دیدارنیوز ـ حامد سیاسیراد: مجمع روحانیون مبارز را میتوان به نوعی اساس تشکیلاتی شکلگیری جریان اصلاحات دانست، تشکیلاتی سیاسی که قرینه جامعه جامعتین (متشکل از جامعه روحانیت مبارز و جامع مدرسین حوزه علمیه قم) در بین اصولگرایان است و سالها نقش شیخوخیت را در جریان اصلاحات بازی کرده است. مجموع روحانیون مبارز تشکل فعالی در همه انتخاباتها بوده و هست. سید محمد خاتمی، رئیسجمهور دوره اصلاحات عضو و رئیس شورای مرکزی این تشکیلات است و مهدی کروبی، رئیس اسبق مجلس و نماینده دو دوره ریاست جمهوری، سالها دبیرکل این حزب بود و حالا سید محمد موسوی خوئینیها که چهره تأثیرگذاری در تاریخ انقلاب و اصلاحات بوده، دبیرکلی این مجمع را برعهده دارد.
مجمع روحانیون و شالوده انتخاباتی
تأسیس مجمع روحانیون از اساس انتخاباتی بود. در آستانه انتخابات مجلس سوم بود که طیفی از روحانیون جامعه روحانیت مبارز به رهبری مهدی کروبی و سید محمد موسوی خوئنیها و با فعال شدن چهرههای مثل محمود دعایی و فخرالدین حجازی، مجمع روحانیون تشکیل شد و توانست پیروزی گستردهای در انتخابات مجلس سوم به دست بیاورد. با پایان مجلس سوم و رخ دادن تغییر و تحولات اساسی در ساختار نظام، مجمع روحانیون مبارز انتخابات مجلس چهارم را واگذار کرد و تا سال ۷۶ نتوانست از طریق صندوق رأی در دل ساختار نظام قدرتی برای خود خلق کند. انتخاب غیر منتظره سید محمد خاتمی در ۲ خرداد دوباره پایه مستحکمی برای این تشکل سیاسی و کل جریان اصلاحات در دل حاکمیت بنا کرد. دبیر کل این مجمع در انتخابات مجلس ششم رئیس مجلس شد و پیروزی انتخاباتی بعدی برای روحانیون اصلاحات به دست آمد. در دوران حضیض اصلاحات هم مجمع روحانیون مبارز سیاستهای انتخاباتی خود را کنار نگذاشت و در همه انتخاباتهای ریاستجمهوری و عموم انتخاباتهای مجلس این تشکل حاضر بود. حتی در اولین انتخابات ریاستجمهوری بعد از وقایع سال ۸۸ و در شرایطی که حزب بزرگی مثل مجاهدین انقلاب اسلامی اعلام کرده بود که در انتخابات شرکت نمیکند و از حزب مشارکت هم اخبار مشابهی به گوش میرسید، باز این مجمع روحانیون مبارز بود که اعلام کرد در انتخابات شرکت میکند و باعث شد تا مشارکت هم اعلام کند که به تأسی از این مجمع و رهبر إصلاحات، سید محمد خاتمی رفتار خواهد کرد. شرایط اصلاحات بار دیگر رو به وخامت گذاشت و بسیاری از افراد و احزاب اصلاحطلب بنا را بر عدم شرکت در انتخابات مجلس یازدهم گذاشتند، ولی باز این مجید انصاری، سخنگوی مجمع روحانیون بود که در لیست بازنده حزب کارگزاران سرلیست بود.
با این سابقه انتخاباتی، حالا اخبار و اظهار نظرها نشان از قصد ورود مجمع روحانیون به انتخابات ریاستجمهوری ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ دارد. به نظر میرسد که شیوخ قصد دارند تا در شرایطی که شورایعالی اصلاحطلبان از هم پاشیده و سامانه وحدت بخشی در بین جریان اصلاحات وجود ندارد، نقش وحدت آفرینی را ایفا کنند.
۱۴۰۰ و امید به تغییر رویکرد حاکمیت!
جامعه روحانیت مبارز سیاستهای انتخاباتی خود را آغاز کرده، ولی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم رسماً اعلام کرده که برنامهای برای فعالیت انتخاباتی ندارد و این شاید نشان بدهد که طیف راست سنتی در برابر گروههای جدید پدید آمده در جریان اصولگرایی چطور تضعیف شده است. سیاست مجمع روحانیون مبارز اصلاحطلب، اما حضور فعال در انتخابات و سر و سامان دادن به اتحاد احزاب اصلاحطلب است.
