به جنگ اقتصادی باور نداریم (گفت‌وگو با ابوذر ندیمی، نماینده مردم لاهیجان و سیاهکل)

تصمیمات مجلس در سال سوم بیشتر انتخاباتی است و نمایندگان تمایل دارند کارنامه دوره خود را پرثمر و مفید جلوه دهند. طبیعی است که نمایندگان بخواهند به مردم نشان دهند در برابر موضوعات و مسائل مهم کشور بی تفاوت نیستند و پیگیر رفع مشکلات هستند. این امر طبیعتا شائبه برانگیز خواهد بود، اما استیضاح هم به تنهایی چاره‌کار نیست، چراکه ممکن است به جای حل مشکل تیم و یک گروه کاری، مشکل ارتباط را حل می‌کند.

کد خبر: ۴۵۸۲
۱۱:۲۱ - ۱۷ تير ۱۳۹۷
دیدارنیوز ـ شرایط اقتصادی کشور، بحران آب و برخی نارضایتی‌ها در شهرهای مختلف نشان می‌دهد که دولت باید هرچه سریع‌تر با عملکرد مثبت خود بتواند این نارضایتی‌ها را به رضایت تبدیل کند. این مساله نیز در گرو تغییراتی است که باید در بدنه دولت صورت پذیرد. دیگر همگان به این باور رسیده‌اند که دولت روحانی نیازمند تغییرات به‌خصوص در تیم اقتصادی است. حتی بسیاری گام را فراتر گذاشته و سخن از تغییر افرادی چون محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه و ولی‌ا... سیف رئیس کل بانک مرکزی می‌گویند. این نکته بسیار مهم است که روحانی حامیان خود را ببیند و از آنها مشاورت بگیرد. اکنون بسیاری از حامیان دولت و مردم از این مساله ناراحتند که چرا دولت فقط در زمان انتخابات از آنها استفاده کرد و به قولی تا دم در پاستور با آنها همراه بود و پس از آن اصلاح حرفی از اصلاح‌طلبان در بدنه دولت به میان نیامد.
 
با این حال کارشناسان و صاحب نظران معتقدند که اکنون کشور در شرایطی نیست که جریانات به فکر خود باشند و دولت برای برون‌رفت از وضع فعلی باید از اشخاص کارآمد فارغ از گرایش سیاسی استفاده کند. برای بررسی اوضاع سیاسی، اجتماعی کشور و وقایع اخیر رخ داده در سپهر سیاست «آرمان» با ابوذر ندیمی، نماینده مردم لاهیجان و سیاهکل در مجلس نهم و معاون حقوقی وزارت صنعت و معدن دولت نهم به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.

طی روزهای اخیر آمریکایی‌ها عنوان کردند از 13مرداد دور جدید تحریم‌ها علیه ایران در رابطه با خودرو و بازار طلا به اجرا در خواهد آمد. به نظر شما این تحریم‌ها چه آثار و تبعاتی برای اقتصاد ایران خواهد داشت؟

البته موضوع تحریم‌ها چیز جدیدی نیست، اما آمریکایی‌ها سناریوهای جدیدی برای این امر طراحی کرده‌اند و به‌جز غذا و دارو در حوزه‌های صنعتی، تجاری، انرژی، خودرو، طلا و غیره طرح‌هایی را در دست اقدام دارند، اما آنچه که مهم است تعریف یک سناریوی قوی از طرف ایران است. در بحث صنعت خودرو بسیاری از مباحث مربوط به دستیابی به تکنولوژی این صنعت و یا بخش تامین قطعات محصولات را در داخل به نوعی دارا هستیم و امکان تولید خودرو در داخل کشور از ما سلب نشده است. حالا شاید تولید بارکاهش پیدا کند، اما پاسخگوی بازار داخلی خواهد بود. ما بحث تحریم طلا یا خودرو را غیرمحتمل نمی‌دانستیم و این موضوع را پیش‌بینی می‌کردیم. آمریکایی‌ها یک بازه زمانی سه تا شش ماهه را در تحریم‌های خود تعریف می‌کنند. ما باید در داخل کشور ضمن ایجاد وحدت ملی بین مردم، دولت و قوای مختلف بتوانیم در یک بازه زمانی شش ماهه که قطعا فشار تحریم‌ها بیشتر خواهد شد و تنگناهایی تازه‌ای را بر ما ایجاد می‌شود در سایه وحدت همه جانبه بتوانیم راهی برای برون رفت از این مشکلات بیابیم.

بحث اختصاص ارزهای دولتی برای شرکت‌ها یا افراد حقیقی حاشیه‌های فراوانی ایجاد کرده، با توجه به اینکه قرار است صنعت خودرو و طبعا واردات آن به کشور تحریم شود، دولت باید در ماه‌های آینده چه اقدامی کند تا مدیریت این بخش را به نحوه احسن در اختیار بگیرد؟

گروه‌بندی کالاها و اقلام مختلف کار خوبی است که باید خیلی زودتر از اینها انجام می‌شد. گروه اول شامل کالاهای اساسی و مصرفی مهم مردم است و گروه دوم هم کالاهای مربوط به حوزه اشتغال و تولید از جمله خودرو را شامل می‌شود که اگر این گروه‌بندی‌ها زودتر اتخاذ می‌شد و پایداری و نوسانات ارزی هم به موقع کنترل می‌شد و واقعا شاهد چنین اتفاقات و التهاباتی نمی‌شدیم. سیاست دولت در این امر قابل دفاع نیست و باید مدیریت می‌شد. دولت نباید اجازه می‌داد افراد غیرمرتبط به حوزه‌های گوناگون وارد شوند ارز دولتی بگیرند و وارداتشان با حوزه فعالیت تجاری‌ها منافات داشته باشد یا اساسا ارز را بگیرند و نزد خود نگهداری کنند. اینها باید کنترل می‌شد. باید بپذیریم که طی این مدت اتفاقات بدی روی داد اول اینکه گروه بندی کالاها دیر انجام شد دوم بسیاری از کسانی که ارز 4209 تومانی را گرفتند در حوزه فعالیت تخصصی خود اقدام به واردات نکردند سوم این کالاها و ارزها هنوز وارد چرخه اقتصادی کشور نشده است(به نوعی با احتکار کالاها رو‌به‌رو هستیم) و چهارم این اشخاص و شرکت‌ها موقعیت پیش آمده سوءاستفاده کردند و با فعالیت‌های غیرمرتبط خود تنظیم بازار را به‌هم ریختند. حقیقتا این امور باید مدیریت می‌شد.
 
از ماه و سال‌ها قبل این امکان وجود داشت که آشفتگی ارزی در کشور به‌وجود بیاید و باید دولت مراقب می‌بود که این جریانات فسادزا روی ندهد و نباید به هرکسی ارز مصوب داده می‌شد تا از چنین فساد و رانتی جلوگیری به عمل می‌آمد. ما شاهدیم در بخش موبایل تنها یک خانواده، با ثبت شرکت‌های صوری و دارا بودن یک حساب مشترک سودهای کلانی در این بخش به جیب زدند یا در روغن همه کالاهای روغنی و بازار روغن در اختیار یک خانواده قرار دارد، خوب همه اینها باید کنترل می‌شد. مجلس نیز در این بخش کوتاهی کرده است و اگر مجلس این جرات و جسارت را داشته باشد برای همه کسانی که از اول انقلاب تا الان از ارز و ریال دولتی استفاده کرده و تجارت نموده‌اند تشکیل پرونده دهد تا مشخص شود این پول‌ها از کجا آمده و به کجا رفته‌است و مشخص شود چقدر در بازار به‌صورت واقعی مصرف شده چقدر مورد سوءاستفاده قرار گرفته، این آلودگی‌ها صورت نمی‌پذیرفت. اصلا نمی‌توانیم این مساله را رد کنیم که طی دهه‌های گذشته در بازار ارز سوءاستفاده و فساد‌هایی رخ نداده است و باید مجلس به این حوزه با جدیت ورود پیدا کند.

به نظر شما چرا تاکنون قوه مقننه و کلیت نمایندگان مجلس به این فسادها و رانت‌های کلان ارزی ورود نکرده‌اند؛ مجلس باید در مورد تحریم‌های ذکر شده باید چه تمهیداتی را اتخاذ کند؟

مجلس در همه زمینه‌ها و مسائل اجازه ورود دارد و می‌تواند تشکیل جلسه بدهد، اما باید از دل جلسات راهکار ارائه شود. راهکار هم معنایش این است که تصریح کند که یک چگونه بتوانیم از داشته‌‌های داخلی خود استفاده کنیم. چگونه از بروز آسیب‌ها و تهدیدات جلوگیری شود. در رابطه با بحث گروه بندی کالاها اقدامات و تسهیلات قانونی و صحیح را اتخاذ کند. برای حفظ تولید و بحث اشتغال چه تدبیرها و جابه‌جایی‌های را در بخش هزینه‌ کرد مالیات کشور می‌خواهد به انجام برساند، به خصوص در بخش مالیات بر ارزش افزوده به‌رغم همه تلاش‌ها هنوز اصلاح نشده است و ما شاهدیم هم قانون اصل 44 و هم قانون مالیات بر ارزش افزوده با انحرافات اساسی‌ای روبه‌روست. بنابراین مجلس باید قوانین را بر اساس تحریم‌ها اصلاح نماید و قوانین عادی را به قوانین شرایط غیر عادی(تحریم) اصلاح کرده یا تغییر دهد. مثل قوانین مربوط به حوزه مالیات، خصوصی سازی، استفاده از سرمایه‌های ایرانیان خارج از کشور باید تمهیدات جدیدی اندیشه شود. ما باید با یک قانون جدید یا اصلاح قانون فعلی برای سرمایه‌گذاران و سرمایه‌داران ایرانی خارج از کشور فرصتی جدید ایجاد کنیم تا بدون دغدغه سرمایه خود را به کشور بیاورند. باید در حوزه مالیات و رفتار با تولید کننده تغییراتی ایجاد کنیم. متاسفانه تاکنون مجلس در این زمینه‌ها فقط جلسه گذاشته و از این جلسه‌های و بدون راهکار چیزی عایدمان نمی‌شود.

تحریم‌های جدید آمریکا شامل تحریم تبادلات بانکی و انرژی نیز می‌شود که از آبان ماه به اجرا در خواهند آمد، اگر در آن شرایط نتوانیم با دنیا تبادل پولی و مالی داشته باشیم و از طرفی نفت و گاز و پتروشیمی ما هم تحریم شود و نتوانیم این اقلام را صادر کنیم، چه تدبیری باید اندیشید؟

این مساله می‌تواند ما را به این فکر بیندازد که جانشین‌هایی برای فروش نفت و انرژی‌مان برای صادرات و درآمدزایی کشور انتخاب کنیم. سالیان سال است که گفته می‌شود باید وابستگی ما به درآمد نفت کاهش پیدا کند و این تحریم‌های جدید را به نوعی می‌توان فرصت تلقی کرد، چرا که برای مثال ما سالیانه 50 میلیارد دلار از نفت درآمد داریم، همین الان میزان نقدینگی کشور چندبرابر این مبلغ است که می‌توان آن را با مدیریت صحیح وارد چرخه اقتصادی کشور کرد تا بخشی از مشکلات ما را جبران کند. نزدیک 1500 هزار میلیارد تومان نقدینگی در کشور وجود دارد. اگر این نقدینگی را مدیریت کنیم، سود بانکی را واقعی کنیم و چوب و چماق علیه این سرمایه کلان بلند نکنیم همین پول‌ها می‌تواند طی چند سال مشکلات و مسائل ما را حل کند. این نقدینگی داخل کشور را کنار سرمایه ایرانیان خارج از کشور بگذاریم و برای آنها انگیزه سرمایه‌گذاری ایجاد کنیم به راحتی می‌توانیم این دهه سخت را از جهت تامین منابع مالی پشت سر بگذاریم. اما اگر برای این بخش و همچنین دفع تحریم‌ها چاره‌اندیشی نکنیم و دیپلماسی درستی نداشته باشیم به مشکل برخواهیم خورد.
 
