"دیدارنیوز" در گفتگو با محمود دهقان طزرجانی، انفعال روسیه در قبال تحریم ایران را بررسی میکند؛
دیدارنیوزـ اسفندیار عبداللهی: روسیه به عنوان کشوری که بر قسمت اعظمی از نیمه شمالی زمین گسترده شده است و در قالب یک دولت ـ ملت، تاریخی هزار ساله دارد، از حدود ۹۹۰ میلادی به محوریت مسکو و سنت پترزبورگ شکل گرفت و در سال ۱۹۱۷ و پس از انقلاب بولشویکی به اتحاد جماهیر شوروی تغییر نام داد. تاریخ فدراسیون جدید روسیه کوتاه میباشد و تنها به فروپاشی اتحاد شوروی در اواخر سال ۱۹۹۱ برمی گردد. از زمان دستیابی به استقلال، روسیه خود را در صحنه بینالمللی، جانشین قانونی اتحاد شوروی سابق میداند، اما جایگاه خود را به عنوان ابرقدرت از دست داده است، چراکه در تلاشهای خود با چالشهای جدی برای ایجاد یک نظام جدید سیاسی و اقتصادی پس از شوروی سابق مواجه میباشد.
روسیه؛ از گلستان و ترکمنچای تا شریک راهبردی!
سابقه ارتباط ایران و روسیه به ۴۹۸ سال قبل و به دوران صفویه بر میگردد. در دورانی این ارتباط شکل گرفت که ایران وضع اقتصادی خوبی نداشت و دولت وقت ایران، قصد داشت از روسها کمک بگیرد. روابط ایران با روسیه تزاری، اتحاد جماهیر شوروی و اکنون روسیه جدید دارای فراز و فرودها و ابعاد منفی و مثبت فراوانی بوده و هست که همیشه تابعی از قدرت بوده است. در طول روابط ایران و روسیه هیچ گاه ایران نسبت به روسیه در موضع قدرت نبوده است و همین عامل باعث شده است که طی ۵۰۰ سال گذشته سیاستهای ایران منبعث و تحت تاثیر شرایط نظامی، سیاسی و بین المللی روسیه باشد.
سیاستهای توسعهطلبی روسیه در قرن نوزدهم به جنگهایی انجامید و منتهی به پیمانهای گلستان و ترکمنچای شد و پس از آن در دوران کمونسیت، نفوذ ایدئولوژیک اندیشهٔ مارکسیستی-لنینیستی در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، تصویری است که هر ایرانی از روسیه در ذهن خود دارد. تا قبل از انقلاب سال ۵۷ در ایران، ضمن اینکه سایه سنگین تاریخ بر روابط ایران و روسیه وجود داشت، ولی در قالب منافع مقطعی با هم معاملات، مراودات و روابطی داشتند، اما نه در حدی که استراتژیک باشد.
قبل از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ یعنی در سال ۱۹۷۹ در ایران انقلاب شد. این دو تغییر باعث شد ایران و روسیه، روابط متفاوتی از گذشته را پایه گذاری کنند و از آنجا که هر دو کشور در خصوص سیاستهای غرب نظر مشترکی داشتند آنها را در موقعیتی قرار داد تا بتوانند مناسبات جدیدی را پایهریزی کند.
در سالهای اخیر، عنصر سوءظن و بدبینی از روابط دو کشور کنار رفته بود، ولی همانگونه که از روسیه انتظار میرفت، در رابطه با تحریمهای مجدد اعمال شده بر ایران، نقش و موضع مثبت و مشخصی ندارد و به نظر میرسد با توجه به آسیب پذیر بودن اقتصاد ضعیف روسیه، اساسا توان حمایت از ایران را در برابر آمریکا ندارد.
محمود دهقان طزرجانی کارشناس مسائل بین الملل معتقد است تمام نشانهها و مولفه های حال حاضر روابط بین الملل، این موضوع را اثبات می کند که روسیه قابل اعتماد نیست. وی در گفتگو با دیدارنیوز گفت: خبر موثق دارم اتحادیه اروپا و روسیه در نشستی حضور داشتند و روسیه از آنها خواست اگر فشارها بر روسیه را کم کنید ما در رابطه با مسائل ایران، پشت شما هستیم. همین حرف را به آقای پمپئو و آمریکایی ها هم زده اند.
این کارشناس مسائل بین الملل افزود: روسیه از سال ۱۹۹۰ در شورای امنیت، جایگزین اتحاد جماهیر شوروی شد ولی نام فدراسیون روسیه در منشور ملل متحد به عنوان عضو دائم قرار نگرفت. این عنوان برای فرانسه، انگلیس، چین و دیگر کشورها هست ولی برای روسیه نیست. وقتی شوروی فروپاشید این بحث مطرح بود که آیا این جانشینی و عنوان به روسیه داده شود یا نه که موافقت نشد.
دهقان طزرجانی ادامه داد: ولی به خاطر اینکه سلاحهای هستهای شوروی در کشورهای مختلف شوروی پراکنده بود روسیه را جایگزین شوروی در شورای امنیت کردند. در هنگام جایگزینی از روسیه خواستند مسئولیت تمام تعهدات بین المللی قبلی شوروی در حوزه سلاح هسته ای و مسائلی چون تعهدات نظامی، اقتصادی و ارضی را بپذیرد. از جمله این که سلاح های هسته ای در اوکراین و قزاقستان را با نظارت کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل منهدم کند. از آن زمان به بعد روسیه به عنوان یکی از پنج هسته عضو شورای امنیت سازمان ملل شناخته شد و مسئولیت ها و تعهدات شوروی سابق به دوش روسیه افتاد.
این کارشناس مسائل بین الملل اظهار کرد: روسیه جدید از زمان آقای پوتین، جزیره کریمه را از اوکراین جدا و ضمیمه خاک خود کرد. این کار موجب تحولات سیاسی در اوکراین و باعث حساسیت و ورود ناتو به این موضوع شد و اتحادیه اروپا روابطش را با روسیه کاهش داد. به دنبال آن، اتحادیه اروپا و آمریکا تحریم های شدیدی را بر علیه روسیه اعمال کردند.
وی گفت: آقای پوتین سعی کرد خود را از این محاصره اقتصادی و سیاسی خارج کند. در روابط جدید بین المللی اگر بخواهند کشوری را منزوی و منفعل کنند آن کشور را محاصره اقتصادی می کنند و تحت فشارهای شدید قرار میدهند که بعد از اشغال کریمه، این معادله در مورد روسیه اتفاق افتاد. این اتفاق در زمان شوروی سابق هم افتاد و منجر به فروپاشی شوروی شد، به این صورت که ناتو اتحاد سنتو را با خود متحد کرد، یعنی محوری که شامل پاکستان، ایران و ترکیه بود. حلقه محاصره را تنگ کردند و منجر به فروپاشی اتحادیه شوروی شد.
دهقان طزرجانی یادآور شد: در حال حاضر برای اینکه روسیه بتواند خود را از حلقه محاصره در بیاورد، برای خود عمق استراتژیک پیدا کرد. عمق استراتژیک به جای پای فرامنطقه ای گفته می شود. دلیل اینکه دنیا به آمریکا توصیه می کند با ایران وارد درگیری نشود عمق استراتژیکی است که ایران در محیط جغرافیایی خود دارد. به همین دلیل کشورهای متخاصم نمی توانند با کشوری که دارای عمق استراتژیک است وارد منازعه شوند. شاید بتوانند نظام ایران را ساقط کنند ولی نمی توانند دامنه و گستره و عمق استراتژیک ایران را ساقط کنند بدین معنی که به محض اینکه با ایران درگیر شوند اتوماتیک وار با عراق و سوریه و نیروهای حامی ایران در لبنان، افغانستان و پاکستان نیز درگیر خواهند شد زیرا امنیت این کشورها و گروه ها به نوعی متاثر از امنیت ایران است و اگر ایران امنیت نداشته باشد آنها امنیت متخاصمین را به هم خواهند زد. عراق نمونه خوبی برای مثال است. در همین اجلاس اخیر مکه، رو در روی عربستان ایستاد و از منافع و مواضع ایران دفاع کرد.
وی ادامه داد: منطق دفاع عراق این بود که عراقی ها به عربستان می گویند زمانی که داعش به عراق حمله کرد ایران از ما حمایت کرد و شما هیچ دفاعی از عراق نکردید؛ این یعنی عمق استراتژیک. قطر پس از آنکه بیانیه از پیش نوشته شده عربستان منتشر شد یک بیانیه جداگانه صادر کرد و ذکر کرد مواضع و جهت گیری های بیانیه مکه را قبول ندارد. بنابراین روسیه با توجه به محاصره اقتصادی که از طرف اروپا و آمریکا در موضوع کریمه اتخاذ شده بود، با ورود به منازعه سوریه برای خود عمق استراتژیک درست کرد. سوریه و اسرائیل، هارتلند (قلب) منطقه خاورمیانه هستند، روسیه عمق استراتژیک خود را به هارتلند منطقه منتقل کرد. روسیه توان جنگ زمینی ندارد ولی نیروی هوایی خود را آورد و در کنار نیروی زمینی ایران و نیروهای عمل کننده و تحت حمایت و نفوذ ایران توانستند دولت بشار اسد را از سقوط نجات دهند.
