نگاهی به چند مدرسه مهم تاریخ ایران

مدارس ماندگار شناسنامه نظام آموزش و پرورش هستند

مدرسه، به عنوان نهاد رسمی و یکی از مهم‌ترین ارکان ‌تعلیم و تربیت دانش‌آموزان، نقش و تاثیر بی‌بدیل و غیرقابل انکاری دارد و مسلماً هرچه این نهاد از ویژگی‌ها و امتیازات بیشتری در ابعاد مختلف برخوردار باشد، تأثیرگذاری آن فزون‌تر و عمیق‌تر خواهد بود. از این رو در عصر حاضر تلاش‌های فراوانی برای ارتقای سطح کیفی مدارس انجام می‌شود تا ظرفیت تحقق اهداف قصد شده آموزش و پرورش را پیدا کرده و نقش خود را در تربیت شهروندان مسئول ایفا کند. در این یادداشت به منظور آشنایی با این مدارس، به شکل اجمالی به برخی از مهم‌ترین مدارس اشاره می‌شود.

کد خبر: ۲۵۰
۱۶:۰۸ - ۲۱ فروردين ۱۳۹۷



۱. مدرسه دارالفنون
دارالفنون نقطه عطفی در تاریخ مدرسه‌های ماندگار ایران است. پیش از تأسیس دانشگاه تهران، دارالفنون اولین گام اساسی ایرانیان برای ورود به عرصه‌های علوم جدید به شمار می‌رفت که علاوه بر داشتن سهم قابل توجهی در تحولات اجتماعی، از لحاظ علمی‌نیز ایران را در جایگاهی بالاتر از کشورهای منطقه قرار داد که باعث ورود جمعی از نخبگان به جامعه ایران شد.
در حقیقت زیربنای این مدرسه زمانی گذاشته شد که میرزاتقی خان فراهانی(امیرکبیر) ۲۲ ساله به همراه هیئتی، به ریاست خسرو میرزا، پسر عباس میرزا، برای عذرخواهی از قتل گریبایدوف، نخستین سفیر روسیه پس از جنگ ایران و روسیه، به دربار تزار فرستاده شد. وی با دقت و دوراندیشی خاصّی به پیشرفت‌هایی که در آن کشور به وجود آمده بود، نگریست و افسوس خورد که چرا در وطنش چنین پیشرفت‌هایی که مایه آبادانی است، با توجه به علوم نوین، صورت نگرفته است و این انگیزه باعث شد تا او در عصر صدارت خویش، برنامه‌های آموزشی جدیدی را در صدر برنامه‌های خود قرار دهد.

مدرسه دارالفنون با همت امیرکبیر بنیاد نهاده شد و با ریاست «رضاقلی خان هدایت»، در دی ماه ۱۲۳۰ (روز یکشنبه، برابر با پنجم ربیع‌الاول ۱۲۶۸قمری، سیزده روز پیش از قتل امیرکبیر) و با حضور ناصرالدین شاه، آقاخان نوری، صدراعظم جدید و گروهی از دانشمندان و معلمان ایرانی و اروپایی با۳۰ شاگرد رسماً گشایش یافت. ناصرالدین شاه به شرطی به تأسیس این مؤسسه رضایت داد که فقط تعلیمات نظامی‌و علوم وابسته به آن در مدرسه تدریس شود، زیرا بیم آن را داشت بود مبادا جوانان با افکار آزادی خواهانه اروپائیان آشنا شوند و علیه او و دستگاهش بشورند. بنابراین مواد درسی منحصراً پیاده نظام، سواره نظام، مهندسی توپخانه، طب، داروسازی، جراحی و معدن شناسی تعیین شد که معدن، طب، داروسازی و جراحی نیز به منظور استفاده نظامی ‌تدریس می‌شد و به عنوان اولین مدرسه جدید ایران، سهم قابل توجهی در پیشرفت علوم و فنون در ایران داشته است.

