تحلیل "دیدارنیوز" درباره بیانات مقام معظم رهبری پیرامون مذاکره با آمریکا؛
دیدارنیوز ـ رسول شکوهی: چند وقتی است که حرف از مذاکره با آمریکا بار دیگر مطرح شده است. دونالد ترامپ بعد از تحریمهای همه جانبه علیه ایران و ایجاد یک جنگ اقتصادی، این روزها در تلاش است که شرایطی ایجاد کند که هر طور شده یک دیدار با رئیس جمهور ایران داشته باشد.
بعد از فرستادن پیغامهای مختلف و شنیدن جواب منفی از ایران تلاش میکند که با برخی اقدامات عملی، میل خود به مذاکره با ایران را نشان دهد. برکناری بولتون میتواند بخشی از این ماجرا باشد. همچنین تغییر ادبیات او نسبت به ایران که در ابتدا بسیار پرخاشگرانه بود و امروز شاید بتوان گفت که محافظه کارانه شده است. هر چند در عمل همچنان چیزی تغییر نکرده و فشارها به ایران ادامه دارد.
اروپاییها نیز در این میان، سیاست مشخصی را دنبال نمیکنند. از طرفی در مقابل خلاف عهد آمریکا و اقدامات آمریکا سکوت کرده اند ـ و این مساله باعث کاهش اعتبار سیاسی اتحادیه اروپا شده است ـ و از طرف دیگر در مقابل ایران نیز شرایطی را ایجاد نمیکنند که بشود به برجام ادامه داد. ایران نیز طبق گفتههای مسئولین بر اساس برجام عمل کرده و کاهش تعهدات ایران در مساله هسته ای نیز خارج از برجام نیست.
مقاومت مردم در مقابل فشارها نیز مساله ای است که شاید آمریکاییها آن را تصور نمیکردند. آنها بر این باور بودند که با فشار به ایران میتوانند ایران را مجبور به تمکین در برابر خواستههای خود کنند ولی در عمل این اتفاق رخ نداد.
ترامپ به دنبال این است که در انتخابات سال آینده ریاست جمهوری آمریکا برنده شود و یکی از اصلی ترین مسائل برای او ایران است. او که در ماجرای کره شمالی دستاوردی کسب نکرد و امروز درگیر جنگ تجاری با چین است، رسیدن به یک جمع بندی درباره پرونده ایران را جزو اولویتهای خود قرار داده است. ترامپ در ماجرای سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قطعا مورد مواخذه در رقابتهای انتخاباتی قرار میگیرد و باید برای این مساله فکری کند. تحریمهای او نیز دیگر از رونق افتاده و بعضا با تمسخر محافل حزبی آمریکا روبرو شده است. به تعبیری ترامپ به این نتیجه رسیده است که اگر نتواند تا انتخابات ریاست جمهوری، ایران را به میز مذاکره بکشاند یکی از چالشهای مهم انتخاباتی اش را تجربه خواهد کرد.
در مقابل اما جمهوری اسلامی ایران سیاست روشنی را اتخاذ کرده است. ایران و شش کشور دیگر بعد از چند دور مذاکره سنگین در نهایت به توافقی رسیدند که تمام طرفهای این مذاکره، متعهد به اجرای آن شدند. سازمان انرژی اتمی و بازرسان آن نیز تایید کردند که ایران همواره در چارچوب برجام عمل کرده است. هر چند که آمریکاییها از همان ابتدا خلف وعده را شروع کرده بودند اما روح برجام همچنان به حیات خود ادامه میداد تا اینکه پدیده ای به نام ترامپ ظهور کرد و همانطور که از چند توافق بین المللی دیگر خارج شد برجام را نیز کنار گذاشت و تحریمهای زیادی را علیه ایران اعمال کرد و جنگ اقتصادی را شروع کرد.
بسیاری از کارشناسان بر این عقیده هستند که ترامپ با برجام مشکلی ندارد، ولی میخواهد خودش بخشی از این ماجرا باشد و برای انتخابات ۲۰۲۰ به عکسهای زیادی نیاز دارد. جمهوری اسلامی ایران به صراحت اعلام کرده که دیگر مذاکرات جدیدی را شروع نخواهد کرد و آمریکا اگر نیاز به مذاکره با ایران دارد بهتر است به برجام برگردد و تحریمها را لغو کند.
این ماجرا در حدود یک سال گذشته ادامه داشته است. اوایل مهرماه که نشست سالانه سازمان ملل متحد برگزار میشود گمانه زنیهایی درباره دیدار روحانی و ترامپ مطرح شد. برخی از رسانهها از احتمال دیدار این دو گفته اند و به سابقه گفتگوی تلفنی روحانی با اوباما اشاره داشته اند. هیچ خبر رسمی اما در این باره مطرح نشد و تا زمان سفر روحانی به نیویورک نمیتوان در باره اتفاقات احتمالی پیش بینی داشت اما چیزی که مشخص است سیاست رسمی ایران است. همان سیاستی که رهبر معظم انقلاب در صحبتهای اخیر خود به آن اشاره داشته اند.
بهترین راه کدام است؟
«عزت، حکمت و مصلحت» چند سالی است که به ادبیات سیاسی و مخصوصا سیاست خارجی ایران وارد شده است. مقام معظم رهبری با طرح این سه اصل به تعبیری چارچوبهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را تعیین کردند. ایشان این سه اصل را «یک مثلث الزامی برای چهارچوب ارتباطات بینالمللی» دانسته و دیپلماتهای ایرانی نیز در مرحله اجرا تلاش خود را برای عملی کردن این ایده کلان به کار بسته اند.
دکترین «عزت، حکمت، مصلحت» از طرف شخص رهبری و همچنین از نگاه صاحب نظران مختلف مورد بحث و بررسی و تبیین قرار گرفته است که پرداختن به آن در حوصله این مطلب نیست اما بیانات اخیر رهبر جمهوری اسلامی ایران بار دیگر در چارچوب همین دکترین ایراد شد.
بیانات امروز رهبر انقلاب که در درس خارج ایشان طرح شد چند موضوع اصلی داشت. تاکید بر توان داخلی، مقابله با زورگوییهای آمریکا و توجه به منافع ملی کشور. آنجایی که رهبر معظم انقلاب بر نقش مردم تاکید میکنند نگاهی حکیمانه را به مسئولین گوشزد میکنند. ایشان در این رابطه میفرمایند: «همه چیز در سایهی عزم مردم، تصمیم مردم، بصیرت مردم و ایمان مردم در این کشور میتواند در مجرای صحیح خودش قرار بگیرد و کشور را به نقطهی مطلوب خودش برساند».
ایشان در ادامه همچنان بر توان داخلی تاکید میکنند. هر چند که مصلحت اندیشی را نیز کنار نمیگذارند: «به بیگانه نباید نگاه کرد، به فلان دولت و فلان دولت نباید امید بست، به نشست و برخاست با این و آن نبایستی اتّکال کرد. اشتباه نشود؛ ما نمیگوییم باب مراوده را با دولتهای عالم ببندیم؛... نشست و برخاست کردن یک چیز است، کارهای کشور را به نشست و برخاست با این و آن موکولکردن یک چیز دیگر است؛ این دوّمی همان چیزی است که ما آن را نهی میکنیم، منع میکنیم. هر چه میتوانید از امکانات دنیا استفاده کنید؛ امّا بدانید علاج مشکلات در داخل کشور است، حلّ مشکلات به دست این مردم است». عنصر حکمت و مصلحت در این بخش از صحبتهای ایشان دیده می شود و همچنین تاکید بر توان داخلی نیز بسیار پر رنگ است.
از صحبتهای رهبری دو نکته مهم در رابطه با مذاکره با آمریکا استنباط میشود. نکته اول اینکه رهبر انقلاب بر این باورند که مقصود آمریکاییها از مذاکره، تحمیل خواستههای خود است و مذاکره پوششی برای این مساله است: «مقصودش این است که بیاییم سر میز مذاکره بنشینیم، ما یک چیزی بگوییم، شما آن را قبول کنید؛ مقصود از مذاکره این است».
نکته دوم اینکه مقام معظم رهبری هدف دیگر آمریکاییها از مذاکره را این میدانند که میخواهند بگویند فشار حداکثری بر ایران جواب داد و ما آنها را به میز مذاکره کشانده ایم و از این به بعد اعمال فشار به ایران سیاست اصلی آنها خواهد شد: «اگر برای آنها ثابت شود که فشار حدّاکثری کار میکند و اثر میگذارد، دیگر جمهوری اسلامی و کشور عزیز ما و ملّت عزیز ما واقعاً روی آسایش را نخواهند دید؛ برای خاطر اینکه این سیاست، پشت سر همه مطالبات ناحق و مستکبرانه و قلدرانه آمریکا قرار خواهد گرفت؛ مسئله این است».
آمریکاییها اگر در گذشته در ظاهری زیبا ایران را تحت فشار قرار میدادند در دوره ترامپ به صراحت اعلام میکنند که به دنبال فشار حداکثری علیه ایران هستند. رهبر انقلاب نیز در تحلیلی درست سیاستهای آنها را روشن میکنند تا مسئولین و مردم بیش از پیش با این مساله آشنا شوند. همچنین پارامترهای عزت و حکمت را هم در این بخش از صحبتهای خود نشان میدهند.
شاید برخی بگویند که چرا پارامتر مصلحت در این بین کم رنگ است، اما باید گفت که اینطور نیست. رهبری در بخشهای پایانی بیانات خود هر سه عنصر را در کنار هم مطرح میکنند:«اگر آمریکا حرف خودش را پس گرفت و به آن معاهده هستهای که نقض کرده بود برگشت و توبه کرد و شد عضو کشورهای معاهدهکننده، آن وقت در جمع کشورهای معاهدهکننده که شرکت میکنند و با ایران صحبت میکنند، او هم شرکت کند؛ بدون آن، هیچ گونه مذاکرهای در هیچ سطحی بین مسئولین جمهوری اسلامی و آمریکاییها اتّفاق نخواهد افتاد؛ نه در سفر نیویورک، نه در غیر سفر نیویورک؛ این را هم رئیسجمهور محترم تصریح کرد، هم وزیر خارجه گفت، هم دیشب دیدم در تلویزیون، سخنگوی محترم وزارت خارجه گفت».
رهبری بار دیگر سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران که در چهارچوب دکترین «عزت، حکمت، مصلحت» است را مطرح کردند. آمریکا باید به برجام بازگردد و تحریمها نیز لغو شوند. در غیر این صورت مذاکره با آمریکا بی معنی است. اگر ترامپ برای انتخابات به دنبال عکس گرفتن است ایران کشور مناسبی نیست. «عزت» ایران اجازه مذاکره از موضع ضعف را نمیدهد. به هیچ وجه «حکیمانه» نیست که با وعدههای واهی با کشوری که بارها خلاف وعده کرده و تقریبا تمام جهان از تصمیمات او آسیب دیده اند وارد مذاکره شد. همچنین «مصلحت» و منافع ملی کشور نیز ایجاب میکند که برجام را دنبال کنیم و اجازه ندهیم با تندرویها این منافع به خطر بیافتند. براساس دیدگاههای رهبری هر زمان که آمریکاییها به توافق هسته ای بازگشتند میتوان به همان مسیر ادامه داد.