حجت‌الاسلام سید ابراهیم رئیسی با حضور در حرم مطهر امام خمینی (ره) با آرمان‌های حضرت امام و شهدای انقلاب اسلامی تجدید بیعت کرد.
دیدارنیوز - تکاپوی خبرنگاران و عکاسان و فیلمبرداران برای استقرار در محل یادمان شهدای هفتم تیر سرنشینان خودروهای عبوری را کنجکاو کرد تا سرعت خود را کم کنند ببینند چه کسی قرار است وارد یادمان شود؛ انتظاری که زیاد طول نکشید و خیلی زود به پسران و دختران تازه عروس داماد پدران و مادران و بچه های کوچک و پیرمردها و پیرزن ها با ذوق و شوق خاص همدیگر را خبر کردند که “رئیسی اومده”!
ساعت ۱۹ پنجشنبه ۱۳ خرداد، سید ابراهیم رئیسی برای ادای احترام و قرائت فاتحه وارد یادمان شهدای هفتم تیر شد و اول بر مزار سید محمدحسین بهشتی اولین رئیس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی حضور یافت و پس از آن به زیارت قبور محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر رئیس جمهور و نخست وزیر دولت انقلاب رفت که هر سه آنها همراه جمعی از نیروهای انقلاب در فاصله تیر تا شهریور ماه ۱۳۶۰ در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری و نخست وزیری به دست عوامل گروهک نفاق شهید شدند.
حاج آقا بعد از چند ثانیه توقف در کنار آخرین مزار یادمان و قرائت فاتحه، با عجله به سوی گلزار شهدا در قطعه ۵۳ حرکت کرد تا به موقع به نماز جماعت هفتگی خانواده شهدا و یادگاران دوران دفاع مقدس برسد که قرار بود حاج منصور ارضی و حسین سازور هم مراسم دعای کمیل را برگزار کنند اما به محض ورود به قطعه مجاور یادمان در محاصره خانواده شهدا و زائران و بچه‌های بسیجی و دختران و پسران جوانی قرار گرفت که با دیدن سید به شور و شعف آمده بودند.
این بار اما شعارهای دوستداران رئیسی محدود به “صل علی محمد یاور رهبر آمد” و “صل علی محمد یاور مهدی آمد” نشد و “ای پسر فاطمه حمایتت می‌کنیم” هم در فضای بهشت زهرا (س) طنین انداز شد و هر چه می گذشت سیل جمعیت که از آمدن رئیسی خبردار شده بودند بیشتر می شد.
مزار شهید چمران و مزار سردار پارسای بی ادعا شهید حسن طهرانی مقدم پدر موشکی ایران و مزاری که به یاد فرمانده شهید محمد ابراهیم همت در بهشت زهرا بنا شده، اولین جایی بود که رئیسی برای قرائت فاتحه و دعا توقف کرد؛ جایی که ناگهان به میعادگاه نامزد مورد حمایت نیروهای انقلاب و محرومان جامعه با شهدا تبدیل شد.
مرد قوی هیکل و میانسالی که خود را خادم مجموعه به نام “رستگاران شهر ری” معرفی کرد، به سختی از دل جمعیت راه باز کرد و رئیسی را بر سر مزار شهید حاج کاظم رستگار در مجاورت یادمان شهید همت بُرد تا با صدای بلند از کاندیدای ریاست جمهوری با شهدا بیعت بگیرد که “تا آخر یار و همراه ولی باشد”، “در خط انقلاب، امام و شهدا بماند” و شعارهایش را فراموش نکند و به وعده‌هایش عمل کند و خادم مردم باشد و محرومان را از یاد نبرد” و رفیق او بلافاصله حرفش را این‌طور کامل کرد: “حاج آقا ! ان‌شاءالله شما رئیس جمهور می‌شوی اما مثل قوه قضاییه، نگذارید افراد فاسدی که به مردم ظلم کردند فرار کنند؛ آنها را هم مثل طبری محاکمه کنید و حق مردم را بگیرید”. جمله‌ای که تائید رئیسی و صلوات حضار را به دنبال داشت.
بیشتر بخوانید: اسپوتنیک، آسترازنکا، سینوفارم و بهارات؛ کدام واکسن بهتر است
رئیسی در حالی که هنوز در حلقه جمعیت و دوستدارانش قرار داشت و هر کس به این جمعیت می پیوست سعی می‌کرد با شعار “رئیسی رئیسی حمایتت می کنیم” علاقه‌اش را به سید نشان دهد، به سمت قطعه ۵۳ حرکت کرد ولی در مجاورت قطعه شهدای حج بار دیگر در برابر یادمان معروفی که اسامی همه شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و تاریخ و محل شهادت و آدرس مزارشان روی آن حک شده، متوقف شد
وقتی رئیسی ایستاد تا نسبت به مقام شامخ شهدا ادای احترام کند، نوجوانان و نونهالانی که لباس‌های متحدالشکل پلنگی برتن و شال های سبز و قرمز بر گردن یا سر داشتند، بلافاصله از مجموعه فرهنگی کنار یادمان دوان دوان خود را مقابل رئیسی رساندند تا سرود خوانی کنند.
طولانی شدن توقف رئیسی خیلی‌ها را به محل یادمان شهدا کشاند و شلوغ شدن میدان همان و عکس های یادگاری و توصیه‌ها و درخواست‌ها و حرف‌های درگوشی خودمانی با حاج آقا همان.
وقتی رئیسی دوباره به راه افتاد جمعیت هم همراهش حرکت کرد و بچه‌های گروه سرود دویدند تا در یک بزنگاه که اطراف حاج آقا خلوت‌تر شد، هر طور شده، حتی به قیمت زمین خوردن یکی از تُپل‌ترین و بامزه‌ترین عضو گروه، با او عکس یادگاری بگیرند. دو تا از بچه‌ها وقتی بعد از انداختن عکس با حاج آقا شروع کردند به شعار دادن یک نفر به خنده به آنها گفت شما که نمی‌تونید رأی بدهید، چرا شلوغ می‌کنید؟ که یکی از بچه‌ها با حسرت رو به حاج آقا گفت: “حاج آقا ما شما رو واقعاً دوست داریم و اگه می‌تونستیم رأی بدیم شما رو انتخاب می‌کردیم ولی حیف که نمی‌تونیم رأی بدیم” و رئیسی هم آنها را مورد تفقد قرار داد و برایشان دعا کرد و گفت همین محبت شما یک دنیا ارزش دارد؛ شما امید آینده مایید.
مردم گاهی ساکت می شدند و گاهی هم یکی خود را با سختی به رئیسی می رساند تا با او یا عکس سلفی بگیرد یا خصوصی حرف بزند.
به‌جز جوانان و کهنسالی که با درگوشی با رئیسی حرف زدند که هیچ‌کس متوجه نشد چه حرفی میانشان رد و بدل شد و فقط گاهی حاج آقا به نشان تأیید یا ابراز عنایت سری تکان می‌داد و دستی بر سینه قرار می داد، بعضی ها حرف‌هایشان را با صدای بلندتر می گفتند تا دیگران هم بشنوند:
پسر جوانی که تی‌شرت مشکی رنگی بر تن داشت، دست روی سینه رئیسی گذاشت و با اشاره تلویحی به سیادتش گفت “من پسر عموی شما هستم حاج آقا!” و بلافاصله درخواست خود را از رئیسی این‌گونه مطرح کرد: تو را به خدا مانند مثل علی (ع) رفتار کنید. رئیسی هم با گفتن کلمه “ان‌شاءلله”، از او خواست دعایش کند.
