آب، بحرانی بیگانه

بی‌هیچ حاشیه‌ای همه می‌دانند که بحران آب جدی است‌. به میزان بسیار چشمگیری از میزان آب‌های ذخیره و زیرزمینی بخش قابل ملاحظه کشور کاسته شده و به دلیل نبود روند منظم در بارش منظم و باران‌های فصلی و نزولات آسمانی، به طرز بسیار تاسف‌باری از حجم مخازن سدهای کشور نیز کاسته شده است‌؛ روندی که فارغ از هرگونه حب و بغض‌هایی که در خصوص اجرایی شدن یا بهره‌برداری از آنها وجود دارد در یک کلام پرآبی یا کم‌آبی آنها همیشه یک الگوی کنترل وضعیت علاوه بر مدیران مربوطه، از برای همه آحاد جامعه بوده و خواهد بود‌

کد خبر: ۷۰۳
۱۳:۳۳ - ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۷
محمد‌ میلانی
 
دیدارنیوز ـ بی‌هیچ حاشیه‌ای همه می‌دانند که بحران آب جدی است‌. به میزان بسیار چشمگیری از میزان آب‌های ذخیره و زیرزمینی بخش قابل ملاحظه کشور کاسته شده و به دلیل نبود روند منظم در بارش منظم و باران‌های فصلی و نزولات آسمانی، به طرز بسیار تاسف‌باری از حجم مخازن سدهای کشور نیز کاسته شده است‌؛ روندی که فارغ از هرگونه حب و بغض‌هایی که در خصوص اجرایی شدن یا بهره‌برداری از آنها وجود دارد در یک کلام پرآبی یا کم‌آبی آنها همیشه یک الگوی کنترل وضعیت علاوه بر مدیران مربوطه، از برای همه آحاد جامعه بوده و خواهد بود‌. از این‌رو براساس آخرین آمار و گزارش‌ها، سدهای ما امروز نیمی از آبی را در پشت خود ذخیره دارند که در صورت رسیدن به ظرفیت اسمی این رقم به الزام ‌باید دوبرابر شود‌. در چنین شرایطی که به زعم بسیاری از مدیران عرصه انرژی آب و نیز کارشناسان صاحب‌نظر در حوزه منابع آبی، مهم‌ترین چالش کشور در سال‌های آینده نبود میزان مورد نیازی از آب در کشور یعنی از میزان شرب و مصرف انسانی (در شهرها و روستاها) گرفته تا بخش کشاورزی، مهم‌ترین و درعین حال تاسف‌بارترین بحران موجود و پیش روی ما و نبود این نگرانی در میان مردم شهرها و روستاهایمان است‌ به طوری که به یقین می‌توان گفت همگان با مفاهیمی نظیر کمبود آب، کاهش منابع زیرزمینی آب یا کاهش منابع نزول آسمانی اعم از باران و برف آشنا هستند و بی‌شک در سال‌های اخیر این مفاهیم را همپای مسایل سیاسی روز کشور به کرات شنیده و برآن نظر نیز دارند‌. اما سطح مشارکت اجتماعی مردم در مواجهه با این بحران واقعا چگونه است؟

تا چه میزان کشاورزان مناطق مختلف کشور که این روزها در هر نقطه‌ای از مرکز و جنوب و جنوب غربی کشور بی‌آبی را تجربه می‌کنند در پی راهکار یا مدیریت این بحران در میان و از میان خود هستند؟

مهم‌ترین چالش پیش‌روی بروز بحران آب از قضا جنگ آب، جنگ استان‌ها یا اقوام، خشکسالی‌های مدت‌دار، از بین رفتن کامل چاه‌ها در سراسر کشور و بسیاری از این تصویرها و آموزه‌هایی که امروز در میان مردم جابه‌جا می‌شوند نیست‌. همه ما یک مقطع میانی را همیشه یا نادیده گرفته‌ایم یا در صورت توجه به آن هیچ راهکار یا توصیه‌ای جدی از برای آن نداریم‌. بحران فقدان علاقه و همت در مشارکت اجتماعی مهم‌ترین بحران کشور در حال حاضر است‌؛ بحرانی که در یک نمودار عرضی درست پس از شیوه و سرایت بحران آب در کشور و پیش از بروز بحران اصلی واقع شده است‌. از این روی ما دقیقا در وضعیت فقدان مشارکت اجتماعی به سر می‌بریم‌. اگرچه فعالیت جدی رسانه‌های عمومی و تاثیرگذار بالاخص صداوسیما در ابعاد پایتختی و شبکه‌های استانی به ظاهر ملزم به توجه بیش از گذشته به این مساله شده‌اند و تبلیغات، پخش آگهی‌ها و حتی میان‌برنامه‌های تاثیرگذار توانسته به نوعی چشم و گوش مردم را به مساله کم‌آبی عادت دهد اما کماکان فقدات مشارکت جمعی و اجازه دهید بهتر بگویم همان مشارکت اجتماعی و حتی مدنی در این راستا بسیار آرام و به تعبیری بهتر بی‌اثر پیش می‌رود‌. آیا دولت و نهادهای دولتی باید میزان مشارکت مردمی را در این راستا افزایش دهند؟ در این صورت این پرسش دووجهی را باید طرح کرد که آیا حاکمیت به همراه کلیه ارگان‌ها، نهادها و ابزارهای اجرایی و حتی تحکمی که در دست دارد موظف به اعمال سیاست‌های اثرگذار بلندمدت و نیز کوتاه‌مدت در راستای فرار از بحران آب باید باشد و هم متولی ارائه برنامه‌های آموزشی صحیح و الهام‌بخش برای کلیه اقشار مردمی اعم از شهری و روستایی از مهم‌ترین وظایفش است؟

اگرچه به تعبیر برخی کارشناسان و صاحب‌نظران به دلیل اهمیت ملی مقوله آب و نیز به دلیل بحران‌های به وجود آمده دستگاه دولت و حاکمیت موظف به مدیریت این وضعیت تا رسیدن به سرمنزل سلامت هستند، اما به نظر می‌رسد باز نقش حیاتی و تعهد درون اجتماعی جامعه به نوعی بدون تحرک مانده است‌. هیچ وقت نیز نباید فراموش کرد که در صورت تحقق همین اصل مهم در صنعت کشاورزی، باعث می‌شد که همه نگرانی‌ها در کنار آینده‌نگری‌ها در نهایت یک ساختار صحیح و درستی را از مشارکت اجتماعی در بخش آب و صرفه‌جویی در مصرف آن می‌ساخت که نگرانی‌های امروزی بسیار کمتر از میزان فعلی آن بود‌. چرا هنوز از سوی مردم حس و رغبتی در راستای کنترل آب، اهمیت به مصرف کم آب و نیز نگرانی‌های جمعی در این راستا دیده نمی‌شود و یا اگر نمونه‌هایی نیز وجود دارند، بسیار کمرنگ جلوه می‌کنند؟ اگر اینگونه استنتاج می‌کنید که تاثیرگذارترین مولفه در پارادایم بحران آب از منظر اجتماعی دقیقا عدم حس این نگرانی عمیق در میان مردم است کاملا درست فهمیده‌اید‌. اگر براین مبنا می‌خواهید به این مهم معتقد بشوید که سوای همه دستگاه‌های اجرای و قانونی و نیز متولی مساله باز نوع نگاه و تلقی مردمی در این راستا مهم‌ترین و درعین حال تاثیر‌گذارترین حرف را می‌زند که متاسفانه هیچ اقدام درخور توجه و مهمی از این مردم نگران دیده نمی‌شود؛ باز هم کاملا درست فهمیده‌اید‌. در کمال تاسف و به کرات نمونه‌های متعددی این روزها دیده و حتی گزارش می‌شوند که حکایت از عدم انتقال نگرانی از کم‌آبی به درون اجتماعات خبر می‌دهند‌.
 
روستاییان در کمال تعجب و شگفتی با وجود آنکه شاهد خشک شدن و کم‌آبی چاه‌هایشان هستند و برداشت محصولات کشاورزی‌شان به دلیل همین کم‌آبی نسبت به سال‌های گذشته بسیار کمتر و کمتر شده است، ولی درعین حال هیچ اتفاقی در نوع و نحوه کشاورزی و کشت محصولاتشان صورت نگرفته، دقیقا دال برهمین موضوع است‌. اعتراض برخی از کشاورزان منطقه سیستان‌وبلوچستان به عدم انتقال صحیح و به موقع محصولات‌شان به بازار فروش در هفته‌های گذشته که باعث تخریب و از بین رفتن محصولات‌شان شده بود دقیقا زمانی تاسف را صدچندان می‌کرد که می‌فهمیدی محصول مربوطه هندوانه است‌. میو‌ه‌ای که علنا و به جرات می‌توان گفت دیگر محصول به زیر کشت رفته ایرانی نباید باشد تا از هدر رفت هزاران لیتر آبی که برای پرورش هر هندوانه صرف می‌شود جلوگیری شود‌. یا در کمال تاسف ساختار شهرنشینی ما هنوز به طرز جدی وارد وضعیت کم‌آبی نشده و به همان میزان نیز هیچ تلاشی در راستای صرفه‌جویی در مصرف آب نمی‌شود‌. اگرچه به تعبیری مصرف شهری آب یا مصرف عمومی در آمار تفکیکی مصرف رقم تقریبی 10 درصد را در تضییع آب دارد اما با استناد به مساله طرح شده، بحران اصلی در اینجاست که ثبات و استقرار فرهنگ استفاده هنوز شکل جدی به خود نگرفته است‌. در مصرف آب شرب شهری اگرچه هیچ وقت برای مثال تا به امروز بحرانی حاد بالاخص پایتخت‌نشینان نداشته‌اند اما این دلیل بر عدم حاکمیت این تلقی بر رفتار اجتماع آنها نمی‌شود‌. جامعه برنامه‌پذیر به حدی نیز باید شعور طرح برنامه‌های مدون و اثرگذار را در خود و از برای افرادش باید داشته باشد که نبود آن دقیقا احساس می‌شود‌.

اکنون اگرچه در نسبت با زمان و اقدام به این اصل مهم، نمی‌توان به تقرر سریع الگو یا همان نظام فرهنگی- اجتماعی دلخوش کرد اما زمان از برای تثبیت چنین تفکری هیچ وقت دیر نیست‌. فرهنگ صرفه‌جویی به صورت آگاهانه که منتج به تشکیل رفتار فرهنگی ساختاری و مشابه همگانی در راستای پاسداشت آب تنها راه نجات ما از بحران کم‌آبی هست و خواهد بود‌. از این روی تداوم در اجرا و تحقق مشارکت‌های اجتماعی به طوری که نگرانی مردم از برای حفظ لیوانی آب برابر با دلمشغولی آنها به منظور ارتقای سطح تحصیلی فرزندان‌شان باشد صحیح‌ترین و در عین حال جدی‌ترین مساله‌ است که نشان از توجه مردمی به حفظ و صرفه‌جویی در مصرف آب است‌. اگر اینچنین شرایطی مورد توافق اجتماعی ما قرار بگیرد، شاید مشکل بی‌آبی در ابتدای امر حل نشود اما آرایش جامعه به سمت اهمیت‌دهی به آب بزرگ‌ترین نمونه و موجه‌ترین مثال برای تحقق شکل همان مشارکت صحیح اجتماعی است که امید تحقق آن از برای بسیاری از دلنگران‌های آب در کشور هنوز به یک رویا بیشتر شبیه است تا به یک اصل تحقق یافته اجتماعی‌.

ملموس‌ترین شکل این مشارکت، اقدام همه‌جانبه متولیان و حاضران در صنعت کشاورزی به منظور کنترل از هدررفت آب‌های موجود در شبکه‌ آبیاری زمین‌های زراعی و باغات است‌. حرکتی که از قضا اگر شکل بگیرد مسوولیت ثانوی، این‌بار نهادهای دولتی و متولیان امر را به مشارکت جدی فرامی‌خواند‌. در ساختار شهری نیز شکل‌گیری فرهنگ صرفه‌جویی به عنوان حتی یک آموزه، بزرگترین تاثیرگذاری را در آموزش‌های رفتاری و اجتماعی کودکان و حتی افراد در سنین بالا می‌تواند داشته باشد‌. اگرچنین شود، یعنی مردم خودشان برای مردم (یعنی خودشان) وضع قانون و مقررات کنند یا اصرار به نهادینه شدن یک الگوی مثبت اخلاقی- اجتماعی را برای تحقق به یکدیگر معرفی کنند، بی‌هیچ تردیدی پس از مدتی با اجتماعی روبه‌رو خواهیم بود که به صورت ناخودآگاه صرفه‌جوی آب و منابع آبی است‌. پس این‌بار روی سخنم با مردم است‌. از همین روزها به فکر تحقق فرهنگ مشارکت اجتماعی از برای خود و با هدف مشارکت همگانی و ملی باشیم‌ چراکه آینده توسعه یافته جز در گرو تامین منابع آبی تحقق‌یافتنی نخواهد بود‌.
 
منبع: روزنامه جهان صنعت/۸ اردیبهشت ۹۷
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: