به نام آبخیزداری، به کام کوه‌خواران و آب‌خواران

برای کاشت ویلا، به آبخیزداری نیاز داریم

«چرا فلان جا آبخیزداری نکرده بودند که سیل نیاید؟» این سؤالی است که ممکن است آن را از زبان خیلی‌ها شنیده باشیم، خصوصاً این روز‌ها که سیل ویرانگر نقاطی از کشور را درگیر کرده و دیگر چه کسی است که نداند چه‌ها بر سر مردم گلستان، لرستان و خوزستان نیاورده است.

کد خبر: ۲۳۹۷۲
۱۰:۰۹ - ۲۵ فروردين ۱۳۹۸
 
دیدارنیوز ـ «چرا فلان جا آبخیزداری نکرده بودند که سیل نیاید؟» این سؤالی است که ممکن است آن را از زبان خیلی‌ها شنیده باشیم، خصوصاً این روزها که سیل ویرانگر نقاطی از کشور را درگیر کرده و دیگر چه کسی است که نداند چه‌ها بر سر مردم گلستان، لرستان و خوزستان نیاورده است. حتماً شما هم با کسانی برخورد کرده‌اید که بعضی اصطلاحات مربوط به آب، مثل آبخیزداری و آبخوانداری مدام ورد زبان‌شان است و حالا اگر ازشان سؤال کنیم که واقعاً چقدر درباره‌اش می‌دانند، ممکن است مِن و منی کنند و بگویند همان کاری که باید می‌کردند تا سیل نیاید.

برای خود من که در رشته آبخیزداری تحصیل کرده‌ام، بارها پیش آمده که برای دیگران به زبان ساده توضیح بدهم آبخیزداری به چه مجموعه عملیاتی گفته می‌شود و لزومش چیست. بگذارید یک بار دیگر باهم مرور کنیم؛ آبخیزداری درواقع مطالعه و بررسی یک حوضه آبخیز است که به اجرای طرح‌ها و برنامه‌هایی منتهی می‌شود که هدف آن حفظ پایداری منابع حوضه آبخیز و توزیع پایدار است که در نهایت به حفظ جوامع گیاهی و جانوری منجر می‌شود. آنچه از این تعریف برمی‌آید، در چند کلمه خلاصه می‌شود: «حفظ آب و خاک» و در اهمیت آن می‌شود به جمله‌ای اشاره کرد که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در زمان ریاست جمهوری خود عنوان کرد: «آبخیزداری علم ممکلت‌داری است.»

هوشنگ جزی، مدیرکل دفتر آبخیزداری و حفاظت خاک سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری  معتقد است در سیل اخیر در سطح حوضه‌های آبخیزی که اقدامات آبخیزداری در آن انجام شده، کنترل سیلاب محسوس است. به گفته او، انجام اقدامات آبخیزداری و آبخوان‌داری و حفظ و افزایش پوشش گیاهی در سطح حوضه‌های آبخیز بالادست به کنترل و کاهش سرعت سیلاب کمک می‌کند. اما گاهی همین آبخیزداری ابزاری می‌شود برای آنکه طبیعت را به حبس خود درآوریم. در واقع سوء‌استفاده از امری مهم، به نتیجه‌ای نامطلوب ختم می‌شود که فقط می‌تواند برای عده‌ای سودآور باشد و جمع زیادی را متضرر کند.

حشمت‌الله انتخابی، نویسنده و فعال محیط زیست در این باره در گفت‌وگو با «ایران» این طور می‌گوید: «متأسفانه از عنوان آبخیزداری در بسیاری از سرشاخه‌ها بخصوص سرشاخه زاینده رود سوء استفاده می‌شود. هدف عمده در آبخیزداری، حفظ خاک، پوشش گیاهی و حفظ مرتع است و ما هیچ چیزی به اسم بند و سد ساختن در آبخیزداری نداریم. چیزی که به اسم ساختن بند در آبخیزداری داریم، ساختن گابیون است که یک متر ارتفاع دارد.»

