دیدارنیوز ـ رسیدگی به این پرونده از 23 دی 1395 و با شکایت مرد جوانی به اداره یازدهم پلیس آگاهی آغاز شد. وی از ناپدید شدن برادر ٣٢ سالهاش خبر داد و گفت: مدتی پیش برادرم به پیشنهاد یکی از دوستانش اقدام به سرمایهگذاری 500 میلیون تومانی در زمینه واردات خودرو در یک شرکت خصوصی کرد، اما با گذشت مدت زمانی طولانی، این شرکت به تعهداتش عمل نکرد. آنگونه که برادرمان به ما گفته بود مدیر این شرکت فردی به نام پوریا بود که حاضر به بازپس دادن مبلغ سرمایهگذاری به برادرم نبود. صبح روز چهارشنبه 22 دی، برادرم به قصد ملاقات با پوریا از خانه خارج شد و موضوع را نیز با ما در میان گذاشت اما پس از گذشت چند ساعت، زمانی که با شماره تلفن برادرم تماس گرفتیم تا موضوع را از او پیگیری کنیم، تلفن همراهش خاموش بود و پس از آن نیز دیگر به خانه برنگشت.با شکایت مرد جوان تحقیقات برای یافتن وحید آغاز شد و کارآگاهان اداره یازدهم با مراجعه به دفتر کار پوریا فروهر در منطقه میرداماد، در تحقیقات میدانی اطلاع پیدا کردند که شرکتی برای انجام واردات قانونی خودرو توسط این شخص ثبت نشده و اقدامات وی در خصوص واردات خودرو، فقط صوری و کاغذی است.
در ادامه، کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی موفق به شناسایی هویت واقعی پوریا به نام خسرو شدند و دریافتند مدتی قبل به اتهام کلاهبرداری بازداشت شده اما سال ٩١ از زندان مرخصی گرفته و دیگر برنگشته است.کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی با بررسی تصاویر بهدست آمده از دوربینهای مداربسته ساختمان محل کار و زندگی پوریا متوجه شدند که وحید در ساعت 9:30 روز 22 دی وارد ساختمان شده اما دیگر خارج نشده است. در ادامه، با بررسی تصاویر بهدست آمده از دوربینهای مداربسته ساختمان محل شرکت، کارآگاهان موفق به شناسایی صحنه انتقال بستهای مشکوک توسط پوریا در ساعت 13:30 روز جمعه 24 دی شدند که بسته ای را داخل یک خودرو آردی گذاشت.
با شناسایی مالک خودرو که یکی از افراد شاغل در ساختمان محل کار پوریا بود، این شخص در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: پوریا خودرو را بهصورت امانت از من دریافت کرده و در خصوص انتقال بسته مشکوک توسط وی هیچگونه اطلاعی ندارم.با توجه به شواهد و دلایل بهدست آمده و احتمال ارتکاب جنایت توسط پوریا یا همان خسرو، دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و سرانجام در 16 اسفند، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ با شناسایی محل تردد خسرو در منطقه ولنجک، وی را با یک دستگاه خودرو اپتیما دستگیر و به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
خسرو پس از انتقال به اداره یازدهم پلیس آگاهی به قتل با انگیزه اختلاف مالی اعتراف کرد و گفت: وحید برای پیگیری سرنوشت 500 میلیون تومان سرمایهاش، به دفترم آمد که در ادامه با یکدیگر درگیر شدیم، با شدت پیدا کردن درگیری، با ضربات متعدد تیغ موکت بری او را از ناحیه گردن مجروح کردم که به علت شدت خونریزی در همانجا فوت کرد. جسد را در داخل چندین لایه پلاستیک بستهبندی کرده و پس از امانت گرفتن خودرو همکارم در یک روز تعطیل، جسد را از ساختمان خارج و به شهرستان آمل – بخش لاریجان – منطقه پلور منتقل و در درههای آن منطقه رها کردم.کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به محل رها شدن جسد مقتول در منطقه پلور اعزام و با بهرهگیری از سگهای جستوجوگر موفق به پیدا کردن بقایای بجا مانده از جسد و انتقال آن به پزشکی قانونی شدند.
با توجه به اینکه قتل در تهران رخ داده بود پرونده برای رسیدگی به دادسرای جنایی تهران منتقل شد. با تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه جنایت از سوی متهم کیفرخواست متهم از سوی بازپرس جنایی صادر شد.