در آن زمان هفت معلم اتریشی، آموزش محصلینی را که اغلب از خانواده‌های مهم و بانفوذ بودند، بر عهده داشتند. با وجود آغاز به کار مدرسه عملیات ساختمانی آن تا سال ۱۲۶۹ هجری قمری، ادامه داشت. در سال ۱۳۰۴ قمری نیرالملوک وزیر علوم، تالار نمایشی در مدرسه ساخت تا مکانی برای اجرای تئاتر باشد. از آن زمان درِ اصلی مدرسه در خیابان همایون بسته و دری به خیابان ناصریه سابق و ناصر خسرو فعلی گشوده شد. بعدها با اعتراض سفیر انگلستان به ملیت اتریشی این افراد، چند استاد ایتالیایی، فرانسوی و آلمانی نیز به این افراد اضافه شدند. سه استاد ایرانی طب، عربی و جغرافیا و یک استاد فرانسوی مقیم ایران نیز به این جمع افزوده شدند. امیرکبیر برای آن که جای پایی برای روسیه و انگلستان در این مدرسه به وجود نیاید از معلمان اتریشی برای تدریس در دارالفنون استفاده کرد.شایان ذکر است که در حقیقت ناکامی‌های مکرر ایران در جنگ‌های تدافعی با روسیه و انگلستان از آثار فقدان دانش جدید نظامی ‌و علوم وابسته به آن بود. این امر را می‌توان از علل اصلی ایجاد دارالفنون دانست. ساختمان دارالفنون زمان امیرکبیر هشتاد سال پابرجا ماند و با وجودی که همچنان قابل استفاده بود، در سال ۱۳۰۸ خورشیدی تخریب شد. در این سال میرزا یحیی خان اعتمادالدوله قراگزلو وزیر معارف وقت ساختمان اولیه را در هم کوبید و با نقشه و نظارت مارکف، مهندس روسی، ساختمان فعلی رابه جای آن ساخت. علی اصغر حکمت وزیر فرهنگ وقت نیز در سال ۱۳۱۳ در شمال و جنوب، عمارتی را بر آن افزود. در حال حاضر در ورودی بنا در شمال شرقی مدرسه و رو به خیابان ناصر خسرو باز می‌شود. این دروازه به شیوه معماری سنتی دارای طاق زنجیره‌ای بلندی است. در دوسوی درگاه دو ستون استوانه‌ای نقره‌ای رنگ طاق این دروازه رانگه داشته‌است. درست بالای در دولنگه‌ای چوبی و قهوه‌ای رنگ مدرسه واژه دارالفنون و سال تأسیس آن ۱۲۶۸ قمری را بر کاشی نوشته‌اند. این در که در یکی از چهار کنج مدرسه قرار دارد به فضایی هشتی مانند باز می‌شود که از سوی دیگر به فضای حیاط راه دارد. ساختمان دو طبقه مدرسه درزمینی مستطیلی بنا شده‌است. در رأس هر چهار ضلع چهار پلکان مارپیچی طبقه پایین مدرسه را به طبقه بالا متصل می‌کند. درحاشیه بیرونی پله‌ها نرده آهنی توپری نصب شده‌ است که مانع از سقوط افراد می‌شود. ساختمان کنونی سی و دو کلاس درس دارد: دوازده کلاس دردو طبقه ضلع شرقی و به همان اندازه در ضلع غربی و هشت کلاس در دو طبقه ضلع شمالی. سالن‌های نمایش و غذاخوری نیز در ضلع جنوبی ساخته شده‌اند. احتمالاً این دو سالن باید از همان بناهای اولیه دارالفنون باشد و مارکف ساختمان کلاسها را تخریب و بازسازی کرده‌است.در این مدرسه بیشتر دانش آموختگان را شاهزادگان، امرا، رجال دیوانی و خوانین تشکیل می‌دادند و کمتر کسی از مردم عادی در آن حضور داشت
.
روسای دارالفنون ( از جمله میرزا محمد علی خان شیرازی (وزیر امور خارجه)، عزیزخان مکری (سردارکل یا وزیر جنگ)، میرزا محمد خان امیرتومان، علیقلی میرزا اعتضاد السلطنه (اولین وزیر علوم ایران)، رضاقلی خان هدایت (به مدت هجده سال ناظم و سپس رئیس مدرسه شد)، رضاقلی هدایت، پسر جعفرقلی‌خان هدایت، علی‌قلی‌خان هدایت، پسر رضاقلی خان هدایت، بعدها ملقب به مخبرالدوله شد، جعفرقلی‌خان هدایت برادر کوچک علی‌قلی خان، ملقب به مخبرالملک، محمدحسین‌خان ادیب‌الدوله) معمولا از مهم‌ترین مقام‌های سیاسی مملکت بودند.

