مجمع تشخیص مصلحت می‌تواند مجلس دوم شود (سلیمی‌نمین، فعال سیاسی اصولگرا)

ما هم‌اکنون در ساختار کشور مجلس دوم داریم. مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس دوم ایران است که به تدریج تعداد اعضای آن رو به افزایش است و در آینده می‌تواند به صورت رسمی تبدیل به مجلس دوم ایران شود. برای این مهم باید در آینده ساختار مجمع تشخیص مصلحت نظام به شکلی تغییر پیدا کند که اعضای انتصابی و انتخابی آن عدد مشخصی را دارا باشد.

کد خبر: ۵۱۳۵
۱۴:۰۳ - ۲۶ تير ۱۳۹۷
دیدارنیوز ـ به نظر شما آيا ساختار مجلس كاستي دارد؟ مصداق اين كاستي‌ها چيست؟

نزديك به چهار دهه از آغاز به كار مجلس شوراي اسلامي مي‌گذرد و در اين سال‌ها خانه ملت با فراز و نشيب‌هاي بسياري همراه بوده است. مجلس گاهي عملكرد مثبت و تاثير‌گذاري داشته و گاهي دچار ضعف‌هايي شده است. ضعف‌ها و كاستي‌هاي مجلس را مي‌توان به چند دسته تقسيم كرد. نخستين نقطه ضعف مجلس، عدم پشتيباني حزبي است. متاسفانه در سال‌هاي اخير شاهد بوده‌ايم احزاب مسووليت نمايندگاني كه معرفي كرده‌اند را گردن نمي‌گيرند. در نظام‌هاي پارلمانتاريستي احزاب يك سيستم كنترلي نسبت به نمايندگان خود دارند اما اين اتفاق در ايران رخ نمي‌دهد. اين مساله يعني آنكه حزب از اعتبار خود مراقبت مي‌كند و همين سبب مي‌شود تا اين موضوع مانند يك عامل بازدارنده در برابر نمايندگان است. اگر نمايندگان توسط احزاب كنترل شوند جامعه از برخي مخاطرات مصون مي‌ماند اما اگر اين مهم رخ ندهد كنترل نمايندگان سخت مي‌شود.

اما وظيفه كنترل نمايندگان در مجلس بر عهده هيات رييسه است نه احزاب.

درست است و اين يكي از ايرادات ساختاري مجلس شوراي اسلامي است. در ديدار‌هاي اخير مقام معظم رهبري با نمايندگان مجلس، نمايندگان تاكيد بر نظام كنترلي از داخل داشتند اما از آنجايي كه هيات رييسه مجلس منتخب نمايندگان است نمي‌تواند در اين زمينه‌ها نقش موثري داشته باشد. به بيان راحت‌تر هيات رييسه محتاج راي نمايندگان است به همين دليل در مقام كنترل نمايندگان برنمي‌آيد. متاسفانه برخي نمايندگان هستند كه حضور فعال و حتي حضور عادي هم در جلسات مجلس ندارند و به هر بهانه‌اي مجلس را ترك كرده و به كارهاي شخصي مي‌پردازند. برخي نمايندگان نيز دچار داد و ستد مي‌شوند و اين سبب مي‌شود تصميماتي اتخاذ كنند كه برخلاف مصالح ملت و مملكت باشد. نظام كنترلي داخلي مجلس آن طور كه بايد قوت ندارد و جدي نيست بنابراين ضرورت دارد نظام پارلمانتاريستي پشتوانه حزبي داشته باشد تا احزاب بتوانند براي صيانت از اعتبار خود بر نمايندگان نظارت داشته باشند.

احزاب مي‌توانند نظارتي استصوابي بر نمايندگان مجلس داشته باشند؟

قطعا احزاب مي‌توانند نمايندگان را كنترل كنند. وقتي يك حزب فردي را به عنوان نماينده معرفي مي‌كند به دليل شناخت كافي از آن شخصيت مي‌تواند نظارت درستي بر اقدامات نمايندگان داشته باشد. يكسري مشكلات ديگر درباره نمايندگان وجود دارد كه ارتباطي به ساختار نداشته و مربوط به نماينده است. يكي از آفات جدي كه متوجه نمايندگان است، تاثير‌پذيري آنها از قوه مجريه است.

منظور شما مجلس دهم است يا به صورت كلي مي‌گوييد؟

خير، كلي مي‌گويم. اين اثر‌پذيري به آن دليل است كه برخي نمايندگان بخشي‌نگر هستند. اين افراد خود را مسوول آن بخشي مي‌دانند كه از طريق راي مردم آن بخش توانسته‌اند به مجلس برسند. درست است كه نمايندگان نماينده يك شهر هستند اما وقتي به مجلس مي‌رسند بايد نگاهي كلان به تمامي امور داشته باشند اما به واسطه آنكه در حوزه نمايندگي محتاج راي مردم آن منطقه هستند، تلاش مي‌كنند خدماتي ويژه به آن منطقه و بخش ارايه داده و كارنامه مثبتي از خود به جاي بگذارند. وقتي يك نماينده دچار بخشي‌نگري شود قوه مجريه اين نمايندگان را وارد معامله‌گري مي‌كند. يعني دولت حاضر است امكانات ويژه‌اي در اختيار آنها قرار دهد تا موقعيت اين نماينده در آن بخش تقويت شود. اين مهم يكي از جدي‌ترين آفات قوه مقننه است. اكنون نيز اين مشكل وجود دارد و متاسفانه شاهد هستيم برخي وزرا و اعضاي هيات دولت، نمايندگان را به خدمت مي‌گيرند. اين افراد با علم به آنكه يك نماينده بايد در حوزه انتخابيه خود يك پروژه ملموسي داشته و از خود به يادگار بگذارد، از اين موضوع سوءاستفاده كرده و نمايندگان را به خدمت مي‌گيرند .

برخي هم معتقدند در شرايط كنوني مجلس دوم بايد تشكيل شود. آيا ضرورتي در تشكيل مجلس دوم وجود دارد؟

ما هم‌اكنون در ساختار كشور مجلس دوم داريم. مجمع تشخيص مصلحت نظام، مجلس دوم ايران است كه به تدريج تعداد اعضاي آن رو به افزايش است و در آينده مي‌تواند به صورت رسمي تبديل به مجلس دوم ايران شود. براي اين مهم بايد در آينده ساختار مجمع تشخيص مصلحت نظام به شكلي تغيير پيدا كند كه اعضاي انتصابي و انتخابي آن عدد مشخصي را دارا باشد.

با توجه به آنكه مجمع تشخيص، يك نهاد انتصابي و مجلس شوراي اسلامي، يك نهاد انتخابي است. در صورت تحقق اين اتفاق فكر نمي‌كنيد كه واكنش‌ها به مجلس دوم تند باشد؟

اين موضوع در برخي كشور‌ها اجرايي شده است به نحوي كه در برخي كشور‌ها مجالس به صورت كامل انتصابي هستند. به عنوان مثال مجلس «لرد ها» يك نهاد كاملا انتصابي است. البته اخيرا تلاش دارند تا سازوكاري را ايجاد كنند كه قوه مجريه روي برخي لرد‌هايي كه به اين مجلس ورود مي‌كنند، نظارت داشته باشد.

با توجه به موضوعي كه مطرح كرديد، به نظر شما مجمع تشخيص مصلحت مقياس كوچك مجلس لرد‌ها است؟
خير. ماهيت آن مجلس كاملا متفاوت است.

پس چرا اين مقايسه را انجام داديد؟

منظور من آن بود كه ما مي‌توانيم مجمع تشخيص را به سمت يك مجلس سوق دهيم و اين مهم به تدريج درحال وقوع است. من آن مقايسه را به عنوان نمونه گفتم كه در برخي كشور‌ها يك مجلس كاملا انتصابي است. اين موضوع در گذشته هم وجود داشته است. به عنوان نمونه مجلس سنا و مجلس شوراي ملي نيز انتصابي بودند.

شما با افزايش تعداد نماينده‌ها موافق هستيد؟

من اين موضوع را قبول ندارم كه كم بودن تعداد موجب ضعف مجلس است. ضعف‌هاي ديگري بر مجلس حاكم است كه با رفع آنها مجلس مي‌تواند باصلابت به مسير خود ادامه دهد. ما اگر بتوانيم پيوندي كه بعضا ميان مجلس و قوه مجريه حاكم برقرار مي‌شود، كنترل كنيم تا حد زيادي مجلس مي‌تواند نقش جدي‌تري ايفا كند. فرض كنيد بخشي يك نماينده دارد. اگر اين يك نماينده تبديل به دو نماينده شود و هردوي آنها بخشي‌نگر باشند، اتفاق ويژه‌اي رخ نخواهد داد.

شما از طرفي مي‌گوييد نيازي به افزايش تعداد نمايندگان نيست و از طرفي مي‌گوييد مجمع تشخيص مي‌تواند مجلس دوم باشد. دليل اين تناقض چيست؟

من نمي‌گويم نيازي به افزايش نمايندگان نيست. اگر ما نمايندگاني داشته باشيم كه به فساد آلوده نشده باشند، هرچه تعدادشان بيشتر باشد بهتر است. موضوع افزايش تعداد نمايندگان في‌نفسه گام مثبتي نيست. اگر ما بتوانيم بر مجلس توجه ويژه خود را معطوف كرده و مجلس را از آفات گوناگون دور نگه داريم، يك امتياز است اما اگر موفق به اين مهم نشويم تعداد نمايندگان اهميتي ندارد.

منبع: اعتماد/ ۲۶ تیر ۹۷
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: