محمود دهقان طزرجانی، استاد روابط بین الملل در گفتگو با "دیدارنیوز":
دیدارنیوز-
اسفندیار عبدالهی: برگزیت، فرایند خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و خلاصه BRITAIN EXITS THE EU است. دیوید کامرون نخست وزیر پیشین بریتانیا قبل از انتخابات سراسری سال ۲۰۱۵ قول داد همه پرسی خروج از اتحادیه اروپا را برگزار کند. با اینکه خود او طرفدار خروج نبود، ولی به نظر مخالفان احترام گذاشت و همه پرسی را برگزار کرد.
برخی از دلایل طرفداران خروج از اتحادیه اروپا، کنترل مرزها، جلوگیری از رفت آمد مهاجران خارجی از مبدا کشورهای فقیر اروپایی، برگشت عظمت بریتانیای کبیر و استقلال قضایی آنها از اتحادیه، عنوان شده بود. نهایتا پس از اینکه برگزیت رای آورد، دیوید کامرون از رهبری حزب محافظه کار استعفا داد و نخست وزیری را ترک کرد.
پس از او، ترزا مینخست وزیر بریتانیا وارد پروسه طولانی خروج شد و طی دوسال گذشته، مذاکرات پیچیده و سخت و کم نتیجهای را با اتحادیه اروپا انجام داد. اکنون و پس از توافقات انجام شده، گویی گروهی از موافقان برگزیت از رای خود پشیمان شده اند. این مخالفان شامل برخی از اعضای مجلس عوام انگلیس، مردم رای دهنده و بدنه دو حزب اصلی بریتانیا هستند.
گفته میشود شرکتهای بزرگ مالی و صنعتی در حال خروج از انگلیس هستند، چون احساس میکنند پس از خروج کامل از اتحادیه اروپا، سرمایههای خود را از دست خواهند داد. مخالفان کنونی میگویند رای دهنگان به خروج، تحت یک هیجان ناسیونالیستی و بدون اینکه متوجه عواقب خروج باشند رای داده اند و اکنون چنین نظری ندارند.
آخرین اخبار حاکی از آن است که حدود سیزده نفر از هر دو حزب، جدا شده اند و تعداد زیادی که خارج نشده اند نیز با این سیزده نفر موافقند. از این تعداد هشت نفر از حزب کارگر و پنج نفر از حزب جمهوری خواه هستند. به نظر میرسد افکار عمومی و قسمتی از اعضای هر دو حزب، طرفدار همه پرسی دیگری در این خصوص هستند. ترزا می، نخست وزیر انگلیس هم در شرایط خوبی نیست و با خروج دونفر دیگر از هم حزبی هایش، این اکثریت شکننده را از دست خواهد داد که اگر چنین شود مجلس نیز منحل میشود و باید انتخابات زود هنگام برگزار شود.
محمود دهقان طزرجانی، استاد روابط بین الملل در گفتگو با دیدارنیوز و در پاسخ به این پرسش که شرایط کنونی بریتانیا را چگونه ارزیابی میکنید، گفت: رفراندومی که در انگلستان برگزار شد، داستان یک حرکت عوام گرایانه درجامعه انگلیس بود که عواقب آن در حال تبدیل شدن به بزرگترین بحران انگلستان طی ۲۰۰ سال گذشته است. دلیل عمده آن این است که دولت انگلیس، چه بخواهد یا نخواهد، در قاره اروپا است. باید یادآور شد که تا قبل از این، جنگهای سی ساله داخلی اروپا بر سر مرز مارک و فرانک، داستانهای دیگری که طی سالهای اخیر وجود داشته و دو جنگ جهانی، مردم اروپا را زمین گیر کرده بود.
دهقان افزود: بعد از جنگ جهانی دوم به تمام اروپایی ها ثابت شد این قاره کوچک جهان با بیشترین تعداد کشور، دو راه بیشتر ندارد، یا با هم بجنگند یا با هم همکاری کنند. حاصل این طرز تفکر و تجربه تلخ دو جنگ جهانی و سی سال جنگ های داخلی اروپا، این واقعیت را به اروپا ثابت کرد که هیچ راهی جز همکاری ندارند. قرارداد مربوط به زغال سنگ بین آلمان و فرانسه قبل از جنگ جهانی دوم، محصول همین قضیه بود که بعد از جنگ جهانی دوم نیز ادامه پیدا کرد.
وی ادامه داد: آقای هلموت کهل، صدراعظم آلمان و آقای فرانسوا میتران رییس جمهور فرانسه، پیشنهادهای دانشمندان مختلف را برای همکاری دو کشور، با هم مطالعه کردند و حاصل آن، قرارداد معروف شینگن شد. گفتند ما سالها بر سر مرزهای زمینی و مالی جنگ کردیم، حالا اگر مرز را برداریم چه اتفاقی میافتد؟ این همه برای نگهداری ارتشهای بزرگمان هزینه میکنیم که با هم بجنگند، این هزینه ها را حذف و به جای آن پلیس مستقر کنیم و نهایتا نتیجه گرفتند مرز پولی را برداشته و به پول واحدی برسند، بنابراین آن قرارداد معروف بسته شد که بلافاصله کشورهای دیگر هم به آن پیوستند و اکنون ۲۸ کشور عضو اتحادیه هستند.
این کارشناس روابط بین الملل اضافه کرد: حالا یک داستانی درست شده است به نام غرور کاذب انگلیسیها. معروف است اروپایی ها به آنها فرزندان ناخواسته اروپا میگویند. انگلیسی ها در طول ۲۰۰ سال گذشته، عامل اختلاف، جنگ و درگیری در داخل قاره و بیرون از قاره اروپا بودند. تا جنگ جهانی دوم قدرت داشتند، هرچند در جنگ جهانی دوم پیروز شدند ولی ضربات مهلکی خوردند و تمام صنایع آنها بمباران شد و آرام آرام قدرت اول خود را در جهان از دست دادند. آمریکا و شوروی قدرت های اصلی جهان شدند و بریتانیای کبیر به قدرت دوم اروپا تنزل یافت.
وی خاطر نشان کرد: در زمان خانم تاچر تلاش زیادی شد که قدرت پادشاهی در انگلستان کم نشود به همین دلیل در برابر پیوستن به اروپا، مقاومت صورت میگرفت، ولی پافشاری جوانان آن دوره انگلستان که نمیخواستند بار دیگر وارد درگیریهای خونین اروپایی شوند خانم تاچر را مجبور به استعفا کرد و جان میجر به جای او نخست وزیر شد و گفت برای پیوستن به اروپا، رفراندوم برگزار میکند. نخست وزیر انگلستان اعلام کرد ما نسل قدیم انگلیس باید در یابیم که انگلیس مال نسل جدید است.
دهقان طزرجانی افزود: انگلستان بیشترین استفاده را از اتحادیه اروپا و کمترین کمک را به آنها کرد تا به اینجا رسید. محافظه کاران ناسیونالیست انگلستان به سمت پوپولیست بین المللی میروند. باید گفت همین آدمهای سطحی، کمر اقتصاد و سیاست جهان را شکسته اند که نمونه آن احمدی نژاد، ترامپ و سران جناحهایی در ایتالیا و فرانسه است. جنبش جلیقه زردها در فرلنسه تحت شعارهای پوپولیستی هستند.
استاد روابط بین الملل یادآور شد: در بریتانیا، محافظه کارها برای اینکه بتوانند فضا را از حزب کارگر بگیرند، بحث رفراندوم خروج از اتحادیه اروپا را مطرح کردند و توانستند در مجلس، اکثریت را کسب کنند. دیوید کامرون نخست وزیر وقت انگلیس، خود مخالف بود چراکه میدانست اگر این موضوع، رای بیاورد، چه بلایی بر سر اقتصاد انگلستان میآید، بنابراین صادقانه استعفا داد. خانم ترزا که وزیر کشور کابینه کامرون بود در حالی نخست وزیر شد که او هم مخالف برگزیت بود.
دهقان طزرجانی عنوان کرد: در قضیه همه پرسی برگزیت، آدمهای جدید و مدرن به تفکرات آدمهای سنتی، تعصبی و ناشناس رأی دادند. شعار پوپولیستی آنها هم این بود که بریتانیای کبیر را برمی گردانیم. این تفکر در خیلی از کشورهای دیگر نیز مطرح است، درحالیکه نباید فراموش کرد در دنیای امروز با زندگی پشت درهای بسته و دیوار کشیدنهای ذهنی، هیچ کشوری نمیتواند قدمی جلو بگذارد. جهان فعلی، جهان همکاری است. در کشور خودمان هم بحث مربوط به پالرمو و افای تی اف مطرح است. من میگویم ۱۹۴ کشور جهان به پالرمو پیوستند، میگویند پالرمو بر ضد منافع ملی است! بدین معنی است که ۱۹۴ کشور بر خلاف منافع ملی خودشان عمل میکنند و نمیفهمند. فقط ما، کره شمالی و کوبا میفهمیم.
وی ادامه داد: در مقطعی مردم بریتانیا به خروج رای دادند که هنوز رکود اقتصادی جهانی بر دنیا حاکم بود و از طرفی شعار «عظمت بریتانیا را برمی گردانیم» مزید بر علت شد که مردم در هیجان ناسیوناسیستی بخواهند هم به رشد اقتصادی مستقل از اروپا برسند و هم به نوستالژی تاریخی خود بپردازند. با توجه به اینکه جوانان، متوجه پیامدهای خروج نشده بودند و در حالتی جو زده و احساساتی به خروج از اتحادیه اروپا رای دادند، بعد از این که برگزیت رای آورد، تازه متوجه شدند چه کلاهی سرشان رفته است.
کارشناس روابط بین الملل بیان کرد: مردم رای دهنده تازه متوجه شدند که نمیتوانند بدون ویزا به کشورهای اروپایی بروند. تونل مانش که بین فرانسه و انگلیس وجود دارد، مردم در حال حاضر راحت با مترو و خودرو تردد میکنند که بعد از خروج باید ویزا تهیه کنند. اتحادیه اروپا خیلی محکم به انگلستان گفت هرچه از رانت و فرصت از طریق عضویت در اتحادیه اروپا در اختیار شما قرار گرفته است باید پس بدهید که مبلغ آن ۶۵ میلیارد پوند شد.
وی خاطرنشان کرد: طی این سالهایی که بریتانیا عضو اتحادیه اروپا بود میگفتند باید چهار رای در اتحادیه اروپا داشته باشیم، یعنی انگلیس، ولز، ایرلند و اسکاتلند هر کدام به طور مستقل رای میدادند، ولی اکنون انگلیس برای خروج، رای سه کشور دیگر را قبول ندارد. انگلستان دچار مشکل عمیق اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی شده است به همین دلیل میگویم آنها با بزرگترین بحران یک قرن اخیر دست و پنجه نرم میکنند. اگر انگلستان بخواهد در داخل اتحادیه اروپا بماند باید تصمیمش را عوض و رای همه پرسی را برگرداند و در کنار ایرلند، ولز و اسکاتلند بماند.
محمود دهقان طزرجانی ادامه داد: اگر قرار است بیرون برود نمیتواند این سه کشور را مجبور به خروج کند، چون اینها در اتحادیه اروپا نماینده و رای مستقل دارند و چندین دوره است که در اتحادیه اروپا فعالیت میکنند و اعلام کردند که ما نمیخواهیم از اتحادیه خارج شویم، در این صورت خانم "می" باید تجزیه کشور را بپذیرد و اگر بخواهد آنها را با زور بیرون کند، دچار درگیریهای منطقهای و داخلی با این سه کشورمی شود. از بعد اقتصادی هم اگر بخواهیم بپردازیم، نخست وزیر بریتانیا، امضا کرده و آن مبلغ سنگین را باید بپردازد و نحوه پرداخت را هم پذیرفته است لذا نمیتواند زیر امضای خود بزند. دو سال با اتحادیه اروپا مذاکره کرده و از پارلمان اروپا مصوبه گرفته، ولی در پارلمان خودش به مشکل خورده است.
