دیدارنیوز ـ نزدیک به یک سال است که قالیباف از شهرداری تهران رفته و بعد از او هم دو شهردار بر صندلی مهم ترین پست مدیریت شهر تهران تکیه زده اند اما اوضاع در شهر کماکان بر همان پاشنه میچرخد.پایتخت در بسیاری از فاکتورهای زیست شهری دارای وضعیت نامطلوب و خطرناکی است و «مدیریت پسماند» یکی از آن موضوعاتی است که زنگ خطر در موردش مدتهاست به صدا در آمده اما صدای این آژیر قرمز گویی هنوز به گوش مدیران شهری نرسیده است.پس از حکمفرمایی 12 ساله قالیباف بر شهرداری تهران و روی کار آمدن نجفی در شهرداری،گمان میرفت شرایط بسیاری از فاکتورهای زیستی در شهرتهران تغییر کند و اوضاع از گذشته بهتر شود اما دیری نپایید که نجفی نخستين شهردار منتخب شورای پنجم نيز با شهرداری خداحافظی کرد بی آنکه تغییر چندانی در مسائل زیست محیطی شهر بهوجود آمده باشد.افشاني، دومین شهردار اصلاحطلب با شعار «شهر زیستپذیر و شهروند مشارکت پذیر» روی کار آمد تا حداقل در شعار نشان دهد که موضوعات زیست محیطی شهر در برنامهاش جایگاه ویژهای دارد.حالا سه ماه از مدیریت افشانی گذشته و هنوز تهران با مشکلاتی رو به روست که ریشهاش به سالهای قبل باز میگردد. اگر تصمیم افشانی در تحقق شعارش جدی و توجه به مسائل زیست شهروندان موضوعی فراتر از شعار باشد،باید تغییر جدی و اساسی در مدیریت پسماند تهران رخ دهد تا اندکی حال تهران و شهروندانش بهتر شود.
مناقصه بهجاي مزايده
«مديران شهرداري تهران هيچ انگيزهاي براي ساماندهي پسماند پايتخت نداشتهاند. دليل آن نيز بسيار واضح و مشخص است. زباله كالاي بسيار با ارزشي است كه از آن بهعنوان طلاي كثيف ياد ميشود. براي جمعآوري زباله، شهرداري بايد مزايده برگزار كند. اين درحالي است كه شهرداري تهران مناقصه برگزار كرده است.
شركتهايي كه در بحث پسماند ورود پيدا ميكنند و تقاضاي جمعآوري زباله ميكنند، بايد به شهرداري بابت صدور مجوز جمعآوري زباله پول پرداخت كنند اما متاسفانه در شهرداري تهران بهرغم اينكه پولي دريافت نميشود بلكه ميلياردها تومان از بودجه شهر نيز به حساب آن شركتها واريز ميشود. حال شهردار بايد پاسخ دهد كه چرا چنين اتفاقي در 10 سال گذشته رخ داده است؟ از يك سو ميلياردها توماني كه از بودجه شهرداري پرداخت شده و از سوي ديگر ميلياردها توماني كه ميتوانست به خزانه شهرداري تزريق شود اما نشده است. تمامي اين پولها كجا رفته و به حساب چه كساني واريز شده است؟». این صحبتهای رحمتا... حافظي ، عضو شوراي شهر چهارم تهران در گفتوگو با «قانون» درباره نحوه مديريت پسماند در شهرداري تهران است که بارها و به صراحت در خصوص مدیریت پسماند شهر تهران انتقاد کرده بود. موضوعی که حافظی عنوان کرده، سرفصل بسیار مهم و تاثیرگذاری در مدیریت شهر تهران است. شهرداری تهران نه تنها از منبع ارزشمندی چون زباله استفاده مالی نمی برد و سودحاصل از فروش آن را در شهر هزینه نمی کند بلکه برای ساماندهی آن مبالغ هنگفتی نیز هزینه می کند.حال سوال اینجاست که چطور ممکن است پتانسیل مالی ارزشمندی چون پسماند اینگونه بلای منابع شهرداری تهران و باری افزون بر هزینههای بیحساب شهر شود؟
ادامه مديريت اشتباه گذشته
افشانی، شهردار فعلی تهران با شعار مشارکتپذیری مردم در امور شهر به روی کار آمد و شاید یکی از مهم ترین موضوعاتی که دراین سال ها نوک پیکان توجهات و البته توجیهات سوءمدیریت در خصوص آن به سمت مردم نشانه رفته ،موضوع پسماند و مدیریت زباله های شهری است.حافظي با تاكيد بر اينكه در زمان شوراي شهر چهارم چندين مرتبه درخصوص معضل پسماند به شهردار وقت تذكر داده بود، ميگويد:« بهدليل سياستهاي غلطي كه شهردار وقت در اينباره داشت، در آن زمان بارها تذكر داده و سوال كردهايم. بارها گفتهايم كه چرا در كلانشهرهايي همانند اصفهان و تبريز وضعيت زباله اينگونه نيست. برخي براين باورند كه هنوز مديريت پسماند براي شهروندان تهراني فرهنگسازي نشده است. من با اين جمله مخالف هستم. فرهنگسازي انجام شده و شهروندان آمادگي اين موضوع را دارند اما مديران شهر ما فرهنگ اين مساله را ندارند. اين فرهنگسازي براي مديران شهري بايد اجرا شود. اگر بسترسازي شود، شهروندان تهراني نيز همانند ديگر شهروندان كشور مشكلي با اين موضوع ندارند. مردم از بستري كه ايجاد شده استفاده ميكنند چون شهر را محيط زندگي خود ميدانند». نكته قابل توجه اينجاست كه باوجود روي كار آمدن شوراي شهر اصلاحطلب دوره پنجم، همچنان روال سابق در مديريت پسماند پايتخت ادامه دارد و خبري از برگزاري مزايده يا مسائل ديگر در بحث مديريت پسماند نيست.