بگذارید همین جا یک توضیح کوتاه درباره گابیون بدهم. حتماً شما هم قلوه سنگ‌هایی را که داخل یک تورفلزی پیچیده شده و بنا بر نیاز در بخش‌هایی از دیواره یا بستر رودخانه‌ها گذاشته شده، دیده‌اید؟ نام آنها گابیون است. گابیون در شیب دره‌ها کمک می‌کند سرعت آب گرفته شود، مقداری از آن وارد زمین شود و در نهایت اینکه خاک فرسایش پیدا نکند. اما حالا فکر کنید به جای آن بندی 10 متری جلوی سرشاخه‌های یک رود بکشیم؛ چه اتفاقی می‌افتد؟ به این وضعیت می‌گویند حبس کردن آب.

انتخابی ادامه می‌دهد: «گابیون‌بندی در آبخیزداری برای این است که سرعت آب کاهش پیدا کند و خاک شسته نشود. اما حالا به اسم آبخیزداری آمده‌اند سدهایی زده‌اند که طولش 100 متر است و ارتفاعش به 5 تا 10 متر می‌رسد از جمله سد نصیرآباد که یکی از سرشاخه‌های مهم زاینده رود است. در همان منطقه و در مسیر «آب زری» هم 3 تا سد زده‌اند که ارتفاع‌شان بیشتر از 10 متر است.

سرشاخه «جوب آسیاب» زاینده‌رود هم تعداد زیادی از همین بندها دارد طوری که عملاً هیچ آبی از آن وارد رودخانه نمی‌شود. در چهارمحال و بختیاری و اصفهان نمونه‌های زیادی از این سدها وجود دارد که اجازه حرکت به زاینده رود نمی‌دهد. مردم تصور می‌کنند زاینده رود از کوهرنگ سرچشمه می‌گیرد اما هزاران چشمه تبدیل می‌شود به صدها آبراهه و این آبراهه‌ها تبدیل می‌شود به ده‌ها رودخانه که بعضی‌هایشان دائمی هستند و همه آنها درنهایت می‌شوند منابع تأمین آب زاینده‌رود.

الان مقدار زیادی بارش‌های میان حوضه‌ای داریم. در عین حال این همه روان آب‌ وارد مراتع شخم زده می‌شود. مراتعی که تبدیل به باغداری شده و عملاً آب را حبس می‌کنند؛ آبی که قبلاً تبدیل به روان آب می‌شده و می‌آمده پشت سد زاینده رود و در سال آب ذخیره سد را تأمین می‌کرده. به همین دلیل وقتی فصل کشاورزی نیست، رودخانه «پلاس جان» راه می‌افتد و در فصل کشاورزی خشک می‌شود. همین مدت 25 درصد ظرفیت پشت سد زاینده‌رود آب داشتیم. بخش دیگری که باید پشت سد باشد، آبی است که برف است و هنوز آب نشده و بخش دیگری هم مربوط به همین حبس آب در بالادست است و بخش عمده‌اش پایین نمی‌آید. در خوزستان هنوز مراتع به این شکل شخم نخورده و روان آب ایجاد می‌شود و ما می‌بینیم که آنجا آب بیشتری پشت سدها داریم.»

حالا وقتی آب را در مبدأ حبس کردیم، و در میانه کوهستانی زیبا دریاچه‌ ساختیم، چه کم داریم؟ ویلا. انتخابی می‌گوید: «من ده‌ها مورد از این نمونه‌ها را دیده‌ام. مثلاً روی رودخانه آب زری، تعداد زیادی ویلاسازی شده. حدفاصل سد زاینده رود تا سد چم آسمان حدود 120کیلومتر است با چم و خم‌های رودخانه، در این فاصله که رودخانه عبور می‌کند هزاران ویلا ساخته شده است. متأسفانه آمدند اراضی ملی را در ارتفاعات واگذار کردند؛ اولش هم به اسم این بود که می‌خواهند درختکاری شود ولی الان ویلاسازی شده و خیلی از آنها دارند تفکیک و فروخته می‌شوند. در همین فاصله اگر بروید سربزنید، صدها بنگاه معاملات ملکی می‌بینید که قله کوه‌ها را دارند قیمت‌گذاری می‌کنند و می‌فروشند. همان طور که در خیلی مناطق دیگر کشور از جمله شمال تهران در منطقه لویزان و اوشان و فشم  هم می‌بینید. جالب اینکه روی زاینده رود تعداد این ویلاها بیشتر است و آب مصرفی این ویلاها را تأمین می‌کند و پمپاژ آب برای ویلاها از برق کشاورزی تأمین می‌شود که تقریباً رایگان است.

من مخالف آبخیزداری نیستم اما این چیزی که به اسم آبخیزداری دارد انجام می‌شود، آبخیزداری نیست. مثلاً آمده‌اند گون را شخم زده‌اند و تبدیل کرده‌اند به زمین کشاورزی درحالی که خود گون بهترین پوشش برای حفظ خاک است. مشاهده می‌کنیم که بارش‌های شدید یکروزه تبدیل به سیلاب می‌شود، الان هم پیش‌بینی این بارش‌ها را داریم برای جایی مثل خوزستان. جایی که بارش بالای 100 میلیمتر داشته باشیم، دیگر خاکی باقی نمی‌ماند.»

خلیل آقاجانلو، کارشناس آبخیزداری هم در این باره حرف‌هایی دارد: «مبنای کارهایی که در آبخیزداری انجام شده، مطالعاتی است که در گذشته صورت گرفته و تأکید سازمان جنگل‌ها هم این است که تمام کارها دارای سابقه مطالعاتی باشد اما در آبخیزداری اولویت ما این است که پوشش گیاهی را افزایش و توسعه بدهیم ولی بعضی جاها با توجه به اینکه شدت فرسایش خاک و سیلخیزی زیاد است مجبوریم یکسری کارهای سازه‌ای هم انجام دهیم یا جاهایی که دشت‌های بحرانی داریم و بحث تغذیه مصنوعی وجود دارد، اینها هم کارهایی است که آبخیزداری و آبخوانداری انجام می‌دهد اما اولویت اصلی ما این است که باید پوشش گیاهی را حفظ کنیم تا از آن طریق بتوانیم به اهدافی که برای آبخیزداری و آبخوانداری دنبال می‌کنیم، برسیم.

تخلفات هم موردی اتفاق می‌افتد در همه حوضه‌ها. به هرحال کارهای مثبت هم انجام می‌شود اما تخلفات هم هست. ما در آبخیزداری به دنبال ذخیره آب نیستیم. این کار وزارت نیرو است که مجوز ذخیره آب و استفاده از آن را بدهد. ما در راستای کنترل سیلاب و تغذیه آب‌های زیرزمینی آبخیزداری انجام می‌دهیم.» بر اساس اعلام دفتر آبخیزداری و حفاظت خاک سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری، ۱۲۶ میلیون هکتار از اراضی کشور تحت فرسایش آبی قرار دارند که در حال حاضر ۲۶ میلیون هکتار از این اراضی تحت مطالعات آبخیزداری قرار گرفته‌ و در ۱۱ میلیون هکتار از آن عملیات آبخیزداری اجرایی شده و ۱۵ میلیون هکتار باقیمانده نیز در انتظار اجرای عملیات است. این، یعنی تنها برای یک ششم اراضی در معرض فرسایش مطالعات آبخیزداری انجام شده و از آن مساحت هم کمتر از نیمی تحت انجام عملیات اجرایی قرار گرفته است. با این احوال اگر عملیات آبخیزداری حتی در بعضی موارد هم با تخلفات و کاستی‌ها روبه‌رو باشد، می‌تواند ضرر عمده‌ای ایجاد کند، آن هم در شرایطی که بیش از همیشه نیازمند حفظ منابع آب و خاک هستیم.
 
منبع: ایران
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: