محمدرضا جوادییگانه و مازیار ناظمی از وضعیت خشونت در ورزشگاهها سخن میگویند
دیدارنیوز - مدتهاست که مسئله بروز انواع خشونت در ورزشگاهها به معضلی برای مسئولان سیاسی و ورزشی تبدیل شده است. برخی معتقدند روح ورزش بخصوص برخی از ورزشهای خاص، چون با رقابت و مبارزه و غلبه کردن تناسب دارد، با خشونت سازگاری بیشتری از خود نشان میدهد و بنابراین باید انتظار داشته باشیم که در محیطهای ورزشی، انواع خشونت رخ دهند. شاهد و مستند این ادعا وضعیت ورزش در تمامی کشورهاست که با خشونت بیشتری نسبت به محیطهای دیگر همراه است. در عین حال باید بپذیریم که برخی از خشونتها بخصوص خشونت کلامی در ورزشگاههای ایران از حد خارج شده است و بعضا شکل فیزیکی هم به خود میگیرد.
اخیرا خبرآنلاین با دو تن از اصحاب ورزش و رسانه و جامعهشناسی در این زمینه نشستی را برگزار کرد که در آن بر راهکارهای پیشنهادی برای کنترل خشونت در ورزشگاهها تمرکز شده است. در این نشست، مازیار ناظمی که خود در زمینه رسانه و ورزش صاحبنظر است، با دکتر محمدرضا جوادییگانه از جامعهشناسان کشور که مسئولیتش ریاست دفتر مدیریت و برنامهریزی در شهرداری تهران است، گفتگو کرد. نکات مهم این نشست را در زیر میآوریم:
جوادییگانه: علت اصلی خشونت، خودمداری است
- - من فکر می کنم مسئله خشونت مخصوص ورزش و یا فوتبال نیست. جامعه ما به این سمت رفته است.
- - بسیاری از قتلها در ایران قتلهای برنامهریزی نشده و بدون عمد است. یعنی خشونت در لحظه.
- - همین دعوای قومی که این روزها به وجود آمده زمینه خشونتهای جامعه است.
- - ما در حال روبرو شدن با خشونتهای افزاینده هستیم و همه مشکلات این روزها هم تاثیر زیادی روی بدتر شدن چنین وضعیتی دارند.
- - من علت اصلی این خشونت را خودمداری می بینم. یعنی غیر از خودم هیچ کس دیگری را قبول ندارم.
- - ما با وضعیتی روبرو هستیم که وضعیت عام جامعه ایران است و فوتبال و ورزشگاه هم از چنین قائده عامی مستثنی نیست. چیزی که ما داریم می بینیم، ویترین برجسته شده خشونت در جامعه ماست.
- - ما با پدیده پیچیده ای روبرو نیستیم که بگوییم فقط چنین اتفاقی در ورزشگاه میافتد. این خشونت در جامعه هم دیده میشود. کوچکترین مثالش مجلس و نمایندههای مجلس که میبینیم چقدر همیشه با هم دعوا دارند.
-
مازیار ناظمی: ما آدمهای گفتوگو نیستیم
- - متاسفانه با همه این اتفاقات در ورزشگاهها، فدراسیون فوتبال یکبار هم از کمیته پژوهش خودش برای انجام پژوهش و ارائه راهکار استفاده نکرده است.
- - ما عموما ورزش و فوتبال را جایی برای تخلیه خودمان می بینیم.
- - ما بیشتر موضوع را اداره کردیم و دنبال حل مشکلش نیستیم. یک زمانی یکی گفت ورزش ایران بیمار است و به نظر من هنوز هم وضعیت همین است.
- - درباره خشونت در ورزشگاهها هم هیچوقت اصلا معلوم نمیشود آن چاقو به دستی که وارد استادیوم شده چه کسی است؟ این مشکل چطور باید حل شود؟ این خشونت در همه ابعاد جامعه و ورزش وجود دارد و دیده می شود.
- - بخش دیگر مربوط به حوزه ارتباطی است. به نظر من مشکل جدی جامعه ایرانی روابط اجتماعی و عمومی است. این جریان گفتمان سازنده بین مردم و دولتها هیچوقت شکل نگرفته است و ما آدمهای گفتوگو نیستیم. جامعه این مشکل را دارد و مردم با همدیگر و با حاکمان و ... نمیتوانند صحبت کنند.
- - با ورود فضای مجازی کنترل از دست کسانی که می خواهند جریانسازی کنند خارج میشود.
- - من به عنوان یک تماشاگر وقتی برای بازی تیم ملی مقابل یک تیم عربی به استادیوم میروم و به واژه عرب توهین میشود، اصلا فراموش میکنم که چند استان ما عرب هستند. همین وضعیت برای ترکها، برای شمالیها و ... هست. در مقابل، به نوعی همه احساس می کنند باید جواب توهینها را بدهند و به نوعی حق خودشان را بگیرند. همین هم می شود که در استادیوم، باران سنگ و هزار اتفاق دیگر رخ می دهد.
-
جوادییگانه: مدیریت اقوام را بلد نیستیم
- - یکی از خلقیات منفی جامعه ایرانی به نظر من نژادپرستی است. همین که شما گفتید وقتی به عربها توهین میکنیم یادمان نیست نیمی از همسایههای ما عرب هستند. اصلا چرا باید چنین اتفاقی بیفتد؟ چرا باید توهین صورت بگیرد؟ نوعا ما با همه همسایههای خودمان بد رفتار میکنیم.
- - خود تهرانیها خودشان را در راس در نظر میگیرند و بقیه را دهاتی میخوانند! این توهینها (به عربها وترکها و لرها و ...) همه نژادپرستی است. ما خودمان را مرکز عالم میدانیم و حس میکنیم به اسم تهرانی بودن حق داریم به همه اقوام دیگر توهین کنیم!
- - من نمی خواهم خشونت را ترویج دهم، اما این خشونت انباشته شده همه این تحقیرها و توهینهاست و ادامه پیدا میکند و به استادیوم و به فوتبال میرسد و افرادی که به آنها توهین شده، حس میکنند هویت خودشان را دارند از دست میدهند و این در جایی مثل استادیوم شعلهور میشود.
- - مشکل ما این است که مدیریت اقوام بلد نیستیم و هویتهای ملی ما هم در تعارض با هویتهای دیگر است. ما نمی توانیم مدیریت کنیم چون خودمداری که گفتم وجود دارد. فوتبال چنین اتفاقی را فقط برجسته میکند. مشکل اصلی جای دیگری است.
-
مازیار ناظمی: به شادی نیاز داریم
- - ما در کشور به شادی نیاز داریم اما به ورزش از بعد اتفاقی که باعث شادی میشود کسی نگاه نمیشود. در مقابل آن را سوپاپ اطمینانی در نظر گرفتیم که هر کس میخواهد خودش را خالی کند و شخصیت به اصطلاح لمپنیستی از خودش به نمایش بگذارد، آخر هفتهها به ورزشگاهها برود و فحش بدهد.
-
جوادییگانه: خالی شدن به معنای فحش دادن نیست
- - اصولا اینکه ورزش از متوسط جامعه خشونت بیشتری داشته باشد غیرعادی نیست. اگر بگوییم کسی در ورزشگاه خالی میشود، اجازهای است که به او داده شده تا از پوسته آدابی خودش خارج شود و بتواند خودش را خالی کند. اما هیچکس نمیگوید بروید و فحش بدهید. مشکل این است که ما به خودمان حق میدهیم با فحش دادن خودمان را خالی کنیم.
- - ما حد نداریم. حد ما شده فحش دادن. در حالی که هیچ جای دیگر دنیا اینطور نیست. در کشورهای دیگر اگر به فحاشی و نژادپرستی و شوخیهای جنسی و ... ختم شود، مطمئنا با شما برخورد خواهد شد. ما حد نداریم، فکر میکنیم اگر بانوان در استادیومها نباشند یعنی آزاد هستیم که فحاشی کنیم. همه اینها به محدوده نداشتن برمیگردد و اینکه فقط خودمان مهم هستیم. به خاطر همین است که من ورزشگاه و فوتبال را با جامعه متفاوت نمیبینیم. ما ساکت بودیم که اینطور شد. دو سه دهه چنین اتفاقی افتاد و حالا اعتراضها شروع شده است. از شوخیهای قومیتی تا فحاشیهای امروز.
-
مازیار ناظمی: صدا و سیما برنامه ندارد
- - در بیشتر مردم میل به افشاگری به وجود آمده و این باعث شده که برنامهسازیهای ما هم به این سمت برود و حاشیهها غالب بر متن شدند. ترویج برنامههای درست کاری است که در همه رسانههای دنیا انجام میشود. رسانههای ما چنین کاری نمیکنند. ممکن است در همه رسانهها اینطور باشد. حالا متاسفانه میل به افشاگری باعث شده بدیها خیلی ترویج پیدا کنند.
- - ما به سمتی پیش می رویم که با ترویج بداخلاقیها به خشونت دامن میزنیم. رسانهها مقصر هستند و صدا و سیما هم برنامهای برای تغییر چنین وضعی ندارد.
- - کشورهایی مثل ما که نفتی هستند، نگاه ارباب و رعیتی در آنها زیاد است. تا زمانی که فوتبال برای دولت یا شبهدولت باشد به نظرم همه چیز همینطور خواهد بود. تا زمانی که خود جامعه دنبال گرفتن حق خودش نباشد، وضعیت همین است.
- - اینجا نه کانون هواداران وجود دارد، نه سازماندهی. در حالی که هیچ جای دنیا اینطور نیست و در استادیوم همه چیز مشخص است. یک نفری که به ورزشگاه میرود هویتش کاملا شناخته شده است.
-
جوادییگانه: ملیگرایی، نه اما ایران فرهنگی، بله
- - پرداختن به مسئله ملیگرایی و ایرانی بودن را چندان جوابگو نمیدانم. باید کمتر به ناسیونالیسم و ملیگرایی در یک مرز مشخص بپردازیم و بیشتر باید ایران فرهنگی را مدنظر داشته باشیم. من عمیقا ایرانگرا هستم ولی باید متوجه باشیم که ایران فرهنگی بسیار بزرگتر است از ایرانی که با مرز محدود شده است. اگر ما به ایران فرهنگی بپردازیم میتوانیم اعراب و ترکها و کردها و بلوچها و... را زیر این پرچم داشته باشیم.
- - ایرانیت از نوعی که رضاشاه دنبال می کرد جواب نمیدهد چون کشورهای دیگر هم مدعی همین فرهنگ و ملیت هستند. ما باید این خط مرز را برداریم. هویتهای قومی و حتی ملیت محدود به مرز ما را کوچک میکند. باید کمی جهانیتر به موضوع نگاه کنیم و همچنین انسانیتر.
- - این انسانیتر دیدن خیلی به ما کمک میکند. وقتی انسانیتر به ماجرا نگاه کنیم دیگر به آسانی نمیتوانیم به کسی فحش بدهیم. راه دیگری جز اخلاقیتر و انسانیتر شدن افراد سراغ ندارم.
- - با نگاههای سیستمی هم کاملا موافقم. تماشاگر باید کارت داشته باشد. اگر مواد محترقه به استادیوم برد و تذکر گرفت، درنهایت باید از ورود به ورزشگاه منع شود و کارتش باطل شود.
- - باید یک سری سیاستهای رسانهای دقیق وجود داشته باشد تا نمایش خشونت کم شود تا بعد از آن خشونت هم کم شود.
- - اگر فوتبال را به مثابه جامعه در نظر بگیریم، پس باید فوتبال را انسانیتر و اخلاقیتر کنیم. الان فوتبال ما شده است برد و باخت. ما ورزش را از روح خودش خالی کردیم.
- - ما ورزش را به ابزار سیاست تبدیل کردهایم و این خیلی غلط است. باید ورزش را از سیاست جدا کنیم. سیاستزدایی از ورزش خیلی مهم است. این ورزش است. استفاده سیاسی از آن نکنیم و تحلیل سیاسی روی آن نگذاریم.
-
مازیار ناظمی: مردم به دین حاکمانشان هستند
- - اول باید به هویت انسانی این افراد احترام بگذاریم. اینهایی که به استادیوم می آیند ایرانی هستند و فرزندان همین سرزمین.
- - نکته بعدی این است که مسائلی مثل ممیزی یا دایره خودی، غیرخودی مردم را ناراحت میکند و نمودش را در استادیوم یا جاهای دیگر میبینیم. آدمی که تحقیر شده یا به او اهانت شده، هرجا که زورش برسد خودش را خالی میکند. ما باید تلاش کنیم تا این بهانهها از بین برود.
- - نکته دیگر اینکه عنصر اعتماد در جامعه باید وجود داشته باشد. مردم باید به دولت مردان، به رییس فدراسیون فوتبال، به وزیر ورزش و دیگران اعتماد داشته باشند. تاکتیک برچسبزنی و متهم کردن افراد و خارج کردن آنها از میدان باید کنار گذاشته شود.
- - تحمل انتقاد و شنیدن صدای مخالف باید به وجود بیاید. مادامی که این فضای استدلالی در جامعه وجود نداشته باشد، وقتی در مجلس نمایندهای تحمل ندارد و با ضرب و شتم پاسخ نظر دیگران را میدهد، مردم هم به دین حاکمانشان هستند.
- - ما باید به اخلاقیات خود برگردیم. ما تمدن بزرگی داریم. اگر می خواهیم در کوتاه مدت نتیجه بگیریم احتیاج به یک تلنگر داریم. وجدانها باید بیدار شود و هر انسان به درون خود بازگردد.
- - جامعه ما نیاز به شادی دارد. ورزش می تواند یکی از محلهای شادی و نشاط برای خانوادهها باشد.
- - ما در کشورمان سلیقه و تفسیر زیاد داریم. بارها دیدهایم که یک مسئول بنا به نظر و میل خودش جلوی یک کاری را می گیرد. ما باید طبق قانون، تدبیر و یک دستورالعمل مشخص عمل کنیم. ضمن اینکه دولت هم باید کمی دست و پای خود را جمع کند و اجازه دهد جامعه مدنی به فعالیتش در این حوزهها ادامه دهد.
- - به جای اینکه یک قاضی در کمیته اخلاق بنشیند و حکم صادر کند، خود اتحادیه بازیکنان یا مربیان باید وارد شوند و به چنین مواردی رسیدگی کنند.
-
جوادییگانه: با حضور خانواده فضا بهتر خواهد شد
- - من کاملا موافقم که خانواده و نهادهای مدنی می توانند راه حل باشند. در ورزش هم خانواده میتواند راهحل باشد. اخلاق در ورزشگاه دیگر بدتر از اینی که هست نخواهد بود. من معتقدم با حضور خانواده فضا بهتر خواهد شد. افراد وقتی خود را در برابر زنها می بینند مراعات میکنند و خیلی رفتارها را بروز نمیدهند پس حضور زنها میتواند به بهبود فضا کمک کند.
- - ورزش ما الان اسما خصوصی شده اما همچنان دولت در آن دست دارد و این خیلی بدتر است چون مضرات بخش خصوصی وجود دارد و خبری از فواید دولت هم نیست. نهادهای خصوصی خیلی بهتر از دولت میتوانند این کارها را انجام دهند.
- - من موافقم که زنان به ورزشگاه بیایند اما وقتی بحث حضور زنان در ورزشگاه میشود، بحث از حالت کلان و جامعهشناسانهاش خارج میشود و رنگ و بوی فمینیستی به خود میگیرد و به عبارتی بحث تقلیل پیدا میکند.
- - خانواده لزوما به معنی حضور زنان نیست. یعنی اگر مثلا ما 5 هزار خانم را بیاوریم در جایگاه خاصی هم بنشانیم بازهم مشکل حل نمیشود. خانواده باید در کنار هم حضور پیدا کند و طبیعتا زن هم شامل آن میشود اما زنانه کردن ورزشگاه کار درستی نیست. مسئله، مسئله ظریفی است. من اعتقاد ندارم که صرف ورود زنان میتواند این مشکل را حل کند. شاید بدتر باعث ترویج نگاههای جنسی شود اما حضور خانوادهها میتواند این جو را کنترل کند و باعث بهبود آن شود.