شهرونداني كه از مديران جلوترند
به نظر میرسد در این سالها مدیران شهری برای حل موضوع پسماند راحتترین راه را انتخاب کرده و مردم را مسئول تمام نابسامانیهای شهر تهران معرفی کردهاند. اما وقت آن رسیده تا مدیران شهری پایتخت یک بار هم از خود سوال کنند که در خصوص پسماندهای شهری کدام زیرساخت را برای مردم آماده کردهاند که حالا اینگونه از مردم طلبکار و انتظار حل معضلات این حوزه را دارند.حقیقت این است که مدیران شهر تهران از مردم توقع حل مشکلات شهری را دارند بدون اینکه کوچکترین بستر و زیرساختی برای حل آن فراهم کرده باشند. بسياري از شهروندان تهراني تفكيك زباله را در منزل انجام ميدهند اما موضوع اين است كه مكاني را براي تحويل آن پيدا نميكنند. طي چند دهه اخير شهروندان آموزشهاي لازم را در بحث مديريت پسماند ديدهاند اما مساله اين است كه آنها ميگويند تفكيك زباله را از مبدأ انجام ميدهند اما هنگامي كه مكاني براي آن وجود ندارد، مجبور هستند درنهايت آن را در داخل مخازن زباله معمولي قرار دهند و اين تفكيك زباله عملا كارآمد نيست.پسماند شهر تهران آنچنان هزینهای بر دوش پایتخت میگذارد كه براساس آمار، با هزينهاي كه به سازمان پسماند پرداخت ميشود، سالانه در حدود 300دستگاه اتوبوس به ناوگان حمل و نقل عمومي اضافه شود يا بخش زيادي از احداث خط مترو را اجرا كرد اما در عمل جز اتلاف بيتالمال اتفاق ديگري در اين بخش رخ نداده است».
زباله سوز شوخی قالیباف و رفقا؟
پسماند براي پايتختنشينان همانند سكه دو روي دارد؛ يك روي آن اتلاف بيتالمال است و روي ديگر آن تخريب محيطزيست و در خطر افتادن سلامت آنهاست. زبالههايي كه در اطراف اين كلانشهر رها يا دفن ميشوند، آلودگيهاي زيست محيطي بسياري را بهدنبال داشته است. شايد جالب باشد بدانيد كه مديران پايتخت حتي در مديريت پسماند به شيوههاي نوين نيز دچار مشكل هستند و بهجاي استفاده از سيستمهاي نوين دنيا در بحث مديريت پسماند، سراغ سيستمهاي قديمي و فاقد استاندارد رفتهاند. يكي از اين سيستمها نيروگاه زبالهسوز تهران است. براساس ادعاي مديران شهري روزانه 200 تن زباله از مجموع هشت هزار تن زباله شهر تهران در نيروگاه زبالهسوز اين شهر سوزانده و به برق تبديل ميشود اما ماجرای دستگاه زبالهسوز تهران چه بود؟ شهرداري تهران در ميان تمامي شركتهاي بزرگ توليدكننده دستگاههاي زبالهسوز در دنيا، از يك شركت چيني که حتی پایینترین استانداردهای مربوطه را هم نداشت، دستگاه زباله سوز خرید. دستگاهي كه بهگفته معاون پايش محيطزيست تهران، هيچ مجوز و تاييد پايش از اين سازمان ندارد و نگراني سازمانمحيطزيست از توليدگازهاي سرطانزاي اين دستگاه است: « اين زبالهسوز، ساخت كشور چين است و حتي استاندارد سال 2006 را نيز اخذ نكرده است. اين درحالي است كه شركتهاي سازنده زبالهسوز، استانداردهاي 2016 را نيز اخذ كردهاند. مابهعنوان سازمان محيط زيست هنوز هيچگونه مجوز تاييد از نظر پايش به نيروگاه زبالهسوز شهرداري تهران ندادهايم». شينا انصاري، معاون پايش سازمان محيط زيست و دیگر مسئولان مربوطه بارها در خصوص آلایندگی بالای این دستگاه اخطار داده و عنوان کردهاند که این زباله سوز از حداقل استانداردهای لازم نیز برخوردار نیست اما شايد جالب باشد بدانيد كه تاكنون شوراي شهر و شهرداري به اين پرونده ورود نكردهاند و همچنان دودهاي سرطانزا در اين نيروگاه زبالهسوز توليد ميشود.