دختر بچه‌ای از عموهای شهیدش می‌گوید و مورد تفقد حاج آقا قرار می‌گیرد و جوان دیگری از مشکلات خودش و جوانان حرف زد و از رئیسی قول گرفت این مشکلات را حل کند و جوانان را فراموش نکند و در آخر هم گفت ما با آمدن شما امیدوار شدیم نگذارید این ملت ناامید شود.
حالا دیگر هوا به شدت تاریک شده بود و قطعی برق مکرر هم مزید بر علت. حاج آقا نزدیک مقصد اما همچنان بچه‌ها و جوانان خود را به او می رساندند تا عکس یادگاری بگیرند و بزرگ‌ترها می آمدند تا با او درددل کنند؛ یا در مقام قاضی القضات، یا شاید به عنوان رئیس دولت آینده.
وقتی سید ابراهیم به محل برگزاری نماز جماعت رسید نعلین ها را در آورد تا در صف نماز قرار گیرد جوانی دوان دوان خود را به او رساند و گفت دزدها از قاضی می‌ترسند و حتماً در مناظره‌ها هجمه‌ها شروع می شود اما شما نترسید؛ از شهدا مدد بگیرید و در منظره‌ها جواب‌شان را بدهید. رئیسی با لبخند؛ دستی برایش تکان داد و از او خواست دعا کند خدا یاری‌اش دهد.
امام جماعت یک روحانی از تبار سادات بود که با دیدنِ رئیسی از او خواست پیشنماز شود ولی رئیسی با تواضع دعوتش را رد کرد و مثل همه پشت سر او ایستاد و نمازش را به او اقتدا کرد
رئیسی بعد از نماز، با بدرقه گرم نمازگزاران و خانواده شهدا خود را به حرم امام خمینی (ره) رساند تا در شب سی و دومین سالگرد ارتحال آن حضرت با آرمان‌های بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی تجدید بیعت کند
او در بدو ورود به حرم مورد استقبال گرم و صمیمانه سیدحسن خمینی نوه امام و تولیت حرم مطهر و محمدعلی انصاری از اعضای شاخص دفتر امام قرار گرفت و لحظاتی در دفتر تولیت حرم با هم گپ و گفت داشتند.
رئیسی بعد از زیارت حرم امام و قرائت فاتحه بر سر مزار همسر و برادر امام و حاج آقای توسلی رئیس دفتر امام و اقامه نماز در جوار ضریح مطهر، در جمع خبرنگاران حاضر شد. قبل از اینکه گفت و گو آغاز شود، سید حسن از جمع خبرنگاران خارج شد تا داخل کادر دوربین نباشد.
وی سپس از ویژگی‌های خط امام و پایبندی دولتش به این خط سخن گفت: هر کس می‌خواهد بگوید به امام نزدیک‌تر است، باید به خط و مشی امام و حرف امام بیشتر گوش کند: اِنَّ اولَی النّاس بِاِبراهیم وَالّذینَ التَّبَعوا؛ چه کسی به ابراهیم خلیل نزدیک‌تر است؟ کسی که دنبال او حرکت کند.
آخرین جملاتی که بین سید و محمدعلی انصاری رد و بدل شد، یادآوری خاطره شب رحلت امام بود که رئیسی از آن شب به عنوان شبی تلخ و جانسوز یاد کرد و گفت هرگز آن شب را فراموش نمی‌کند و به انصاری گفت “هیچ‌وقت یادم نمی‌رود شما اولین نفر به من زنگ زدید و خبر رحلت امام رو دادید. حقیقتاً برای ما سخت بود؛ خیلی سخت”.
رئیسی در مصاحبه‌اش در حرم امام از عشق او به مردم هم حرف زد که خود را “خادم ملت” نامیده بود و در نهیبی به خود و همکارانش در دستگاه قضا و احتمالاً دولت آینده تاکید کرد “همه خدمت‌گزاران نظام در کسوت رئیس دولت، وزرا، وکلا و مسئولان قضایی باید نزدیکی به سلوک امام را وظیفه خود بدانند و هر چه بیشتر به خط امام نزدیک‌تر شوند”.