محمدعلی ابطحی، عضو این مجمع در گفتوگوی اخیرش با خبرگزاری ایلنا، خبر از برگزاری جلسات مجمع به شکل آنلاین داد، جلساتی که گفته میشود با حضور حداکثری اعضا، از جمله سید محمد خاتمی برگزار میشود. ابطحی در رابطه با موضوع جلسات مجمع توضیح داد: «مسئله انتخابات از چند جلسه قبل مطرح بود، البته نه به صورت جاری که اکنون بحث آن وجود دارد و یا موضوع بحث هم شرکت در انتخابات یا معرفی کاندیدا باشد، بلکه بیشتر از همه حساسیتی نسبت به اصل انتخاب کردن و حقوق مدنی مردم و تحقق جمهوریت بود که اعضا احساس میکردند که جمهوریت نظام دچار یک آفت شدید شده است. مجموعه دیدگاهها این بود که این مسئله در طول این ایام دچار خلل شده و بخش جمهوریت دچار آسیب فراوان شده است، لذا لازم است که مجمع روحانیون مبارز به عنوان یک مجموعه فعال در عرصه سیاست دیدگاه خود را نسبت به اصل انتخاب کردن، انتخابات، قدرت انتخابات و توجه به مردم را بازتاب داده و دنبال کند.»
ابطحی به بیانیه فردی موسوی خوئینیها هم اشاره کرد و آن را یک خیز جدید برای ورود به انتخابات دانست. ابتدای ماه مهر بود که موسویخوئینیها در بیانیهای ابتدا اپوزسیون نظام را مورد خطاب قرار داد و آنها را نواخت و بعد در بخشی از این بیانیه انتخابات محور طولانی، خطاب به نخبگان نوشت: «شما نخبگان و فعالان و تحلیلگران سیاسی باید با تمام توان تلاش کنید تا مردم را قانع کنید که راه علاج مشکلات ویرانگر رهاکردن انتخابات نیست و باید با حضور همهٔ اقشار جامعه راه را بر رفتارها و دخالتهای ناصواب بست. شما عزیزان برای آوردن مردم بر سر صندوقهای رأی تلاش کنید و تلاش خود را مضاعف کنید؛ اگر انتخابات با مشارکت حداکثری و قابل قبول برگزار شد، شما پیروز شدهاید و اگر مردم به گونهٔ دیگری رفتار کردند، این شما نیستید که شکست خوردهاید، بلکه کسانی شکست خوردهاند که بارها با تمام قوا تلاش کردهاند تا اصلاحات را ناکام بگذارند.»
ابطحی با اشاره به همین نامه در رابطه با سیاستهای انتخاباتی مجمع روحانیون نوشت: «بعد از انتشار بیانیه آیت الله موسوی خوئینیها اگرچه آن بیانیه، بیانیه مجمع نبود، اما یک خیز جدیدی این مسئله گرفت و موضوع در جلسات مجمع روحانیون که خود آقای خوئینیها هم در آن حضور داشتند، به صورت جدیتری مطرح شد و اکنون چند جلسه است که در مورد این موضوع صحبت میشود. از مهمترین نکاتی که در این بحثها مورد اشاره قرار گرفت این بود که اصل انتخاب کردن یک حرکت عمومی است و این باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد، لذا فرزندان امام و انقلاب نباید اجازه دهند که مردم جایگاه اصلی خود را از دست دهند و باید برای این مسئله راهکارهایی پیدا کنند.»
ابطحی به شرایط پیشآمده در انتخابات مجلس گذشته هم پرداخت و به نوعی ابراز امیدواری کرد که نگرش نظام باید بسنجیم و ببینیم که مزه انتخابات مجلس یازدهم به مذاق حاکمیت خوش آمده است و برای آینده هم میخواهد همین گونه ادامه دهد یا خیر؟
ابطحی در نهایت اعلام کرد که کمیتهای برای برسی شرایط ورود به انتخابات در مجمع مدرسین شکل گرفته است.
خاتمی و موسوی، خوئینیها، محور فعالیتها
سید محمد موسوی خوئینیها چهره پر حضوری در عرصه عمومی سیاست ایران نیست و از همین رو بسیاری او را به عنوان یکی از چهرههای مرموز سیاست ایران میشناسند. با این حال، اما بیانیهای که در رابطه با شرکت در انتخابات منتشر کرد، تنها حضور عمومی او در چند وقت اخیر نبود. اوایل تیرماه بود که موسویخوئینیها نامهای سرگشاده به رهبری نوشت و در آن به تندی نسبت به روند حاضر نظام انتقاد کرد و از زبان بخش بزرگی از مردم نوشت که اصلاحِ امور و تغییر وضع نامطلوب کنونی از عالیترین جایگاه مدیریت کشور انتظار میرود.
سید محمد خاتمی هم که مدت زیادی بود چندان حضور عمومی نداشت، در میانه شهریور و به مناسبت عاشورای حسینی طی یک سخنرانی مجازی، به مبحث عدالت پرداخت، آنچیزی که بخشی از طیف چپ جریان اصلاحات مدتی است آن را مقدم بر دموکراسی میدانند. خاتمی باز هم مانند همه سالهای اخیر از آشتی و اتحاد ملی گفت.
با کنار هم گذاشتن همه این موارد و در شرایطی که احزاب مطرح اصلاحات مثل اتحاد و اعتماد ملی و حتی کارگزاران هنوز به نتیجه قطعی برای نوع مواجهه با انتخابات نرسیدهاند و کاندیدای مشخصی را معرفی نکردهاند، به نظر میرسد که مجمع روحانیون مبارز با استراتژی حضور در انتخابات قصد دارند تا سردرگمی درون جریان اصلاحات را از بین ببرند.
تحرکات انتخاباتی موسوی خوئینیها و سید محمد خاتمی از آن جهت مهم است که این دو روحانی نفوذی تام و تمام بر بخش رادیکال جبهه اصلاحات هم دارند. بسیاری از چهرههای ارشد حزب اتحاد ملت از ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، با موسوی خوئینیها همراه و هماهنگ بودهاند. از این رو بعید نیست که همراه شدن خاتمی و خوئینیها در تحرکات انتخاباتی مجمع روحانیون مبارز بتواند بر بسیاری از کادرهای ارشد حزب اتحاد ملت و سایر چهرهها و جریانهای بخش رادیکال جریان اصلاحات موثر باشد.
ابهامات و انتقادات حضور ۱۴۰۰
مجمع روحانیون فعال شده و حتی خبرهای درگوشی محافل سیاسی از این حکایت دارد که از طرف این مجمع با مسئولین و دبیرکلهای احزاب اصلاحطلب هم تماس گرفته شده تا برای تعیین تکلیف سیاست انتخاباتی کل جریان اصلاحات با مجمع هماهنگ شوند. از سویی، ولی بخشی از بدنه جریان اصلاحات به این رویکرد نقد دارند، همانطور که در انتخابات اسفند سال گذشته نسبت به رویکرد کارگزاران و این مجمع نقد داشتند. محمدرضا خباز، عضو حزب اعتماد ملی و نماینده ادوار مجلس در گفتوگویی که روز گذشته با «برنا» داشت، بخشی از این انتقادات را مطرح کرد. خباز گفت: «اولین پیشنهاد به دوستانم در مجمع روحانیون مبارز که یکی از مجموعه اصلاح طلبی است و بیشتر به دلیل شخص شخیص خاتمی محوریت دارند، این است که در این فرصت بسیار کم، یک مانیفست بنویسند تا مشخص شود، اصلاحطلبان چه کنند. به بیانی دیگر اصلاحطلبان قرار است چه کار کنند اگر کاندیدای ما رأی آورد، قرار است چه گُلی بر سر ملت بزنیم؟ یا قرار است چه اتفاقی با همین وضع موجود رخ دهد؟»
پیشنهاد خباز چیزی است که پسِ ذهن بسیاری از اصلاحطلب وجود دارد و خیلیها برای شرکت در انتخابات به دنبال یک مانیفست یا یک برنامه خروج کشور از شرایط بحرانی هستند. آنها امیدوارند تا بتوانند با این برنامه باز هم مردم را پای صندوقها بیاورند، اما فارغ از اینکه چنین مانیفست و برنامهای تا چه حد میتواند در لایههای مختلف جامعه ایران نفوذ کند، سؤال اینجاست که آیا اصلاحطلبان با محوریت مجمع روحانیون مبارز و در واقع شخص سید محمد خاتمی میتوانند به اشتراک نظر و تصمیم برسند؟