داغ و درد در سقوطی دیگر

لازم است تمامی طرف‌ها، یک آتش‌بس موقت بدهند تا تشییع باشکوهی توسط مردم عزادار و صرفا برای همدردی آن‌ها (بدون شعار‌هایی خارج از اصل موضوع) انجام شود. این حرکت اجتماعی، غیر از احترام به جان‌باختگان و خانواده‌هایشان، آلام عمومی را التیام می‌بخشد. چهره‌ی ایران را در افکار عمومی دنیا نیز ترمیم خواهد کرد تا بدانند این ملت، هر عزیز از دست‌رفته‌ای را با احترام بدرقه می‌کند.ممکن است برخی بخواهند رنج‌های بحق یا ناحق خود از حاکمان را با این رنج اخیر یکجا فاکتور کنند؛ لااقل تلاش کنیم تا مراسم رسمی و اسمی آن‌ها را آغشته نکنیم و اعتراضات را در جای خودش بروز دهیم. اینجوری ممکن است که حتی برگزاری مراسم برای این‌ها دریغ شود.

کد خبر: ۴۸۸۶۲
۱۱:۴۹ - ۲۴ دی ۱۳۹۸
دیدارنیوز ـ ابوالحسن مظفری*: سقوط هواپیمایی اوکراینی که از قضا حامل نخبگانی از وطن نیز بود، به رنج‌های این روزگار ما افزود. همه می‌دانیم که تا این نقطه از ماجرا، خطا‌هایی سنگین (از تحمیل شرایط جنگی و تحریم گرفته تا تشخیص اشتباه و تأخیر در اعلام آن) اتفاق افتاده، ولی اگر مراقبت نکنیم، این خطا‌ها به شکلی دیگر ادامه خواهد یافت.

با پدیده‌هایی که چندوجهی هستند، نمی‌شود برخورد یک‌وجهی داشت. ابتدا باید تمامی وجوهات و زوایای آن را تعیین و تفکیک کرد و سپس با هر بخش آن، مواجهه‌ای متناسب انجام داد.

الف) وجه نظامی:
الف-۱- این خطای مهلک نشان داد که سیستم دفاع موشکی ما نیاز به بازنگری و ترمیم ضعف‌ها دارد.

الف-۲- ایجاد هماهنگی برای موارد مشابه، سازوکار دقیق‌تر و مطمئن‌تر برای انتقال اطلاعات بین اجزای تصمیم‌گیر و سرعت در اتخاذ و بیان مواضع به افکار عمومی باید جدی گرفته شود.

الف-۳- اگر در مجازات خاطیان یا بیان خطا‌ها افراط شود، سایر عوامل دفاع موشکی و پدافندی دچار چنان تزلزل و تردیدی خواهند شد که می‌تواند موجب بروز خساراتی بس بزرگتر در حملات واقعی دیگری شود. همیشه باید احتمال درصدی از خطا برای شرایط خاص و جنگی را در نظر گرفت.

ب) خانواده‌های جان‌باختگان:
ب-۱- در میان اخبار ضدونقیض این روزها، بیش از هر کسی آن‌ها متحمل رنج‌های مضاعف شدند. فوری‌ترین اقدام، ترمیم بخشی از احساسات آنهاست که بار‌ها توسط طرف‌های مختلف و چندین بار جریحه‌دار شد. آن‌ها عزیزانشان را بیش از یک بار از دست دادند.

ب-۲- لازم است تمامی طرف‌ها، یک آتش‌بس موقت بدهند تا تشییع باشکوهی توسط مردم عزادار و صرفا برای همدردی آن‌ها (بدون شعار‌هایی خارج از اصل موضوع) انجام شود. این حرکت اجتماعی، غیر از احترام به جان‌باختگان و خانواده‌هایشان، آلام عمومی را التیام می‌بخشد. چهره‌ی ایران را در افکار عمومی دنیا نیز ترمیم خواهد کرد تا بدانند این ملت، هر عزیز از دست‌رفته‌ای را با احترام بدرقه می‌کند.

ب-۳- ممکن است برخی بخواهند رنج‌های بحق یا ناحق خود از حاکمان را با این رنج اخیر یکجا فاکتور کنند؛ لااقل تلاش کنیم تا مراسم رسمی و اسمی آن‌ها را آغشته نکنیم و اعتراضات را در جای خودش بروز دهیم. اینجوری ممکن است که حتی برگزاری مراسم برای این‌ها دریغ شود.

ج) اعلام رسانه‌ای:
ج-۱- هیچ تردیدی نیست که در پذیرش خطا و بیان آن، تأخیر صورت گرفته، ولی یادمان باشد که نهایتا اعلام شد و نسبت به موارد مشابه در دنیا، جزو کمترین زمان‌های تأخیر است. اینکه دقیقا چه نوع فشار یا فشار‌هایی باعث اعلام صریح شد، نیاز به زمان دارد، ولی اگر مواجهه صحیحی با این رویکرد نداشته باشیم، در موارد بعدی با توجیهاتی قوی‌تر پنهان‌کاری خواهد شد.

ج-۲- با توجه به عدم دسترسی اطلاعات کامل در رسانه‌ها تا بررسی دقیق امنیتی آن، بدیهی است که بسیاری براساس داده‌های موجود یا محتمل، تحلیل کنند و این الزاما به معنی نادرست بودن تمامی آن احتمالات نیست؛ اما نتیجه‌ی نهایی، فقط یکی از این گزاره‌های محتمل خواهد بود.

ج-۳- یکی از دلایل دروغ و لاپوشانی ریشه‌دار در میان ما، واکنش‌هایی بدتر از اصل خطا در طرف مقابل است. باید تناسبی میان خطا و مجازات باشد وگرنه خطایی را با خطا‌های بزرگتر جواب دادن، خودش به این سیکل معیوب دامن خواهد زد.

د) زخم عمومی:
د-۱- در این ماجرا فقط آن خانواده‌ها نبود که مصیبت دیدند، افکار عمومی جریحه‌دار شد. هر کسی می‌تواند خود را در همان موقعیتِ غم‌انگیز تصور کند. حاکمیت باید حق عزاداری و حق اعتراض را برای عموم مردمی که این احساس را پیدا کردند رعایت کند.

د-۲- راه جبران این زخم‌های عمومی و داخلی، شبیه نوع مواجهه و دادن غرامت به خانواده‌ها و کشور‌های ذیربط نیست. برای جبران این زخم‌ها باید دارویی دیگر ساخت که یقینا از جنس اعتماد و کاهش سخت‌گیری‌های غیرمسئولانه در تمامی ابعاد (یا هر بُعدی که شدنی‌تر است) به این مردم خواهد بود.

هیچ وقت در‌های مردمی که درک عمیقی از امنیت، اعتماد و آرامش در این موقعیت‌های چندوجهی دارند به روی حاکمان بسته نیست، ولی این در‌ها را نبندیم یا نشکنیم، بلکه با احترام و عقلانیت از آن‌ها وارد دل‌های این مردم داغدار شویم.
 
*پژوهشگر حوزه اجتماعی
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: