دیدارنیوز ـ ابراهیم خدایی، رئیس سازمان سنجش با اشاره به تدوین لایحه حذف سهمیههای کنکور، یادآور شد: «در لایحه پیشنهادی سهمیه ها، تلاش شده است تا ابتدا حذف بومیگزینی درکنکور روی دهد و چنانچه براساس نیازهای اعلامی استانها سهمیهای مصوب شد، به شکل خاص آن سهمیه مدنظر قرار گیرد. همچنین یکی دیگر از پیشنهادات این لایحه این است که سهمیههای مصوبی، چون سهمیههای ایثارگران به عنوان سهمیههای مازاد بر ظرفیت دانشگاهها در نظر گرفته شود.»
او تصریح کرد: «در لایحه پیشنهادی صرفا حفظ چهارگروه از سهمیهها شامل سهمیه مناطق، سهمیه ایثارگران، سهمیه استعدادهای درخشان و سهمیه منطبق با نیاز مناطق کم برخوردار مدنظر قرار دارد. پیشنهاد ما این است که سایر سهمیهها حذف شوند.»
مروری بر انواع سهمیههای کنکور سراسریاولین شکل از سهمیه بندیهای کنکور به سال ۱۳۴۸ برمی گردد. در آن زمان، دانشگاههای مقیم شهرستانها برای جذب دانشجویان محلی، اختیار عمل بیشتری پیدا کردند. سنگ بنای سهمیه بندی کنکور به شکل امروزی در سال ۱۳۶۱ شکل گرفت و در سالهای ۶۸ و ۹۳ هم برخی اصلاحات در سهمیهها اعمال شد تا در نهایت، سهمیه بندی کنکور به شکل امروزی درآمد.
هم اکنون حداقل ۱۰ نوع سهمیه در کنکور سراسری اعمال میشود. سهمیه مناطق، معمولترین شکل سهمیه بندی کنکور است که کشور را به سه منطقه تقسیم میکند. اولویت پذیرش با داوطلبانی است که در همان منطقه درس خوانده اند. مثلا شهرهای محروم در منطقه سه قرار دارند و داوطلبی که سهمیه منطقه سه را دارد، باید در وهله اول با داوطلبان همین منطقه رقابت کند. تهران و برخی کلانشهرها در زمره منطقه یک قرار دارند و اغلب شهرهای کشور هم شامل منطقه دو میشوند.
همچنین سهمیه مناطق زلزله زده و مناطق سیل زده هم در سالهای اخیر اضافه شده و شامل داوطلبانی است که در این مناطق، درس خوانده اند. این سهمیه، پنج درصد ظرفیت مازاد پذیرش دانشجو را شامل میشود. از سوی دیگر، سهمیه ایثارگران، رزمندگان و خانواده شهدا هم در کنکور سراسری اعمال میشود. این سهمیهها فقط یک بار برای گزینش دانشگاههای دوره روزانه قابل استفاده است. سهمیه رزمندگان به اعضای خانواده فردی تعلق میگیرد که حداقل شش ماه در جبههها حضور داشته است. سهمیه ایثارگران هم با توجه به درصد جانبازی، شامل سهمیه پنج تا ۲۵ درصدی در کنکور میشود.
سهمیه بهیاران نیز شامل دانش آموختگان رشته بهیاری میشود که البته فقط برای ورود به رشته پرستاری، قابل استفاده است. این سهمیه شامل پنج درصد ظرفیت رشته پرستاری در دانشگاههای مختلف میشود.
همچنین سهمیه کارمندان دولتی هم داریم که شامل کارمندان رسمی وزارت علوم و دانشگاهها میشود. این سهمیه به کارمندان زیر ۳۵ سال سن تعلق میگیرد. بر این اساس، ۱۰ درصد ظرفیت پذیرش در دورههای شبانه به این گروه از کارمندان اختصاص دارد.
یک نوع دیگر از سهمیههای کنکور به فرزندان اعضای هیات علمی دانشگاهها تعلق میگیرد. فرزندان اساتید دانشگاه در صورت رسیدن به حد نصاب حداقل ۹۰ درصد نمره یک رشته میتوانند به هر دانشگاهی که تمایل داشتند، انتقالی بگیرند. همچنین آنها در صورت رسیدن به ۹۲.۵ درصد حدنصاب نمره آخرین فرد پذیرفته شده در سهمیه آزاد میتوانند در رشته دلخواه خود ادامه تحصیل دهد.
سهمیهبندی کنکور؛ ایجاد فرصتهای برابر یا ذبح عدالت؟بسیاری از کارشناسان آموزشی معتقدند که اعمال انواع و اقسام سهمیه بندیهای کنکور موجب بی عدالتی در گزینش دانشجویان شده است.
دکتر علی اصغر حلاجیان، کارشناس آموزشی در گفتگو با الف به تبعات سهمیه بندیهای کنکور و حذف احتمالی آن میپردازد و میگوید: «سال هاست که از حذف سهمه بندیهای کنکور صحبت میشود، اما در مقام عمل میبینیم که سهمیهها پابرجا میماند. فقط در صورتی که اجماع نظری بین مجلس و دولت وجود داشته باشد و این موضوع را جدی بگیرند، احتمال حذف این سهمیهها وجود دارد. در هرحال تجربه سالیان سال نشان داده است که این سهمیهها بیشتر از آنکه عدالت را اجرا کند، خودش به ضد عدالت آموزشی بدل شده است.»
حلاجیان خاطرنشان میکند: «برخی از مشاغل حساس و کلیدی در آینده به همان دانشجویانی تعلق میگیرد که با سهمیههای کنکور وارد دانشگاه شده اند، در صورتی که احتمال دارد افرادی با صلاحیت علمی بالاتر نتوانند به این رشتههای دانشگاهی وارد شوند. به طور مثال هیچ توجیهی ندارد که فرزندان اعضای هیات علمی دانشگاه ها، سهمیه داشته باشند تا بتوانند در هر رشته و دانشگاهی که دوست دارند تحصیل کنند.»
او تاکید میکند: «گزینشهای علمی باید فارغ از هرگونه تقسیم بندیهای گروهی باشد. وقتی قرار گذاشته ایم که گزینش علمی برای جذب دانشجویان داشته باشیم، باید فقط ملاک ما معیارهای علمی باشد و نه هیچ معیار دیگری.»
از سوی دیگر، برخی کارشناسان معتقدند که وجود برخی سهمیه بندیهای کنکور به نفع عدالت آموزشی خواهد بود.
مریم علی یاری، کارشناس برنامه ریزی آموزشی در گفتگو با الف تاکید میکند: «به نظرم اعمال سهمیه مناطق کاملا توجیه منطقی دارد، زیرا به هر حال دانش آموزی که در نقاط محروم مرزی درس میخواند، امکانات آموزشی بسیار کمتری نسبت به دانش آموزی دارد که در تهران درس میخواند. البته این سهمیه هم فقط باید تا زمانی اعمال شود که امکانات آموزشی در مناطق مختلف کشور به طور یکسان توزیع نشده باشد. به طور کلی، نظام آموزشی باید تلاش کند که امکانات برابر آموزشی را در همه نقاط کشور توزیع کند، نه اینکه صرفا با اعمال سهمیه بندیهای کنکور تلاش کند که این ضعف خود را جبران کند.»
او تاکید میکند: «اگر میخواهیم عدالت آموزشی برقرار شود، باید کلا کنکور را حذف کنیم، زیرا یک آزمون چند ساعته تستی نباید ملاک اصلی گزینش علمی ما باشد. در اغلب کشورهای توسعه یافته نیز این دانشگاهها هستند که معیارهای علمی برای جذب دانشجو دارند و خودشان گزینش دانشجو را انجام میدهند. وقتی گزینش دانشجو به دانشگاهها واگذار شود، عدالت آموزشی بیشتری برقرار میشود.»
علی یاری تصریح میکند: «هم اکنون بر اساس آمارها، جذب دانشجو در ۸۵ درصد رشته محلهای دانشگاهی کاملا بدون کنکور برگزار میشود. اختیار جذب دانشجو در همان ۱۵ درصد باقیمانده را هم میتوان به خود دانشگاهها سپرد. در آن صورت احتمال دارد مثلا دانشگاهی در یک شهر محروم برای جذب دانشجوی رشته پزشکی، فقط دانشجوی بومی جذب کند. یعنی با آن دانشجو قرارداد تحصیلی و کاری منعقد کند تا دانشجو بعد از فارغ التحصیلی، جذب مراکز درمانی در کلانشهرها نشود؛ بنابراین اینکه یک نسخه واحد برای همه دانشگاهها بپیچیم و سهمیه کنکور را بدون لحاظ کردن موقعیت و نیاز دانشگاهها اعمال کنیم، نمیتواند عدالت آموزشی را محقق کند.»
جدا از موضوع سهمیههای کنکور باید در نظر داشت که برگزاری کنکورهای سراسری به یک منبع درآمد عظیم برای بسیاری از موسسات آموزشی بدل شده است. حتی برخی کارشناسان معتقدند که مافیای پشت پرده، مانع از حذف کنکور میشود تا این سود هنگفت از بین نرود. به همین دلیل است که برخی صاحبنظران حوزه آموزشی معتقدند حذف کنکور و سهمیه بندیهای رنگارنگ آن به این زودیها محقق نخواهد شد.