او بدهند و با توجه به فقدان او و ظهور پر رنگ خانم زهرا پزشکیان، عنوان بانوی اول را با تبدیل به دختر اول پیشنهاد داده‌اند، ولی آیا فکر کرده‌اند اگر آقای پزشکیان ازدواج کند یا بعد از تمام دوره او و آمدن رئیس جمهور جدید، این عنوان چه سرنوشتی باید بیابد؟
۳. در این کشور آیا فقط لازم یا مناسب است «دختر اول» نماد دختران این مرز و بوم باشد که در جایگاه مطالبه‌ی "حق" دختران بنشیند؟ آیا با این استدلال، به نماد‌های "پسر اول"، و ... نیز محتاج نیستیم تا به عنوان نماد پسران، و ... به مطالبه حقوق آنان بنشینند؟
۴. اما مهمتر از همه این که ما در کشور، مقام انتصابی و غیر جوابگو به مجلس و مردم!، زیاد داریم و یکی از عوامل ناموفقیت و ناکامی کشور هم، وفور همین مقام‌های انتصابی غیرپاسخگو است که بودجه‌ها و قدرت کلانی در دست داشته و اخذ تصمیم‌های مهمی بدانان واگذار شده، بدون این که موظف به جوابگویی به مجلس، مردم و نهاد‌های ناظر عمومی باشند. وجود نهاد‌ها و مناصب انتصابی آن هم غیر پاسخگو، با «مردم سالاری» منافات آشکار دارد و امیدواریم رئیس جمهور اجازه ندهد در حوزه او چنین مقاماتی حتی به صورت تشریفاتی ظهور یابد. باید تلاش کنیم نهاد‌ها و مقامات، همه انتخابی و پاسخگو باشند و نهاد و مقام انتصابی جز به ضرورت و حداقل نبوده و در ضمن، موظف به پاسخگویی به مجلس، مردم و نهاد‌های ناظر عمومی مثل مطبوعات و ... باشند.
۵. هر نهاد و عنوانی به طور طبیعی نیاز به بودجه و تشکیلات خواهد داشت و بر نظام بروکراسی کشور خواهد افزود و این مخالف سند چشم‌انداز ایران ۱۴۰۴ است که رئیس جمهور وعده پایبندی بدان را داده است.