استقلال تهران در فصل جدید هم با چینشی از بهترین بازیکنان نتوانست در حد انتظارات ظاهر شود و چند باخت کلیدی، این تیم را از جایگاه اصلیاش دور کرد.
دیدارنیوز ـ این روزها استقلال، حال و روز خوبی ندارد و حتی نایب قهرمانی هم برای هواداران چندان خوشایند نیست. ناکامی این فصل استقلال تلختر از سال گذشته است، زیرا پارسال و تقریباً در همین ایام، استقلال با نمایشهای دلپذیر و با وجود شروع بد فصل با علیرضا منصوریان، توانست عنوان سومی لیگ برتر را کسب کند و با عملکرد خوب خود صاحب هفتمین قهرمانیاش در جام حذفی شود. آنها با شکست سه بر یک ذوب آهن در لیگ قهرمان آسیا به مرحله یک چهارم نهایی این تورنمنت رسیدند. اما این فصل، استقلال به واسطه شکست از تیم ۱۰ نفره سایپا از جام حذفی کنار رفته و در دو هفته مانده به پایان لیگ از رقیب سنتیاش پرسپولیس، چهار امتیاز عقب است و اکنون آنها باید کار را در این لیگ تنها برای گرفتن سهمیه لیگ قهرمانان آسیا ادامه دهند.
شکست به الدحیل و الهلال و تساوی بدموقع مقابل العین امارات آن هم در برابر هواداران خودی، مسیر صعود به مرحله بعد لیگ قهرمانان آسیا را سختتر از همیشه کرده است. اما سوال اصلی اینجاست که ریشه این ناکامیها کجاست و چرا طلسم قهرمان نشدن آبیهای پایتخت همچنان ادامه دارد؟
با بررسی ادوار گذشته لیگ برتر درمییابیم که سهم استقلال در قهرمانی از ۱۷ دوره برگزاری این مسابقات تنها سه بار بوده است. اکنون از هجدهمین دوره لیگ برتر تنها دو هفته باقی است و به احتمال بسیار زیاد باید پرسپولیس را قهرمان این مسابقات نامید؛ پس با احتساب این دوره باید گفت که استقلال تنها صاحب یک ششم از جامها شده است.
هر سه عنوان قهرمانی استقلال در لیگ برتر در فصلهای ۸۵-۸۴، ۸۸-۸۷، ۹۲-۹۱ به دوران سرمربیگری امیر قلعهنویی برمیگردد، یعنی جز امیر قلعهنویی که عنوان پرافتخارترین مربی ادوار لیگ برتر را هم یدک میکشد، هیچ فردی در قامت سرمربی نتوانسته استقلال را در معتبرترین جام باشگاهی فوتبال در ایران قهرمان کند. استقلال همچنین یک بار با هدایت پرویز مظلومی و یک بار با سکانداری وینفرید شفر توفیق قهرمانی در جام حذفی را داشته است، عنوانی که قلعهنویی دو بار آن را در استقلال به دست آورد.
برای بررسی و علل قهرمان نشدن استقلال در سالهای اخیر در لیگ برتر میتوان به موضوعات زیادی اشاره کرد، اما بهترین مسیر برای کشف واقعیت، بررسی کارنامه سرمربیان این تیم در یک دهه گذشته است.
فارغ از اینکه باشگاه استقلال برای سه بازی آخر لیگ هجدهم، فرهاد مجیدی را به عنوان سرمربی موقت برگزیده، پنج سرمربی در یک دهه گذشته هدایت استقلال را به عهده داشتهاند.
مرفاوی؛ ناکام در لیگ نهم
در حالی عبدالصمد مرفاوی در نهمین دوره لیگ برتر سکان هدایت استقلال را به دست گرفت که آبیهای پایتخت فصل گذشتهاش برای دومین بار با هدایت قلعهنویی و به صورت کاملاً دراماتیک در هفته آخر و در شهر مشهد به قهرمانی دست پیدا کردند. همین موضوع، وظیفه مرفاوی را که برای دومین بار سمت سرمربیگری استقلال را پذیرفته بود، سخت کرد.
در آن دوره لیگ، استقلال به جایگاه بهتر از سومی دست پیدا نکرد و از طرفی بازی برگشت را هم به رقیب دیرینهاش پرسپولیس واگذار کرد و در جام حذفی هم ناکام ماند تا خشم هواداران از عملکرد مهاجم سابق استقلال و سرمربی آن روزها به اوج خود برسد.
پرویز مظلومی؛ لیگ دهم
در لیگ دهم، قرعه سرمربیگری استقلال به نام پرویز مظلومی درآمد تا او به آرزوی دیرینهاش که همانا نفر اول و تصمیمگیر نیمکت استقلال بود، برسد. او در لیگ دهم استقلال را پس از سپاهانی که هدایتش را قلعهنویی به عهده داشت، نایب قهرمان کرد و شاید مهمترین دستاورد او در اولین سال حضورش در استقلال، پیروزی در دو دیدار رفت و برگشت مقابل پرسپولیس بود. همین موفقیت در دربیها کافی بود که مدیران باشگاه برای هدایت تیم در لیگ یازدهم باز هم به این مرد باسابقه آبیها اعتماد کنند.
لیگ یازدهم؛ ناکامی ناگهانی
در لیگ یازدهم، در حالی که استقلال تا هفتههای پایانی شانس اول کسب قهرمانی بود به پرسپولیسی که در آن سالها چندبار متوالی به استقلال شکست خورده بود، باختند و به یکباره وارد بحران شدند. مقام سومی، عنوان استقلال در آن لیگ بود و شاید قهرمانی در جام حذفی آن هم در ضربات پنالتی برابر شاهین بوشهر کمی مرهم درد هواداران استقلال شد.
بازگشت قلعهنویی؛ از لیگ دوازدهم تا چهاردهم
نوبت به لیگ دوازدهم رسید. قلعهنویی دوباره به استقلال برگشت و برای بار سوم این جام ارزشمند را برای استقلالیها به ارمغان آورد.
نکته جالب در خصوص قلعهنویی این است که او معمولاً استقلال را در زمانهای بحران دست گرفته اما بلافاصله تیم را به عنوان قهرمانی رسانده است. استقلال در اولین دوره لیگ برتر و در هفته پایانی که تنها نیازمند یک امتیاز برای تصاحب جام بود در عین ناباوری در مقابل ملوان شکست خورد تا شاگردان علی پروین صاحب این عنوان شوند. در آن روزها مرحوم منصور پورحیدری سرمربی استقلال بود و پس از این حادثه از تیم کنار رفت. اما آبیپوشان در جام حذفی که در جریان بود، حضور داشتند و قلعهنویی جوان و کمسابقه مسئولیت فنی تیم را به دست گرفت و استقلالی که به لحاظ روحی و روانی شرایط مساعدی نداشت را قهرمان و راهی مسابقات آسیا کرد.
دوره دومی که او به استقلال برگشت زمانی بود که رولاند کخ آلمانی، ویرانهای را تحویل باشگاه داد و این بار قلعهنویی با تجربه بیشتر و با یک برنامه سه ساله توانست در سال سوم حضورش تیم را برای اولین بار قهرمان لیگ برتر کند. قلعهنویی مجدداً و برای بار سوم پس از لیگ هفتم و در اواسط مسابقات جام حذفی و پس از آنکه تصمیمات ناصر حجازی و فیروز کریمی در تیم جواب نداد، مربیگری استقلال را دست گرفت و توانست آبیپوشان را به مقام قهرمانی جام حذفی برساند و در ادامه راه و در لیگ هشتم استقلال را قهرمان لیگ برتر کرد.
قلعهنویی در دوره چهارم حضورش در استقلال باز هم به سنت همیشگیاش عمل کرد. او در لیگ دوازدهم و پس از مظلومی مسئولیت فنی تیم را عهدهدار شد و استقلال را یک هفته زودتر از پایان لیگ، قهرمان کرد.
هرچند عملکرد قلعهنویی در استقلال و حتی تیمهای دیگر که در لیگ برتر سرمربیگری آنها را عهدهدار بوده خوب و قابل دفاع است، اما او نتوانست در لیگ سیزدهم و چهاردهم برای چندمین بار شایستگیهای خود را به اثبات برساند که شاید عمده دلیل آن، درگیری وی با برخی بازیکنان تاثیرگذار استقلال بود که بواسطه همین موضوع آنها استقلال را ترک کردند و دست او برای چینش مهرهها خالی ماند.
علیرغم تمام تواناییهای قلعهنویی او دارای ضعف بزرگی به نام «ناسازگاری با برخی بازیکنان» است. هرچند تصمیمگیرنده فنی تیم، سرمربی است و نباید اجازه بازیکنسالاری را داد، اما قلعهنویی نشان داده که در بگومگو با برخی بازیکنان، کمترین انعطاف را دارد و از اینرو این اختلاف نظرها خیلی زود تبدیل به چالشی بزرگ برای باشگاه میشود.
لیگ پانزدهم؛ بازگشت پرویز مظلومی
مدیران استقلال در لیگ پانزدهم دوباره ترجیح دادند مظلومی را بر سر کار بیاورند، ولی آن سال عملکرد او برای مدیران و هواداران راضیکننده نبود. سومی در لیگ و شکست با چهار گل مقابل پرسپولیس و عاجز ماندن از برد ذوب آهن در فینال جام حذفی، دستاورد مظلومی در آن دوره بود.
لیگ شانزدهم؛ منصوریان چهره محبوب سکوها
نیمکت استقلال در لیگ شانزدهم به علی منصوریان رسید. او که شرایط خوبی را روی سکوها داشت امیدوار بود به واسطه همین پایگاه اجتماعیاش بتواند استقلال را به جایگاه اصلی خود برساند، اما خیلی زود مشخص شد که منصوریان هنوز به پختگی کامل برای اداره تیم بزرگی مثل استقلال نرسیده است. هرچند استقلال با او در لیگ برتر و جام حذفی به جام نرسید و در آسیا شکستی تحقیرآمیز را مقابل العین امارات متحمل شد، اما پایان خوب استقلال در هفتههای پایانی لیگ برتر و مخصوصاً بردن پرسپولیس پس از پنج سال، مدیران و هواداران باشگاه را مجاب به ادامه این همکاری کرد.
لیگ هفدهم؛ منصوریان و شفر
هنوز لیگ شانزدهم به نیمه راه نرسیده بود که غروب علیمنصور سر رسید و او با استعفای خود استقلال را ترک کرد. این بار مدیران باشگاه به سراغ گزینه خارجی رفتند و پس از سالها یک مربی آلمانی دیگر را برای هدایت تیم دعوت به کار کردند. وینفرید شفر پیرمرد باسابقه و نامآشنا، تیم نه چندان روبراه استقلال را دست گرفت. او هرچه جلوتر رفت تیم را منضبطتر کرد. لیگ با عنوان سومی برای استقلال تمام شد، اما شکست پرسپولیس در بازی برگشت و قهرمانی در جام حذفی، دلیلی مناسبی برای ماندن شفر در استقلال شد.
حال لیگ هجدهم به روزهای آخر خود رسیده و شفر از استقلال برکنار و فرهاد مجیدی محبوب، ولی کمسابقه جای او را بصورت موقت گرفته است. شکست مقابل سایپا ۱۰ نفره در جام حذفی که منجر به خارج شدن استقلال از این جام شد و باخت مقابل پرسپولیس آن هم در شرایطی که استقلال با برد در این دیدار میتوانست شانس اول قهرمانی شود و در ادامه شکست مقابل الهلال ۱۰ نفره در لیگ قهرمانان آسیا و کمرنگ شدن صعود تیم به مرحله بعد و در نهایت شکست در مقابل پدیده که اگر استقلال میبرد تا حدودی بارقههای امید برای تصاحب جام زنده میشد دلیلی برای برکناری مرد آلمانی نیمکت استقلال بود.
هرچند استقلال در نیم فصل اول با مشکل بازیکن و مخصوصاً گلزن روبرو بود، اما جذب منشا، ایسما، پاتوسی و نورافکن، امیدها را برای کسب نتیجه بالا برد و هیچکس انتظار آن را نداشت که فرشید اسماعیلی در دربی پنالتی را آنگونه خراب کند یا تیم جلوی الهلال ۱۰ نفره بیبرنامه بازی کند یا نتواند گل دقایق ابتدایی پدیده را پاسخ دهد. در اکثر مسابقاتی که استقلال گل اول را خورده نتوانسته نتیجه را به نفع خود تغییر دهد و این یعنی نبود اعتماد به نفس. شاید شفر میتوانست در سال نخست حضورش از بینظمیها گله کند، اما او فرصت مناسبی داشت تا در سال دوم حضورش روی نیمکت، شرایط را به نفع استقلال رقم زند.
با تصمیم مدیرعامل باشگاه، فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی موقت استقلال برای سه بازی باقی مانده لیگ و دو مسابقه گروهی لیگ قهرمانان آسیا انتخاب شد، اما سابقه چه در ایران و چه در لیگهای دیگر کشورها نشان داده اگر سرمربی موقت خوب کار کند میتواند به سرمربی دائم هم تبدیل شود که به نظر این تصمیم از جانب مجیدی میتواند ریسکی بزرگ برای او باشد. از سوی دیگر، زمزمه بازگشت امیر قلعهنویی به استقلال به گوش میرسد که اگر سپاهان بتواند با قلعهنویی در جام حذفی قهرمان شود شاید این گمانهزنی، رنگ واقعیت به خود بگیرد.
علی لطیفی: آلمانیها منضبط هستند، به درد شرایط ایران نمیخورند!
علی لطیفی مهاجم دهه ۷۰ استقلال در خصوص اینکه چرا استقلال چند سالی را در لیگ با بحران و عدم نتیجهگیری مناسب دنبال کرده به رویداد۲۴ گفت: ناکامی سالهای اخیر استقلال به یک موضوع خاص برنمیگردد. اولین و مهمترین مشکل در استقلال، عدم ثبات مدیریت است. شاید در پرسپولیس که چند سالی است نتایج خوبی را کسب کرده هم این اتفاق افتاده باشد، اما تفاوت اصلی آنها با استقلال، ثبات در نیمکت مربیگری است. اکنون در استقلال هر فردی مدیر میشود به دنبال این است که تصمیم یا تصمیماتی بگیرد که در کوتاهمدت جواب دهد و بتواند به اتکای همین موضوع جایگاه خود را در باشگاه تثبیت کند. متاسفانه این روش و منش به خاطر نتیجهگرایی است که در بین بسیاری از ایرانیها دیده میشود. اکنون کمتر مدیری در فوتبال ایران حضور دارد که فکرش معطوف به برطرف کردن مشکلات زیرساختی باشد. در استقلال هر مدیری در راس کار قرار گرفته، چشمهایش را نسبت به کارهای درست و اشتباه مدیر قبلی بسته و شروع به آزمون و خطا کرده است.
وی افزود: امسال استقلال پرستارهترین تیم لیگ بود، اما تصمیمات نادرست فنی باعث شده آنها از به دست آوردن نتیجه دلخواه محروم شوند. من معتقدم از ابتدا، حضور شفر در استقلال اشتباه بود. بارها گفتم و باز هم تاکید میکنم مربی آلمانی در فوتبال ایران جواب نمیدهد. آنها افراد منضبط همراه با برنامههای بلندمدت هستند و این با فرهنگ فوتبال ما نمیخواند. از طرفی، شفر همیشه سرمربی تیمهایی بوده که یا در میانه جدول بودند یا خواستند برای بقا در لیگ بجنگند. من فکر میکنم اگر مدیران استقلال بیشتر تحقیق میکردند به گزینههای بهتر از شفر میرسیدند. یکی باید از مدیران استقلال بپرسد پسر شفر با کدام سابقه و دید فوتبالی به کادر فنی تیم اضافه شده و چرا هیچکس در برابر این تصمیم شفر اظهارنظری نکرد؟
لطیفی در ادامه گفت: تغییر ساختار در استقلال ضروری است. از طرفی من امیر قلعهنویی را مربی موفق برای استقلال دیدم و فکر میکنم باید دوران طلایی استقلال را زمانی نامید که او سرمربی استقلال بود.
این بازیکن سابق تیم ملی در خصوص انتخاب فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی موقت استقلال گفت: من اگر جای فرهاد مجیدی بودم حتی مسئولیت سرمربیگری تیم را برای پنج بازی پیشرو هم نمیپذیرفتم. مجیدی محبوب هواداران استقلال است و این یک ظرفیت بالا برای او قلمداد میشود، ولی به نظر میرسد او مسیری را دنبال میکند که علیرضا منصوریان در استقلال رفت. فرهاد مجیدی دیر یا زود سرمربی استقلال میشد و چه بهتر که مسئولیت را زمانی قبول کند که دانش و سابقه مربیگریاش بیشتر شود.
سیروس دینمحمدی: استقلال نیازمند یک سرمربی درجه یک خارجی است
سیروس دینمحمدی پیشکسوت باشگاه استقلال به رویداد۲۴ گفته وقتی ثبات مدیریت در باشگاه استقلال نباشد، وضع همین است. جذب بازیکن و انتخاب سرمربی بادانش به مدیریت قوی باشگاه برمیگردد. پس اگر استقلال میخواهد به ناکامی خود در لیگ برتر پایان دهد باید در ابتدای کار، مدیریتش را تقویت کند. در ادامه استقلال نیازمند یک سرمربی درجه یک خارجی است. اگر این دو اتفاق بطور واقعی بیفتد روزهای خوبی در انتظار استقلال خواهد بود.
محمدرضا مهدوی: امیدوارم فرهاد مجیدی را نسوزانند
محمدرضا مهدوی دیگر بازیکن سابق استقلال و تیم ملی به رویداد۲۴ میگوید: اول از همه، باشگاه بزرگی مثل استقلال باید از ثبات مدیریت برخوردار باشد و در ادامه این مسیر، مدیرعامل باشگاه باید همه پیشکسوتان تیم را دعوت کند و با همفکری همه آنها یک برنامهریزی بلندمدت برای تیم بکنند. وقتی نقشه راه مشخص شود هر مدیری که در راس کار قرار گیرد باید به برنامه عمل کند و نمیتواند بگوید من میخواهم فلان کار را انجام دهم. در طول دورانی که سابقه بازی در لیگ برتر را داشتم تنها سپاهان را دیدم که یک مدیریت باثبات را داشت و برای همه قسمتهای باشگاه برنامهریزی کرده بودند.
وی در پاسخ به اینکه در حال حاضر بهترین گزینه برای سرمربیگری استقلال کیست؟ گفت: به نظر من بهترین سرمربی استقلال در گذشته امیر قلعهنویی بوده و اکنون هم معتقدم او بهترین فرد برای حضور در نیمکت استقلال است.
مهدوی درباره سرمربیگری موقت فرهاد مجیدی در استقلال گفت: فرهاد مجیدی یکی از نخبگان فوتبال ایران بوده که برای رسیدن به این مهم، زحمات زیادی کشید. فرهاد اگر بالاترین مدرک مربیگری را هم داشته باشد تا زمانی که سابقه کار نداشته باشد نمیتواند در حد یک مربی موفق ظاهر شود. به نظر من نباید فرهاد مجیدی بسوزد، او فردی بزرگ نه فقط برای استقلال که برای فوتبال کشور است. امیدوارم پس از این پنج بازی که مسئولیت آن به مجیدی سپرده شده او تجربه خود را بیشتر کند تا در آینده یک سرمربی شاخص برای استقلال باشد.
مهدی فنونیزاده: استقلال سردرگم است
مهدی فنونیزاده بازیکن نامآشنای دهه شصت استقلال در خصوص حال و روز آبیپوشان تهرانی به رویداد۲۴ میگوید: استقلال امسال به لحاظ بازیکن با تراکتورسازی در بهترین جایگاه قرار داشتند، ولی شفر بعد از این همه مدت نتوانست ترکیب اصلی خود را پیدا کند. زمانی که مربی در انتخاب ترکیب با سردرگمی روبرو باشد نمیتوان به آینده و نتیجه گرفتن آن تیم دل بست. به نظرم شفر اینقدر زمان داشت که بازیکنان اصلی خود را بشناسد تا تیم در یک مسیر درستی قرار میگرفت.
پیشکسوت استقلال در پاسخ به اینکه بهترین گزینه برای مدیریت باشگاه و سرمربیگری تیم چه کسانی هستند؟ گفت: امیرحسین فتحی و علی فتحاللهزاده بهترین مدیران باشگاه استقلال بودند که به نظر من، فتحی عملکرد بهتری داشته است. به لحاظ مربی، من امیر قلعهنویی را بهترین گزینه برای هدایت فصل بعد استقلال میدانم.