شیراز نماد انسانیت

باران کماکان می‌بارد، همدلی ادامه دارد، مهربانی کماکان جاری است، جلوه‌ای از رحمانیت انسانی در فارس؛ زادگاه تمدن ایرانی در سایه سار منشور کوروش و شعر حافظ و سعدی و فهم فلسفی ملاصدرا جلوه گر است. همه شهر‌ها و روستا‌ها در طول مسیر‌های ورودی و خروجی، سفره مهربانی در این سال نگرانی و سخت آراسته اند و هزاران نفر از مردم مهربان فارس آغوششان باز است تا مهربانی را تقسیم کنند و غمی را از چهره غمناکی بزدایند و آرامشی را به هموطنی هدیه کنند. اخلاق زنده است، حافظ و سعدی نمرده اند و انسانیت چه زیباست.

کد خبر: ۲۳۳۰۶
۱۰:۳۹ - ۱۷ فروردين ۱۳۹۸
دیدارنیوزـ بهیار سلیمانی: بنی آدم اعضای یک پیکرند/که در آفرینش ز یک گوهرند/ چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضو‌ها را نماند قرار.
 
تو که از محنت دیگران بی غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی

روز پنجم فروردین ماه نود و هشت در شیراز حادثه تلخی روی داد که ریشه در نگرش غیر علمی به پدیده‌های طبیعی بود، اما روزی شد که نشان داد چقدر ما به احیای انسانیت نیاز داریم و چقدر شعر حافظ و سعدی در عمق جان این مردم ریشه دوانیده است. من در هنگام غرش آسمان از بالای تیمچه‌ای مشرف بر گذر تاریخی خیابان زند شیراز شاهد بارش سهمگین آسمانی در حدود ۱۵ دقیقه بودم.

آنجا ازدحامی از جمعیت مسافران نوروزی بود. مغازه دار‌ها و بازاریان همه را به مغازه هایشان دعوت کردند، همه شاهد غرش و ریزش آسمان شدند. طولی نکشید سیل جاری شد، جوانتر‌ها همه کفش‌ها را بیرون آوردند و با عشق و مهربانی به یاری یکدیگر و آزاد سازی معابر شهری پرداختند. باران کمی فروکش کرد، خبر حادثه تلخ دروازه قرآن منتشر شد. همه می‌دویدند تا خودشان را به یاری آسیب دیدگان برسانند، اما کسی منتظر نمانده بود. کمک از صحنه سانحه آغاز شده بود، همه فعال شده بودندف اینجا دیگر همه آمده بودند. هر که هر چه داشت در طبق اخلاص گذاشته بود؛ از هتل بزرگ شیراز تا کسی که یک کارتن داشت و به روی آن نوشته بود: «آماده کمک رایگان به مهمانان نوروزی و آسیب دیدگان سانحه می‌باشد.» یکی از دوستان از ایتالیا با من با صدای بغض آلود تماس گرفت و گفت: بیست کارگر و مقداری امکانات برای کمک آماده کرده و خواهش می‌کرد اگر با مسئولین اداری تماس دارم کمک را به آن‌ها برسانم. اینجا یک حادثه برای جمع محدودی پیش آمده بود، اما یک ملتی به خروش آمد، همه خودشان را در این حادثه تلخ همدرد می‌دانستند.

هرکس هرکاری می‌توانست انجام دهد در فضای مجازی و در صحنه اعلام آمادگی می‌کرد. یکی می‌گفت تعمیرکار خودرو است، دیگری تعمیرات موبایل را می‌خواست انجام دهد، آن یکی با پراید دنبال این بود که مسافری را به رایگان به مقصد برساند. مسئولین همه امکانات را بسیج کرده بودند، اما مردم کاری کردند کارستان، هرکس با هر توانی که داشت صحنه‌ای از مهمان نوازی خلق می‌کرد، مردم انسانیت را به تصویر کشیدند. هنوز چند ساعتی از این حادثه تلخ نگذشته بود که مسیر دروازه قرآن بازگشایی شد. وقتی آنجا میرفتی آثاری از آن همه خرابی دیده نمی‌شد و طاووس هم آنجا نشسته بود و صحنه مسیر‌های ورودی را نظاره می‌کرد.

باران کماکان می‌بارد، همدلی ادامه دارد، مهربانی کماکان جاری است، جلوه‌ای از رحمانیت انسانی در فارس؛ زادگاه تمدن ایرانی در سایه سار منشور کوروش و شعر حافظ و سعدی و فهم فلسفی ملاصدرا جلوه گر است.

همه شهر‌ها و روستا‌ها در طول مسیر‌های ورودی و خروجی، سفره مهربانی در این سال نگرانی و سخت آراسته اند و هزاران نفر از مردم مهربان فارس آغوششان باز است تا مهربانی را تقسیم کنند و غمی را از چهره غمناکی بزدایند و آرامشی را به هموطنی هدیه کنند. اخلاق زنده است، حافظ و سعدی نمرده اند و انسانیت چه زیباست.

*به شیراز آی و فیض روح قدسی*
بجوی از مردم صاحب کمالش

*خاک شیراز که سر منزل عشق است و امید*
*قبله مردم صاحبدل و صاحب نظر است*
*من دیده ام تمام جهان را به چشم خویش*
*شیراز از تمام جهان خوش نما‌تر است*
 
*نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: