گلایه حسین علایی از جای‌ خالی‌ سران‌ سپاه‌ در تشییع‌ عباس‌ دوزدوزانی

«گر چه تعدادی از پاسداران قدیمی سپاه و وزرا و نمایندگان مجلس و مسئولین اسبق کشور در مراسم تشییع پیکر دوزدوزانی حضور داشتند ولی از فرماندهان و سران فعلی سپاه و نیز از اعضای شورای عالی اولیه سپاه پاسداران کسی را ندیدم.»

کد خبر: ۶۱۶۱
۰۸:۵۱ - ۱۲ مرداد ۱۳۹۷
 
دیدارنیوز - حسین علایی، از سرداران باسابقه سپاه پاسداران در یادداشتی در خبرآنلاین نوشت: «عباس دوزدوزانی از فرماندهان دوران اولیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از عمری تلاش و مبارزه برای کنار گذاشتن نظام استبدادی طاغوتی و برپایی حکومت عدل اسلامی در روز یک‌شنبه ۷ مرداد ماه ۱۳۹۷ پس از یک دوره بیماری در سن ۷۶ سالگی دار فانی را وداع گفت.

صبح سه‌شنبه که به تشییع جنازه وی در جلوی منزلش در غرب تهران رفتم، گرچه تعدادی از پاسداران قدیمی سپاه و وزرا و نمایندگان مجلس و مسئولین اسبق کشور در این مراسم حضور داشتند ولی از فرماندهان و سران فعلی سپاه و نیز از اعضای شورای عالی اولیه سپاه پاسداران کسی را ندیدم.

عباس دوزدوزانی بخشی از سرگذشت و تاریخ سپاه پاسداران است که نقش مهمی در تداوم حرکت سپاه در خط امام خمینی داشته است. او پس از دیدار شورای ۱۲ نفره جریان‌های مدافع انقلاب با امام خمینی، بیانیه تشکیل سپاه را در دوم اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ نوشت و از این روز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رسما تشکیل شد.

در اوایل سال ۱۳۵۹ و قبل از شروع جنگ تحمیلی در بین پاسداران آن زمان این بحث مطرح بود که سپاه باید نظامی باشد یا مکتبی؟ و زیر نظر رئیس جمهور و دولت باشد یا امام؟ اکثر پاسداران معتقد بودند که سپاه برای دفاع از اندیشه مکتب اسلام که همانا آزادگی و آزاداندیشی و آینده نگری است به‌ وجود آمده و باید هم مکتبی باشد و هم نظامی تا بتواند پاسدار انقلاب اسلامی باقی بماند. بنابراین بهتر است سپاه زیر نظر امام خمینی که مجاهد بزرگ انقلابی است و برای نفی دیکتاتوری با نظام شاهنشاهی مخالفت کرده است باشد تا سپاه فراتر از گروه‌ها و دسته‌بندی‌ها و جریانات سیاسی متعلق به همه مردم ایران باشد.

دوزدوزانی که در آن زمان به عنوان هم‌رزم محمدعلی رجایی نخست‌وزیر شناخته می‌شد، نماد چنین خواسته‌ای بود و معتقد بود سپاه باید بتواند از ظرفیت‌ها و توانایی‌های اکثریت ملت ایران بهره ببرد و در خدمت آنان باشد، همان گونه که در دوان دفاع مقدس این چنین شد.

دوزدوزانی گر چه جزء گروه مخفی حزب ملل اسلامی در دوران شاه برای مبارزه با نظام سلطانی و سه بار در حاکمیت طاغوت به زندان افتاده بود، ولی او را به عنوان چریک یا مبارز مسلح نمی‌شناختیم بلکه او را مجاهدی مومن و مانوس با قرآن که به دنبال رفتار مکتبی برای تحقق عدالت است می‌یافتیم.

چند وقت پیش که به اتفاق آقای محمد عزلتی‌مقدم از پاسداران قدیمی سپاه برای عیادت ایشان به منزلشان رفتیم از ترجمه منظوم قرآن که کار تدوین آن را به پایان رسانده بود و انتشارات دانشگاه تهران آن را به زیر چاپ برده است برایمان صحبت کرد و بخش‌هایی از آن را برایمان خواند. از روحیه عالی و طبع زیبای او لذت بردیم و برایش توفیقات بیشتر را از خدای ن والقلم طلب کردیم. او گرچه مطمئن شده بود که در آستانه لقاء الهی است ولی تسلیم رضای حق شده بود و از ترجمه قرآن کریم دلشاد بود.»

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: