فریدون مجلسی دیپلمات پیشین و کارشناس روابط بین الملل در گفتگو با دیدارنیوز و در پاسخ به این سوال که آیا آمریکا با وجود خروج از برجام، میتواند از مکانیسم ماشه علیه ایران استفاده کند، اظهار کرد: اگر چنانچه ایران از برجام خارج شود و شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی آن را تایید کند، دیگر به تایید شورای امنیت احتیاج ندارد و مانند فشار دادن یک ماشه میماند که عمل میکند. یکی از دلایل اتخاذ این رویکرد از طرف آمریکا، گرفتن این بهانه از کشورهای ثالث مانند مالزی، چین و ژاپن است و قصد دارد ایران را به سمتی ببرد که مقصر جلوه کند و به این کشورهای معترض بگوید ایران قطعنامههای شورای امنیت را نقض کرده و خلاف تعهدات برجامی خود عمل کرده است.
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: از زمانی که ایالات متحده آمریکا به صورت یک طرفه از برجام خارج شد تاکنون هیچ کدام از طرفهای برجام نتوانسته اند بهانهای مبنی بر نقض تعهد برجام از سوی ایران به دست آورند، حتی اقداماتی که ایران در کاهش تعهدات برجامی هم انجام داده و اقدام به افزایش درصد غنی سازی و استفاده از نسل جدید سانتریفوژها کرده نیز در قرارداد برجام تعریف شده و جایگاه دارد، به همین دلیل هم اروپاییها به صدور چند بیانیه نرم و نصیحت اکتفا کرده اند.
ولی به نظر میرسد آمریکاییها نگرانیهایی فراتر از بحث برجام دارند و با وجود اعمال تحریمهای اقتصادی بی سابقه، آن را کافی نمیدانند و در حالی که از برجام خارج شده اند، ولی تلاش دارند از مسیر همان توافق با ایران وارد فاز جدیدی از مواجهه شوند. به گزارش آسوشیتدپرس، وزارت خارجه آمریکا قرار است در برابر دست کشیدن کروز، سناتور تندروی جمهوریخواه و دارای مواضع شدیدا ضدایرانی از مخالفت با انتصاب «استفان بیگان» به عنوان وزیر خارجه جدید به جای پمپئو، پرونده برجامی ایران را به جریان بیاندازد. همین سناتور کروز معتقد است با وجود خروج آمریکا از برجام، آن کشور از نظر حقوقی میتواند در شورای حکام سازمان بین المللی انرژی اتمی و پس از آن شورای امنیت، «مکانیسم ماشه» را مطرح کند. این در حالی است که مردادماه گذشته، «برایان هوک» نماینده دولت آمریکا در امور ایران اذعان کرده بود که این کشور قادر به استفاده از مکانیسم ماشه نیست.
«ماشه»؛ معامله ترامپ با یک سناتور ضد ایرانی
مکانیسم ماشه، بخش نهایی از ساز و کار حل اختلاف ذیل برجام است که میتواند قطعنامههای پیشین سازمان ملل را که بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ تعلیق شده بودند، باز گرداند. انتصاب بیگان از جهتی دیگر هم برای دولت ترامپ مهم است و آن، تایید انتصاب «جان سالیوان» نفر دوم وزارت خارجه آمریکا به عنوان سفیر این کشور در روسیه است.
نکته مهمی که در خصوص لزوم انتصاب بیگان وجود دارد آن است که با منصوب شدن معاون وزیر خارجه آمریکا به عنوان سفیر این کشور در روسیه، نفر سوم وزارت امور خارجه کسی نیست جز «دیوید هیل»، کسی که در جریان تحقیقات در مورد استیضاح ترامپ بر سر رسوایی اوکراینگیت، نامش مطرح بود و پشت درهای بسته شهادت هم داد. حالا اگر پامپئو بهخاطر رقابت در انتخابات سنا کنار برود و بیگان هم منصوب نشده باشد، این هیل است که سکان وزارت امور خارجه آمریکا را بهعنوان سرپرست در دست میگیرد.
اروپاییها تاکنون در این خصوص که آیا آمریکاییها از نظر قانونی، حقوقی و بر اساس برجام میتوانند از معاهدهای استفاده کنند که از آن خارج شده اند، سکوت پیشه کرده اند. از این سو هم البته نباید از خاطر دور داشت که مقامات نظامی و گاه غیر مسئول ایرانی از طریق تریبونهای رسمی، پایان تحریم تسلیحاتی ایران در سال میلادی پیش رو را به عنوان یک برگ برنده تلقی میکنند و در بوق و کرنای آن میدمند و این احساس خطر را برای اسرائیل و دیگر کشورهای رقیب ایران به وجود میآورند که اگر ایران حق واردات و صادرات اسلحه را مطابق قطع نامه ۲۲۳۱ به دست آورد، چه خواهد کرد.
همین کشورها ممکن است آمریکا را ترغیب کرده باشند که از این مسیر وارد فاز جدیدی در مقابل ایران شود. نتیجه اینکه با وجود خروج ایالات متحده از برجام، بیم آن میرود آن کشور با اقناع متحدان اروپایی خود، شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی را به فعال کردن مکانیسم ماشه ترغیب کند. در آن صورت است که تمامی تحریمهای قبل از برجام به چکاندن یک «ماشه» برمی گردند. از جمله خطر برگشت تحریمها به قبل از برجام و رفتن ایران به زیر فصل ۷ منشور ملل متحد که مطابق بندهای ۴۱ و ۴۲ این فصل، شورای امنیت میتواند بر علیه کشور هدف دست به هر اقدامی از جمله اقدام نظامی بزند.
فریدون مجلسی دیپلمات پیشین و کارشناس روابط بین الملل در گفتگو با دیدارنیوز و در پاسخ به این سوال که آیا آمریکا با وجود خروج از برجام، میتواند از مکانیسم ماشه علیه ایران استفاده کند،اظهار کرد: اگر چنانچه ایران از برجام خارج شود و شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی آن را تایید کند، دیگر به تایید شورای امنیت احتیاج ندارد و مانند فشار دادن یک ماشه میماند که عمل میکند.
وی افزود: در آن حالت توافق برجام معلق و تحریمهای دوره احمدی نژاد بر میگردد، آمریکاییها این روند را میشناسند و به این اصل که بدون تایید شورای حکام کاری نمیتوانند از پیش ببرند آگاهند ولی اگر زورشان برسد از هیچ ابزار و بهانهای فروگذار نمیکنند.
این کارشناس روابط بین الملل با بیان اینکه ماهاتیر محمد نخست وزیر مالزی نسبت به تحریمها و اقدامات ایالات متحده آمریکا علیه ایران اعتراض کرده، یادآور شد: ماهاتیر محمد به درستی معتقد است تحریمهای آمریکا علیه ایران به کشورهای طرف معامله با ایران هم آسیب زده است. چین هم چنین موضعی را قبل از آن مطرح کرده است.
وی ادامه داد: ژاپن برای منافع خودش تلاش میکند که مشکل ایران با آمریکا حل شود، چون کشوری است که با تجارت زندگی میکند، ایران یک مشتری مهم ژاپن بوده و ژاپن هم مشتری مهم نفت و مواد خام ایران است که در اثر این تحریمها آسیب جدی میبینند. هر چند به دلیل روابطی که با آمریکا دارد اعتراضش را صریح بیان نمیکند، ولی مایل است به نحوی این وضعیت پایان یابد.
مجلسی با بیان اینکه در حال حاضر آمریکا استفاده از مکانیسم ماشه را مطرح کرده است، خاطرنشان کرد: یکی از دلایل اتخاذ این رویکرد از طرف آمریکا، گرفتن این بهانه از کشورهای ثالث مانند مالزی، چین و ژاپن است و قصد دارد ایران را به سمتی ببرد که مقصر جلوه کند و به این کشورهای معترض بگوید ایران قطعنامههای شورای امنیت را نقض کرده و خلاف تعهدات برجامی خود عمل کرده است.
این دیپلمات پیشین ایران با ذکر این نکته که آمریکا به دنبال بهانه است، یادآور شد: آنها هر کاری که تاکنون توانسته اند انجام داده اند. استدلال تحریمی آمریکا این است که وارد جنگ نظامی نشوند و با همین جنگ اقتصادی به تمام خواستهها و منافع خود برسند.
وی درباره رابطه توجه ایالات متحده به مکانیسم ماشه با پایان تحریمهای تسلیحاتی ایران در سال آینده مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، گفت: به نظر میرسد رفتن آمریکا به سمت مکانیسم ماشه و اتخاذ این رویکرد با مسئله تحریم تسلیحاتی ایران بی ارتباط نیست، البته این هم یک بهانه است. فرض کنیم روزی تحریمهای تسلیحاتی ایران به پایان برسد و خرید و فروش ایران قانونا آزاد شود، وقتی کشورهای دنیا از ایران نفت و اقلام غیر تسلیحاتی نمیخرند، چگونه میتوانند کالای تسلیحاتی به ایران بفروشند یا بخرند؟
مجلسی با بیان اینکه اظهارات اشخاص غیر دیپلمات، نظامی و غیر مسئول ایرانی در خصوص مسائل مهم منطقهای و بین المللی، مزید براین بهانهها است، یادآور شد: قصد آنها فشار آوردن به ایران است، زیرا برخی از تریبونها در ایران اسرائیل را تهدید به نابودی میکنند، به هرحال هر کنش و عملی یک واکنش و عکس العملی در پی دارد.
وی افزود: استدلال آمریکایی ها، برخی همسایگان و اسرائیل این است که در حالی که ایران در تحریم تسلیحاتی میتواند دیگران را تهدید کند، اگر مهلت محدودیت تسلیحاتی شورای امنیت و قطعنامه مربوطه نسبت به ایران به اتمام برسد، تهدید جدیتر خواهد شد. این بهانهها وجود دارد و دستآویزی شده برای امتحان هر راه سخت گیرانه ای.
کارشناس مسائل بین الملل در پاسخ به این پرسش که آیا آمریکاییها میتوانند از مسیری که در برجام تعریف شده است اروپاییها را به سمت فعال کردن مکانیسم ماشه ترغیب کنند، گفت: اگر بنا بر لجاجت و بهانه جویی باشد، میتوانند از هر منفذ و روزنهای استفاده کنند. در شرایط دشمنی، قانون و قرارداد بی معنی میشود، مگر غیرقانونیتر از خود جنگ وجود دارد؟ ولی میبینیم که با روشهای مختلف چهره قانونی به آن میدهند و جنگهای مختلف اتفاق میافتد، قضیه مکانیسم ماشه هم خارج از این معادله نیست و میتوانند با قانونی جلوه دادن، آن را فعال کنند.
مجلسی با بیان اینکه ما باید خود را از لبه تیغ کنار بکشیم، اظهار کرد: مقامات مسئول ایران باید سیاستی را پیشه کنند که تنش و التهاب جای خود را به آرامش بدهد که مردم ایران و دیگر کشورها بتوانند به شکل عادی زندگی کنند. لجاجت و بهانه جویی که باشد هر کاری آسان است و همیشه هم اتفاق افتاده است.
وی ادامه داد: مگر از جنگ ویتنام که در نیمه دوم قرن بیستم اتفاق افتاد بزرگتر سراغ داریم، کجایش قانونی بود؟ جنگ جهانی دوم هم همینطور. وقتی کار به مرحلهای برسد که احساس خطر تلقی شود، دفاع از خود هم مشروع تلقی میشود، اینجا قانون و قرار داد به محاق میرود.
کسانی در مورد FATF نظر میدهند که که حتی بلد نیستند آن را تلفظ کنند
مجلسی با طرح این موضوع که در ۲۶ بهمن ماه ۹۸ مهلت چهار ماهه FATF به پایان میرسد، تصریح کرد: مقامات ایرانی پایان تحریم تسلیحاتی برجام را به نفع خود میدانند در حالی که دو لایحه از لوایح FATF در مجمع خاک میخورد و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز سکوت کرده اند، من نگران هستم. نگران این هستم که وقتی با وجود تواناییها و امکانات موجود، امری با تعامل و تفکر قابل حل است، چرا منتظر معجزه ایم؟
وی ادامه داد: گروه شفافیت مالی (FATF) نهادی بین المللی است که همه کشورهای جهان عضو آن هستند و هر وقت هم که بخواهند میتوانند از آن خارج شوند. ازدواج غیر قابل فسخی نیست، این یک بهانه جویی از طرف افرادی در درون نظام است که میگویند چرا باید به این کنوانسیون ها، شرایط بیگانگان و غربیها تن بدهیم.
این دیپلمات پیشین عنوان کرد: خیلی از ابزارها و مکانیسمها و امکاناتی که ما در حال استفاده از آن هستیم غربی هستند، همین تلفنی که ما داریم با هم صحبت میکنیم یک پدیده غربی است چرا مخالفان تصویب CFT و پالرمو تلفن خود که یک ابزار غربی است را کنار نمیگذارند؟
وی در پایان افزود: در خصوص FATF کارشناسان مالی باید نظر بدهند، ولی کسانی نظر میدهند که حتی بلد نیستند آن را تلفظ کنند. من نگرانم. هر روز تهدیدهای نظامی و غیر نظامی گوناگونی را میشنویم که مرسوم نیست، هم از طرف افرادی در ایران و هم از سوی کشوری مثل آمریکا.
مطلب زیر را برایتان میفرستم ( البته ان را در کامنتها قرار داده بودم که کاملترش کرده ام ) تا به موقع با کنار هم قرار دادن قطعات یک پازل حقانیت خود را در مورد دروغ بودن بمب اتمی اثبات نمایم.
-----------------------------------------------------------------------------------
فکر می کنید که چرا ایران پای کشور ژاپن را وسط کشیده است. چرا به سراغ کشورهایی مثل اندونزی، چین و یا یکی دیگر از کشورهای شرق اسیا که تقریبا" همگی اقتصاد قدرتمنتدی دارند نرفتند. ژاپن در معادلات قدرت نظامی و سیاسی جهان جایگاهی ندارد. پس چه عاملی باعث دخالت ژاپن در مسئله برجام و اختلاف بین ایران و امریکا می شود. قطعا" ژاپن نقطه ضعف بزرگی دارد و از شفافیت و روشن شدن یک سری حقایق و واقعیات لطمه می خورد. ژاپن ارتشی ندارد و امریکا در این کشور 23 پایگاه نظامی ایجاد کرده و خود اوضاع ژاپن را کنترل می کند.
رفتار امریکا در قضایای اخیر نیز رفتار یک ابرقدرت بلامنازع به اصطلاح اتمی نیست و این نشان می دهد که امریکا قادر به قدرت نمایی نیست و رفتارهایش مثل یک لات ولگرد و خشن و نگران است.
بعد از جنگ جهانی دوم رهبران دو کشور با امریکا وارد معامله شدند تا از امریکا وجهه یک ابرقدرت اتمی را به جهانیان باور دهند. یکی هیروهیتو امپراطور ژاپن بود و دیگری فیدل کاسترو رهبر کوبا.
و هر دو رهبر یاد شده مزد کارشان را هم گرفتند و تا پایان حیاتشان بر کشورشان حکومت کردند.
هیروهیتو در طی جنگ جهانی دوم حکومتش تضعیف شده بود و زورش به نظامیان نمی رسید و هر ان ممکن بود نظامیان حکومتش را سرنگون کنند .هیروهیتو پنهانی با امریکا وارد معامله شد و راه را برای حضور نظامی امریکا در ژاپن باز نمود و همچنین وانمود کردند که دو شهر هیرو شیما و ناکازاکی با سلاحی به نام بمب اتمی نابود شده است و ترس و وحشت در میان نظامیان به وجود اوردند. و ارتش ژاپن تسلیم امریکا شد.
در عوض هیروهیتو مپراطور ژاپن اجازه یافت تا پایان عمرش بر ژاپن حکومت کند و خود را تازیانه خدا می خواندو بعد از مرگش نیز پسرش اکی هیتو به قدرت رسید و چندی پیش نیز نارو هیتو پسر اکی هیتو رسما" امپراطور ژاپن شد. یعنی دقت نماییم هیرو هیتو به دنبال نجات تاج وتخت و سلسله پادشاهیش بوده است و میلیونها ژاپنی نیز قربانی شدند.
اشاره می کنم که در طول جنگ جهانی دوم حدود 60 شهر ژاپن اسیب کلی دیدند و اثار باقی مانده پس از بمباران این 60 شهر کاملا" شبیه هم هستند زیرا مدل اکثر خانه های ژاپنی از نظر نوع مصالح به کار رفته در انها ( چوب،پلاستیک،یونیلیت و مواد پلیمری ) شبیه هم بود و با بمباران چند نقطه اتش به تمام خانه ها سرایت و انها را نابود می کرد. اما رسانه ها فقط از دو شهر گمنام هیروشیما و ناکازاکی نام می برند و مدعی هستند این دو شهر با سلاحی عجیب به نام بمب اتمی نابود شده اند.
نقطه ضعف ژاپن این موضوع است که اگر مقامات ایران مسئله دروغ بودن وجود بمب اتمی و خیالی بودن ان را افشا نمایند ، کشور ژاپن از کشورهاییست که بیشترین لطمه را از این موضوع به خاطر گذشته دروغین خود و فریب مردم ژاپن خواهد خورد. و به همین دلیل اقای ظریف به ژاپن سفر نمود و مقامات ژاپنی را وادار نمود که به خاطر ابرو و امنیت کشورشان هم که شده باید امریکا را وادار به نرمش نمایند. و به دلیل همین اقای شینزو ابه نخست وزیر ژاپن به ایران سفر نمود. و اقای روحانی نیز به ژاپن می روند تا در مقابل لو ندادن این موضوع امتیازاتی از ژاپن بگیرند.
نقطه ضعف اروپا نیز همین موضوع است که نمی توانند با قاطعیت ایران را تحریم نمایند. چیزی که اقای عباس عراقچی معاون اقای ظریف به ان اشاره کردند.
اقای عراقچی گفتند که برجام یک توافقنامه امنیتی است و صبر ایران هم نامحدود نیست.
به خوبی می توان بوی تهدید را از این سخنان اقای عراقچی استشمام نمود.
در صورتی که در رسانه ها برجام یک موضوع داخلی ایران برای دستیابی به انرژی به اصطلاح هسته ای عنوان می شود نه یک توافقنامه امنیتی که می تواند امنیت اروپا و مناطق دیگری از جهان را تهدید کند. نقطه ضعف اروپا در این توافقنامه امنیتی چیست که دولتمردان ایرانی روی ان دست گذاشته اند.
فیدل کاسترو نیز در سال 1962 با امریکا پنهانی وارد معامله شد و بحران موشکی کوبا را که یک بحران ساختگی و کنترل شده بود راه انداختند و با وانمود وجود 80 موشک اتمی شوروی در خاک کوبا چند ماه دنیا را در ترس و وحشت نگاه داشتند. بعد از این قضیه اقای کاسترو تا پایان عمرش بر کوبا حکومت کرد و بعد از مرگش برادرش حکومت را در دست گرفته است.
در سال 93 میلادی میخائیل گورباچف رهبر شوروی کاسترو را خائن به بشریت معرفی نمود و این می تواند اشاره اقای گورباچف به بحران موشکی کوبا و همکاری پنهانی کاسترو با امریکا باشد.
و الا چه خیانتی می تواند از سوی کاسترو رهبر کشور کوچک و بی اهمیت کوبا صورت گرفته باشد و انفدر این خیانت بزرگ باشد که اقای گورباچف چنین حرفی بزنند.
برجام یک داستان دنباله دار است و ممکن است به یک بازی باخت - باخت برای همه تبدیل شود.