با تلف شدن یک قلاده خرس قهوهای و یک قلاده پلنگ ایرانی در استانهای اردبیل و مازندران، تمام توجهها به این دو گونه معطوف شده است؛ گونههایی که در سالهای اخیر با بالارفتن حجم تعارضات میان انسان و حیات وحش به دچار مشکل شدهاند و زندگی آنها در خطر قرار گرفته است.
دیدارنیوز ـ با تلف شدن دو قلاده خرس قهوهای و پلنگ در نمین اردبیل و قائمشهر مازندران طی روزهای ۲ و ۴ اردیبهشت ماه، بار دیگر مخاطراتی که انسان برای زندگی گونههای حیات وحش ایجاد میکند، آشکار شد. از نبود امکانات و تعلل مسئولان گرفته تا فقدان دانش و آگاهی برخورد با این موضوع همه و همه دست به دست هم دادند تا این دو گونه تلف شوند.
*خرس قهوهای گونه در معرض خطر انقراض نیست، اما جمعیت آن در خوشبینانهترین حالت ۵۰۰ قلاده در کشور است.
*وضعیت خرس قهوهای نسبت به برخی گونهها مانند پلنگ و یوزپلنگ آسیایی بهتر است، اما در مجموع وضعیت جمعیتی مناسبی ندارد.
*جمعیت خرس قهوهای در نزدیک به نیمی از سطح کشور و سراسر محدوده البرز و زاگرس شامل حدود ۱۹ تا ۲۰ استان پراکنده است.
*این پراکندگی باعث ایجاد چالشهای زیادی از جمله اختلالات درونآمیزی و مشکلات جمعیتی در آنها شده است.
*چالشهای تعارض خرس با جوامع انسانی دو بعد دارد. یک بعد این تعارضات ممکن است ناشی از چالشهای درون جمعیتی باشد مانند فرار گونههای ماده از گونههای نر در فصل زادآوری یا فرار گونههای جوانتر از نرهای بزرگتر و نزدیک شدن آنها به جوامع انسانی.
*یکی دیگر از ابعاد تعارض خرس با جوامع انسانی میتواند بهعلت جذب این گونه به تلههای زیست شناختی یا بومشناختی مانند باغ و کندوی عسل در جوامع محلی باشد که باعث حمله این گونه به این مناطق میشود.
*بیمه میتواند یک راهکار موثر در کاهش میزان مرگ خرس قهوهای توسط جوامع محلی باشد.
*آموزش جوامع محلی یکی دیگر از راهکارهای موثر در کاهش آمار مرگ خرس قهوهای است.
*پلنگ ایرانی به عنوان گونهای در معرض خطر انقراض با تهدیدهایی مانند به دام افتادن در تلههای آهنی، مسمومیت با طعمههای مسموم و ... مواجه است.
*پلنگ گوشتخوار بزرگ جثه و جزو گونههای کمیاب و حفاظت شده کشور و در فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت گونهای در معرض خطر انقراض است.
*پلنگ ایرانی جمعیت کمی در کشور دارد و به همین خاطر ارزش حفاظتی بالایی برخوردار است.
*پلنگ ایرانی در زمره گونههای پرچم محسوب میشود بنابراین حفاظت و بهبود شرایط زندگی این گونه بیانگر سلامت اکوسیستم و کارکرد صحیح اجزای آن است.
*جابجایی و حضور در مراکز جمعیتی و حاشیه آن برای این گونه نشاندهنده این است که کل اکوسیستم دچار مشکل شده است و اجزای مختلف اکوسیستم که کارکردهای حفاظتی و تامین غذا وامنیت برای گونه پرچم را دارند دچار اختلال شدهاند.
*احداث جادهها، راه آهن، خطوط انتقال گاز و نفت، توسعه شهرها و روستاها، توسعه کشاورزی و صنعت و معدن از عوامل عمده جزیرهای و تکه تکه شدن زیستگاهها به شمار میروند.
*تخریب زیستگاهها، تغییر کاربری اراضی و جزیرهای شدن زیستگاهها، شکار غیر مجاز و شیوع بیماریهایی مانند طاعون نشخوارکنندگان کوچک جثه در مناطق مختلف کشور از دیگر عوامل مخاطره آمیز برای این گونه هستند.
*فرهنگسازی و آموزش روشهای مواجهه با پلنگ به جوامع انسانی نقش مهمی در کاهش تعارضات بین انسان و پلنگ و در نتیجه جلوگیری از کاهش جمعیت این گونه را دارد.