در یک نشست ادبی درباره ساخت فیلم درباره فروغ فرخزاد بحث و دیدگاههای متفاوتی بیان شد.
دیدارنیوز ـ ششمین جلسه کانون شعر تهران محور اصلی خود را به بررسی ساخت فیلمی درباره فروغ فرخزاد اختصاص داد و شاعرانی در این خصوص اظهارنظر کردند.
در ابتدای این جلسه مهدی نور قربانی، دبیر این کانون گفت: ساخت فیلمی درباره فروغ فرخزاد توسط جهانگیر کوثری بهانهای شد تا از عمران میری و سمانه نائینی و شاعران دارای کسوت دعوت کنیم تا در این زمینه کمی گپ بزنیم. تا مدتها حرف زدن درباره فروغ تابو بود و از یک جایی به بعد درباه فروغ به راحتی صحبت میشد و حالا قرار است فیلمی درباره او ساخته شود.
او افزود: جهانگیر کوثری تهیهکننده بسیاری از آثاری است که صاحب گیشه و موفق بودهاند. بعضیها درخشیدهاند و نگاه ویژه به مسائل زنان در آنها محسوس است ضمن اینکه او تهیهکنندگی فیلمهای همسرش رخشان بنیاعتماد را بر عهده داشته است. از جهاتی برایم جالب است که او قصد دارد اولین فیلم خود را درباره فروغ فرخزاد بسازد. اما خانم نائینی فکر نمیکنید به عنوان اولین تجربه کارگردانی ساخت چنین فیلمی با توجه به محدودیتها، تنها یک ژست روشنفکری باشد؟ یا او واقعا دغدغه این موضوع را دارد؟
در ادامه سمانه نائینی، شاعر در این خصوص اظهار کرد: ضرورت فیلم ساختن درباره مفاخر و مشاهیر در اقلیم ما بررسی جداگانهای نیاز دارد. درباره شهریار سریالی ساخته شد و با اینکه هیچ تابویی در کار نبود ۷۰ درصد فیلم تحریف شده بود. من اصلا نمیدانم این فیلم قرار است چطور ساخته شود و چه از فروغ ببینیم. اگر جهانگیر کوثری را از نزدیک نمیشناختم فکر میکردم قصد و غرضی پشت ماجرا است که معرفی دیگری از فروغ داشته باشند و او را آنطور که خودشان میخواهند معرفی کنند. الان هم خیلی مطمئن نیستم که دستی پشت پرده نباشد. به نظرم آن چرایی یک بخش ماجرا است، ولی چگونگی برایم خیلی جالبتر است و میخواهم بدانم چه چیزی قرار است درباره فروغ بدانیم و ببینیم. جهانگیر کوثری استاد من در درس تهیهکنندگی سینما بوده است بعید میدانم ژست باشد. او آدم اهل ژستی نیست و کارش را خوب بلد است.
او در ادامه بیان کرد: نشست و برخاست با رخشان بنیاعتماد کافی است تا هر بنیبشری را به موضوعات زنان علاقهمند کند. اما نکتهای که خیلی روی آن حرف است بازی باران کوثری در این فیلم است. اینکه چقدر مخالف و چقدر موافق هستیم به نظرم بحث کردن درباره چیزی که اتفاق نیفتاده است بحثبرانگیز است. باران بازیگر توانایی است. صنعت سینما بخش مهمی به نام گریم دارد. چه کسی در سینمای جهان نقشی اینچنینی بازی کرده و شبیه فرد اصلی بوده است؟ کسی گفته بود چرا مژده شمسایی بازی نکند. به نظرم کاراکترش هم خیلی شبیه است. عصیانگری فروغ را دارد. اما باران بازیگر خوبی است و قبل از کارنامه بازیگری او کارنامه تئاترش را باید دید که چه کارهای درخشانی دارد.
نائینی سپس بیان کرد: با بازی باران کوثری نه موافق و نه مخالف هستم. اظهار نظر دراین زمینه کمی زود است. از آنجایی که باران کوثری بازیگر توانمندی است به نظرم نمیآید که از پسش برنیاید. او در حوزه زنان و فضای هنر دغدغهمند است. اگر کاراکتر جهانگیر کوثری پشت این کار نبود قطع به یقین میگفتم میخواهند چیزی از فروغ نشان بدهند و به خورد عوام بدهند که نیست. خیلی مبهم است که قرار است چه اتفاقی بیفتد.
شاعر کتاب «چای آغاز یک جهانبینی» با اشاره به برنامه تلویزیونیای که اولینبار بعد از مدتها نام فروغ را آورده، تاکید کرد: گفتگوهای آن برنامه در شبکه چهار را کامل به خاطر دارم، اگرچه بسیار برنامه بد و تحریفشدهای بود و علیرغم اینکه به خود برنامه خیلی نقد داشتم آن را به فال نیک گرفتم. شعری از فروغ برای اجرا مجوز گرفت و یادم هست کیان مقدم در آلبومش یک کار از فروغ خواند و استاد بهمنی ماهها جنگ و دعوایی داشت در شورای شعر و موسیقی ارشاد که این کار مجوز بگیرد. صرفا به این دلیل که کار فروغ بود. ممیزی هم نداشت و فقط، چون شعر فروغ بود مجوز نمیگرفت.
این شاعر همچنین در پاسخ به نورقربانی که به شکسته شدن تابو درباره فروغ اشاره میکرد و درباره میزان استقبال احتمالی مردم نسبت به فیلمی درباره فروغ میپرسید، تاکید کرد: در ادبیات معاصر دانشگاه، فروغ تدریس نمیشود. تا چندسال پیش که مطمئن هستم این اتفاق نمیافتاد. در این بستر رفتن نام فروغ فرخزاد روی پرده سینما بهذات اتفاق مثبتی است. اما واقعیت این است که تا وقتی ساخته نشود و بیرون نیاید نمیشود درباره آن قضاوتی داشت.
در ادامه نورقربانی به دیگر نمونههای آثاری که درباره شاعران ساخته شده از جمله فیلم «مست عشق» درباره شمس و مولانا، «رویای سهراب» در خصوص زندگی سهراب سپهری و سریالی با نام «جلالالدین» درباره مولانا اشاره کرد و سریال «شهریار» ساخته کمال تبریزی را در بین این نمونهها موفقتر دانست و گفت گرچه تحریفهایی نیز در آن صورت گرفته است. او همچنین از آثار بهروز غریبپور در خصوص شاعرانی، چون خیام، حافظ، شمس و مولانا و پری صابری درباره فروغ، خیام و سهراب سپهری در تئاتر نام برد و از عمران میری در خصوص تاثیرگذاری ساخت چنین فیلمی با توجه به محدودیتها سوال کرد.
عمران میری، شاعر و منتقد پاسخ داد: فکر میکنم در ایران فیلم هر شخصیتی را بخواهیم بسازیم مورد نیاز است حتی اگر ضعیف باشد. اصلا اگر بخواهیم درباره ادبیات حرف بزنیم حتما سعدی و حافظ بهتر است. داستانهای بیشتری دارند. خانم فروغ را ابراهیم گلستان فروغ کرد. فروغ قبل از او زمین تا آسمان فرق میکند. بعد مشخص میشود که روابط عاشقانه با یکدیگر داشتهاند. بعد جمله معروف ابراهیم گلستان که اصلا من به خانواده اعتقاد ندارم و رابطه رابطه است. اینها زندگی فروغ است. البته از یک جایی استارتی باید زده شود. یعنی هر فیلمی ساخته شود میخواهد درباره عبدالجبار کاکایی باشد یا دیگری به ادبیات کمک میکند.
او افزود: آقای کوثری چطور میخواهد این فیلم را بسازد؟ روابط تعریفنشده فروغ، حجاب او و سیگار کشیدنش را چطور پنهان میکند؟ چطور میخواهد نفوذ او را در بین مردم نشان بدهد مثلا بگوید این آدم با حزب توده در ارتباط بوده است؟ اختلافاتش را با پرویز شاپور، رابطهاش با ابراهیم گلستان و اتفاقاتی را که برای خانوادهاش میافتد چطور میخواهد نشان بدهد و...
این شاعر یادآور شد: به همه دوستان پیشنهاد میکنم زندگینامه سهراب سپهری را بخوانید. محتول میشوید. نگاه سطحی که جامعه دارد و زندگیای که در حقیقت سهراب دارد و برایش تلاش میکند چقدر در عرصه جهانی بولد میشود و همین الان به غیر از شعر «تولدی دیگر» فروغ و «آغاز فصل سرد» جامعه چه چیزی از او میداند؟ پس نیاز است که از طریق فیلم، تئاتر، رادیو و... درباره فروغ صحبت شود تا آگاهی بیشتری داشته باشیم.
این منتقد در ادامه بیان کرد: مردم میدانند که فیلم ساختن درباره فروغ سخت است. تا وقتی که مقام معظم رهبری چندسال پیش جراحی کردند و شاعران به ایشان سر زدند، ایشان یک جمله میگوید فروغ این اواخر خوب شده بود و داشت خوب پیش میرفت. از بُعد ادبی نمیگویند از بُعد اخلاقی میگویند. فروغ کمی جمع و جور شده بود. باز هم نمیگویند داشت در ادبیات تحولی ایجاد میکرد. همین باعث شد راجع به فروغ صحبت شود. قیصر اگر زنده بود کاری میکرد که حالا نمیگویم مثل نیما بود، اما تمام وقت داشت حرکتهایی روی زبان انجام میداد. در بحث ادبی اگر بخواهیم به فروغ بپردازیم نیما اتفاقات بزرگتری رقم زده بود، اما این جهش اجتماعی فریادهای فروغ است که او را فروغ میکند.
سمانه نائینی نیز در جمعبندی سخنانش اظهار کرد: دو نکته میگویم. سینما وظیفهاش کمک به جامعه ادبی نیست و فیلم برای این ساخته نمیشود که کمک کند. خود فیلم تعیین میکند که مخاطبش چه کسانی باشند. شاید مردم باشند. موضوع دیگر اینکه اساسا ساختن فیلم در تمام دنیا درباره مشاهیر این حواشی را داشته است. همه فیلمهایی که ساخته شد از جمله «تختی» با پیشینه عجیب و غریبی که داشت همه حاشیه بود. گریزی از این ماجرا نیست. عدهای مثل ما روی فروغ متعصب هستند و میگویند اگر فیلمی ساخته شود فروغ تمام میشود. اتفاقا شروع میشود و کلی آدم که لای کتاب را باز نمیکنند میروند و فیلم را میبینند. فیلم به هر حال اتفاق مثبتی است.
او یادآور شد: ما آن چیزی را که باید درباره فروغ بدانیم در فیلمهای خودش و آثارش میبینیم. این حواشی اگر پیش نمیآمد عجیب بود. خود فروغ آدم حاشیهداری است. درباره کاراکتر تختی که مطلقا مثبت است این همه حواشی به وجود آمد و فیلم به نظرم متوسط رو به پایین بود؛ بنابراین معتقدم ساختن این فیلم و حرف زدن درباره آن که تا چند سال پیش چیزی شبه جرم بود خوب است. به نظرم میآید فیلم وظیفهای در قبال جامعه ادبی ندارد، اتفاقا جامعه ادبی وظیفه دارد که از فیلم استقبال کند و تلاش کند که این اتفاق بیفتد. این تهیهکننده ریسک میکند. خیلی بعید است این اثر به اکران برسد.
این دانشآموخته سینما افزود: با جسارتی که از آقای کوثری سراغ دارم بعید میدانم فیلمی بسازد که خیلی با آن چیزهایی که قابلیت اکران به آن میدهد منطبق باشد. وظیفه جامعه ادبی این است که از این نگرش و این نگاه به این موضوع حمایت کند. باید نگاه کنیم ما در مقابل کسی که به سراغ موضوعی رفته است که همه ما از شنیدنش شاخ درمیآوریم چه وظیفهای داریم. باید جامعه را به فکر فرو ببریم.
عمران میری نیز در پایان گفت: اینقدر در این مملکت سانسور وجود دارد که حتی از خود رستم و سهراب نتوانستند شخصیت ویژهای برایمان ترسیم کنند. بعد ساخت این فیلم حسنش این است که میرویم آثار فروغ و سهراب را ورق میزنیم و دربارهشان میخوانیم. هیچ فیلمی در ایران ساخته نشده است که روی کل یک جامعه تاثیر گذاشته باشد. «قرمز» یک تحول اجتماعی بود، اما نمیتوانیم ۱۰ فیلم را نام ببریم که اینطور بوده باشند. متاسفانه صنعت ضعیف سینما در ایران نتوانسته است از این کارهای موفق دوباره تولید کند.
بر اساس خبر رسیده، سامی تحصیلداری، علی رکنالدین، سجاد رشیدیپور، نوید کلانکی، امیر پیرنهان، مریم جاویدپور، علی سعیدپور، مبین اعرابی، بهاره قزلو، رضا نورپور، نازنین مرادی، میثم سلطانی و ... از جمله دیگر شاعران حاضر در این نشست بودند که به شعرخوانی و نقد آثار پرداختند.
جلسات کانون شعر تهران هر دو هفته یک بار دوشنبهها از ساعت ۱۷ در فرهنگسرای تهران (واقع در میدان المپیک، خیابان ساحل) برگزار میشود.