حاصل ٤٠ سال برخورد قهرآميز (گفتگو با محسن غرویان درباره حجاب)

محسن غرويان میگوید : «دين، دينداري و رفتارهاي ديني يك امر اختياري است. معناي امر اختياري اين است كه فكر و انديشه انسان بايد به جايي برسد كه خودش با اختيار خودش دينداري و سبك زندگي ديني را اختيار كند. از قرآن مي‌تواند درك كرد كه دينداري چون ريشه اعتقادي دارد اصلا تحميل‌بردار نيست و زور و اجبار در بحث دينداري و اعتقادات ديني اصلا جايي ندارد.»

کد خبر: ۵۰۰
۱۲:۴۲ - ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۷
 زهرا چوپانكاره 
 
 دیدارنیوزـ  ٣دقيقه و ١٢ ثانيه ويدئوي برخورد ماموران گشت ارشاد كه هفته گذشته جنجال‌برانگيخت و پاي وزير كشور را به ميان كشيد، برشي بود از حوادثي كه گاه و بي‌گاه در يك دهه گذشته و پس از آغاز طرح ارتقاي امنيت اجتماعي رخ دادند، طرحي كه رفته‌رفته روي موضوع پوشش زنان متمركز شد. گشت ارشاد امتداد نگاهي است كه به موضوع پوشش و به صورت مشخص «حجاب» به عنوان يك امر ديني وجود دارد و نظارتي كه پاي نهاد انتظامي را به اين موضوع مي‌كشاند. در حوزه علميه قم كه مشخص‌ترين نهاد ديني كشور به شمار مي‌رود روحانياني هستند كه معتقدند حجاب ماهيت فرهنگي و فكري دارد و نظارت و كنترل آن با ابزار قهري و انتظامي توجيهي ندارد. محسن غرويان، مدرس حوزه مي‌گويد كه علما و مراجع متعددي در حوزه علميه نسبت به برخوردهاي قهري كه سبب دين‌گريزي مي‌شود، هشدار داده‌اند. 
  
از ديدگاه شرعي چقدر برخورد قهري و انتظامي با موضوع حجاب و پوشش توجيه دارد و آيا در سپردن اين موضوع به دست نهاد پليس منطق ديني وجود دارد يا خير؟

در مورد پوشش و حجاب به نظر من بايد ببينيم كه اين مساله چه ماهيتي دارد؟ از ديد من ماهيت اين مساله اولا و بالذات يك ماهيت فكري، دانشي و فرهنگي است و بايد شخص، شخصيت خودش را در حفظ ارزش‌هاي اخلاقي ببيند و رفتارش به گونه‌اي باشد كه شخصيت فرهنگي‌اش را حفظ كند. اين نگاه من به موضوع حجاب است. ريشه حجاب برمي‌گردد به عفت، روحيه عفت زيربنا است و حجاب روبنا. عفت هم يك مساله دروني و باطني و فكري و فرهنگي است و بنابراين نوع برخورد و ورود به اين مساله هم بايد از جنس فكري و نظري باشد، با برخوردهاي فيزيكي نمي‌توانيم كار فرهنگي انجام دهيم.

با توجه به ديدگاهي كه داريد فكر مي‌كنيد به صورت مشخص گشت ارشاد، در سال‌هاي گذشته چقدر توانسته اثر مثبت يا منفي در موضوع پوشش و به صورت خاص‌تر حجاب داشته باشد؟

تاثير اين رويكرد تاثير زودگذر و موقت بوده است. در حالي كه كار فرهنگي بايد ريشه‌اي باشد با آثار پايدار. اينكه مردم چند روز از روي ترس رفتاري را از خودشان نشان دهند و بعد بلافاصله برگردند به همان رفتار اوليه‌شان نشان مي‌دهد كه اين رويكرد تاثير عميقي روي افراد جامعه ندارد. اما اگر كار فرهنگي مستمرا صورت بگيرد و براي نسل جوان مسائل ارزشي و اخلاقي دايما تبيين شود مساله فرق مي‌كند، البته اين كار سخت است اما ماهيت كار فرهنگي و علمي همين است، نبايد جاي كار سخت فرهنگي را با كار فيزيكي ساده و آسان پر كنيم، چون نهايتا هم اين رويكرد نمي‌تواند جاي كار عميق را پر كند.

بعضي‌ها مي‌گويند برخورد انتظامي با مساله حجاب و موضوعاتي كه به صورت خاص ماهيت ديني دارند، باعث شده كه بنياد دين به ويژه در نزد نسل جوان مخدوش شود. آيا علما و حوزه علميه از اين مخدوش شدن و ضربه خوردن احساس خطر مي‌كنند؟ و آيا اگر احساس خطر مي‌كنند در پي اين هستند كه شايد با تعامل و گفت‌وگو با نهادهاي مسوول اين دغدغه‌ها را بيان كنند؟

در قرآن كريم داريم كه «لااكراه في‌الدين» اكراه در دين نيست. دين، دينداري و رفتارهاي ديني يك امر اختياري است. معناي امر اختياري اين است كه فكر و انديشه انسان بايد به جايي برسد كه خودش با اختيار خودش دينداري و سبك زندگي ديني را اختيار كند. از همين آيه قرآن مي‌توان درك كرد كه دينداري چون ريشه اعتقادي دارد اصلا تحميل‌بردار نيست و زور و اجبار در بحث دينداري و اعتقادات ديني اصلا جايي ندارد. اما بحث بعدي اين است كه حالا در يك جامعه ديني ما چگونه رفتارهاي ديني را در ميان مردم رواج دهيم؟ اين موضوع بايد با همان ريشه‌هاي اعتقادي شروع شود. راه ديگري ندارد. ما نزديك به چهل سال است كه داريم تجربه مي‌كنيم و مي‌بينيم كه برخوردهاي قهري نتيجه مطلوب را به بار نياورده است. عده‌اي از علما هم هميشه اين حرف‌ها را گفته‌اند.
 
اينكه شما سوال مي‌فرماييد كه در حوزه علميه و در ميان علما آيا اين نگراني وجود دارد يا نه بايد بگويم بله، اين مسائل سال‌ها است كه از سوي حوزه مطرح شده، مطرح مي‌شود و فكرشان اين است كه در مسائل ديني بايد نظارت باشد اما پيش از برخوردهاي قهري بايد كار فرهنگي بكنيم. يك نكته هم اين است كه اخيرا برخي از علما و مراجع گفته‌اند كه، اين رفتارهاي عصياني كه در جامعه اتفاق مي‌افتد مانند روسري بر سر چوب كردن، اينها مخالفت با قرآن يا فطرت ديني نيست بلكه نوعي ابراز مخالفت با وضعيت جامعه و كشور است كه به اين شكل خودش را نشان مي‌دهد.

نظر خود شما در مورد اين موضوع چيست؟ آيا برخوردهاي قهري توان آسيب زدن به اين نهاد را دارند؟

بله، من در مصاحبه‌هاي مختلف به خصوص در اين جريان اخير كه يك دختر خانمي كتك مي‌خورد گفته‌ام كه تاثير اين ضربه‌ها به دين بسيار بيشتر از ضربه‌هاي ديگران است و نسل جوان را به خصوص نسبت به دينداري بدبين مي‌كند و به دين‌زدايي مي‌انجامد. اين قبيل رفتارها را ما در امر به معروف نداريم و پيغمبر و اهل بيت چنين رفتارهايي را در سيره‌شان نداشته‌اند كه بخواهند با ضرب و كتك مردم را به سمت معروف بكشانند يا از منكر برانند. اينها اثرات مخربي داشته و به هر حال بايد روش‌ها عوض شود.

از بحث ضربه خوردن به نهاد دين كه بگذريم يك موضوع هم ضربه خوردن به نهاد انتظامي است كه به هر حال بودجه محدود و نيروي انساني محدود دارد و با اختصاص دادن بخشي از آن براي كنترل قهري يك مساله به قول شما فرهنگي، دارد توان خود را براي مقابله با جرايم جدي‌تر كاهش مي‌دهد.

ببينيد پليس هم بر اساس برنامه و فكر و نقشه‌اي كه به آنها داده مي‌شود عمل مي‌كند، بحث من در مورد آن فكر و انديشه‌اي است كه به پليس ارايه مي‌شود و حاكم بر كار پليس است. آن فكر است كه بايد مورد تجديدنظر قرار بگيرد. نگاه‌هاي افراطي نمي‌تواند موثر باشد. نكته ديگر اين است كه مساله حجاب و پوشش بخشي‌اش مربوط به پليس مي‌شود و بخش عمده آن در حوزه فكري و فرهنگي اصلا كار پليس نيست. موضوع پوشش و حجاب چون يك رفتار اجتماعي مشهود و آشكار است، هم در رفتارهاي ديگر تاثيرگذار است و هم متاثر از رفتارهاي ديگر است.
 
مثلا اينكه عده‌اي مي‌بينند تبعيض‌هايي در كشور صورت مي‌گيرد، بي‌عدالتي‌هايي اتفاق مي‌افتد و آن هم به نام دين، در برابرش واكنش‌هاي عصياني نشان مي‌دهند و همان طور كه عرض كردم علما و مراجع هم گوشزد كردند و تذكر دادند كه اين حركت‌ها نشانه اعتراض مردم به بي‌عدالتي‌ها است و بايد ابعاد يك رفتار اجتماعي در زمينه‌هاي مختلف سياسي و اقتصادي مورد مطالعه قرار بگيرد، جامعه‌شناسان، روانشناسان و دين‌شناسان در حوزه‌هاي مختلف به تحليل وقايع و رفتارها بپردازند و براي همين مي‌گويم كه اين موضوع اصلا كار پليس به تنهايي نيست. مساله حجاب و پوشش و نحوه رفتارها و واكنش‌هاي مردم، زواياي ديگري دارد كه محتاج به بازنگري فكري و فرهنگي و البته نوع ديدگاه متفاوت ما دارد.
  
اخيرا برخي از علما و مراجع گفته‌اند كه، اين رفتارهاي عصياني كه در جامعه اتفاق مي‌افتد مانند روسري بر سر چوب كردن، اينها مخالفت با قرآن يا فطرت ديني نيست بلكه نوعي ابراز مخالفت با وضعيت جامعه، نظام و كشور است كه به اين شكل خودش را نشان مي‌دهد.
 
منبع: اعتماد
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: