پدران ایرانی؛ مظلوم و در حاشیه

فردا در تقویم رسمی ایران روز پدر است. مطلب حاضر نگاهی دارد به وضعیت پدران ایرانی در شرایط دشوار اقتصادی و اجتماعی امروز ایران و تنگناها و دغدغه‌های بسیاری که با آن مواجهند.

کد خبر: ۸۲۸۲۶
۱۹:۰۴ - ۰۶ اسفند ۱۳۹۹

دیدارنیوز _ امیر دبیری مهر: پیشاپیش روز پدر بر پدر‌های متمول و برخوردار و ثروتمند که درآمد ماهانه بیش از ۲۰ میلیون تومان دارند مبارک باشد. زیرا با شرایطی که در ایران به برکت تدبیر و جهان ستیزی ایجاد شده خانواده ۵ نفره با درآمد زیر ۲۰ میلیون تومان از رفاه نسبی برخوردار نیستند. از صمیم قلب آرزو می‌کنم روزگارتان برقرار و بهتر از امروز باشد و امیدوارم با تقدیر نیکو و تدبیر صحیح آیندگان تعداد شما در این سرزمین روز به روز بیشتر شود.

اما قرار نیست با یک تبریک خشک و خالی به شما، از کنار فشار‌های سنگینی که این روز‌ها بر بالغ بر ۱۵ میلیون پدر مظلوم و گمنام ایرانی وارد می‌شود بگذریم و روز از نو روزی از نو. روی سخنم از ۲۷ میلیون خانوار ایرانی دست کم با پدرانی است بخاطر عدم انجام وظیفه حاکمیت و دولت و نهاد‌های ناکارآمد و فرسوده اداری و آموزشی و ... تحت سنگین‌ترین فشار‌های اقتصادی و اجتماعی و روانی هستند. قرار نبوده و شرط انصاف و عدالت نیست که پدران ایرانی تا این حد و بیش از اندازه برای جایگاه پدری تلاش کنند. هر انسانی چه پدر چه مادر باید حداکثر هشت ساعت کار کند هشت ساعت بخوابد و استراحت کند و هشت ساعت به فراغت و تفریح و آموزش و پرورش و خودسازی بپیردازد. اما من می‌بینم که پدرانی از ۵ و ۶ صبح با چشمانی خواب آلود از خانه بیرون می‌روند، سوار بر موتور، درون مترو و اتوبوس و تاکسی یا خودرو‌ای که با وام و اقساط سنگین خریداری شده و تا پاسی از شب، شاید ساعت نه یا ۱۰ می‌دوند و سختی می‌کشند تا سفره خالی در خانه خود نبییند تا شرمنده شهریه‌های آموزشی و هزینه‌های حداقلی فرزندان خود نباشند و از مهمتر راضی نمی‌شوند لقمه و نان حرام به خانه بیاورند. در کشوری که بار همه مسئولیت‌ها اعم از امنیت و رفاه و سلامت و تربیت فرزندان بر عهده پدر است؛ حکومت سالهاست این مسئولیت‌ها را در حد توان محدود و نارسای خود انجام می‌دهد. اما نقش حاکمیت کافی نیست، زیرا اگر کافی بود پدران ایران زمین این چنین تحت فشار نبودند؛ مجبور نبودند شهریه برای تحصیل و آموزش فرزندانشان پرداخت کنند. مجبور نبودند برای عبور و مرور فرزندانشان و برای رفع نگرانی از خطرات گوناگون این حجم هزینه سرویس و تاکسی و بنزین و .. بدهند. محبور نبودند برای تامین معاش و مایحتاج اولیه خانواده آنقدر کار کنند تا جسم و روح خسته خود را به خانه برسانند و نتوانند ساعاتی را به خوشی در کنار خانواده بگذرانند. مجبور نبودند بخاطر نبود نظام فراگیر بیمه همیشه نگران هزینه‌های احتمالی درمان و بهداشت خانواده خود باشند. مجبور نبودند ضمن پرداخت شهریه‌های سنگین دانشگاه فرزندانشان از ترم هفت و هشت به بعد به فکر اشتغال فرزندانشان هم باشند. محبور نبودند در کنار همه این مسئولیت‌های سنگین و فراتر از ظرفیت یک انسان؛ دغدغه تربیت و شخصیت فرزندان خود هم باشند، زیرا نه جامعه و ساختار‌های موجود این وظیفه را برعهده می‌گیرد و نه صد‌ها نهاد برخوردار از صد‌ها میلیارد تومان بودجه کوچکترین مسئولیتی در خود احساس می‌کنند و اگر هم احساس کنند اثری بر جامعه ندارند. نهاد‌ها و مدیرانی که غرق در شعار و رویا و البته چرب و شیرین دنیا فرسنگ‌ها با نیاز‌ها و درد‌های جامعه فاصله گرفته اند.


آری پدر ایرانی اینگونه شانه هایش زیر فشار‌های مسئولیت‌های گوناگون خم شده است و ازهر فشاری سنگین‌تر زمانی است که می‌بیند همه مدیران و مسئولان و نهاد‌های ناکارامد بابت کار‌های نکرده و وظایف انجام نداده بر سر مردم و ملت منت هم می‌گذارند و پدر ایرانی با لبخندی از کنار این همه بلاهت می‌گذرد و به واقعیت‌های زندگی خود باز می‌گردد. یا علی می‌گوید و به تامین جهیزیه برای دختر یا دختران خود می‌اندیشد به فکر داماد کردن پسر و پسران خود است به فکر تامین رفاه و امکانات اولیه برای فرزندان کوچک خود است. پدر ایرانی بر خلاف همه پدران در جهان دغدغه پوشک و شیر خشک کودک خود را دارد، اما خم به ابرو نمی‌آورد.

همه این فکر‌ها و تلاش‌ها جایی سخت و جانفرسا می‌شود که پدر ایرانی احساس تنهایی و بی پشتوانگی می‌کند. حکومت و دولت ناتوان از سویی و فرهنگ و عرف ناپسند اجتماعی از سوی دیگر پدر ایرانی را تحت فشار قرار می‌دهد. فرهنگ غلطی که مردانگی را در سختی کشیدن جسمانی تعریف کرده در کم خوابی و ایثار و از خود گذشتگی تعریف کرده در حالی که این از خود گذشتگی بیش از حد؛ عقلا و اخلاقا شایسته و روا نیست. جامعه شاداب و موفق و برخوردار از اینده‌ای روشن؛ جامعه‌ای است که در آن پدرانی شاداب، ارام و سالم و امیدوار داشته باشد که خود را فدای نسل پس از خود و خانواده خود نکنند بلکه با زندگی وتلاش معقول و منطقی خود زمینه شکوفایی خانواده و جامعه خود را فراهم سازند. پدرانی که جوانی و نیرو و انرژی خود را برای جبران کم کاری و ناکارامدی نهاد‌های مسئول و برخی خرده فرهنگ‌های غلط در کشور هدر ندهند.


این‌ها را گفتم تا با کمال خضوع و احترام بگویم پدران ایرانی سخت‌ترین دوران خود را سپری می‌کنند و شایسته است دست تک تک ان‌ها را ببوسیم و قدردان آن‌ها باشیم، زیرا بسیاری از آرامش و آسایش و امنیت و رفاهی نسبی که داریم مدیون آنهاست نه مدعیان توخالی که از انجام تکالیف خود عاجز هستند و همه مسئولیت‌های خود را به بردوش پدران مظلوم ایران زمین وانهاده اند و از به زبان آوردن نام مبارک مولای متقیان علی علیه السلام هم شرم نمی‌کنند وقتی هیچ شباهتی با امیرمومنان ندارد. مولایی که همه عمر پربرکت خود را با دردمندی مردمان سپری کرد و جان مبارک خود را فدای حق طلبی و ظلم ستیزی کرد.


پدر ایرانی دوستت داریم و در برابر عظمت و شجاعت تو سر تعظیم فرو می‌آوریم هر چند نام تو بر هیچ خیابانی نیست و عکس تو در هیچ بزرگراهی نصب نشده، اما تمثال مبارک تو در قلب همه فرزندان ایران زمین حک شده است و فرزندان دست کم با آغوشی گرم قدردان شما هستند.

 

 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی : ۰
غیر قابل انتشار : ۰
ندا رفیعی
|
|
۱۴:۰۴ - ۱۳۹۹/۱۲/۰۷
نوشته آقای امیر دبیری مهر بسیار آگاهانه و واقع بینانه بود . متشکرم . یک شعر زیبا از شاعر کشورمان دل آرا شرکاء تقدیم به همه پدرهای زحمتکش ایرانی:

پدری دارم عزیز و مهربان ,
هم دوستش دارم به اندازه جان ,
پدرم با از خودگذشتگی فراوان ,
می کند کار و تلاش فراوان ,
هنگام غروب ، می رسد از راه ,
پدرم با خستگی فراوان ,
درون دستانش هست ,
پر از میوه و چیز های خوب و دل آرا ,
من می دوم شاد و خوشحال ,
به استقبال پدر مهربان ,
پدرم دارد بر لبش لبخندی دل آرا ,
او می کشد مرا در آغوش گرمش ,
و می زند بوسه ای پر مهر، بر پیشانی ام ,
من از پدرم آموختم ,
گذشت و ایثار و حمایت از خانواده را ,
پدر جانم همیشه زنده باشی ,
زمین تا که هست ,
باشد سایه دل آرای تو بر سرمان