واقعیت این است که هنوز در مقابل این مسائل خیلی عادی رفتار می‌کنیم و به جنگ اقتصادی باور پیدا نکرده‌ایم! همه باید آماده رویارویی با این نبرد باشیم؛ اقشار مردم، مسئولان تمام قوا، جناح‌های سیاسی، همه ارکان نظام، ارگان‌ها و نهادها باید به هم کمک کنیم. اینجا دیگر تفاوتی بین دارایی‌های آستان قدس، بنیاد مستضعفان، قوای سه‌گانه یا این نهاد و آن بنیاد و قرارگاه وجود ندارد. نکته بعدی صرفه جویی در هزینه‌هاست. مثلا چه لزومی دارد ما در تمام کشور‌ها سفیر داشته باشیم؟ اصلا چه نیازی است به سفرایی حق ماموریت داده شود که در کشورهای میزبان هیچ کار خاصی نمی‌کنند و اگر هم در آن کشور‌ها سفیر نداشته باشیم اتفاق خاصی نخواهد افتاد. کشوری مثل سنگاپور که درآمد ناخالص ملی آن بسیار بیشتر از ایران است و به لحاظ درآمد و سطح اقتصادی و رفاهی یک کشور مهم و بزرگ تعریف می‌شود نهایتا 40 سفیر در نقاط مختلف جهان دارد، اما ایران با این وضعیت اقتصادی، تحریم‌ها و مشکلات عدیده برای هر کشوری یک سفیر و کارمند و رایزن دارد. باید در کاهش و تقلیل این هزینه‌ها اقدام جدی به عمل بیاوریم. به نظر من باید پنج کار را انجام دهیم؛ نخست اینکه تقلیل و کاهش هزینه‌های برون‌مرزی که شامل هزینه سفر، حق ماموریت و هتل و غیره می‌شود که اینجا سفیر و نماینده مجلس و وزیر و هیات همراه ندارد و باید در این زمینه صرفه‌جویی کرد. دوم کاهش هزینه‌های اجتناب‌پذیر درون قوا و مجموعه‌های تابعه آنهاست. سوم «تجمیع همه داشته‌های حکومت» از قبیل دولت، مجلس، قوه قضائیه، آستان‌ها، نهادها، بنیادها، قرارگاه‌ها و ستادها. همه دارایی‌های اینها باید در یک نقطه جمع شود و مورد استفاده قرار بگیرد. چهارم مدیریت نقدینگی داخلی و جذب سرمایه‌های ایرانیان خارج از کشور است. پنجم تسهیل امور و اصلاح قوانین متناسب با شرایط تحریمی فعلی کشور است تا از بحران‌ها و مسائل و مشکلات متعدد کنونی خارج شویم.

نظر شما در رابطه با ترمیم کابینه چیست و تصور می‌کنید در موقعیت فعلی در چه بخش‌هایی از کابینه تغییرات لازم و ضروری است؟

شخص رئیس‌جمهور محترم در رابطه با تغییر و تحول در کابینه اختیار تام دارند و آغازگر این بحث خود ایشان بودند و در ادامه رئیس دفتر رئیس‌جمهوری و معاون اول آقای روحانی به نوعی بر تغییرات در کابینه تاکید داشتند. بنابراین سه مطلب را باید مورد توجه قرار داد: اول اینکه انگاره‌ها عوض شده یعنی در ابتدای دولت دوازدهم یک شرایط و موقعیتی بوده که در حال حاضر آن موقعیت و آن وضعیت به دلایل مختلف عوض شده است؛ تحریم، مشکلات پیش آمده در بازار ارز، انتظارات مردم و بحث به انجام رسیدن وعده‌ها اینها باعث شده دولت عزم جدی بر تغییرات داشته باشد. نکته دوم بحث هماهنگی بین نیروهاست. فردی ممکن است شخصا نیروی خوب و قوی باشد اما در یک تیم و یک گروه کاری نتواند هماهنگ عمل کند و مفید واقع شود. وقتی توانایی فردی نتواند در خدمت توانایی‌های تیمی باشد تغییر طبیعی است. اینجا واقعا بحث صلاحیت‌های علمی و عملی شخص نیست بلکه ناهماهنگی کاری ملاک می‌شود که باید در زمینه کارها به خوبی پیش برود. سوم انتظارات و خواسته‌های افکار عمومی، حامیان و رأی‌دهندگان است که باید رفتار و نتیجه رفتار دو سیاست‌های دولت در راستای نیل به خواست رأی‌دهندگان یا عموم مردم باشد. در این مورد طبیعی است اگر دولت ببیند مشکلی وجود دارد یا رکود و رخوتی ایجاد شده باید دست به تغییرات بزند، اما واقعیت این است که صرف ایجاد تغییرات همه اهداف مورد نظر را برآورده نمی‌کند زیرا فرد باید با یک گروهی همکاری کند، منابع، اعتبارات، امکانات، انتظارات و اهداف آن دستگاه را هم باید مدنظر داشت. به هرحال ممکن است افراد جایگزین شده هم نتوانند انتظارات را برآورده کنند چون ظرفیت هر شخص محدود است و ممکن است آنها هم دارای ایرادات و اشکالاتی باشند که پدیدار نشده باشد. بنده به عنوان یکی از حامیان آقای روحانی معتقدم که افراد کابینه دوم ایشان در حد کابینه اول و دولت یازدهم نیست؛ هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ اینکه افراد برای شرایط پیش آمده در دور دوم ریاست جمهوری ایشان تعریف نشده‌اند. وعده‌های در زمان تبلیغات، انتظارات حامیان و شرایط بین‌المللی ایجاد شده افرادی را می‌طلبید که با این سرفصل‌های مهم همخوانی بیشتری می‌داشتند. البته تغییرات هم می‌تواند در سطوح مختلفی انجام پذیرد و لازم نیست فقط وزیر یا معاونی تغییر کند؛ مدیران کل، استانداران، فرمانداران و مدیران میانی هم می‌توانند تغییر کنند تا با اهداف و شعارهای رئیس‌جمهوری و خواست انبوه رأی‌دهندگان ایشان همراهی داشته باشند. دیگر وقتی نمانده تا مجددا دنبال افرادی باشند که در تحقق این وعده‌ها و اهداف دولت قدم بردارند. پس تغییرات ضروری است و می‌تواند در لایه‌های مختلف دستگاه اجرایی انجام پذیرد.

اگر این تغییرات آنطور که باید در دولت روی نداد و منجر به ورود مجلس به این مساله شد فکر می‌کنید مراتب چگونه پیش خواهد رفت؟

تصمیمات مجلس در سال سوم بیشتر انتخاباتی است و نمایندگان تمایل دارند کارنامه دوره خود را پرثمر و مفید جلوه دهند. طبیعی است که نمایندگان بخواهند به مردم نشان دهند در برابر موضوعات و مسائل مهم کشور بی تفاوت نیستند و پیگیر رفع مشکلات هستند. این امر طبیعتا شائبه برانگیز خواهد بود، اما استیضاح هم به تنهایی چاره‌کار نیست، چراکه ممکن است به جای حل مشکل تیم و یک گروه کاری، مشکل ارتباط را حل می‌کند. ما اکنون به تغییر افراد نیاز نداریم بلکه به تغییر و تحول در کارنامه‌ها نیازمندیم. کارنامه هم باید دارای معنی و مفهوم باشد. بر فرض مجلس موفق به استیضاح فلان وزیر شود خوب در قدم بعدی مجلس که به خودی خود نمی‌تواند نفر بعدی را معرفی یا انتخاب کند، چون معرفی وزیر در تعرفه نماینده‌ها گنجانده نشده است و در اختیار آنها نیست. مجلس باید در این امر بسیار محتاط عمل کند. حالا شاید عده‌ای بگویند خوب به گزینه بعدی رئیس‌جمهور هم رأی نمی‌دهیم! این رأی ندادن چندبار می‌تواند روی دهد؟ اینکه مدام افراد معرفی شده را حذف کنیم و نهایتا گزینه نهایی فرد مطلبی نخواهد بود و این وضع را بدتر خواهد کرد. بنابراین استیضاح برای موارد خاص ضرورت پیدا می‌کند نه در همه مواقع و به هر بهانه‌ای. باید به اهداف و نتایج استیضاح توجه شد و تصمیمات منطقی‌ صورت پذیرد. در صورت عدم رأی اعتماد به گزینه‌های بعدی پس از استیضاح این نمایندگان مجلس هستند که باید پاسخگو باشند نه رئیس‌جمهور. این معطلی یا عدم رأی اعتماد به گزینه مناسب قطعا برای مجلس هم هزینه خواهد داشت، پس باید در این امر مدبرانه و عاقلانه رفتار کرد تا هزینه‌ای بر هیچ دستگاهی وارد نشود. مجلس باید هزینه استیضاح وزرا را کاهش دهد، به طوری که هم به گزینه مناسب و مطلوبی رأی بدهد و هم به ترمیم عقلایی کابینه همت گمارد.

ارزیابی شما از مواضع اخیر رئیس‌جمهوری در اروپا مبنی بر تضمین فروش نفت ایران چیست و این هشدار آقای روحانی به غربی‌ها را چگونه تحلیل می‌کنید؟

امپریالیسم نمی‌تواند برای اداره امور کشورها تمام راه‌ها را ببندد زیرا اگر فردی یا کشوری دچار اضطرار شود و در تنگنا قرار بگیرد ممکن است دست به اعمال پیش‌بینی ناپذیری بزند. ترامپ می‌خواهد بگوید که من آدم غیرقابل پیش‌بینی‌ای هستم، طبیعتا مخالفان او هم می‌توانند از این سلاح علیه وی بهره ببرند. پس بستن تنگه استراتژیکی مثل هرمز باعث بالا رفتن قیمت نفت و گاز و پتروشیمی می‌شود که این امر مشکلات زیادی را برای هم پیمانان آمریکا درپی خواهد داشت. علاوه بر این آمریکا علیه ایران نمی‌تواند جنگ راه بیندازد. ایران، مانند عراق، سوریه و یمن نیست. نکته دیگر اینکه ایران توانایی اداره خود با امکانات و منابع داخلی را داراست. همانطور که در پاسخ به پرسش دیگری عرض کردم ما 1500هزار میلیارد تومان نقدینگی سرگردان داریم یا منابع و سرمایه عظیمی را ایرانیان خارج از کشور دارند که به راحتی با تغییر برخی قوانین می‌توان این سرمایه‌ها را جذب داخل کرد و امورات کشور را به شکل مطلوبی اداره کرد.
 
می‌توان با صرفه جویی در منابع و هزینه‌های دولتی یا دستگاه‌های مختلف انبوهی از منابع مالی را ذخیره کرد و مباحث دیگر که به راحتی می‌توان با برنامه، هم اندیشی و همت همه دستگاه‌ها و مردم از هدر رفتن منابع مالی کشور جلوگیری کرد و این پول‌ها را وارد چرخه اقتصادی کشور کرد. بنابراین آمریکا یا هر قدرت دیگری به آسانی نمی‌توانند بگویند ما شما را تحریم می‌کنیم و تمام! قطعا با اولین اتفاق ناخوشایندی که برای متحدین و دوستان آمریکا در منطقه به وجود بیاید قطعا مساله تغییر خواهد یافت. من تصور می‌کنم اگر در کشور تصمیمات عقلایی و منطقی گرفته‌اند شود، جنگ هم رخ نخواهد داد و به راحتی می‌توانیم جنگ را به جبهه مقابل ببریم و تمامی اتفاقات را در بخش‌های اقتصادی، سیاسی، استراتژیک و غیره به خوبی مدیریت کنیم. در چنین شرایطی کافی است جنگ اقتصادی را بپذیریم و به آن باور داشته باشیم.

منبع:آرمان امروز/ فرهاد فدایی/۱۷ تیر ۹۷
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: