دیدارنیوز ـ سرویس سیاسی: استاد گرانقدر ما دکتر داوود فیرحی نازنین دیده بر جهان فروبست. چند روز پیش که خبر ابتلای ایشان به بیماری کرونا را دیدم باورم نبود که آن قلب مهربان و ذهن خلاق به زودی از میان ما خواهد رفت و شاگردان قدیم و جدیدش را داغدار خواهد کرد.
هرچند نام دکتر فیرحی را قبل از آنکه افتخار شاگردی ایشان نصیبم شود، شنیده بودم، اما نخستین بار در کلاس فقه سیاسی دوره کارشناسی ارشد بود که در کلاس درس استاد حاضر شدم و محضرشان را درک کردم. طبیعتاً برای منی که از رشتهای غیرمرتبط و با زمینهای متفاوت و متأثر از تغییر و تحولات اواسط دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ به رشته علوم سیاسی آمده بودم، درسی تحت عنوان "فقه سیاسی" نامتجانس و رویکردی غیرضروری به نظر میرسید که به جز اتلاف وقت ثمرهای نداشت.
با این پیش زمینه خودم را آماده کرده بودم که پس از پایان اولین جلسه کلاس، هر طور شده اجازه غیبت در جلسات کلاس را هم از استاد بگیرم غافل از آنکه وسعت دانش و حسن خلق استاد نه تنها من که بسیاری را پایبند و علاقمند خواهد کرد.
یکروز که طبق معمول پس از پایان کلاس با ایشان در دانشکده همراه شده بودم و درباره موضوع پایاننامه صحبت میکردیم پرسیدم شما چطور با وجود تحصیل در علم سیاست آنهم با تمرکز بر حوزه اندیشه همچنان وفادار به کسوت روحانیت و علوم نقلی هستید؟ پاسخ آن بود که حضور در فضای فکری دانشگاه تمایلات مذهبی من را تقویت میکند و حضور در فضای حوزوی تمایلات فلسفی را.
با عقل آب عشق به یک جو نمیرود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم.
در واقع همین آب و آتش نهفته در وجود شریف استاد بود که هم راه میگشود و هم دورنمای متفاوتی را از آنچه کلیشه مرسوم علم سیاست در ایران بود در برابر دیدگان ترسیم میکرد چنانکه تکیهگاهی در سنت داشت، اما با دانش جدید، فهم و روایتی متفاوت از آن ارائه میکرد که نه در پی گسست از گذشته بلکه به دنبال ایجاد رنسانسی در جوامع اسلامی بود که در بند "شریعتمداری ظاهر اندیش" گرفتار شده است.
بر این اساس میراث سترگ این استاد فرزانه نه فقط دانش عظیمی است که در طی سالهای تدریس و تحقیق به جامعه علمی عرضه شده بلکه بینش جدیدی است که فراتر رفتن از چارچوبهای موجود را مقدور و میسر میکند هرچند جای او همیشه در بین علاقمندانش خالی است و حسرت رحلت زودهنگام و ناگهانی او فراموش نشدنی.
هرکو شراب فرقت روزی چشیده باشد
داند که سخت باشد قطع امیدواران