"دیدارنیوز" نگاهی تحلیلی به خشونت نهادینه شده در سریال‌های خانگی ایرانی دارد؛

خشونت مشفقانه به سبک سریال‌های خانگی

خشونت مشفقانه را می‌توان در بعضی از سریال‌های نمایش خانگی مانند ممنوعه و رقص روی شیشه دید. در این فیلم ها، مردان عاشق، ولی به شدت کنترل‌گری را می‌بینیم که در بعضی از سکانس‌ها از سر عشق، پرخاش گری کرده و همسر خود را کتک زده و حتی تهدید به اسید پاشی می‌کنند. این نوع از خشونت با این ادعا که مرد عاشق زن است و رفتار خشونت آمیزش نیز ناخودآگاه اعمال می‌شود، توجیه می‌گردد. اغلب زنان حداقل در ابتدا، در مقابل این نوع از خشونت نه تنها منفعل‌اند بلکه آن را به حساب عشق مرد گذاشته، اعتراضی نمی‌کنند.

کد خبر: ۲۵۶۴۶
۱۵:۲۴ - ۰۳ خرداد ۱۳۹۸

دیدارنیوزـ مرضیه حسینی: مدت زمانی است که در بعضی از سریال‌های خانگی ایرانی که از قضا، بسیار پرطرفدار نیز هستند ـ مانند مجموعه های ممنوعه و رقص روی شیشه ـ شاهد نوعی از خشونت ورزی از جانب مردان هستیم که می‌توان آن را «خشونت مشفقانه» یا اعمال خشونت از سر عشق و علاقه نامید. نوشتار حاضر، ضمن توضیح مفهوم «خشونت مشفقانه» به نقش فرهنگ و زنان در شکل دادن به این نوع از خشونت نهادینه شده می‌پردازد.

خشونت مشفقانه چیست؟

اعمال خشونت بر زنان در هر جامعه‌ای، اساسا در فرهنگ، هنجارهای اجتماعی، قانون و دولت نهادینه می‌شود و اینگونه نیست که دولت و یا مردان به تنهایی مسئول نابرابری‌ها، تبعیض‌ها و خشونت علیه زنان باشند. در این میان، نقش اصلی بر عهده فرهنگ و کارکردهای آن در جهت اجتماعی کردن زنان و مردان در هر جامعه‌ای است.

تعریف خشونت و مصادیق آن نیز برخاسته از فرهنگ و هنجارهای اجتماعی است و ممکن است از گروهی به گروهی دیگر یا از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت باشد. خشونت مشفقانه یکی از انواع خشونتی است که علیه زنان از جانب مردان به ویژه همسر یا شریک عاطفی زن اعمال شده و نه تنها مورد اعتراض زنان قرار نمی‌گیرد بلکه زنان از آن استقبال می‌کنند زیرا زنان این نوع خشونت را نشانه علاقه مرد نسبت به خود یا غیرت او می‌دانند.

در این نوع از خشونت، شاهد مردان بسیار کنترل‌گر و تا حدی تند خو و متعصب هستیم که نسبت به همسر خود احساس مالکیت شدید دارند و ادعا می‌کنند به حدی به همسرشان علاقه دارند که تحمل ندارند مردان دیگر حتی او را ببینند و یا با او حرف بزنند؛ بعضی از این مردان با همین توجیه مانع بیرون رفتن همسران خود از خانه شده و با اشتغال او مخالفت می کنند، آنها مدام در حال چک کردن همسر خود از طریق تلفن همراه هستند و از او می خواهند هرجا که هست ویدئو و عکس در همان لحظه از خودش ارسال کند. این مردان گاهی دست به خشونت فیزیکی زده و به دلایلی مانند اینکه دانشجو یا همکار مردش با او تماس داشته و یا در یک مهمانی خانوادگی همسرش با یکی از مردان فامیل خوش و بش کرده، به شدت عصبانی شده و زن را به باد کتک می‌گیرند.

این نوع از خشونت با این ادعا که مرد عاشق زن است و رفتار خشونت آمیزش نیز ناخودآگاه اعمال می‌شود، توجیه می‌گردد. اغلب زنان حداقل در ابتدا، در مقابل این نوع از خشونت نه تنها منفعل‌اند بلکه آن را به حساب عشق مرد گذاشته، اعتراضی نمی‌کنند. دختران و زنان زیادی را دیده‌ام که مرتب از جایی که هستند و کاری که می‌کنند ویدئو می‌فرستند و یا گوشی خود را در اختیار مرد قرار می‌دهند بدون آنکه به حریم خصوصی خود احترام بگذارند.

زنان دیگری را دیده‌ام که حتی حق بیرون رفتن از خانه را ندارند و در صورت خروج از خانه، به شدت مورد خشونت قرار می گیرند اما معتقدند چون همسرشان نسبت به آنها غیرتی است، دست به چنین کاری می زند.

بنابراین انحصار اعمال خشونت در دست دولت نیست. اشکال متنوعی از خشونت که در فرهنگ و هنجار‌های اجتماعی نهادینه شده‌اند، درمناسبات خصوصی و طبیعی انسان‌‌ها و بدون اجبار دولتی اعمال می‌شوند. نقش دولت به عنوان پاسدار سنت‌‌ها و هنجار‌های اجتماعی، مرزکشی میان محدوده خصوصی با پهنه عمومی و قانون‌گذاری جهت نظارت بر رعایت این مرزهاست.

اگر خشونت جنسیتی در محیط کار، در خانواده و در جامعه، حتی در مدرن‌ترین و دموکراتیک‌‌ترین کشور‌ها علیه زنان وجود دارد به این دلیل است که نگرش سنتی مبتنی بر برتر بودن مردان و ضرورت تداوم اقتدار سنتی آنها  در عمق باور‌های افراد جوامع پابرجاست. در این زمینه بسیاری از زنان نیز در حفظ و انتقال سلسله مراتب ارزش‌های سنتی زنانه –مردانه سهیم هستند.
 
 
 

عشاق خشن سریال های خانگی

گوشه‌ای از آنچه تحت عنوان خشونت مشفقانه از آن یاد کردیم را می‌توان در بعضی از سریال‌های نمایش خانگی مانند ممنوعه و رقص روی شیشه دید. در این فیلم ها، مردان عاشق ولی به شدت کنترل‌گری را می‌بینیم که در بعضی از سکانس‌ها از سر عشق، پرخاش گری کرده و همسر خود را کتک زده و حتی تهدید به اسید پاشی می‌کنند. مردی که گالن اسید در دست دارد به زن می‌گوید عاشق اوست و بدون او می‌میرد اما چون زن او را دوست نداشته باید به صورتش اسید بپاشد تا دیگر کسی او را نگاه نکند. مرد می‌گوید به صورتت اسید می‌پاشم چون عاشقت هستم. در سکانس دیگری از ممنوعه، «دانیال» که می‌فهمد «ترانه» او را بازی داده تصمیم می‌گیرد روی صورت او اسید بپاشد.

در دنیای واقعی، بسیاری از مردانی که بر صورت زنان اسید می‌پاشند در بازجویی‌ها انگیزه خود را انتقام عاشقانه می‌دانند و می‌گویند از شدت علاقه خواسته اند صورتش را متلاشی کنند تا مرد دیگری او را تصاحب نکند. این نوع از خشونت درونی شده که مرد را با انگیزه عشق، وادار به اسیدپاشی می‌کند محصول فرهنگ است، فرهنگی که مسئولیت اشاعه آن تا حد زیادی برعهده فیلم هایی است که توسط صداسیما یا نمایش خانگی تولید می‌شوند.

در سریال «رقص روی شیشه»، بهرام رادان که عاشق همسرش مهتاب کرامتی است، تحمل اینکه او در بیرون از خانه کار کند را ندارد بنابراین مرد به محل کار زن رفته او را کتک می زند و به خانه می برد. زن ـ این عروسک زیبای پر زرق و برق ـ نه تنها در برابر مرد اعتراض نمی کند بلکه برایش هدیه خریده و می گوید بیش از همیشه عاشق اوست.

خشونت نهادینه شده!

زنانی که در این فیلمֱها به تصویر کشیده می‌شوند ـ مانند بسیاری از زنان دنیای واقعی ـ زنان تحصیل کرده و مدرنی هستند اما در برابر بسیاری از اشکال خشونت ساکتند. سوال اینجاست که این پذیرش خشونت و حتی ارج نهادن بر آن، چگونه نهادینه می‌شود؟ بر اساس هنجارهای فرهنگی حاکم بر جامعه ما، اطاعت، فداکاری، سکوت و تحمل؛ در عین اینکه فضیلت‌های زنانه به شمار می‌آیند، ویژگی‌های ذاتی زنانه نیز هستند. زنانی که مادر می شوند، خود را با این هنجارها وفق می‌دهند و سپس در فرایند تربیت به دختران خود منتقل می‌کنند؛ این تربیت درونی شده از نسلی به نسل بعد منتقل می‌شود.

همزمان خصوصیات مردانه نیز نخست توسط مادران به پسربچه‌ها یاد داده می‌شود. این خصوصیات سپس در جامعه، تمرین و تثبیت می‌شوند. در جریان این تمرین، رسانه ها به ویژه رسانه های تصویری، نقش عمده ای در شکل دادن به تبعیض و خشونت نهادینه شده جنسیتی دارند.
 
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: