نگاهی به ماجرای ضرب و شتم معلم خوزستانی

چه کسی مقصر است؟

زمان زیادی گذشت تا تنبیه بدنی از بین برود و این موضوع در اذهان جامعه امری منفی دانسته شود. نمی‌شود گفت که امروز دیگر شاهد این پدیده نیستیم، ولی به طور قطعی می‌توان گفت که دیگر به صورت رویه عادی مدارس وجود ندارد و اگر هم مواردی باشد استثنا به حساب می‌آید. این بار، اما شاهد اتفاق دیگری بودیم. یک معلم مورد ضرب و شتم اعضای خانواده یک دانش‌آموز قرار می‌گیرد آن هم سر کلاس درس.

کد خبر: ۷۲۰
۱۵:۳۸ - ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۷

«چوب معلم گله». این حرف را در فرهنگ عامه برای توجیه تنبیه بدنی مکتب‌باشی‌ها استفاده می‌کردند. بعدها با روی کار آمدن مدارس مدرن در ایران این سنت از مکتبخانه‌ها به مدارس سرایت کرد و شاهد انواع و اقسام تنبیه‌های مختلف بوده‌ایم. خانواده‌ها هم با این پدیده مشکلی نداشتند و اگر نگوییم که از آن استقبال می‌کردند دست کم با آن کنار می‌آمدند.

زمان زیادی گذشت که این شیوه‌های به اصطلاح تربیتی از میان بروند و این موضوع در اذهان جامعه امری منفی دانسته شود. نمی‌شود گفت که امروز دیگر شاهد این پدیده نیستیم ولی به طور قطعی می‌توان گفت که دیگر به صورت رویه عادی مدارس وجود ندارد و اگر هم مواردی باشد استثنا به حساب می‌آید.
این بار اما شاهد اتفاق دیگری بودیم. یک معلم مورد ضرب و شتم اعضای خانواده یک دانش‌آموز قرار می‌گیرد آن هم سر کلاس درس.

ماجرا چیست؟

روستای دهکده. شهرستان حمیدیه. استان خوزستان. سه نفر وارد مدرسه شده و به کلاس درس رفته معلم کلاس را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند و از مدرسه خارج می‌شوند. روزنامه شهروند گفتگویی با محمد تقی‌زاده مدیرکل آموزش و پرورش استان خوزستان داشته و جویای جزئیات حادثه شده است.

دانش‌آموز با تاخیر به کلاس وارد می‌شود که معلم او را به دفتر مدرسه می‌فرستد. دانش‌آموز به خانواده خود تماس می‌گیرد و موضوع را مطرح می‌کند و پدر او به همراه دو نفر دیگر به مدرسه می‌آیند و «فوقع ما وقع.» ماجرا البته پیشینه‌ای نیز داشته. طبق گفته‌های مدیرکل آموزش و پرورش استان خوزستان این دانش‌آموز سابقه شیطنت و مشکل با این معلم را در گذشته نیز داشته است. این معلم که اولین سال تدریس خود را می‌گذراند مهارت خوبی در زمینه کنترل کلاس نداشته و در یکی از روزها با هل دادن این دانش‌آموز باعث می‌شود که دست او بشکند. هر چند که این ماجرا با مصالحه طرفین به پایان می‌رسد ولی گویا این دانش‌آموز همچنان تضاد خود را با این معلم حفظ کرده و در اولین فرصت در تماس با پدرش می‌گوید که دوباره همان معلم تنبیه‌اش کرده و آنها می‌آیند و آن ماجرا رخ می‌دهد.

واکنش‌ها چه بود؟

براساس گفته‌های مسئولین استان معلم آسیب جدی ندیده است و خوشبختانه همان روز با آمدن تیم اورژانس به محل حادثه به وضعیت او رسیدگی شد. اما این اتفاق بی واکنش نماند. مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «به دنبال حادثه ضرب و شتم یک معلم در استان خوزستان، وزیر آموزش و پرورش به معاون حقوقی و امور مجلس ماموریت داد تا این حادثه را به شکل ویژه پیگیری کرده و اقدامات لازم جهت احقاق حقوق این همکار فرهنگی و برخورد قاطع قانونی با ضارب وی را انجام دهد. همچنین آموزش و پرورش در کلیه مراحل فرایند درمان تا بهبودی کامل در کنار این معلم خواهد بود.»

یوسف نجفی معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش با اعلام خبر دستگیری ضارب معلم خوزستانی به این نکته اشاره کرد که: مصدوم کردن معلم در حین تدریس و سرکلاس درس نه تنها دارای جنبه خصوصی است بلکه واجد وصف مجرمانه عمومی نیز هست و مجازات شدیدتری به دنبال دارد که حتی گذشت شاکی خصوصی مانع اجرای مجازات نمی‌شود. به‌علاوه اینکه ضرب و جرح و مصدوم کردن معلم در حین اجرای رسالت معلمی وصف مجرمانه از جنبه خصوصی دارد؛ ورود غیر قانونی و به عنف به محیط آموزشی و اقدام هتاکی به مسئولان مدرسه و به‌خصوص ایراد ضرب و جرح و شکستن حریم مدرسه به هر بهانه و دلیلی از عوامل مشدده جرم تلقی می‌شود.

غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان نیز از این معلم عیادت کرد. شریعتی در این دیدار خاطرنشان کرد: ما خود را متعهد به حفظ حریم، شان، منزلت و جایگاه معلمین عزیز و همکاران آموزش و پرورش می‌دانیم و شورای تامین استان و شهرستان و خود بنده به عنوان مقام مسئول دولت خود را مکلف به حفظ حریم معلمین عزیز می‌دانیم . ما وظیفه داریم شرایط را به نحوی فراهم کنیم که معلمان این استان در آرامش کامل، دغدغه ای جز تعلیم و تربیت فرزندان این سرزمین نداشته باشند.

باید چه کرد؟

از آن زمان که تنبیه بدنی را نمی‌شد از مدارس جدا کرد تا امروز یک روند رو به رشدی طی شده و این جای خوشحالی دارد. زمانی خانواده‌ها به نحوه برخورد با فرزندانشان توجهی نداشتند اما امروز به تمام بخش‌های درسی و تربیتی آنها نظارت ویژه‌ای می‌کنند. تعلیم و تربیت امروز با دوران گذشته تفاوت‌های ویژه‌ای پیدا کرده است. اما امکانات و ظرفیت آموزش و پرورش ما همان است که بوده. انگار با این حرکت همراه نشده‌ایم.

نمی‌توان معلمی که دانشجو است و هزاران مشکل دیگر در زندگی شخصی‌اش دارد را بدون آمادگی لازم سر کلاسی فرستاد که حداقل 30 نوجوان پرشور دارد و توقع داشت که هیچ مشکلی پیش نیاید و تمام رسالت تعلیم و تربیت عملی شود. این معلم در بهترین حالت ممکن شاید بتواند برای یک سوم این کلاس کارایی داشته باشد.

نمی‌شود حرف از تعلیم و تربیت روز دنیا زد ولی شهرهای کوچک و روستاها را ندید. این روستا شانس آن را داشته که مدرسه و معلمی داشته باشد. بسیاری از مناطق روستایی کشور هنوز یک مدرسه معمولی هم ندارند.

نوجوان باید پرشور باشد و شیطنت کند. نوجوان باید بتواند انرژی خود را تخلیه کند. اما اگر به سراغ مدرسه‌ای که این اتفاق در آن افتاده برویم بدون شک شاهد وضعیتی هستیم که یک نوجوان نمی‌تواند در آن به راحتی یک زیست دانش‌آموزی داشته باشد.

قطعا اینکه این معلم در کلاس درس مورد ضرب و شتم قرار گرفته ناراحت کننده است اما قبل از آن وضعیت بد مدارس ما در بسیاری از مناطق است که ناراحت کننده است و این اتفاق و اتفاقاتی از این دست نتیجه وضعیت فاجعه بار سیستم آموزشی ما خواهد بود.

تا زمانی که این کمبود امکانات و مشکلات مختلف معلمان وجود دارد باید خودمان را برای اتفاقاتی از این دست آماده کنیم.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: