گزارشی از بزرگ‌ترین مرکز تولید چرم ایران

تبریز کفش چینی نمی‌پوشد

شهرک صنعتی چرمشهر آذربایجان شرقی برای خودش یک شهر است. شهری تقریباً چسبیده به تبریز. کارخانه‌های تولید چرم را می‌شود در کوچه‌های عریض دید که تا بهشان نزدیک نشوی، نمی‌توان حدس زد پشت دیوار‌های بلند با سقف‌های آهنی‌شان چه خبر است.

کد خبر: ۲۸۹۱۵
۰۹:۲۶ - ۱۵ تير ۱۳۹۸
دیدارنیوز ـ گله در خوابی عمیق فرو رفته. صدایی به گوش نمی‌رسد مگر وز وز مدام و کلافه‌کننده مگس‌ها که لحظه‌ای آرام نمی‌گیرند. 100گاو را در دو متر جا خوابانده‌اند. پهلو به پهلو، پوست به پوست. بالاخره گذرشان به دباغخانه افتاد. از همان موقع که قمه بیخ گلویشان نشست، دیگر راهی نبود. خون که راه افتاد، دیگر باید راهی می‌شدند، هر تکه به سویی. پوست تن گله مرده حالا تلنبار شده گوشه حیاط. سفرِ تازه از همینجا آغاز می‌شود.

شهرک صنعتی چرمشهر آذربایجان شرقی برای خودش یک شهر است. شهری تقریباً چسبیده به تبریز. کارخانه‌های تولید چرم را می‌شود در کوچه‌های عریض دید که تا بهشان نزدیک نشوی، نمی‌توان حدس زد پشت دیوارهای بلند با سقف‌های آهنی‌شان چه خبر است.

90 درصد پوست کل کشور را اینجا می‌آورند؛ لشکر لشکر گله‌ مُرده. به محض ورود به حیاط کارخانه، بوی تند و تهوع‌آور توی دماغ می‌خورد. سخت است تصور اینکه آن کفش‌ها و کیف‌های لوکس که آن‌طور پشت ویترین فروشگاه‌ها دلبری می‌کنند، نقطه شروع شان همین گوشه پرت و بویناک است.

پوست حیوان مرده را زیاد روی زمین نمی‌گذارند. 5 استوانه قطور کنار هم ردیف شده‌اند برای موزدایی و دباغی پوست. بعد از موزدایی مرحله «وت بلو» است که طی آن پوست را از حالت خامی درمی‌آورند. بوی تند مواد شیمیایی که در این بخش کارخانه به مشام می‌رسد، به‌همین خاطر است. پوست در این مرحله از حالت خامی درمی‌آید و به اصطلاح پخته می‌شود. پوست پخته را مجدد دباغی می‌کنند. بعد موقع کار دو دستگاه دیگر است، یکی‌شان رویه برمی‌دارد و یکی هم زیره پوست را. بعدش هم نوبت روغن‌دهی و پرکنندگی پوست است.

حامد بنی‌اسدی مدیر کارخانه تولیدی چرم، دست روی یک تکه پوست که حالا دیگر غمناکی آن لشکر مردگان را ندارد، می‌کشد و می‌گوید:«به چرم در این مرحله کراست می‌گویند. بعد از مرحله کراست می‌رود برای مرحله فینیش یا پایانی. در آن مرحله با پیستول رنگ می‌خورد و می‌شود چرم حاضری. بعدش هم که اندازه‌گیری و دورگیری است و دیگر چرم می‌رود برای بسته‌بندی.»

کارگری با دقت مشغول دورگیری یک تکه چرم قهوه‌ای است. هر کارخانه بنا به درخواست مشتری‌هایش که معمولاً کارگاه‌های تولید کیف و کفش هستند، چند رنگ مشخص چرم را تولید می‌کند. این کارخانه قهوه‌ای، عسلی، مشکی و طوسی تولید می‌کند. ورنی و پوست ماری را هم بر اساس سفارش مشتری می‌زنند. کار پیچیده‌ای نیست، یک دستگاه پرس است که طرح را می‌زند روی چرم که به گفته بنی‌اسدی، بر خلاف تصور بعضی‌ها، هیچ تغییری در دوام چرم ایجاد نمی‌کند.
 او از مشکلات صنعت تولید چرم می‌گوید و اینکه گرانی مواد اولیه، در کار تولیدکنندگان تا چه حد مشکل ایجاد کرده است.«ما رنگ ایرانی را 20 هزار تومان می‌خریدیم ولی الان همان رنگ را 80هزار تومان می‌خریم. رنگ‌های خارجی هم از 120 هزار تومان شروع می‌شود. دستگاه‌هایمان هم که کهنه و قدیمی است.» و بعد به یکی از دستگاه‌ها اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد:«الان این مال 50سال پیش است اما ایتالیا و ترکیه که در زمینه تولید چرم نامدار هستند، به‌روزترین و پیشرفته‌ترین دستگاه‌ها را دارند. البته بگویم ترکیه که خودش در این زمینه صاحبنام است، از ایران چرم می‌خرد که مرغوب ترینش همینجا در تبریز و همچنین در چرمشهر تهران تولید می‌شود.»

در سالن آخر که دورگیری و بسته‌بندی در آن انجام می‌شود، دیگر بوی چرم کاملاً قابل‌استشمام است، همان بویی که در بازار کفش تبریز هم به محض ورود حس می‌شود.

 به نظر می‌رسد کفش تبریز نیاز به معرفی نداشته باشد، با این‌حال توی ویترین بیشتر مغازه‌ها با تابلویی کوچک یا مقوانوشت‌هایی تأکید شده که اینها چرم تبریز هستند. شاید چندان هم جای تعجبی نداشته باشد، از آن روی که روزی بیم آن می‌رفت که کفش چینی نفس تولیدکنندگان کفش تبریز را هم بگیرد، این روزها اما به گفته مغازه‌دارها یک جفت کفش چینی هم در بازار کفش تبریز پیدا نمی‌شود.

مهدی زنجانی که از بچگی در کار فروش کفش است، می‌گوید: «الان کسی بخواهد کار چینی بیاورد اصلاً صرف نمی‌کند. کفش از چین بیاورند، 600، 500 هزار تومان تمام می‌شود که دیگر نمی‌صرفد. البته در کل هم قیمت‌ها خیلی رفته بالا. کفشی را که پارسال 65هزار تومان می‌فروختیم، الان خودمان از تولیدی می‌خریم 125 هزار تومان و 150هزار تومان می‌فروشیم. این البته حداقل قیمت است و بیشتر کفش‌ها از 200 هزار تومان به بالاست. گردشگر هم هست اما زیاد خرید نمی‌کنند. گردشگر خارجی هم که اصلاً خرید نمی‌کند، آب معدنی‌شان را هم با خودشان می‌آورند.» جمله آخر را با خنده می‌گوید.

علی قربانی، دیگر کفش‌فروش بازار که 30 سال است در این کار است، وضعیت بازار را نگران‌کننده توصیف می‌کند.«مواد اولیه صد درصد گران شده. حالا می‌گوییم رویه و زیره مال خودمان است اما زیره که خودش به رویه نمی‌چسبد. باید مواد از آلمان بیاوریم بچسبانیم. معلوم است که گران تمام می‌شود. مسافرها هم خوب خرید نمی‌کنند. از پارسال این موقع، خرید 80 درصد کم شده. مردم پول ندارند.»

مشتری که در مغازه است، کفشی ‌می‌خواهد که پایش میخچه نزند. می‌گوید هرکفشی که می‌خرم، فایده ندارد. چرم هم خریده‌ام اما باز هم میخچه زدم. فروشند به او توصیه می‌کند کفشی بخرد که زیره‌اش هم چرم باشد و می‌تواند کمی هزینه کند و زیره کفش‌های قبلی را بدهد عوض کنند و چرم بزنند.

هادی یاسایی، تولیدکننده و فروشنده‌ای است که ویترینش حسابی پر و پیمان است. هم فروش داخلی دارد و هم خارجی. او می‌گوید:«صادرات کفش تبریز الان وضعیتش خوب است. بیشتر به عراق، ارمنستان، جمهوری آذربایجان و ترکیه صادرات داریم. الان تولیدکننده بیشتر ترجیح می‌دهد صادر کند و دلار بگیرد. اینجا بفروشی باید چک بگیری که دیر و زود و برگشتی دارد. البته هم که نمی‌شود فقط به خارج جنس بدهیم. مشتری‌های خارجی ممکن است با تغییر قیمت ارز از ما خرید نکنند، بنابراین من شخصاً نمی‌خواهم مشتری داخلی را از دست بدهم. چرم تبریز چرم مرغوبی است. چرمش گاوی است که دوام بالایی دارد و معروفیتش هم به‌خاطر همین است. در مشهد هم چرم تولید می‌کنند اما چرم‌شان بیشتر گوسفندی و بزی است. این را به شما بگویم که کفش‌های چرمی که در تبریز تولید می‌شود در حد کفش‌های چرم ایتالیایی است.»

یک کفش را برمی‌دارد و زیره‌اش را نشان می‌دهد و می‌گوید: «الان این کفش زیره چرم است. این مدل کفش فقط در ایتالیا و تبریز تولید می‌شود. تبریز به این نوع کفش زیره چرمش معروف است که الان استادکارانش پیر شده‌اند و کم کم این هنر دارد از بین می‌رود چون این کفش‌ها دست دوز است. زیره کفش را با دست می‌دوزند و آنقدر چکش می‌زنند تا صاف شود. استادکارانی که این کار را می‌کنند، انگشت شست شان به شکل عجیبی بزرگ می‌شود که به خاطر همین چکش‌زدن‌های مداوم است.»
 
 دالان‌های بازار کفش به حیاط‌های کوچکی ختم می‌شود که تولیدی‌های کفش را می‌شود دور آنها دید.

عوض امیدی کیا، 25 سال است کفشدوزی می‌کند. همیشه کار چرم می‌کرده و الان چرم مصنوعی می‌دوزد. می‌گوید تولید در کارگاه‌های چرم طبیعی کم شده چون مردم قدرت خرید ندارند و بازار هم ثبات ندارد. الان کارگاه‌های چرم طبیعی بیشتر برای تولید کفش مردانه فعال هستند اما کفش زنانه را بیشتر چرم مصنوعی می‌زنند. کفش چرم زنانه حداقل 250 هزار تومان می‌شود و چون خانم‌ها دوست دارند در کفش تنوع داشته باشند، زیاد با این قیمت‌ها خرید نمی‌کنند اما مردها یکهو می‌بینی یک کفش را چند سال پشت هم می‌پوشند. این البته نظر عوض کفشدوز است.

چراغ‌های بازار کفش یکی یکی خاموش می‌شود. بوی چرم با خنکای سرشب، ترکیبی مطبوع ایجاد می‌کند. یک ساعت بعد، بازار در خوابی عمیق فرو رفته است.
 
منبع: ایران
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: