دیدارنیوز ـ رسول شکوهی: سطح دسترسی یک نوجوان به تکنولوژی و اینترنت در یک دهه اخیر تغییرات زیادی داشته است. اگر در زمان ما برای دسترسی به اینترنت باید به کافی نت میرفتیم یا کارت اینترنت میخریدیم و با صداهای عجیب و غریب اینترنت دایال آپ سر و کله میزدیم و بعد با سرعت پایین و فیلترشکنهای محدود به آن چیزی که میخواستیم میرسیدیم و اکثرا از خیر آن میگذشتیم، امروز نوجوانان با گوشیهای هوشمند و اینترنت پر سرعت و تعداد بالای وی پی ان و فیلترشکن در سریعترین زمان ممکن به هدف خود میرسند.
یکی دو روز گذشته فیلمی در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد و واکنشهای مختلفی داشته است. یک نوجوان ۱۴ ساله به صورت لایو با یکی از شاخهای اینستاگرام در حال گفتگو است و در این گفتگو از تجربه خود ارضاییهای مختلف خود که به خاطر دیدن عکسها و فیلمهای این شاخ اینستاگرامی بوده میگوید.
عدهای به این شاخ اینستاگرامی حمله کردهاند و او را متهم به کودک آزاری کردهاند. حتما نوع حرف زدن این فرد با این نوجوان و به صورت کلی طرح این مسائل در یک محل عمومی واکنشهایی دارد. بدون تعارف تکلیف شاخهای اینستاگرامی که با عکس و فیلمهای آنچنانی به دنبال جذب مخاطب هستند و در نهایت به سایتهای شرط بندی ختم میشوند روشن است. آنها به دنبال اهداف خود هستند و برای این مساله از هیچ چیزی دریغ نمیکنند. این شاخ اینستاگرامی و امثال او در گذشته نیز کارهایی کردهاند که در هیچ منطق اخلاقی اجتماعی جای ندارد. اما مساله اصلی آیا اینستاگرام یا شاخهای آن است؟ من فکر میکنم که مساله اصلی را باید در جای دیگری دنبال کرد.
از تایتانیک تا رساله توضیح المسائل
من متولد ۷۱ هستم و از دهه عجیب و غریب ۶۰ و اتفاقاتی که در آن دوره و دورههای بعدی برای آن نسل رخ داده خبر ندارم و این کلماتی که در ادامه میآید روایتی شخصی است از یک پسر که در ابتدای دهه ۷۰ در یک خانواده مذهبی به دنیا آمده و زندگی کرده است. اولین مواجهه من با امر جنسی به مانند بسیاری از هم نسلانم با رساله توضیح المسائل بود. دقیق در خاطرم نیست که رساله کدام مرجع تقلید در خانه ما بود و در خفا به سراغ آن میرفتم، ولی اولین باری بود که با این مسائل آشنا میشدم. بعدها کلمات خاص را در فرهنگ لغت هم دنبال میکردم. آن سالها دسترسی به اینترنت و فیلمهای پورن آنقدر راحت نبود.
اگر اشتباه نکنم سالهای ابتدایی دبیرستان بود که یک سی دی حاوی فیلمهای پورن در یک سال تحصیلی بین اکثر دانش آموزان کلاس چرخید و این دستاورد بزرگی برای ما در آن سالها بود. به صورت مستقیم همه چیز را میدیدیم. آنقدر این فیلم را دیده بودیم که همه بخشهای آن را حفظ بودیم. این دومین مواجهه با پدیدههای جنسی بود.
از آن جایی که فیلم دیدن هم از تفریحاتم بود و ویدئو کلوپها در آن دوره رونق داشتند دست به دامن صاحب آن مغازه میشدیم تا فیلمهای بدون سانسور به ما بدهد. از آنجایی که جوان کم و سن و سالی بود تلاش کردیم با او طرح رفاقت بریزیم و از این طریق به هدف خود برسیم که آن هم نتیجهای نداشت. فرد قانون مداری بود یا ما را بچه میدیدید نمیدانم، ولی نتیجه کار این بود که به هدف نمیرسیدیم. ماهواره هم که در خانه ما گناه کبیره بود و هست و از این منظر هم نمیشد کاری کرد.
یکی از دوستان در مدرسه، چون پدر فیلمبازی داشت بعضا کیف سی دی (آن دوره جزو کالاهای لوکس محسوب میشد) پدرش را کش میرفت و ما با فیلمهای مختلف و بدون سانسور روبرو میشدیم. فیلم تایتانیک را حتما دیدهاید. ما در آن سالها فقط همان سکانسی که جک، نقاشی رز را میکشید و ادامه ماجراها را بارها دیدیم. آن سالها نمیفهمیدیم که داریم یکی از عاشقانههای مهم سینما را میبینیم. فیلم دیگری که بارها دیدیم خیال بافها (The Dreamers) بود. بعدها که این فیلم را دیدم فهمیدم که هورمون چقدر جلوی چشم ما را گرفته بود و آن فیلم را فقط از همان منظر دیده بودیم.
با خانواده که جرات نمیکردیم در اینباره صحبت کنیم. هم جرات و هم شرم. یک بار پدرم درباره غسل واجب توضیحاتی به من داد و تمام. در مدرسه هم که مشاور و معلم و ... اصلا به این مسائل نمیپرداختند. طرح درس مشخصی هم در اینباره وجود نداشت. بماند که ... .
به صراحت باید گفت که اولین مواجهه بسیاری از هم نسلان من با امر جنسی و طبیعیترین بخشهای زندگی خود با همین مواردی بود که گفتم. ما نیاز جنسی و مسائل مربوط به این حوزه را از طریق فیلمهای پورن یاد گرفتیم و هنوز این الگوهای بیمار با ما همراه هستند. از گذشته تا به امروز هم نظام تعلیم و تربیت رسمی هیچ اقدام مشخصی در این رابطه انجام نداده است.
ایران رتبه اول در مراجعه به سایتهای مستهجن در روز عاشورا!
هر چند که این حوزه جزو مسائلی است که پژوهشهای کمتری دربارهاش انجام شده، ولی نتایج تحقیق درباره «رفتارهای پُرخطر در بین دانشآموزان نوجوان دختر و پسر شهر تهران» که در سال ۹۴ در فصلنامه رفاه اجتماعی، وابسته به دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی منتشر شده نشان میدهد که کشیدن قلیان و سیگار، رابطه جنسی، کتککاری بیرون از خانه و نوشیدن الکل به ترتیب شایعترین رفتارهای پرخطر میان دختران دبیرستانی است.
مرکز پژوهشهای مجلس در سال ۹۳ پژوهشی را منتشر کرد که در دوره خود سر و صدای زیادی به وجود آورد. در سر فصل مهمی از این پژوهش با عنوان «وضعیت موجود در آیینه آمار» شرایط روابط جنسی در ایران را با استفاده از آمار مورد بررسی قرار میدهد.
در این پژوهش با استناد به نامهای از وزارت آموزش و پرورش، نتایج تحقیق روی ۱۴۱ هزار و ۵۵۵ دانش آموز دختر و پسر دوره متوسطه در سال تحصیلی ۱۳۸۷-۱۳۸۶ منتشر شده است. بر اساس این تحقیق، ۱۰۵ هزار و ۴۶ نفر دانش آموز یعنی ۷۴.۳ درصد تجربه رابطه با جنس مخالف را داشتهاند. همچنین تعداد ۲۴ هزار و ۸۸۹ نفر که ۱۷.۵ درصد دانش آموزان مورد تحقیق را در بر میگیرد، همجنسگرا بودهاند و ۱۱ هزار و ۶۸۲ نفر یعنی ۸.۲ درصد نیز دست به خودارضایی میزدهاند. این گزارش همچنین با استناد به آمار مرکز تحقیقات سایبری سپاه و سخنان ابراهیم بیانی، معاون اطلاعات سپاه فجر استان فارس، خبر داده که در زمینه مراجعه به سایتهای غیر اخلاقی در ظهر عاشورا، از بین ۱۸۲ کشور جهان، تهران مقام نخست و شیراز رتبه پانزدهم را به خود اختصاص داده است.
اگر پژوهشهای جدیتر و منسجم تری نیز انجام شود از وضعیت نگران کننده مسائل جنسی در ایران خواهند گفت. اما تابو بودن امر جنسی حتی در سطح کارهای پژوهشی هم دیده میشود. نتیجه آن این است که وقتی از یک مسئول آموزش و پرورش درباره مسائل جنسی سوالی بپرسید هیچ جوابی برای شما ندارد و هیچ برنامهای نیز در این سالها ساماندهی نشده است.
دانش آموز نوجوان هم وقتی سطح دسترسی بالایی دارد و غریزه نیز امان او را بریده طبیعتا به سراغ سایتهای پورن و شاخهای اینستاگرامی و آن چیزی که در دسترسش باشد میرود. به تعبیر سادهتر مسئولان فرهنگی و آموزش و پرورش زمین بازی را به رقیب واگذار کردهاند. جایی هم که قرار است در این باره حرف بزنند با نگاهی ایدئولوژیک سعی میکنند یک سبک زندگی خاص را ترویج کنند و نوجوانان و جوانان را به سمت ازدواج سوق دهند که در عمل میبینیم که حرفها و اقدامات مسئولان هیچ نسبتی با مسائل دانش آموزان ندارد.
تکلیف آن شاخ اینستاگرامی که مشخص است. به نظر من تکلیف این پسر نوجوان هم مشخص است. او به تازگی با خود و بدن خود آشنا شده و متاسفانه از طرق غیر سازندهای دارد دوره بلوغ را میگذراند. به مانند باقی همنسلان خود. به مانند ما و هم نسلان ما و قبل از ما. تکلیف آموزش و پرورش و نهادهای فرهنگی هم در این زمینه حتی مشخص است. آنها به جای فیلترینگ و مسائلی از این دست و محدودسازیهای عجیب و غریب به فکر آموزش نوجوانان باشند. همه میدانیم که انسانها از نوجوانی تا پیری با امر جنسی درگیر هستند و اگر در مسیر درستی قرار نگیرند به خود و محیط اطراف آسیب میزنند. عقل بشری به این جمع بندی رسیده است که حذف و منع و فیلتر و پاک کردن صورت مساله جوابگو نیست و باید فکر دیگری کرد. پیشنهاد همان جملهای است که در تیتر آمده است. ما به عنوان رسانه، شما به عنوان خانواده تنها کاری که باید بکنیم آموزش صحیح و علمی در این حوزه است. وقتی آموزش هم دادیم دیگر دست از سر بچهها بر داریم و مزاحم روندها و رفتارهای کاملا طبیعی نشویم.
مسئولین هم اگر نگران وضعیت دانش آموزان و نوجوانان هستند دست از تفکرات عقب مانده بردارند و فکری به حال آموزش فرزندان جامعه بکنند.
با این قیمت ها فقط میشه..