۱+ ۵ روایت از یک ترور

نگاهي به روايت‌هاي منتشر شده از عمليات ترور شهيد فخري‌زاده، به بهانه انتشار روايتي تازه از قول سردار فدوي

کد خبر: ۷۷۴۰۲
۰۸:۵۹ - ۱۸ آذر ۱۳۹۹
 
دیدارنیوز - جزییات ترور شهید فخری‌زاده هنوز در هاله‌ای از ابهام است هر چند تعداد منابعی که در این باره صحبت کرده‌اند حالا از عدد ۵ بیشتر شده است. جزییات مختلفی تاکنون روایت شده که البته چندان به روشن شدن ابعاد این حادثه تروریستی کمک نکرده و بعضا به ابهامات در افکار عمومی دامن زده است. در روز‌های ابتدایی برخی منابع سخن از حضور ۶ تروریست یا ۱۲ تروریست را به میان آوردند، اما کم‌کم این روایت کنار گذاشته شد و بسیاری بر این تاکید کردند که هیچ عامل انسانی در صحنه ترور حضور نداشته است. به علاوه درباره تعداد محافظان شهید فخری‌زاده روایت‌هایی متفاوت وجود دارد و در حالی که برخی از ۴ محافظ می‌گفتند، به تازگی عدد ۱۱ محافظ مطرح شده است.  

چندی پیش سیدیوسف مولایی، فرمانده سپاه امام حسن مجتبی (ع) استان البرز از اطلاع‌رسانی درباره جزییات این عملیات ترور از جانب شورای عالی امنیت ملی در آینده نزدیک خبر داد، اما تاکنون این شورا جزییاتی منتشر نکرده و از قضا منابع مختلف به ارایه روایت گوناگون از این حادثه مشغولند. همزمان وزیر اطلاعات نیز گفته بود که به سرنخ‌هایی درباره جزییات این حادثه تروریستی دست یافته و به زودی اطلاع‌رسانی می‌کند که هنوز چنین نشده است. در این میان، اما سردار علی فدوی، جانشین فرمانده‌کل سپاه پاسداران به تازگی جزییاتی تازه از حادثه ترور شهید فخری‌زاده روایت کرده و از جمله گفته که ۱۱ پاسدار شهید فخری‌زاده را همراهی می‌کردند تا بتوان گفت که برای اولین‌بار یک مقام رسمی، درباره تعداد محافظان شهید فخری‌زاده اظهارنظر می‌کند. در این صورت اگر این‌طور در نظر بگیریم که خودرو حداکثر برای ۴ محافظ گنجایش دارد، می‌توان گفت که احتمالا ۳ خودرو با ۱۱ سرنشین پاسدار که احتمالا همان محافظان بوده‌اند، شهید فخری‌زاده را اسکورت می‌کردند و این یعنی کاروانی شامل ۴ خودرو (خودروی شهید فخری‌زاده و ۳ خودروی همراه) در حرکت بوده‌اند که این مساله احتمالا می‌توانست در مواقعی جلب توجه کند. همزمان گفته اخیر فدوی به معنای آن است که سطح بالایی از حفاظت از یک شخصیت سیاسی یا نظامی و عملی فعال بوده است. با این حال تاکنون تنها از یک محافظ به نام حامد اصغری شنیده‌ایم که او هم بعد از جراحت بر اثر اصابت چندین گلوله، تحت عمل جراحی قرار گرفته و آن‌گونه که برادرش گفته، رو به بهبودی است.  

سردار فدوی در ادامه سخنان خود به موضوع عدم حضور نیروی انسانی نیز تاکید کرده و گفته که انفجار نیسان احتمالا به خاطر از بین بردن تیربار مستقر روی نیسان بوده است. حال آنکه پیش‌تر برخی بر این باور بودند که خودروی نیسان یک تله انفجاری برای به شهادت رساندن شهید فخری‌زاده بوده است. سردار فدوی، اما توضیح داده که قطع نخاع ناشی از اصابت گلوله به کمر شهید فخری‌زاده، علت شهادت بوده است. با این وجود، اما همچنان این انتظار در افکار عمومی وجود دارد که جزییاتی روشن از این حادثه از جانب یک نهاد رسمی منتشر تا از ابهامات کاسته شود. آنچه در ادامه و پس از روایت سردار فدوی از این عملیات ترور خواندیم، ۵ روایت جداگانه دیگر از این حادثه است که تاکنون توسط یک خبرگزاری، یک مقام ارشد امنیتی، یک مستندساز، یک نماینده مجلس و همچنین همسر و دو فرزند شهید فخری‌زاده به عنوان اعضای این خانواده شهید منتشر شده است.
 
روایت یک خبرگزاری
خبرگزاری فارس: خودروی ضدگلوله حامل شهید محسن فخری‌زاده و همسرش، صبح جمعه به همراه ۳ خودروی تیم حفاظت از شهر رستمکلای مازندران به سمت آبسرد دماوند حرکت می‌کند. خودروی پیشروی تیم حفاظت چند کیلومتر مانده به محل حادثه، اسکورت را برای چک و خنثی محل مقصد ترک می‌کند. در همین لحظات، صدای ناشی از اصابت چند گلوله به خودرو، موجب جلب توجه فخری‌زاده شده و او به تصور اینکه صدای ناشی از برخورد با مانع خارجی یا اشکال در موتور خودرو بوده، پیاده می‌شود. در همین لحظه از خودرو نیسانی که در فاصله ۱۵۰ متری ماشین شهید متوقف بوده، از یک دستگاه تیربار اتوماتیک کنترل از راه دور، شلیک‌های متعددی به سمت شهید صورت می‌گیرد. ۲ گلوله به پهلو و یک گلوله به پشت شهید برخورد می‌کند که منجر به قطع نخاع او می‌شود. در این اثنا سرتیم حفاظت بدن خود را حائل پیکر شهید می‌کند و چند تیر نیز به بدن او اصابت می‌کند. لحظاتی بعد همان نیسان متوقف شده نیز منفجر می‌شود. پیکر مجروح شهید به درمانگاه و از آنجا با بالگرد به بیمارستانی در تهران منتقل می‌شود که متاسفانه پس از مدتی به شهادت می‌رسد.  
 
روایت یک نماینده مجلس
فریدون عباسی، رییس کمیسیون انرژی مجلس: از محافظان شنیدم یک خودروی نیسان آبی را که چوب حمل می‌کرده، آنجا پارک کرده و در آن مواد منفجره کار گذاشته بودند. گویا می‌خواستند با تیراندازی طوری عمل کنند که خودروی شهید فخری‌زاده کنار نیسان متوقف شود تا بعد از آن بتوانند با انفجار خودروی نیسان آبی، ایشان را ترور کنند.

تیراندازی که می‌کنند، آقای فخری‌زاده دور از نیسان متوقف و از خودرو پیاده می‌شود. شاید احتمال می‌داده تیراندازی هست و ممکن است همسرشان آسیب ببیند.

همین باعث می‌شود که تیر به کتف ایشان برخورد کند و محافظان ایشان را پوشش می‌دهند و ضاربان هم محافظان را می‌زنند و گویا محافظ ۳ یا ۴ تیر می‌خورد و بعد، خود شهید فخری‌زاده را هدف قرار می‌دهند و در همین فاصله نیسان را منفجر می‌کنند و این باعث می‌شود ذهن محافظان به این سمت برود که تله انفجاری و نه انتحاری در کار بوده؛ چون کسی آن را نمی‌رانده است. اینکه کسی آمده باشد، توی جاده هنوز مشخص نیست.
 
روایت یک مستند ساز
جواد موگویی، مستندساز: سر دوربرگردان بلوار امام، نیسان بدون سرنشین و مجهز به مسلسل اتوماتیک پارک شده بود؛ درست زیر ترانس برق. مواد منفجره نیز در نیسان جاسازی شده. آن دست بلوار نیز خودروی سانتافه با ۴ سرنشین در انتظار بوده. به علاوه ۴ موتورسوار و ۲ تک‌تیرانداز. خودروی «اسکورت یک» عبور می‌کند. خودروی دکتر با همسرش که به دوربرگردان می‌رسد، مسلسل اتوماتیک شلیک می‌کند. ۳ گلوله به دست و پای دکتر فخری‌زاده اصابت می‌کند. او پیاده می‌شود. خودروی «اسکورت دو» می‌رسد. حامد اصغری پیاده می‌شود، خود را روی دکتر می‌اندازد و ۴گلوله می‌خورد. ناگهان نیسان با ریموت منفجر می‌شود. همزمان سرنشینان سانتافه و موتورسواران شلیک می‌کنند؛ ۱۲ نفر همزمان؛ تیم حفاظت زیر آتش گلوله قرار می‌گیرد. هیچ یک از تروریست‌ها دستگیر یا کشته نمی‌شوند!
 
روایت یک مقام ارشد امنیتی
علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی: دستگاه‌های اطلاعاتی به این اطلاعات رسیده بودند که شهید فخری‌زاده مورد هدف اقدام تروریستی قرار می‌گیرد و در کدام محل نیز قرار است این عملیات انجام شود، دقیقا محلی که او به شهادت رسید. آن‌ها می‌دانستند، در این محل قرار است یک عملیات علیه این شهید انجام شود. تقویت‌های لازم در خصوص تیم حفاظت او نیز صورت گرفته بود، اما این‌بار دشمن از سبک و شیوه کاملا جدید، حرفه‌ای و تخصصی استفاده کرد که متاسفانه توانستند و موفق شدند و او را پس از ۲۰ سال تلاش به شهادت برسانند. متاسفانه این عملیات، عملیات بسیار پیچیده‌ای بود و با به کارگیری تجهیزات الکترونیکی رخ داد. هیچ فردی در صحنه حضور نداشت، اما سرنخ‌هایی وجود دارد. در ضمن برای ما مشخص است کسی که این عملیات را طراحی کرده، کیست و سابقه آن چیست.
 
روایت مستقیم و غیرمستقیم همسر و دو فرزند شهید فخری‌زاده
در این میان دو روایت جداگانه، یکی از قول همسر شهید رضایی‌نژاد به نقل از همسر شهید فخری‌زاده و دیگری از سوی فرزندان شهید منتشر شد.

همسر شهید رضایی‌نژاد با حضور در یک برنامه تلویزیونی به نقل از همسر شهید فخری‌زاده گفت: اگه بتوانم امانتدار خوبی باشم روایت این‌گونه بوده که ایشان فرمودند یک صدای برخورد که همراه با لرزش است، می‌شنوند و بعد هم مثل اینکه گویا در رادیاتور ماشین اشکالی ایجاد شده باشد، وقتی که شهید فخری‌زاده در خودرو را باز می‌کند، متوجه می‌شود که احتمال بسیار زیاد حمله تروریستی باشد. همزمان با این صدا، ۲ گلوله هم به سمت سر ایشان، از جلوی شیشه خودرو شلیک می‌شود و ایشان در حالی که فرمان را در دست داشته‌اند، سر خود را خم می‌کند و به ایشان نمی‌خورد و از ماشین بیرون می‌آید با این نیت که به ماشین محافظان برسد. گلوله اول به کتف ایشان اصابت می‌کند. بعد از این، سرتیم محافظان خودش را روی شهید فخری‌زاده می‌اندازد و اینقدر به او شلیک می‌شود که او هم کنار می‌رود و ۲ گلوله از بدن سرتیم رد می‌شود و به بدن شهید فخری‌زاده اصابت می‌کند و باقی گلوله‌ها به بدن ایشان شلیک می‌شود که منجر به شهادت‌شان و بعد هم ماشین نیسان منفجر می‌شود؛ آثار جراحات روی صورت خانم فخری‌زاده وجود دارد.

همچنین مهدی و حامد فخری زاده، فرزندان شهید فخری‌زاده اخیرا میهمان برنامه بدون تعارف بخش خبری ۲۰:۳۰ بودند که هر کدام از نکاتی در این عملیات پرده برداشتند.

مهدی فخری‌زاده در بخشی از توضیحاتش گفت: براساس آنچه شنیده‌ام احتمالا ۴ تا ۵ گلوله از فاصله بسیار نزدیک به سوی شهید فخری‌زاده شلیک شده و به او خورده است. سرنشینان خودرو از لحظه‌ای که خودرو متوقف شده بود متوجه اقدام تروریستی شده‌اند. ایشان (شهید فخری‌زاده) احساس کردند، خودرو آسیب دیده و بعد پیاده می‌شوند و متوجه می‌شوند جریان این‌گونه است. بعد هم که در عکس‌ها مشخص است ابتدا ماشین را گلوله‌باران کرده‌اند. حاج خانم هم کنار ایشان نشسته بودند و می‌گوید صحنه درگیری صحرای کربلا بوده و توضیح می‌دهد که فاصله خودرویی که منفجر شده بوده، با خودروی شهید فخری‌زاده بسیار کم و احتمالا ۱۰ متر بوده و به همین خاطر ترکش‌های انفجار به بدن مادر هم اصابت کرده است. حاج‌خانم می‌گوید که هیچ فردی را در صحنه ترور ندیده است.

حامد فخری نیز در بخش دیگر این برنامه درباره حال و هوای حاکم بر صحنه ترور توضیح داد: این حادثه نه‌تن‌ها یک ترور، بلکه جنگ تمام‌عیار بود. تا آنجا که اطلاع داریم یکی از محافظان در زمان وقوع حادثه خود را جلوی حاج آقا انداخت و به او هم تیراندازی شد، اما به لطف خدا در صحت و سلامت کامل به سر می‌برد، جزییات دیگر را جویا نشده‌ایم!
 
منبع: اعتماد
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: