دیدارنیوز ـ ماجرای تبدیلشدن سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به وزارتخانه داستان جدیدی نیست و زمزمههای این تبدیل در دولتهای نهم و دهم مطرح شد و در دولت دهم به اوج خود رسید. دلیل اصلی اصرار نمایندگان برای این اتفاق این بود که نمایندگان مجلس معتقد بودند سازمان میراث فرهنگی به هیچ نهادی پاسخگو نیست و مدیریت این سازمان بهصورت جزیرهای و سلیقهای عمل میکند.
با اینکه علیاصغر مونسان، ریاست سازمان میراث فرهنگی با وزارتخانهشدن نهاد خود مخالف بود اما در دولت دوازدهم سرانجام مجلس تکلیف سازمان میراث فرهنگی را مشخص کرد و با وجود مخالفت رئیس سازمان میراث فرهنگی و رئیس دولت، سازمان میراث فرهنگی را به وزارتخانه تبدیل کرد.
علیاصغر مونسان آبان سال گذشته در پاسخ به این سؤال که تبدیل سازمان میراث فرهنگی به وزارتخانه چه تأثیری بر روند فعالیت این بخش دارد، اظهار کرد: «نظر دولت این است که تبدیل این سازمان به وزارتخانه، موجب بزرگترشدن دولت میشود، با توجه به اینکه مأموریتهای سازمان میراث فرهنگی فرابخشی است و موضوعات گردشگری به بخشهای مختلفی مرتبط است، فعالیت این سازمان بهعنوان معاونت ریاستجمهوری میتواند راهگشای بسیاری از مسائل باشد، اما در نهایت هر تصمیمی که اتخاذ شود، ما آن را انجام میدهیم».
وزارتخانهای با نظارت بیشتر
اردیبهشت سال جاری بود که رئیس فراکسیون میراث فرهنگی مجلس از تصویب کلیات طرح تبدیل سازمان میراث فرهنگی به وزارتخانه با نصف به علاوه یک رأی از سوی هیئترئیسه خبر داد. در حالی سازمان میراث فرهنگی بهزودی وزارتخانه خواهد شد که در همه این سالها نمایندگان و دولت به دنبال کوچکسازی دولت بودهاند و تبدیلشدن سازمان میراث به یک وزارتخانه با هدف کوچکسازی دولت جور در نمیآید. البته عضو فراکسیون میراث فرهنگی پاسخ این سوال را داده است. مهرداد بائوجلاهوتی با بیان اینکه هدف از تبدیل سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به وزارتخانه صرفا رونق گردشگری نیست؛ گفت: «برخلاف گفته برخیها میراث فرهنگی و صنایع دستی پس از تشکیل وزارتخانه مربوطه زیر سایه گردشگری قرار نخواهند گرفت چراکه تمامی موارد فوق حلقههای بههمپیوستهای هستند که رشد هر یک رشد دیگری را نیز به دنبال خواهد داشت. درواقع یک گردشگر از میراث تاریخی بازدید و از صنایع دستی خرید میکند. حذف یکی از معاونتهای این سازمان پس از تبدیل به وزارتخانه نیز برای رفع ایرادات قانونی وارده همچون مغایرت با اصل ۱۷۵ قانون اساسی به طرح تشکیل وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ضروری است اما این اقدام به معنای پاککردن صورتمسئله نیست».
او درحالیکه معتقد است حذف یک معاونت از این سازمان در پی وزارتخانهشدن نمیتواند به ضرر آن به لحاظ کیفی و تخصصی تمام شود، اضافه کرد: «بدنه میراث فرهنگی به قدری وسیع است که میتوان وظایف آن معاونت را نیز در معاونتها و بخشهای دیگر تقسیم کرد. سازمان میراث در پی تبدیل به وزارتخانه کوچک خواهد شد، زیرا باید بسیاری از وظایف خود را به بخش خصوصی واگذار کند. در واقع تبدیل سازمان میراث به وزارتخانه در راستای قانون برنامه ششم مبنی بر کوچکسازی ۱۵درصدی دولت تا پایان برنامه است».
هر زمان که بحث از مشکلات درآمدزایی و ثروتآفرینی برای کشور به میان میآید، پای سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، به عنوان مهمترین نهاد برای رفع این مشکل به میان کشیده میشود. بسیاری از کارشناسان اقتصادی و حتی گردشگری اعتقاد دارند که این سازمان میتواند بخش اعظمی از نیاز مالی کشور را برآورده کند اما از آنجا که انتظارات را برآورده نکرده، منتقدان تا پای تغییر این سازمان به وزارتخانه پیش رفتهاند.