اعتضادالسلطنه عموی ناصرالدین شاه، مشهورترین رئیس دارالفنون و رضاقلی‌خان هدایت مشهورترین ناظم دارالفنون بودند و دوران درخشان دارالفنون در زمان مدیریت آن‌ها بوده‌است. یک نفر کتابدار، یک نفر آجودان، یک ناظر، یک صندوق‌دار، یک نفر منشی که فعالیت‌های مدرسه را ثبت می‌کرد، یک نفر مؤذن، تعدادی نگهبان و فراش، جزو ساختار اداری دارالفنون بودند.

داودخان مسیحی، به عنوان نماینده امیرکبیر، به اتریش رفت تا به سفارش وی ۷ استاد در زمینه کارهای نظامی‌و امور وابسته به آن، استادی برای آموزش فیزیک، شیمی‌ و داروسازی و دو معدن‌چی که در کار معدن توانمند باشند را به خدمت بگیرد. بدین ترتیب ۷ استاد( ۱- یاکوب ادوارد پولاک ، معلم طب۲- دکتر فوکت ، معلم طبیعیات و داروسازی۳- چارنوتا ، معلم معدن‌شناسی۴- زاتی ، معلم ریاضیات و هندسه۵- کرزیس ، معلم توپخانه۶-آلفرد بارون دی گومنس ، معلم پیاده‌نظام۷- نمی‌رو ، معلم سواره‌نظام) به ایران دعوت و به عنوان اولین استادان دارالفنون مشغول به کار شدند.

علاوه بر این هفت نفر، شخصی به نام موسیو ریچارد فرانسوی که فارسی را خوب می‌دانست و تقریبا ایرانی شده بود و میرزا ملکم ‌خان که از ارامنه جلفا بود و مدتی سمت وزیر مختاری در انگلستان را به عهده داشت نیز برای تدریس در رشته‌های زبان فرانسه و جغرافیا برای دارالفنون استخدام شدند. معلمان اروپایی همه در رشته مربوط به خود افراد برجسته‌ای بودند و علاوه بر وظایف تدریس، به تالیف کتابهای درسی هم می‌پرداختند که بعدها معلمینی از ایتالیا، آلمان و فرانسه نیز استخدام شدند.

با پایان دوره تحصیل، نخستین نسل دانش‌آموزان دارالفنون در سال ۱۸۵۸ به عنوان اولین گروه از دانش‌آموختگان آشنا با علوم و معارف جدید اروپایی پا به عرصه اجتماع گذاشتند. از آن پس و در دهه‌های بعد، فارغ‌التحصیلان دارالفنون همواره از تاثیرگذارترین افراد در فضای سیاسی و اجتماعی ایران بودند. مشهورترین فارغ التحصیل از نسل اول دارالفنون، محمدحسن‌خان صنیع‌الدوله، معروف به اعتماد السلطنه بود که پس از تحصیل در دارالفنون و ابتدا در فرانسه به سمت ریاست دارالترجمه همایونی و سپس مترجم مخصوص ناصرالدین شاه و همچنین وزیر انطباعات (چاپ و نشر) رسید.

هرچند که دارالفنون از همان نسل نخست توانست اشتیاق به فراگیری علوم و معارف جدید به سبک اروپایی را در بین دانش‌آموزان برانگیزد، اما تفاوت آشکاری بین فارغ‌التحصیلان متاخرتر با نسل‌های اولیه مشهود بود: به واسطه آموزش فراگرفته در دارالفنون، شرایط سیاسی کشور در عهد ناصری و آشنایی روزافزون با ایده‌های ملی‌گرایانه و تفکرات روشنفکرانه متفکرین قرن هیجدهم فرانسه، نسل‌های بعدی دانش‌آموختگان دارالفنون دارای وجوه ناسیونالیستی یا روشنفکری بیشتری بوده و نسبت به شرایط سیاسی و اجتماعی ایران وقوف بیشتری داشتند.

این نسل از فارغ التحصیلان دارالفنون نسبت به سایر هموطنان خود درک بهتری از دنیای جدید و رابطه و جایگاه ایران در دنیا داشته و نسلی از منتقدین طبقه حاکم، جزم اندیشی دینی و عقب‌افتادگی فرهنگی را بوجود آوردند. بسیاری از فارغ التحصیلان دارالفنون وارد فعالیت‌های سیاسی شده و در جنبش مشروطه مشارکت تاثیرگذاری داشتند: صنیع‌الدوله و احتشام السلطنه اولین و دومین روسای مجلس شورای ملی و میرزا جهانگیرخان، روزنامه نگار و مدیر روزنامه تاثیرگذار صور اسرافیل، از دانش‌آموختگان دارالفنون بودند. بسیاری از معلمان و فارغ التحصیلان دارالفنون پس از تأسیس دانشگاه تهران به استادی این دانشگاه رسیدند و تعدادی در مقام‌های مهم دولتی نظیر وزارت یا حتی نخست وزیری در نظام‌های سیاسی بعدی قرارگرفتند.

۲. دبیرستان البرز
دبیرستان البرز، از نخستین نمادهای نظام آموزشی مدرن و مراکز آموزشی به سبک جدید، بعد از دارالفنون و جزو اولین و بهترین‌های کشور، از سال۱۳۰۱ و با ‏عنوان کالج آمریکایی‌ها فعالیت ‏خود را در‎ ‎محل فعلی، یعنی تقاطع ‏خیابان حافظ و انقلاب آغاز کرد و در سال ‏‏۱۳۲۰ این کالج توسط دولت ‏خریداری و مدرسه‎ ‎البرز نامیده ‏شد‎‎؛ مدرسه‌ای با بیش از ۱۴۰ سال (۱۱۰ سال سابقه آموزشی و ۹۴ سال بنای ساختمان فعلی) با خدمات برجسته خود، چون خورشیدی بر تارک تعلیم و تربیت می‌درخشد. اولین مدرسه‌ای است که لقب «ماندگار» را در سال ۱۳۸۵ به دلیل تمام ویژگی‌ها و برتری‌هایش نصیب خود کرده است، اولین مدرسه‌ای ‌است که دو دانشگاه ملی و برجسته(پلی‌تکنیک یا امیرکبیرتهران) و دانشگاه فرهنگیان (شهید شرافت)، از دامن آن تولد یافته است. مساحت کل دبیرستان که بخشی از ‏آن به دانشکده پلی تکنیک ‏اختصاص یافته، ۴۵‏‎ ‎هزار متر ‏مربع‌، زیربنا ۱۱هزار متر مربع ‏وفضای سبز آن ۱۰ هزار متر مربع‎ ‎است‌‏‎.‎ بنای فاخر، ارزشمند و منحصر به فردی که بیش از ۹۰ سال در برابر همه حوادث تاریخی و تغییرات جوی و محیطی، همچنان مانند سلسله کوه‌های البرز مقاوم و استوار ایستاده است، ویژگی‌های خاص معماری و هنری از قبیل نمادهای متقارن، ستون‌های آجری، کاشی کاری‌های بالای قوس پنجره‌ها، کتیبه‌های کاشی‌کاری شده فیروزه‌ای، بلندی و رفعت ساختمان انسان را مبهوت و ناخواسته به کسب ویژگی انسانی به مناعت طبع و رسیدن به خدا دعوت می‌کند.

‏شخصیت‌های بزرگ، فرهیخته، خدوم و فرهنگ دوستی مانند مارتین جردن با ۴۰ سال و دکتر محمدعلی مجتهدی با ۳۵ سال در این مدرسه خدمات برجسته‌ای را در دوران مسئولیت خود داشته‌اند، بسیاری از بزرگان و چهره‌های مشهور وبرجسته ملی و بین‌المللی نظیر داریوش آشوری( نویسنده و مترجم بزرگ ایران)، دکتر حسن امانت( آرشیتکت ساختمان میراث فرهنگی، میدان آزادی، سالن شهید مطهری البرز و صنعتی شریف)، پروفسور علی جوان( مخترع لیزر)، شهید مصطفی چمران( دکترای فیزیک ذره، موسس هنرستان صنعتی شیعیان لبنان)، برخی از چهره‌های موفق ورزشی، بسیاری از هنرمندان برجسته، برخی از وزرای سابق و فعلی و بسیاری از شخصیت‌های شاخص لشکری و کشوری از دانش‌آموختگان برجسته این مدرسه ارزشمند هستند.

مدیریت این مدرسه با‎ ‎ساموئل ‏جردن بود. ایشان علاوه بر اصلاحات اساسی در طول چهل سال حضور خود، آثار فرهنگی ماندگاری (عملی) از خود به یادگار گذاشته است. ده شاهی جریمه برای دروغ گفتن، ممنوعیت استعمال دخانیات و یک تومان جریمه برای آن، دعوت همیشگی از استادان و دانشمندان شناخته شده به مدرسه برای ارتقای سطح علمی مدرسه، از جمله برخی از آثار او بود.جردن خطاب به دانش‌آموزانی که سرشان پائین بود می‌گفت: «مگر مرغی که می‌خواهی دانه جمع کنی، سرت را بالا بگیر و با بدن راست راه برو»، همواره تأکید داشت «بچه‌ها، مملکت شما سابقه درخشانی داشته است، بازگشت به آن روزگار درخشان، بستگی به همت، شجاعت و کوشش شما دارد. امیدوارم حرف من در گوش و قلب شما باشد و برای ملت و کشورتان مفید واقع شود».

در سال ۱۳۲۴ خورشیدی دکتر ‏محمدعلی مجتهدی ‌گیلانی، استاد ‏دانشکده فنی‎ ‎دانشگاه تهران، به ‏سمت مدیر دبیرستان البرز انتخاب ‏شد. این مدرسه در مدت ۳۴ سال مدیریت‎ ‎ایشان شاهد ‏درخشان‌ترین دوره حیات خود بود‎.‎ این مدرسه نخستین مرکز آموزشی بود که از میان دانش‌آموزان مستعد پذیرش می‌کرد، دانشگاه صنعتی اصفهان بدون شرکت در کنکور از میان فارغ‌التحصیلان آن دانشجو پذیرش می‌کرد، در دوره مدیریت ایشان کسب با استثنا پذیرفته نمی‌شد، حتی درخصوص سفارش‌هایی که از دربار می‌شد، او از معدل ۲۰ شروع و تا دانش‌آموزان دارای معدل ۱۶ پذیرش می‌کرد. همواره به دلیل پایبندی به اصول و اعتقاداتش با افراد ذی نفوذ سیاسی دچار مشکل می‌شد. با پوشش‌هایی که به زبان غیرفارسی نوشته شده بود، به شدت برخورد می‌کرد.

در دوره مدیریت مجتهدی، ‏دبیرستان البرز به یکی از بهترین ‏دبیرستان‌های‎ ‎تهران تبدیل شد. ‏مدرسه‌ای با کیفیت آموزشی عالی ‏و نظمی‌آهنین و مدیریتی که‎ ‎ بر ‏همه چیز اشراف داشت. این مدرسه به ‏خوابگاه دانش‌آموزی نیز مجهز ‏بود و ‎برای دانش‌آموزان ‏با بضاعت مالی پایین، کمک هزینه ‏تحصیلی ‌پرداخت می‌کرد‎.‎

دبیرستان یا کالج البرز نمونه‌ای از یک ‏مدرسه دولتی با کیفیت عالی بود که روزگاری نه چندان دور بر تارک مراکز آموزشی کشور و منطقه و بلکه جهان می‌درخشید. مدرسه‌ای که با خون دل و ایثارجان و جوانی و اهدای فضل و کفایت مربیان برجسته و دانشور، همچنان راه پر فراز و شیب خود را ادامه می‌دهد. دبیرستان البرز در جلسه ۴۱۱ کمیسیون معین مورخ ۱۶/۱۲/۸۵ به عنوان اولین مدرسه ماندگار ایران شناخته شد و هم اکنون تحت همین عنوان فعالیت می‌کند.

۳. دبیرستان مروی
دبیرستان مروی با بیش از ۸۰ سال قدمت و ثبت در فهرست میراث فرهنگی، به عنوان دومین مدرسه نوین در خیابان ناصرخسرو تهران مقابل ساختمان شمس‌العماره در ابتدای کوچه مروی واقع شده است که قبلاً باغی پر درخت، مصفا و محل تفرج و تفریح مردم بوده است.مدرسه مروی بزرگ و کوچک، جمعاً به مساحت چهارهزار و پانصد متر مربع به پلاک ۴۷۳۰ در منطقه ۱۲ شهر تهران واقع است. مسجد و مدرسه خان مروی را محمدحسین خان ملقب به فخرالدوله والی مرو در زمان سلطنت فتحعلی شاه بنا کرد به همین دلیل این مدرسه را خان مروی نامیده‌اند. صحن این مدرسه، مربع مستطیل شکل است و شامل چندین حجره و سه مدرس و یک کتابخانه، مشتمل بر کتاب‌های مهم قدیمی و چند باغچه و حوض بزرگ است. در قسمت جنوبی صحن، مسجد وسیعی واقع است مشتمل بر محرابی بلند که آب انبار بزرگی، برای استفاده عموم زیر آن بنا شده است.

پس از مدتی باغ مروی به قطعاتی تقسیم شد که در دوران رضاخان پهلوی قسمتی از این باغ برای ایجاد پرورشگاه و دبیرستان مروی مورد بهره‌برداری قرار گرفت، اما به علت مراجعه بیش از حد دانش‌آموزان و کمبود فضا، وزارت فرهنگ تصمیم گرفت تا فضای پرورشگاه را به مدرسه اختصاص دهد. البته پیش از این نیز برای مدتی فضای دبیرستان مروی به عنوان دانشکده فنی دانشگاه تهران استفاده می‌شد که پس از احداث دانشگاه تهران به آنجا منتقل شد.

بالاخره دبیرستان مروی به عنوان دومین مدرسه نوین در کنار دارالفنون که هر دو در یک خیابان واقع شده اند، طی سال ۱۳۲۵و در زمان دکتر فریدون کشاورز، وزیر فرهنگ کابینه قوام السلطنه، احداث شد و فعالیت خود را با استخدام ۴۰ دبیر مجرب و با پذیرش ۹۰۳ دانش آموز رسماً آغاز کرد.

دبیرستان مروی پیش از انقلاب اسلامی‌، به دلیل واقع شدن در منطقه محروم، میزبان دانش‌آموزان مستعد از طبقات متوسط و فقیر جامعه بود که اغلب از مناطقی همچون کهریزک، شهر ری، دولاب و مناطق مشابه آن به این مدرسه می‌آمده‌اند. دانش‌آموزانی که بسیاری از آنها بعد از انقلاب از چهره‌های برجسته علمی‌، فرهنگی و سیاسی شدند.

از شاخص‌ترین این چهره‌ها می‌توان به استاد باستانی(چهره ماندگار سال ۱۳۸۵)، دکتر هادی منافی و دکتر موسی زرگر( وزرای بهداشت و معاون رئیس جمهور در ابتدای انقلاب اسلامی)‌، دکتر هاشمی(‌رئیس پژوهشکده‌ پلیمر ایران)، دکتر هوشنگ آزما( نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در سازمان بهداشت جهانی)، پروفسور کاظم معتمدنژاد(پدر علم ارتباطات ایران و چهره ماندگار سال ۱۳۸۶)، علیرضا پرورش‌دار(مدیر پدافند نیروی هوایی)، پروفسور نادری دارای مدرک دکتری فیزیک و از اعضای سازمان فضایی آمریکا (ناسا)، الهی قمشه‌ای و ده‌ها چهره ماندگار دیگر، همچون محمدعلی نجفی، وزیر اسبق آموزش و پرورش و رئیس دانشگاه خواجه نصیر نام برد.

همچنین این مدرسه در دوران دفاع مقدس بیش از صد شهید دانش‌آموز و معلم همچون شهیدان عراقی، فیاض‌بخش، سلیمی‌جهرمی‌، باقری افشردی، فکوری، عبدالله پور و ... تقدیم جمهوری اسلامی‌ایران کرده است.

دبیرستان مروی در جریان انقلاب اسلامی یکی از اولین مدارس در تجمعات و اعتراضات دانش‌آموزی بوده است. دانش‌آموزان و معلمان این مدرسه روز۱۳ آبان ماه با تجمع روبروی دانشگاه تهران یکی از فعال‌ترین دانش‌آموزان در عرصه سیاسی بودند و توانستند این روز بزرگ را در تاریخ به اسم دانش‌آموزان به ثبت رسانند. همچنین اولین انجمن علمی‌معلمان در دبیرستان مروی راه اندازی شد که بعدها سنگ بنای ایجاد سایر انجمن‌های علمی‌در بین فرهنگیان شد.

پس از انقلاب اسلامی‌ایران دبیرستان مروی فعالیت خود را ادامه داد و با تربیت دانش‌آموزان ممتاز آنها را راهی المپیادها و مسابقات علمی‌کرد تا اینکه در سال تحصیلی ۸۷-۸۶ شورای عالی آموزش و پرورش این دبیرستان را در جلسه ۴۵۲ کمیسیون معین به عنوان مدرسه ماندگار تصویب کرد و به تبع آن سازمان میراث فرهنگی نیز با بررسی بنای تاریخی ساختمان مدرسه و ارزیابی‌های همه جانبه، معماری، هنری، استحکام و مقاومت در برابر حوادث احتمالی، در سال ۸۸ به عنوان یک اثر ارزشمند تاریخی به ثبت رساند.

۴. مدرسه رشدیه
از جمله مدارس جدید دیگری است که در این دوره تأثیر بسیاری بر روی آموزش جدید در ایران گذاشت، مرحوم حاج میرزا حسن رشدّیه، فرزند آخوند ملامهدی تبریزی بود. وی نخستین مدرسه رشدیه را در تبریز در محلۀ «ششکلان» در مسجد مصباح الملک، تأسیس کرد. وی پس از نه سال که بارها مدرسه‌اش در تبریز مورد هجوم قرار گرفت، در رمضان سال ۱۳۱۵ هجری قمری نخستین مدرسه رشّدیه را در تهران در باغ کربلای عباسعلی تأسیس کرد و سپس آن را در جنب پارک متعلق به امین الدوله (صدراعظم مظفرالدین شاه) و به توصیه وی بنیاد نهاد. مرحوم رشدیه برای اینکه مدرسه‌اش مورد تعرض جاهلان و نااهلان قرار نگیرد، بر سر در مدرسه این کلام نبّوی « انا مدینه العلم علی بابها» را نقش کرد. مدرسه‌ای که، برای نخستین بار از طریق انجمن امنا اداره می‌شد و خود سرآغاز تأسیس «انجمن معارف» و «شورای عالی معارف» بود. پس از آن به همت دو تن از روحانیان نیکنام، شیخ‌هادی نجم آبادی و سید محمد طباطبائی که خود دبستانی به نام «اسلام» را بنیاد نهاده بودند، نهال مدرسه‌های جدید، با حمایت‌های مردمی شکل و قوام تازه‌ای گرفت.
 
منبع: روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: