صابر گلعنبری، در یادداشت خود در روزنامه اعتماد با عنوان «نتانیاهو از رویارویی با ایران هراس دارد» نوشت: واقعیت این است که نتانیاهو برخلاف آنچه درباره او شایع است، چندان آدم ریسکپذیری هم نیست و معمولا ریسکی را انجام میدهد که گمان میکند کمخطر بوده و تبعات کمی دارد و از کارهای پرریسک با پیامدهای بالا اجتناب میکند.
دیدارنیوز _ صابر گلعنبری*: برخلاف تصور رایج در مورد بنیامین نتانیاهو که حاضر است دست به هر کاری بزند که در قدرت بماند، به گمان نگارنده در این گزاره اغراق میشود و نشانگر عدم شناخت دقیق او و سیاستهایش و همچنین خود اسراییل است.
بله! نتانیاهو به عنوان یکی از تندروترین نخستوزیران اسراییل و چه بسا تندروترین آنها پیچیدهترین سیاستمدار اسراییلی نیز هست و در لوای آن توانسته است لقب طولانیترین دوره نخستوزیری در تاریخ ۷۶ ساله اسراییل را به نام خود ثبت کند. واقعیت این است که نتانیاهو برخلاف آنچه درباره او شایع است، چندان آدم ریسکپذیری هم نیست و معمولا ریسکی را انجام میدهد که گمان میکند کمخطر بوده و تبعات کمی دارد و از کارهای پرریسک با پیامدهای بالا اجتناب میکند.
در همین ماجرای تنش اخیر برخلاف تحلیل رایج، همچنان که نگارنده از قبل هم بنا بر این شناخت تاکید داشت، حمله به بخش کنسولی سفارت ایران معطوف به این برآورد و جمعبندی اسراییل بود که اولا واکنش ایران از حد شناختهشده قبلی فراتر نمیرود و فرضیه ترجیحی این بوده است که از طریق اعضای محور مقاومت که از حامیان ایران در منطقه هستند، پاسخ داده خواهد شد و ثانیا اینکه این حمله منجر به جنگی در منطقه نمیشود.
نوع و شکل پاسخ ایران به ترور سردار سلیمانی و خویشتنداری درخصوص ترورهای قبلی در سوریه و خاک ایران در شکلگیری این برآورد در نهاد قدرت اسراییل موثر بود. به باور نگارنده، اگر ظن غالب در اسراییل قبل از حمله به سفارت ایران این بود که تهران به احتمال زیاد پاسخ مستقیم خواهد داد، از هدف قرار دادن سفارت خودداری، اما ترورها را پیگیری و تلاش میکرد به شیوههای قبلی به سرانجام برساند.
بله! درست است که محاسبات شخصی نتانیاهو موجب طولانیتر شدن جنگ غزه در سایه قفل شدن وضعیت در آنجا شده است، اما اینگونه نیست که نتانیاهو برای ماندن در قدرت حتی حاضر به پذیرش ریسک جنگ منطقهای فراتر از غزه باشد. اتفاقا چنین جنگ پرریسکی را در کنار حمله هفتم اکتبر و همچنین بنبست غزه تعجیلدهنده پایان دوران حکمرانی خود میداند. به همین علت هم در همان هفتههای نخست جنگ غزه که حزبالله در سطح مشخص و محدودی وارد درگیری با اسراییل شد، توصیه ارتش و یواو گالانت وزیر دفاع اسراییل آغاز جنگی غافلگیر کننده علیه حزبالله بود، اما نتانیاهو مخالفت کرد و همین رویکرد او باعث شده است که تنش و آتشباری با حزبالله لبنان در همین سطحِ پایینتر از جنگ در این ۶ ماه حفظ شود.
در جریان تحولات اخیر هم در واکنش به پاسخ ایران با وجود پافشاری ارتش بر اقدامی نظامی، اما نتانیاهو هنوز مردد است و این تردید از بیم پر ریسک بودن این اقدام و احتمال شعلهور شدن جنگی در چند جبهه در منطقه است. اما اگر برآورد او با مشورت امریکاییها برخلاف آن رقم بخورد، ممکن است سطحی از واکنش را درنظر بگیرد. فضای سیاسی و نظامی و نگرانی نسبت به پیامدهای حمله مستقیم یک کشور ممکن است که نتانیاهو را برای بالا بردن ریسکپذیری خود تحت فشار قرار دهد.
در کل، به گفته آرون برگمن، نویسنده اسراییلی و استاد مطالعات جنگ در کینگز کالج لندن «نتانیاهو همیشه دوست دارد ژست جنگی بگیرد؛ اما پشت درهای بسته اتفاقا کسی هست که بیشتر از همه تحمل میکند.»
نمونه دیگر، ماجرای ترور سردار شهید قاسم سلیمانی است که به گفته ترامپ، اسراییل با وجود مشارکت در طرحریزی و رصد تحرکات فرمانده سابق نیروی قدس، اما نتانیاهو شب قبل از ترور تصمیم به انصراف از مشارکت در حمله گرفت. ترامپ با بیان این مساله در مهر ماه گذشته پس از حمله هفتم اکتبر حماس، دلخوری خود از نتانیاهو را ابراز داشته و میگوید این رفتارش او را ناامید کرده است.
*کارشناس مسائل خاورمیانه