پشتوانه پژوهشی ندارد
زهرا احمدیپور، سکاندار سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی، در گفتوگو با «شرق» درباره تبدیل سازمان میراث فرهنگی به وزارتخانه میگوید: «مشکل این است؛ وقتی در مجلس طرحی مطرح میشود، پیوستهای پژوهشی آن طرح ارائه نمیشود. من وقتی در سازمان میراث فرهنگی بودم، چند جلسه به مجلس برای این موضوع رفتم و در این دو، سه جلسه هربار سؤال کردم پیوست پژوهشی خود را ارائه کنید که به استناد کدام مسئله پیگیر وزارتخانهشدن سازمان میراث فرهنگی هستید، آن وقت با شنیدن استدلالهای شما ما میتوانیم ببینیم این کار درست است یا نه. واقعا هیچ موضوعی را مطرح نمیکردند و تنها دغدغهشان این بود که میخواهیم این سازمان را تبدیل به وزارتخانه کنیم تا نظارت بیشتری روی آن باشد. در صورتی که در قالب سازمان هم امکان نظارت کامل روی این نهاد وجود داشت». او افزود: «کل مباحثی که در کارگروههای مجلس مطرح شد و سپس در کمیسیونها رفت و برگشت و در کمیسیون مشترک بحث کردند، بهاتفاق دوستان میگفتند باید نظارت بیشتر باشد، اما مسئله جدی را مطرح نکردند و به نظر من چون مسئله جدی مطرح نشده، الان فقط درگیر ساختار میشوند. درست است که اعلام شده با تبدیلشدن سازمان میراث فرهنگی به وزارتخانه نباید ساختار نیروی انسانی آن تغییر کند، اما آن تلاشی را که سازمان باید برای این شرایطی که الان داريم بگذارد و گردشگری را توسعه دهد و بتواند از میراث فرهنگی مراقبت کند و در شرایط فعلی كه ما از رشد صنایع دستی میتوانيم به صادرات غیرنفتی كمك کنيم، صرف این خواهد شد که حالا چطور ساختار جدید طراحی میشود، حالا وزیر چه كسي خواهد شد و به طور طبیعی در چنین فاصلهای عملا مدیران دیگر به صورت جدی کار نخواهند کرد».
احمدیپور تأکید کرد: «واقعا من هنوز نمیدانم دلیل این دوستان چیست، اگر شاید با تکتک این عزیزانی که وزارتخانهشدن سازمان میراث فرهنگی را دنبال میکردند صحبت میکردیم، به نتیجه نمیرسیدیم. من به آنها میگفتم شما مسائل خودتان را بگویید و اگر بدانم میشود مسائل شما با وزارتخانهشدن دنبال شود، من نیز با شما همراه خواهم بود؛ اما واقعا مسئلهای نداشتند. من در ذهن خودم مسئله داشتم که اگر قرار است ما یک کار جدی در حوزه گردشگری بکنیم، شاید تغییر ساختار کمکمان کند یا اگر واقعا با یک نگاه حاکمیتی از میراثی مراقبت بکنیم تا اینطور دستخوش تغییرات لحظهبهلحظه و سودجویانه نشود، شاید نیاز باشد جدی به وزارتخانهشدن فکر کنیم؛ اما مسئله این است که این دوستان واقعا پس ذهن خود مسئلهای نداشتند و نمیدانم شاید چون طرح آن پشتوانه پژوهشی را طرح ندارد، در مرحله اجرا به بنبست برسد. میخواهم بدانم اگر بخواهیم این طرح را بسنجیم، چطور میتوانیم اتفاقات خوب آن را بررسی کنیم و چطور میگوییم مسائل با وزارتخانهشدن سازمان از فراروی صنعت گردشگری کنار خواهد رفت؟ با چه برنامه و اقدامی ما مسیر آینده را رو به بهبود پیش میبریم؟». رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی در پایان خاطرنشان کرد: «به نظر میرسد این طرح بیش از هرچیزی هزینهبر خواهد بود؛ بیش از کمک به توسعه، انرژی، نیروی انسانی و منابع را صرف تغییر ساختار خواهد کرد و نه به رونق گردشگری کمک میکند، نه به سمت توسعه بازارهای صنایع دستی میرود. من نمیدانم نمایندگان مجلس چقدر با میراث فرهنگی آشنایی دارند؟ میراث به معنای میراث فرهنگی را اگر نمایندگان میشناختند، ما با اوج تخریبهای میراث فرهنگی در کشور روبهرو نمیشدیم. آنها میتوانستند از میراث فرهنگی در حوزههای انتخابیه خود مراقبت کنند، همانطور که بر تصمیمگیریهای دولت بر حوزه انتخابیه خود نظارت میکردند. طبیعتا اگر تخریب میراث هم اتفاق میافتاد، موظف به نظارت بودند. حداقل من در تجربه 10ماهه خودم کمتر موردی را دیدم که به واسطه مشکلات میراث فرهنگی یک نماینده نامهای به ما ارسال کند. بخش صنایع دستی هم همینطور. امسال که سال حمایت از کالای داخلی نام گرفته صنایع دستی میتواند با محدودیتهای پیشآمده به دلیل کاهش پشتوانه پول ملی، بهعنوان یک محصول صادراتی پرطرفدار معرفی شود؛ اما متأسفانه چون انرژی سازمان میراث فرهنگی صرف تغییرات میشود، احتمالا نمیتوانند روی این موضوع سرمایهگذاری کنند و در واقع این اولویتی بود که ما انتظار داشتیم مجلس به آن ورود کند، نه وزارتخانهشدن سازمان میراث فرهنگی».
فرصتها و تهدیدها
درحالیکه صنعت گردشگری در دنیا رتبه سوم اقتصادی پس از نفت و خودروسازی را دارد و ایران نیز کشوری با ظرفیتهای درخور توجه در جاذبههای تاریخی و طبیعی است، هنوز اتفاق شایان توجهی را در حوزه گردشگری در ایران شاهد نبودهایم و شاید همین کمکاری سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، عاملی است که مجلس را به فکر تغییر این سازمان به وزارتخانه انداخت تا بتواند هم بر فعالیتهای آن نظارت بیشتری داشته باشد و هم زمینههای درآمدزایی در بخشهای گردشگری را فعالتر کند.
طبق سند چشماندازِ 20ساله، تا سال 1410 باید درآمدزایی کشور از صنعت گردشگری به 20 میلیارد دلار برسد که با عملکرد فعلی سازمان میراث فرهنگی، مجلسیها نگران دستنیافتن به این هدف بلندمدت هستند. کسانی که بر وزارتخانهشدن میراث فرهنگی تأکید دارند، معتقدند سازمان میراث فرهنگی عقبماندگی زیادی دارد و با تبدیلشدن به وزارتخانه، باید فضای بیشتری برای آن فراهم شود.
سیدمحمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری در گفتوگو با «شرق» با اشاره به اینکه باید از ظرفیت تبدیلشدن سازمان میراث فرهنگی به وزارتخانه استفاده کرد، میگوید: واقعیت این است که سازمان میراث فرهنگی وزارتخانه باشد یا سازمانی زیر نظر معاون رئیسجمهور، تفاوتی ماهوی در سرنوشت موضوع پیدا نمیکند؛ جز اینکه برای هرکدام (سازمان یا وزارتخانه) یکسری فرصت و یکسری مضایق را به دنبال خواهد داشت. وزارتخانهشدن سازمان میراث را اگر بهمثابه یک فرصت ببینیم، میتواند اتفاق خوبی باشد؛ اما مشکل اینجاست که ما با دستگاهی مواجه هستیم که در قبال سه موضوع میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مسئولیت دارد که هیچ تجانسی با هم ندارند. به هم بیربط نیستند، ولی در ماهیت سه موضوع با جنس مستقل هستند. شاید آن زمانی که سازمان میراث فرهنگی در قالب معاونت رئیسجمهوری شکل گرفته بود، کار آسانی نبود که این عدم تجانس را به رسمیت بشناسیم؛ اما حالا که تبدیل به وزارتخانه شده، فرصت مغتنمی است که ساختار تشکیلاتی این دستگاه به ترتیبی باشد تا هر سه این موضوعات فرصت فعالیت با توجه به ماهیت مستقل خود داشته باشند، مثل وزارتخانههای متعددی که نهادهای مختلفی را در زیرمجموعههای خود دارند». بهشتی در ادامه افزود: «چون این تبدیل به صورت طرح در مجلس تصویب شده است، اگر قرار باشد در زیرمجموعه این وزارتخانه سه سازمان شکل بگیرد، به هر صورت تبعاتی برای وزارتخانه جدید خواهد داشت؛ ازجمله اینکه این گسترشها تشکیلاتی باشد یا بار مالی داشته باشد. چون طرحی که از سوی نمایندهها تصویب میشود، اگر بار مالی داشته باشد، شورای نگهبان آن را رد میکند. برای همین است که در این طرح بهتصویبرسیده مانع شدهاند که از نظر ساختار تشکیلاتی و امکانات فراهم شود و این شاید مشکلی است که طرح جدید داشته باشد. حال باید منتظر بود و دید که بعد از ارائه به دولت، دولت در فرصتهای قانونی خود شاید بتواند اصلاحیهای روی این قانون پیشنهاد کند تا دست و بالش را برای یکسری ابتکار عمل باز کند».
بسیاری از نمایندگان با این هدف دنبال وزارتخانهشدن سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هستند تا بتوانند از بازوی نظارتی مجلس در صنعت گردشگری استفاده کنند؛ اما فارغ از افزایش نظارت بر میراث فرهنگی، ایجاد وزارتخانه و اختصاصدادن ردیف بودجه برای صنعتی که قرار است بخش اعظمی از درآمد غیرنفتی را بر عهده گیرد، مشکل تازهای برای دولت ایجاد خواهد کرد.
منبع: شرق/شهرزاد همتی/۱۱ مرداد ۹۷