وی تاکید کرد: با این وضعیت، بانکها و شرکتهای بزرگ خودرو سازی در حال خروج از انگلستان هستند برای اینکه خروج یک طرفه انگلستان، بحرانهای فراوانی برای آنها ایجاد میکند. در یکی از منابع انگلیسی مطالعه میکردم که اگر انگلستان، یک طرف خارج شود و اتحادیه اروپا نخواهد در قالب قرارداد با آنها همکاری کند، حتی در مواد غذایی و دارویی نیز دچار مشکل میشود. اگر از من مشورت میخواستند به آنها میگفتم بروید به جوانان کشور تان بگویید ما به شما دروغ گفتهایم، صادقانه بگویید خروج از اتحادیه اروپا برای ما مقدور نیست، چون کشورمان در قاره اروپاست. در این مقطع از تاریخ هرکس بخواهد دور کشورش دیوار بکشد امکان پذیر نیست؛ لذا احزاب باید واقع بینانه بگویند ما اشتباه کردیم. دلیل جدا شدن ۷ نماینده از حزب کارگر و انشقاقی که در حزب کارگر شکل گرفته است این است که سران آن حزب به اندازه کافی برای برگزاری رفراندوم مجدد تلاش نمیکنند.
دهقان طزرجانی یادآوری کرد: در فرانسه یک انقلاب کبیر در ۱۷۸۹ اتفاق افتاد، ولی متوقف در آن مفهوم نشدند و تاکنون ۵ بار انقلاب خود را به روز و بازسازی کرده اند. اکنون در جمهوری پنجم فرانسه هستیم، یعنی در فرانسه ۵ بار دیگر انقلاب فکری و رفتاری شکل گرفته و بازنویسی قانون اساسی انجام شده است. قانون اساسی، وحی منزل و قرآن نیست که غیر قابل تغییر باشد، این زمان و مکان است که قانون مطابق آن باید تغییر کند. حضرت امام (ره) بعد از هفت سال فهمیدند که قانون ایراداتی دارد و قبول کردند ایرادات آن برطرف شود، متوجه شدند اختیارات رئیس جمهور و نخست وزیر در هم تداخل دارد.
وی ادامه داد: امام این موضوع را حل کردند. آیا این با این تغییرات، اتفاق و مشکلی پیش آمد؟ بنابراین قانون اساسی را همیشه میشود به همه پرسی گذاشت. در حال حاضر در انگلستان، بحث تغییرات بنیادین نظام در حال مطرح شدن است که خیلی مهم است. اعتقادم این است، چون مدت زیادی برای خروج از اتحادیه اروپا وقت ندارند و باید ظرف یک ماه و نیم خارج شوند در شرایط خیلی بدی هستند. خودشان میدانند بدون مصوبه، بیرون آمدن برایشان بازی دوسر باخت است، خروج بدون مصوبه، مثل این است که یک جنین سه ماهه را به شکل سزارین از شکم مادر خارج کنند. اولین مسئلهای که پیش میآید درگیری جغرافیایی بین انگلستان، ولز و اسکاتلند میباشد. احتمال درگیری پارلمانی و نظامی وجود دارد. تولد احزاب جدید نیز یکی از پیامدهای خروج است که منجربه زلزلههای سیاسی و در پی آن زلزله اقتصادی خواهد شد.
دهقان طزرجانی در پایان گفت: من این انشقاق را به فال نیک میگیرم، چون از درون هر دو حزب شکل گرفته است که نشان میدهد عقلایی هنوز در انگلیس وجود دارند که برخلاف پیرمردها و قدیمیهای انگلیسی که نگاهی از بالا به پایین و غرور آمیز دارند، با دنیای جدید کنار آمده و میخواهند با دنیا کار کنند. نسل جدید وارد میدان شده و متوجه خیلی از قضایا شده اند. انگلستان به یک مرض تاریخی گرفتار است که کشورهای دارای سابقه تاریخی مانند ایران، یونان، مصر و یونان هم به آن گرفتارند.