عدم تفکیک از مبدأ؛چالش حیاتی مدیریت پسماند
یکی از مهم ترین مباحث در خصوص مدیریت پسماند شهر تهران،موضوع عدم تفکیک این پسماندها به خصوص تفکیک پسماندهای ویژه است.پسماند ويژه در زباله خانگي شامل باتريهاي فرسوده، لامپهاي فلورسنت، وسايل الكترونيكي، داروها و ... ميشوند. پسماندهاي ويژه قدرت اشتعال، راديواكتيويته، سمي وخورنده دارند. شهرداري، يك محلي را در مركز دفن براي نگهداري پسماندهاي ويژه درنظر گرفته است اما ساز و كار جمعآوري آنها ناقص است و هيچگونه اطلاعرساني درباره مكانهاي جمعآوري پسماندهاي ويژه انجام نشده است. اشكالي جدي در مديريت پسماند ويژه شهرداري تهران وجود دارد اما وضعيت در مديريت پسماند ويژه صنايع، شرايط مطلوبتري نسبت به شهرداري تهران دارد. آنها امحاي پسماند ويژه را توسط پيمانكاران صلاحيتدار انجام ميدهند. براساس قانون مصوب سال 83 مجلس شوراي اسلامي، مديريت پسماندها در داخل شهرها برعهده شهرداريهاست. طبق قانون، مديريت اجرايي پسماندها يك شرايط ويژه دارد. مرحله اول بايد به مردم براي توليد زباله كمتر آموزش داده شود. پس از آن در مرحله دوم بايد تفكيك زباله از مبدا آموزش داده شود ودر مرحله بعدي بايد شرايطي در شهر براي نگهداري موقت پسماند و انتقال آن بهصورت مكانيزه به محل اصلي وجود داشته باشد.
وضعیت قرمز کودکان زباله گرد
اگرچه شهرداری تهران بارها موضوع مافیا در مدیریت پسماند پایتخت را انکار و سعی در روشن و شفاف نشان دادن این مبحث کرده است اما در حقیقت این حوزه با چالشهای بسیار عمیق اجتماعی درگیر است که یکی از این موضوعات،به کارگیری کودکان در مراکز تفکیک زباله توسط پیمانکاران است. انتشار خبر دفن کودکان زبالهگرد در محلهای تفکیک زباله در هفتههای گذشته واکنشهای متعددی را به همراه داشت تا جایی که «طیبه سیاووشی» نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، درباره وضعیت اورژانسی کودکان زبالهگرد تهرانی هشدار داد و گفت: «زمانی که کودکان زبالهگرد مبتلا به ایدز میشوند، در همان محله تفکیک زباله دفن میشوند.». در سالهای گذشته وزارت بهداشت بحث بیمارستان کودکان کار را مطرح کرده است که تا امروز به نتیجهای نرسیده است. این وزارتخانه در بحث کودکان زبالهگرد مدعی است که اگر این کودکان بیمه سلامت داشته باشند در هر بیمارستانی تحت درمان قرار خواهند گرفت، این در حالی است که بخش قابل توجهی از این کودکان ایرانی نیستند و بیمه ندارند.
هفته گذشته کمال اکبری (معاون اجتماعی وزیر کشور) در گفتوگو با ایلنا در رابطه با گودهای جمعآوری زباله به خصوص در حاشیه شهر گفته بود: « کارگروهی تحت عنوان کودکان کار و خیابان در وزارت کشور با حضور سازمانهای مردمنهاد ایجاد شد تا تقسیم کار در خصوص این کودکان صورت گیرد».
اکبری همکاری سازمانهای مردم نهاد را مهم ترین عامل در ساماندهی این آسیب دانسته بود:«امیدواریم با تدابیر جدید به یک راهکار عملی برسیم اما مساله اصلی این است که سازمانهای مردمنهاد گاهی با ورود خود مشکل را پیچیدهتر کرده و به کار کودکان کار دامن میزنند؛ یعنی حمایتهای آنها به شکلی میشود که به جای اینکه از خانوادهها حمایت شود تا نیازی به کار کودک وجود نداشته باشد، موجب استمرار کار کودکان شدهاست».
سخن آخر
بنا برآنچه معاون اجتماعی وزیر کشور در رابطه با کودکان زباله گرد اتباع بیگانه مطرح کرده،تمهیداتی در رابطه با این کودکان اندیشیده شده است که توسط بهزیستی در حال پیگیری است و حال باید منتظر ماند و دید که آنچه آقای معاون از آن تحت عوان تمهیدات اندیشیده شده! نام برده چه زمانی به حاصل خواهد نشست اما آنچه مسلم است تهران در حیطه پسماند اوضاع وخیمی دارد و این موضوع چون دمل چرکین پرآسیب و هزینه ای بر چهره شهر قرارگرفته است.امید است مدیران شهری بیش از این در این حوزه اتلاف وقت نکنند و فکری به حال تیمار این بیمار کنند قبل از آنکه بوی تعفن این دمل راه چاره را ببندد.
منبع: قانون/نجمه جمشیدی/۲۹ مرداد ۹۷