در حزب اعتمادملي كسي نیست كه مخالف آقاي كروبي باشد يا آرزوي استعفاي آقاي كروبي را در دل داشته باشد يا بخواهد حزب از سايه پر بركت ايشان محروم شود. تمامي اعضاي حزب اعم از پير و جوان به حاج آقا كروبي علاقهمند هستند. اين علاقهمندي، يك دوست داشتن عادي نيست بلكه اعضا، عاشقانه به حاج آقا علاقهمند هستند.
مهدي كروبي، دبيركل حزب اعتمادملي روز پنجشنبه با انتشار نامهاي براي دومين بار از دبيركلي اين حزب استعفا داد. پيش از اين مهدي كروبي در دي ماه ١٣٩٥ از دبيركلي حزب استعفا دادهبود كه با مخالفت اعضاي شوراي مركزي رو به رو شد. مهدي كروبي بيش از ٨ سال است كه در حصر به سر ميبرد. حزب اعتمادملي در اين سالها به فعاليت خود بدون حضور دبيركل ادامه داده است. عدم حضور دبيركل در جلسات حزب خالي از آسيب نبوده است تا جايي كه مدتي اين حزب دچار انفعال شد و ديگر تاثيرگذاري قبلي خود در سپهر سياسي ايران را نداشت. هرچند حضور اعضاي اين حزب با وجود حصر دبيركل و تعطيلي دفاتر در انتخاباتهاي ٩٢ و ٩٤ مشهود بود، اما كافي نبود. حزب اعتمادملي نيازمند دمي مسيحايي بود تا بتواند بار ديگر از جا برخيزد و در معادلات سياسي كشور تاثيرگذار باشد. شايد ارديبهشت ٩٦ نقطه عطفي در فعاليت ٨ ساله بدون دبيركل اعتمادملي باشد؛ جايي كه سه نفر از اعضاي اين حزب با راهيابي به ليست اميد توانستند به كرسي شوراي شهر تهران برسند. حضور سه عضو از اين حزب در كرسي قدرت در كنار حضور الياس حضرتي در مجلس، خون تازهاي به بدنه اعتمادملي تزريق كرد تا با ازسرگيري فعاليتهاي خود بار ديگر چرخ حزب به حركت دربيايد. همين حركت كوچك زمينهساز گامهاي بزرگ بعدي شد. محمد علي افشاني از اعضاي شوراي مركزي حزب اعتمادملي براي شهرداري تهران اعلام آمادگي كرد. شايد در ابتدا كسي نام افشاني را براي تصدي شهرداري تهران جدي نميگرفت. سهميه حزب اعتمادملي ٣ نفر از ٢١ عضور شوراي شهر بود و همين سبب ميشد تا كمتر كسي شانسي براي افشاني قايل باشد. اما فعاليت اعضاي حزب در درون و بيرون شورا سبب شد تا يك نفر از اعضاي شوراي مركزي حزب اعتمادملي كه دبيركل آن ٨ سال است در حصر به سر ميبرد شهردار تهران شود. گام مهم بعدي اعتمادملي برگزاري دومين كنگره اين حزب پس از نزديك به ١٠ سال بود. استقبال اعضا از اين كنگره به نحوي بود كه ظرفيت سالن برگزاري به صورت كامل تكميل شد.
درحالي كه اعضا سرخوش از برگزاري كنگره و زنده نگه داشتن نام دبيركل محصور حزب خود بودند، در پايان كنگره اتفاقهايي افتاد. گمانهزنيهاي مختلفي از اختلاف نظر برخي اعضا درباره ابقاي شوراي مركزي فعلي حزب در فضاي مجازي منتشر شد. در همين باره الياس حضرتي، عضو شوراي مركزي حزب اعتمادملي درباره طرح نام خود در برخي از شايعات در فضاي مجازي ميگويد: «متاسفانه به برخي بداخلاقيها در فضاي مجازي دامن زده ميشود و اين موضوع من را متاثر كرده كه در فرصت مناسب به اين موضوعات پاسخ خواهم داد.» روز گذشته جلسه شوراي مركزي حزب اعتمادملي با دستور بررسي استعفاي مهدي كروبي، دبيركل اين حزب برگزار شد و اعضاي شوراي مركزي بار ديگر با اين استعفا مخالفت كردند. حضرتي درباره دلايل مخالفت اعضاي شوراي مركزي با اين استعفا گفت: « تمامي اعضاي شوراي مركزي جزو علاقهمندان آقاي كروبي بوده و به دبيركلي ايشان اعتقاد و باور قلبي دارند. در حزب اعتمادملي كسي كه مخالف آقاي كروبي باشد يا آرزوي استعفاي آقاي كروبي را در دل داشته باشد يا بخواهد حزب از سايه پر بركت ايشان محروم شود، حضور ندارد.» مشروح گفتوگوي الياس حضرتي با روزنامه اعتماد را در زير ميخوانيد:
چرا شوراي مركزي حزب اعتمادملي براي دومين بار با استعفاي آقاي كروبي مخالفت كرد؟
اعضاي شوراي مركزي حزب اعتمادملي عصر ديروز با دستور بررسي استعفاي آقاي كروبي تشكيل جلسه دادند. با شناختي كه من از دوستان شوراي مركزي داشتم و همانطور كه پيش از جلسه پيشبيني ميشد اعضاي شوراي مركزي با استعفاي ايشان مخالفت كردند. تمامي اين عزيزان جزو علاقهمندان حاج آقاي كروبي بوده و به دبيركلي ايشان اعتقاد و باور قلبي دارند. در حزب اعتمادملي كسي كه مخالف آقاي كروبي باشد يا آرزوي استعفاي آقاي كروبي را در دل داشته باشد يا بخواهد حزب از سايه پر بركت ايشان محروم شود، حضور ندارد. تمامي اعضاي حزب اعم از پير و جوان به حاج آقا كروبي علاقهمند هستند. اين علاقهمندي، يك دوست داشتن عادي نيست بلكه اعضا عاشقانه به حاج آقا علاقهمند هستند. تقاضاي اعضاي حزب از شوراي مركزي حزب نيز همين بود كه حاج آقا كروبي دبيركل بمانند به همين دليل با استعفاي ايشان بهطور قاطع و با اكثريت آرا مخالفت شد.
يكي از كساني كه اعتقاد قلبي داشت كه بايد با استعفاي ايشان مخالفت شود، من بودم. من معتقدم حضور، وجود، ياد و نام ايشان همچنان در حزب اعتمادملي باشد. حزب اعتمادملي با پرچم آقاي كروبي شناخته شده و متصور هستم عدم حضور ايشان، لطمهاي جبرانناپذير بر پيكره حزب خواهد بود، هرچند حزب اعتمادملي متشكل از نيروهاي متخصص، پرتوان و كارآمد است اما نام آقاي كروبي جزو افتخارات و هويت اين حزب است و حتما بايد حفظ شود.
اين استعفا، دومين استعفاي آقاي كروبي از دبيركلي است. دليل اصرار ايشان بر اين موضوع چيست؟ آيا اختلافات داخلي بر اين موضوع تاثيرگذار بوده است؟
اختلافات داخلي در تمامي احزاب وجود دارد و همين اختلافنظرها منجر به پويايي حزب ميشود البته متاسفانه برخي بداخلاقيها در فضاي مجازي دامن زده ميشود و اين موضوع من را متاثر كرده است كه در فرصت مناسب به اين موضوعات پاسخ خواهم داد. تمامي اظهارنظرهايي كه در فضاي مجازي درباره حزب اعتمادملي مطرح ميشود بيپايه، بيمايه و حرفهاي بيربطي است. اما درباره استعفاي آقاي كروبي بايد بگويم كه چون ايشان در حصر و محدوديت به سر ميبرند، متصور شدهاند كه اين محدوديتها سبب شده است تا حزب در تنگناهايي قرار بگيرد. ايشان به اين دليل كه مديران و مسوولان حزب و اعضاي شوراي مركزي دستشان براي انجام امور باز باشد، از باب تواضع استعفا داده و تصميمگيري در مسائل حزب را برعهده شوراي مركزي حزب گذاشتهاند. آقاي كروبي براي پويايي و حركت رو به جلوي حزب استعفا داده و درخواست كردند تا دبيركل جديدي انتخاب شود. قصد ايشان از اين استعفا محبت، عنايت، بزرگواري و تواضع بود كه اميدوارم شوراي مركزي حزب با اين استعفا مخالفت كند.
دومين كنگره حزب اعتمادملي همراه با حاشيههايي برگزار شد. دليل اصلي اتفاقات رخ داده در كنگره چه بود؟
دومين كنگره حزب اعتمادملي جزو بهترين و باشكوهترين كنگرههايي بود كه من در آن حضور داشتم. اين كنگره در چند سال گذشته نظير نداشت. از آن جهت ميگويم نظير نداشت چون من در كنگرههاي احزاب مطرح حضور داشتهام. معمولا كنگره ساير احزاب با جمعيت محدود و اندك برگزار ميشود اما شكوه و عظمت كنگره اعتمادملي نظير نداشت. يكي از دلايل كمنظيري آن به دليل حضور بيشمار اعضاي حزب از اقصي نقاط كشور آن هم در ماه مبارك رمضان بود. حضور جدي اعضاي حزب از سراسر كشور در اين كنگره نشان داد اعضا بهصورت جدي پاي كار حضور داشته و نسبت به تعهدات حزبي احساس مسووليت ميكنند. از ديگر دلايل كمنظيري اين كنگره حضور شخصيتهاي برجستهاي بود كه به ندرت پيش ميآيد در مراسمي حضور پيدا كنند و اين مهم براي ما مايه مباهات بود كه ميزبان مهمانان ارزشمندي باشيم. از ديگر نكات خوب اين كنگره ميتوان به اجراي خوب برنامه و نطق خوب سخنرانان اشاره كرد.
حاشيههايي كه در انتهاي كنگره هنگام رايگيري به وجود آمد، به دليل اختلافنظري بود كه از گذشته وجود داشت. اين اختلافنظر درباره نحوه رايگيري بود كه آيا رايگيري براي ابقاي شوراي مركزي با قيام قعود باشد يا يك انتخابات جديد برگزار شود. اختلاف نظر امري طبيعي است اين موضوع تنها محدود به احزاب نيست بلكه ما در مجلس هم شاهد اختلافنظر در بسياري از موضوعات هستيم كه گاهي منجر به درگيري لفظي نمايندگان با يكديگر ميشود. اين اختلافنظر محدود به ايران هم نيست زيرا در تصاوير تلويزيوني بارها و بارها ديدهايم كه در مجالس كشورهاي مختلف اختلاف نظر نمايندگان منجر به درگيري فيزيكي ميشود. در مقايسه با اين فضا، ما در شرايطي به مراتب دموكراتيكتر به بيان موضوعات ميپردازيم. مشاجرهاي كه در كنگره به وجود آمد به دليل نحوه رايگيري بود كه ختم بهخير و تصميماتي كه در كنگره اتخاذ شد در مسير اداري خود قرار دارد.
اما حزب اعتمادملي از دو جهت بسيار حائز اهميت است؛ نخست آنكه اسم آقاي كروبي مانند يك ستاره درخشان در راس اين حزب ميدرخشد و وجود آقاي كروبي به كار حزبي اهميت ميدهد. دوم، تاثيرگذاري حزب اعتمادملي در سالهاي اخير بر سپهر سياسي ايران به عنوان يكي از سه حزب تاثيرگذار فعال در كشور. حزب اعتمادملي اخيرا توفيق خوبي در انتخاب شهردار تهران به دست آورد و همين موضوع اهميت كار را بسيار بالا برد. رسانهها يك مشاجره لفظي كه معمولا در بسياري از كنگرهها رخ ميدهد اما به آن توجه نشده يا به سرعت از كنار آن عبور ميكنند را بسيار بزرگ كردند. دليل اين بزرگنمايي نيز اهميت حزب اعتمادملي بود.
موضوعاتي در فضاي مجازي درباره نقش شما در اتفاقات روز كنگره مطرح شد. نقش شما در حاشيههاي روز كنگره چه بود؟
ما در حزب اعتمادملي شاهد اختلافنظر ميان دو گروه از دوستان درباره شيوه كار هستيم. بايد بر اين موضوع تاكيد كنم كه اين اختلافنظر استراتژيك و اساسي نيست. من در وسط اين دو گروه قرار گرفتهام زيرا در هر دو گروه دوستان بسيار خوبي داريم. اين موضوع در همه احزاب نيز امري طبيعي است. من در وسط اين دو گروه قرار دارم به همين دليل در پايان جلسه اعلام كردم انشاءالله بحثها را در فرصتي ديگر ادامه ميدهيم، با همان صحبت من مشاجرهها پايان يافت. با اين حال من معتقدم هر حزبي موضوعات خود را بايد در داخل خود حل كند اينكه ما مشكلات را به فضاي مجازي بكشانيم درست نيست و از اين بابت گلهمند نيز هستيم.
حزب اعتمادملي پس از مدتها ركود با يك خيزش مناسب توانست در ابتدا كرسيهايي را در شوراي شهر به دست آورد و در گام بعدي شهردار تهران از اعضاي شوراي مركزي اين حزب انتخاب شود. اين موفقيتها چه تاثيري در افزايش اختلافنظرهاي اخير داشته است؟
زماني كه يك حزب نقش موثري در معادلات سياسي داشته باشد، از خارج از حزب دستهايي براي دامن زدن به اختلافنظرها و مشكلات مختصري كه وجود دارد، فعال ميشود. در اين شرايط اعضاي حزب بايد مراقب اوضاع باشند كه خود به اين اختلافات دامن نزده و بازيچه دست برخي بدخواهان قرار نگيرند. حزب اعتمادملي به دليل شرايط ويژهاي كه دارد، حساسيت بيشتري روي آن حاكم است. يكي از دلايلي كه شرايط را براي اين حزب ويژه كرده، حصر دبيركل اعتمادملي است به همين دليل حساسيت از طرف دستگاههاي امنيتي و همينطور مجموعه كلي نظام بر اين حزب بيشتر است. ما بارها اعلام كردهايم كه از اين موضوع استقبال كرده و ميكنيم. اين مشكلات امري طبيعي است اما ما بايد مراقب باشيم در دام نيفتيم. وفاداري حزب اعتمادملي به دبيركل محصور آن بارها ثابت شده است به همين دليل در جلسه روز گذشته بارديگر با استعفاي ايشان مخالفت شد.
نكتهاي كه در كنگره حزب اعتمادملي شايد كمتر به آن توجه شد، حضور جوانان بيشماري بود كه نشان ميداد اعتمادملي در اين سالها كادرسازي را فراموش نكرده است. آيا برنامهاي براي اين جوانها درنظر گرفته شده است؟
برنامه مفصلي براي تربيت و استفاده از اين نيروهاي جوان در نظر گرفته شده است. همانطور كه ميدانيد حزب اعتمادملي مدتي در شرايط ركود به سر ميبرد. مدتي دفتر حزب پلمب شد و تمام اسناد و مدارك حزب از بين رفت. نزديك به دو سال است كه حزب فعاليتهاي خود را از سر گرفته و نزديك به ٦ ماه است كه مسووليت اين امور بر عهده من قرار گرفته است. انشاءالله در آيندهاي نزديك شاهد شكوفايي بيشتر نيروهاي جوان حزب اعتمادملي خواهيم بود.
منبع: روزنامه اعتماد / شنبه 12 خرداد 97