ایران هنوز تو را نمى شناسد، آخر تو اجازه ندادى شناخته شوى. کتابها مى شود از بزرگیت و سجایاى اخلاقیت، وطن دوستیت، مردانگیت، گذشتت، صبرت، فداکاریت و شجاعتت نوشت، اما تو در زندگى با فرد دیگرى بازى را بسته بودی، ملاکت بدست آوردن رضاى خالق از طریق خدمت به مخلوق بود. تو به انسانیت عشق میورزیدی، براى همین سلطان قلبها شدى، تو خود یک مکتب هستی که باید تدریس شوی. خوشا به سعادتت یل ایل سلیمانى که عاقبت بخیر شدى و الگوى ایرانى و جهانى گردیدى.
دیدارنیوز ـ
بهیار سلیمانی*: قاسم که باشى و بخواهى که فقط قاسم بمانى و حواست باشد حتى بعد از شهادتت براى مردمت و وطنت هزینه اضافى ایجاد نکنى، راضى نمى شوى یک قبر جدید برایت ایجاد کنند، مثل دوران جنگ که تازه واردى که مى آمد همسنگرىها کمی جمع و جورتر میشدند و او را جای مى دادند حالا هم من دیدم در گلزار شهداى کرمان که باید شهدا کمی جا باز کنند تا تو هم آن جا آرام بگیرى.
ظاهرا کفن زیادى با خود نبردى، راستى فکر امروز هم کرده بودى و از همه خواستى روز دفن در کنار مزارت، شهادت به درستکاریت دهند. خانه مسکونیت در کرمان را بیت الزهرا (س) کرده بودی تا مهمانها در شهر کریمان، بى خانه نباشند. چه جالب هر ساله ایام فاطمیه به میزبانی مهمانات میآمدی و امسال هم در ایام فاطمیه آمدی، اما دستی نداشتی که به روی سینه ات بگذاری و به مهمانانت خوش آمد بگویی. البته اینجا درب همه خانهها بر روى مهمانات باز است، چون تو فرزند دیار کریمانی، آخر تو راه کربلا را گشوده بودى و همه موکب دارى را از کربلائیان آموخته بودند. فقط یک موکب در کرمان، دوازده هزار غذا تدارک دیده، یک کامیون بزرگ از مرودشت فارس با همه امکانات آمده و در میدان مشتاق، موکب دیگری بر پا کرده است و دهها موکب دیگر در جای جای این شهر و مسیرهای منتهی به کرمان مشغول خدمت رسانی به عاشقانت هستند.
بومگردى مسیر نیز خادم زوارت بودند. راستى با رفتنت از کلمات هم، خودت را بى نیاز دانستى و نوشتى که روى قبرت بنویسند سرباز قاسم سلیمانى. قاسم جان دیدی چگونه وحدت آفریدی و ایران را به خروش آوردی و نوای اربعین در عراق سرودی؟ خوزستان را جلا دادى، کبوتر حرم رضا (ع) شدى تا از او تشکرکنى که دعایت درحرمش مستجاب شده و به آرزویت که شهادت بود رسیدى.
قاسم جان رمزگشایى کن چگونه پایتخت را علیرغم زخم آبان، میلیونى به خیابانها آوردی وهمه را متحیر کردى و ترامپ را سردرگم کردى تا ابلهانه بگوید به مراکز فرهنکى ایران حمله مى کند؟ بعد به قم رفتى تا به حضرت معصومه (س) احترام کنى و ارزش زنان را پاس دارى و سپس با شکوه مثال زدنی و غیر قابل تکرار از رنگین کمانى که از همه مردم ایران در تشییع خودت فراهم آوردى در کرمان آرمیدی.
از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب همه مردم را به صحنه آوردی و ایران و ایرانی را عزتمند نمودی. آخر تو سلیمان ملک خود شدى؛ هم بر نفست سلیمان بودى هم مانند سلیمان روى دست مردمت دست به دست میشدى و خیلىها حسرت خوردند کاش روى دستانشان مى آمدی. نامهها نوشتند و درخواستها کردند، اما روح بلندت مشتاق لقاى پروردگار بود و زودتر مى خواستی در کنار شهدا آرام بگیرى.
ایران هنوز تو را نمى شناسد، آخر تو اجازه ندادى شناخته شوى. کتابها مى شود از بزرگیت و سجایاى اخلاقیت، وطن دوستیت، مردانگیت، گذشتت، صبرت، فداکاریت و شجاعتت نوشت، اما تو در زندگى با فرد دیگرى بازى را بسته بودی، ملاکت بدست آوردن رضاى خالق از طریق خدمت به مخلوق بود. تو به انسانیت عشق میورزیدی، براى همین سلطان قلبها شدى، تو خود یک مکتب هستی که باید تدریس شوی. خوشا به سعادتت یل ایل سلیمانى که عاقبت بخیر شدى و الگوى ایرانى و جهانى گردیدى.
*نماینده دوره ششم