دهقان طزرجانی افزود: این در زمانی بود که تمام سوریه به تصرف نیروهای متعارض در آمده بود و حتی نصف کاخ بشار اسد نیز تصرف شده بود. نیروهای ایران و روسیه با هماهنگی هم توانستند از این بحران و گردنه امنیتی و تاریخی عبور کنند. سوریه برای روسیه بسیار مهم بود، بخصوص بندر طرطوس که آخرین بندر شوروی سابق در مدیترانه بود. آنها تمام بنادر را از دست داده بودند و تنها بندری که می توانستند داشته باشند این بندر بود و اگر این بندر را از دست می دادند یعنی مدیترانه را از دست داده اند و مدیترانه یعنی سوریه، لبنان و اسرائیل.
این کارشناس روابط بین الملل خاطرنشان کرد: در دورانی که ایران در محاصره بود، حجم زیادی از طلای ایران به روسیه فرستاده شد، در زمان جنگ جهانی دوم و در دوره دکتر مصدق از روسیه خواسته شد که طلای ایران را پس بدهد ولی آن طلای ما را که به صورت امانت به آنجا فرستاده شده بود را پس ندادند. لیست تعداد خیانت ها و بازی هایی که روسیه نسبت به ایران انجام داده است به حدی زیاد است که در این مقال نمی گنجد. همین قدر بدانیم که حتی بعد از انقلاب و در دوران جمهوری اسلامی و در موضوع جنگ عراق، روسیه پایه گذار اصلی تشویق صدام به جنگ با ایران بود.
وی عنوان کرد: اگر بخواهیم تاریخ را کنار بگذاریم و در مورد مسائل کنونی صحبت کنیم باید گفت در حوزه روابط بین الملل، منافع ملی کشورها میتواند ۴ وضعیت داشته باشد:
۱. منافع ملی «منطبق و مشترک»؛ مانند منافعی که سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان دارند.
۲. منافع ملی «موازی»؛ شرایطی که ایران و روسیه در جنگ سوریه داشتند. آنها نیروی هوایی خود را آوردند و ایران هم از طریق زمین باعث حفظ نظام بشار اسد شدند، زیرا هرکدام منافعی داشتند و این منافع با هم موازی بود. البته ایران و روسیه هر کدام به دنبال موضوع جداگانه بودند که با هم در تعارض نبودند. روسیه به دنبال عمق استراتژیک و بندر طرطوس و ایران برای حفظ راه ارتباطی محور مقاومت و ارتباط با لبنان در قضیه جنگ سوریه با هم همراه شدند.
۳. منافع ملی سوم، منافع ملی «متعارض» است. مثل ما که با بعضی از کشورهای حوزه خلیج فارس داریم. آنها قدرتهای خارجی را برای امنیت خودشان به منطقه دعوت میکنند که با سیاستها و مواضع رسمی جمهوری اسلامی ایران و تعاریفی که ما از منافع ملی داریم «متعارض» است.
۴. نوع چهارم منافع ملی «متضاد» است. مانند مواضعی که ایران، امریکا و عربستان نسبت به هم دارند. آنها ایران را به حمله نظامی تهدید میکنند. ضمن اینکه ایران کاملاً آماده است و در موضع تدافعی قرار دارد، ولی به این نوع از مناسبات، متضاد میگویند.
پس از خروج آمریکا از برجام، روسیه خوشحال ترین دولت بود
این کارشناس مسائل بین الملل ادامه داد: اما وضعیت ما و روسیه نسبت به هم چگونه است و منافع ملی ما در حال حاضر به چه صورتی باید تعریف شود؟ در پاسخ باید گفت موارد مختلفی وجود دارد که در شرایط مختلف، متفاوت است. ایران و روسیه در کشور سوریه منافع ملی موازی داشتند اما در حال حاضر از آن حالت خارج شده و منافع ما نسبت به روسیه و بالعکس متعارض شده است. چرا؟ چون روسیه بعد از شکست داعش متوجه شد که می تواند از نیروی هوایی استفاده کند ولی نمی تواند در منطقه دوام و قوام داشته باشد. به همین خاطر بندر طرطوس را مقرر خود قرار داد در حالی که در بندر لازقیه نیز مستقر بود. در این حالت آنها نیروی زمینی خود را نیز به منطقه آوردند.
وی افزود: حالا که کشور سوریه از داعش آزاد شده، روسیه فکر میکند که میتواند از برگ برنده موجود برای معادلات و روابط بین الملل خود استفاده کند. در خصوص برجام نیز باید گفت روسیه به هیچ وجه راضی نبود ما به اروپاییها نزدیک شویم، مایل بودند که همان شش قطعنامه شورای امنیت در مورد ایران اعمال شود. روسیه بر این عقیده است که هرچه ایران ضعیف تر باشد و رابطه اش با اروپا و آمریکا کمتر باشد، مجبور است به سمت روسیه برود و این امری بدیهی است. من در مذاکرات برجام حضور داشتم، همیشه وزیر خارجه روسیه آخرین نفری بود که وارد جلسه و اولین نفری بود که از جلسه خارج می شد. بعد از اینکه برجام امضا شد خیلی با اکراه از آن حمایت کردند و مایل بودند که این قرار داد به هم بخورد، پس از خروج آمریکا از برجام، خوشحال ترین دولت، روسیه بود.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: ولی خانم موگرینی، بیانیه ای علیه خروج آمریکا از برجام منتشر کرد، حتی اگر در حد حرف بوده باشد یک موضع رسمی بود که با قاطعیت ابلاغ و اعلام شد. حتی چین موضع قابل قبولی گرفت و از برجام حمایت کرد. در زمانی که ما تحریم نفتی شدیم، روسیه با عربستان سعودی به هم می پیوندند و می بندند که از صخره ایران استفاده کنند و نفع خودشان را با حجم بیشتر و قیمت بالاتری به فروش برسانند که آقای کاظم پور اردبیلی نماینده ما در روسیه بیانیه داد و این حرکت را محکوم کرد.
وی خاطرنشان کرد: آخرین مسئله و موضع روسیه دو هفته پیش بود که خیلی راحت گفت ما آتش نشان دنیا نیستیم و خیلی راحت آب پاکی را روی دست ایران ریخت. روزی که آمریکا از برجام خارج می شود فردای آن روز نخست وزیر اسراییل را به مسکو دعوت میکنند و او از رژه نیروهای روسی سان می بیند و سلاحهای مدرن خود را به نتانیاهو نشان می دهند. موشک اس ۳۰۰ را که ما از روسیه خریدیم ۱۰ سال طول کشید تا به ایران برسد، زمانی که به دست ما رسید مدل های اس ۴۰۰ و اس ۵۰۰ آن به دیگران و رقبا فروخته شد. روسیه به صورت روزانه به ترکیه و عربستان مدرن ترین سلاح های خود را می فروشد.
دهقان طزرجانی بیان کرد: اگر برای روزی که خطری کشور را تهدید می کند بخواهیم روی روسیه حساب باز کنیم من می گویم نه، کارشناسان داخلی و خارجی می گویند نه و تجربه تاریخی می گوید نه. زیرا نوع و جنس کشور روسیه نمی تواند قابل اعتماد باشد و تمام نشانهها و مولفه های حال حاضر روابط بین الملل نیز این را اثبات می کند که روسیه قابل اعتماد نیست؛ من خبر موثق دارم که اتحادیه اروپا و روسیه در نشستی حضور داشتند و روسیه از آنها خواست اگر فشارهایی را که بر روسیه گذاشته اید کم کنید ما در رابطه با مسائل ایران پشت شما هستیم، همین حرف را به آقای پمپئو و آمریکایی ها هم زده اند. ولی سیاست های رسمی کشور ما مبتنی بر نگاه به شرق است. با این حال میبینیم که وقتی آمریکا صادرات نفت ایران را ممنوع اعلام می کند تمام بانک های چینی و کشورهای شرقی آسیا حساب های ایران را می بندند. ما نباید کل استراتژی خود را بر مبنای نگاه به شرق برنامه ریزی کنیم؛ چینی ها از هفدهم فروردین امسال تمام ارتباطات مالی خود را با ما قطع کرده اند، کره ای ها نیز پول نفت ایران را بلوکه کرده اند. شوخی هم ندارند. در چین که بخش خصوصی به آن معنا وجود ندارد یک دولت و حزب کمونیست است که تصمیمات سیاسی را اتخاذ می کند.
این کارشناس روابط بین الملل ادامه داد: روسیه هم قدرت اقتصادی ندارد و تنها کالایی که برای فروش دارد تسلیحات نظامی است، بنابراین نگاه به شرق ما باید مبنای عقلانی داشته باشد. روسیه خود یکی از واردکنندگان مواد غذایی است و بعد از اینکه اروپا روسیه را تحریم کرد برای تهیه مواد غذایی و کشاورزی به سمت ترکیه و ایران آمدند که از این کشورها مواد و لوازم غذایی و غیره را تامین کنند.
دهقان طزرجانی در پایان گفت: جمع بندی که می توان کرد این است که جمهوری اسلامی در نگاه به شرق باید تجدیدنظر کند. و حتی از نگاه صرف به غرب و شرق اجتناب کند. باید متوجه باشیم که در چه موضوعی و در چه زمانی قر ار داریم، بر آن مبنا و مبتنی بر منافع ملی کشور در هر مقطع تصمیم مقتضی را اتخاذ کنیم. باید تعاریف و روابط ما بر مبنای چهار شرط «انطباق»، «موازی»، «متعارض» و «متضاد» استوار باشد و بر این اساس دوستی ها و دشمنی های خود را تعریف کنیم.